به قول عمو بن، شخصیت مجموعه «مرد عنکبوتی» (Spider-Man)، «قدرت زیاد، مسئولیت زیاد هم میآورد.» هرچند این نصیحت مشهور میگوید که قدرت و مسئولیت، ارتباطی مستقیم با هم دارند، اما چنین گفتهای از حقیقت فاصلهی زیادی دارد. اگرچه مسئولیت تحسینبرانگیز است، بقای نفس در الویت قرار دارد. باهوشترین جنگجویان میدانند که مفاهیمی چون قدرت گذرا هستند، در حالی که مهارت تاکتیکی تا ابد مفید خواهد بود. آنها که خود را در نبرد خسته میکنند، احتمالاً زودتر از جنگجویان محتاطی که محدودیتهای خود را میدانند و بر اساس آن عمل میکنند، کشته میشوند. قدرتمند بودن همیشه کافی نیست، مخصوصاً اگر مبارز با حریفی مواجه شود که بسیار از خودش قویتر است. این ۱۰ مبارز باهوش سینما که در فهرست پیشرو دربارهشان میخوانید (و شاید بعضیهاشان را دوست نداشته باشید)، چنین ویژگیهایی دارند.
۱۰. بئاتریکس کیدو در «بیل را بکش» (Kill Bill) علیرغم قدرت بسیارش، حد و حدود خود را میداند
بئاتریکس کیدو از «بیل را بکش» که به عروس مشهور است، جنگجویی بسیار ماهر است. مهارتهای رزمی بینظیر او محصول تمرینات و پرهیزهای سختی است که استادش پای می به او داده است. کیدو سلاحهای مختلف را هم با دقت یکسانی در دست میگیرد، از شمشیر و چاقو گرفته تا تپانچهی نیمه اتوماتیک دستساز Star Firestar M-45اش.
او علیرغم مهارت فراوانش، حد و حدود خود را میداند. او تشنهی انتقام است و به اندازهی کافی هم آموزش حرفهای دیده اما چون میداند دشمنانی قدرتمند دارد، در طول مبارزههایش دائماً کارهای بداهه میکند، حتی اگر مجبور شود با دست خالی، تابوتی سنگین را بشکند و از زیر خاک بیرون بیاید. مبارزات کیدو با ال، باد و گوگو تمرکز تخریبناپذیر او را در میدان نبرد نشان میدهد. شخصیتهای کمی در آثار کوئنتین تارانتینو دیده میشوند که به اندازهی بئاتریکس کیدو، خویشتندار و نظاممند باشند. این مبارز باهوش سینما یکی از بهترین و الهامبخشترین زنان قهرمان فیلمهای اکشن است.
۹. لی در «اژدها وارد میشود» (Enter The Dragon) مشکلی ظاهراً پیچیده را با راهکاری بسیار ساده حل میکند
«اژدها وارد میشود» یکی از بهترین فیلمهای رزمی تمام تاریخ است، و دورهی جدید شگفتانگیزی را در سینمای هالیوود و هنگکنگ رقم میزند. لی، شخصیت اصلی که بروس لی افسانهای در نقش او بازی میکند، متوجه قتل خواهرش در جزیرهی شخصی شخصیت شرور اصلی داستان میشود. لی نزدیک بود در حین فاش کردن خرابکاریهای اوهارا گیر بیفتد، اما پیش از اینکه نگهبانان پلید هان بتوانند او را دستگیر کنند، میگریزد.
سومین آرک «اژدها وارد میشود» به شکل یک بتل رویال آغاز میشود، و به لی فرصتی میدهد تا مستقیماً هان را به چالش بطلبد. اتاق آینهی مشهور شخصیت منفی، برای قهرمان دلیر فیلم مشکلساز میشود. هرچند، لی هوشمندانه آینهها را میشکند و بلافاصله هان را پیدا میکند، که راه نسبتاً سادهای برای مشکلی ظاهراً پیچیده است.
۸. الاستیگرل در «شگفتانگیزان» (The Incredibles) وقتی پای فرزندانش در میان باشد، تمام اقدامات محتاطانهی لازم را انجام میدهد
هلن پار از «شگفتانگیزان» از مجموعه تواناییهای فوقالعادهای برخوردار است. مهارتهای کشسانیاش به او این امکان را میدهد که روی آب و خشکی، به سرعت حرکت کند. الاستیگرل میتواند به یک لباس بالدار نیز تبدیل شود و به هوا بپرد. علاوه بر قدرتهای فراانسانیاش، الاستیگرل جنگجوی ماهری است که نیاز به سلاح ندارد.
قدرت الاستیگرل گاهی از همسرش هم بیشتر است، اگرچه این اتفاق تنها تحت کنترل ایولین دیوور رخ میدهد. الاستیگرل، این مبارز باهوش سینما، میتواند هواپیما و موتورسیکلت را به یک شکل براند، و این نشانی از مهارتهای بیپایان اوست. او همچنین همیشه پیش از درگیری با حریفهایش، از امنیت فرزندانش اطمینان حاصل میکند.
۷. الن ریپلی در «بیگانهها» (Aliens) تنها پس از اینکه از جسم ظریفش محافظت کرد، ملکهی بیگانگان را به چالش کشید
در «بیگانهها»، الن ریپلی تنها بازماندهای است که بدون آسیب از نوسترومو فرار میکند، و نامش بهعنوان یکی از برترین قهرمانان اکشن تاریخ ثبت میشود. بیشتر انسانها در برابر قدرت فراوان زنومورف، آروارههای تیز و خون اسیدیاش فرو میریزند. اما ریپلی دائماً با ترکیبی از هوش استراتژیک و ارادهی سخت، از کشته شدن میگریزد.
در «بیگانهها»، شرکت ویلند یوتانی او را قانع میکند که کلونی زمینیسازی LV-426 را بررسی کند، جایی که او در آن دوباره با بدترین کابوسهایش مواجه میشود. با این حال، ریپلی دست تنها ملکهی زنومورف را در یک لودر خودکار شکست میدهد که در برابر حملات آن موجود از بدن ضعیفش محافظت کند.
۶. دنیل لاروسو در «بچهی کاراتهکار» (The Karate Kid) نیاز به حقههای کثیف ندارد، چون میتواند هوشمندانه مبارزه کند
دنیل لاروسوی بداخلاق، پس از اینکه در «بچهی کاراتهکار» از نیوجرسی به کالیفرنیا نقل مکان میکند، به مرور به محیط جدیدش عادت میکند. متأسفانه، جانی لارنس و نوچههایش تصمیم میگیرند بی هیچ دلیلی دنیل را اذیت کنند، و او را به شدت بترسانند.
آقای میاگی برای اولین بار هنر کاراته را به دنیل میآموزد، و در کنار مهارتهای رزمی جدیدش، حس اعتمادبهنفس را نیز به او القا میکند. اگرچه کریس در صحنهی پایانی فیلم به جانی دستور میدهد که «جارویش کند» (جارو کردن با پا یک تکنیک در هنرهای رزمی است)، اما دنیل با لگدی نابودگر به صورت حریفش با او روبهرو میشود. این قهرمان جوان نیازی به حقههای کثیف در مبارزه ندارد، چون با کلکهای تاکتیکی بسیاری آشناست.
۵. کومودوس در «گلادیاتور» (Gladiator) باهوش است و محدودیتهای خود را در میدان مبارزه میداند
در «گلادیاتور»، امپراتوط مارکوس اورلیوس به ژنرال ماکسیموس مریدیوس پیشنهاد تاجوتخت روم را میدهد، و پسر واقعی امپراتور خشمگین میشود. کومودوس انتقامش را با قتل پدر خودش و دار زدن و سوزاندن خانوادهی ماکسیموس میگیرد. شکی نیست که کومودوس رهبری افتضاح است، اما حداقل آنقدر باهوش هست که رهبری را در دست بگیرد.
علاقهی حریصانهی کومودوس به محبت عموم او را تا مرز استیصال میکشاند، و نشان میدهد که چرا او لجوجانه میگذارد که مکس زنده بماند. با این حال، کومودوس با خوشحالی این گلادیاتور مشهور را شکنجه میکند، و برای خودش نفرتی ابدی میخرد. او بعدها سعی میکند ماکس را در میدان نبرد بکشد، اما پیش از آن او را با یک ضربهی چاقو ضعیف میکند. علیرغم اقدامات محتاطانهی کومودوس، گلادیاتور بر امپراتور فرومایهی روم پیروز میشود.
۴. در «هری پاتر» (Harry Potter) همه از هوش نبوغآمیز هرماینی گرنجر آگاهند
همه در «هری پاتر» از هوش و دانش بینظیر هرماینی گرنجر آگاهند، از جمله شخصیتهای شروری چون سوروس اسنیپ. او بهسادگی باهوشترین دانشآموز هاگوارتز است، و احتمالاً با نوابغ جادویی چون دامبلدور، مکگانگل و لوپین در یک سطح است. هرماینی در دفاع علیه جادوی سیاه به اندازهی هری بااستعداد نیست، اما او در تمام زمینههای دیگر از شخصیت اصلی پیشی میگیرد.
هرماینی بسیار سریعالانتقالتر از رون یا هری است؛ در واقع، آن دو بدون هوش دوست همهچیزدانشان احتمالاً نمیتوانستند در «یادگاران مرگ» (The Deathly Hallows) دوام بیاورند. هرماینی در نهایت وزیر جادو میشود، و هوش نبوغآمیزش را بیش از پیش به تصویر میکشد.
۳. ترینیتی در «ماتریکس» (The Matrix) از نبردهایی که در آن شانس برد ندارد، میگریزد
در «ماتریکس»، نئو بهعنوان فرد برگزیده، بیشتر توجهات را به سوی خود جلب میکند. او برای جلب نظر مخاطبان، تقریباً تنها به قدرتهای ماتریکسیاش متکی است، بنابراین ترینیتی چارهای ندارد جز اینکه به آموختههایش تکیه کند. با اینکه افراد نبوکدنصر همگی افراد سرسختی هستند، ترینیتی احتمالاً سرسختترین آنهاست، چراکه او به دفعات از نبردهایی که در آنها شانس برد ندارد، میگریزد.
ترینیتی میداند که چطور در چند ثانیه یک اسلحه را سرهم کند، و بلد است چندین وسیلهی نقلیه را براند، و نیازی به ذکر مهارتهای برنامهنویسیاش هم نیست. جالب است که شخصیت ترینیتی در «رستاخیزهای ماتریکس» (The Matrix Resurrections) به همان اندازه تأثیرگذار میماند، حتی پس از اینکه روانکاو بهطور کامل خاطراتش را پاک میکند.
۲. علاءالدین در «علاءالدین» (Aladdin) با موفقیت جعفر را گول میزند که تبدیل به یک غول شود
در «علاءالدین»، شخصیت اصلی مشهور داستان، در دزدی مهارتهای افسانهای دارد، و نگهبانان محلی را که میخواهند دستگیرش کنند، خشمگین میکند. او با هر سلاحی که دم دست باشد میجنگد، و تنوع مهارتهای رزمیاش را در کمال فروتنی به نمایش میگذارد. اگرچه راز شرمآور علاءالدین نزدیک بود به سقوطش ختم شود، اما او متوجه عدم آگاهی خودش میشود و احترام جاسمین را دوباره به دست میآورد.
مهمتر از همه، علاءالدین موفق میشود جعفر را گول بزند که به یک غول تبدیل شود، و او را تا ابد در چراغ دستساز خودش گیر میاندازد. شاید علاءالدین نوجوانی یاغی از دل شهر عقربه باشد، اما داستان او ثابت میکند که حتی موشهای خیابانی هم گاهی باهوشتر از وزیر اعظم هستند.
۱. زن صاحبخانه در «جنبوجوش کنگفو» (Kung Fu Hustle) با انتقال نیرویش از طریق یک زنگ برنجی، هیولا را مغلوب میکند
«جنبوجوش کنگفو» پر از دیالوگهای بسیار خندهدار و مبارزان بسیار قدرتمند است، اما هیچیک از آنها بهاندازهی زن صاحبخانهی کوچهی پیگ استایل، توانمند نیستند. او که اول بهعنوان یک شخصیت کمدی معرفی میشود، بهطرز غیرمنتظرهای تواناییهای خیرهکنندهاش را علیه هارپیستها آشکار میکند.
غرش شیر زن صاحبخانه، مقاومت حریفان و تکنیکهای مغلوب آنان را در هم میشکند، و گروه اکس را وادار میکند که دستبهدامن سلاحهای گرم سنگین شوند. هیولا اول زن و مرد صاحبخانه را شکست میدهد، اما زن با انتقال غرش شیرش از طریق یک زنگ برنجی غولآسا، ورق را برمیگرداند. حملهی ناشی از آن، هیولا را لتوپار میکند.