در این مقاله با ۳۰ نقش فرعی قدرتمند و تماشایی آشنا میشوید که از شخصیتهای اصلی فیلمها جذابتر ظاهر شدهاند و بیشتر از بازیگران اصلی به یاد ماندهاند.
دلایل زیادی وجود دارد که ۲ ساعت از عمرمان را صرف تماشای یک فیلم کنیم. شاید رمان منبع اقتباسش را خواندهایم و دلمان میخواهد ببینیم نسخهی سینمایی آن چطور شده. شاید هم خلاصه داستانش را خواندهایم و هیجانزده شدهایم و حالا دوست داریم فیلم را ببینیم تا بفهمیم چه اتفاقی در ادامه خواهد افتاد تا از سرنوشت شخصیتهای ماجرا باخبر شویم.
همهی اینها به کنار، ما معمولا به تماشای فیلمها مینشینیم چون مردان و زنانی را که در آن ظاهر شدهاند و نقش اصلی را ایفا کردهاند دوست داریم. اصلا به خاطر همین قضیه است که استودیوها تمام تلاش خودشان را میکنند تا چهرههای مطرح و محبوب و گران را به فیلمهایشان بیاورند. چند بار شده که یک فیلم را فقط به خاطر اینکه نقش اصلیش آنتونی هاپکینز یا آل پاچینو یا رابرت دنیرو بوده دیدهاید؟ همهی ما خیلی از فیلمها را دیدهایم چون بازیگران محبوبمان نقشهای اصلیش را بازی کردهاند.
بازیگرهای نقش اصلی فیلمها معمولا درخشان ظاهر میشوند، ولی گاهی اوقات این بازیگران فرعی هستند که فیلم را مال خود میکنند و بهتر از همه ظاهر میشوند. شخصیت فرعی یا مکمل همانطور که از روی اسمش پیداست، نسبت به نقش اصلی فیلم در رتبهی دوم اهمیت قرار دارد و زمان کمتری را هم به خودش اختصاص میدهد. ولی در بعضی فیلمها بازیگر فرعی چنان قدرتمند ظاهر میشود و شخصیت فرعی چنان خوب و حیرتانگیز نوشته و اجرا شده است که روی تمام فیلم سایه میاندازد و از نقش اصلی هم جذابتر به نظر میرسد. در این موارد نه تنها شخصیت فرعی و مکمل تبدیل به یکی از مهمترین بخشهای فیلم میشود، بلکه خیلی وقتها مردم آن فیلم به خصوص را با همین شخصیت مکمل میشناسند.
۱. هیث لجر – شوالیهی تاریکی (The Dark Knight)
- محصول: ۲۰۰۸
- کارگردان: کریستوفر نولان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۹ از ۱۰
حضور جوکر همیشه از جذابیتهای بزرگ فیلمهای بتمن است و هر کسی که نامش را بشنود و بفهمد که در فیلمی ظاهر شده، با علاقه و عطش بیشتری برای تماشای آن خواهد رفت.
هیچ جوکری به اندازهی جوکر هیث لجر نتوانسته بود تصویری چنین حیرتانگیز و تکاندهنده و تأثیرگذار از این شخصیت شرور دنیای بتمن نشان دهد. لجر مایههای جدیتر و ترسناکتری به جوکر اضافه کرد و شخصیتی غیرقابل پیشبینی خلق کرد که وحشت و هراسی فراموشنشدنی در دل همه میافکند.
هیث لجر با نقشآفرینی بینظیرش کاری کرد تا حتی از بتمن کریستین بیل هم بیشتر دیده شود و به مراتب قدرتمندتر از او ظاهر شد. پشت سر گذاشتن شخصیت محبوب و بزرگی مثل بتمن کار عظیم و شگفتانگیزی بود که هیچکس به جز هیث لجر از پس آن بر نمیآمد.
۲. جو پشی – رفقای خوب (Goodfellas)
- محصول: ۱۹۹۰
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
رفقای خوب احتمالا یکی از بهترین فیلمهای گانگستری سینما و یکی از بهترین آثار مارتین اسکورسیزی است. بخشی از این موفقیت بزرگ فیلم مدیون شخصیتهای رنگارنگی است که همگی به بهترین شکل ممکن تصویر و اجرا شدهاند و بهشدت باورپذیر و واقعی به نظر میرسند. در میان این شخصیتها جو پشی یکی از بهیادماندنیترین و جذابترینهایشان بود. مردی افسارگسیخته و کنترلناپذیر که رفتارها و تصمیمات و دیالوگهای دیوانهوارش همه را شگفتزده میکرد.
این شخصیت خیلی زود از کوره در میرفت و مدام نگران بودیم بلایی سر آدمهای اطرافش بیاورد. از همان اولین دقایق حضورش در فیلم متوجه میشویم که قرار است همهی لحظات را مال خود کند و بالاتر از بقیهی بازیگران بایستد.
۳. کریستوف والتز – حرامزادههای بیشرف (Inglorious Basterds)
- محصول: ۲۰۰۹
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
کریستوف والتز از آن بازیگرهایی است که همیشه فیلم را مال خود میکنند و با حضورش جذابیتی خیرهکننده به صحنهها میبخشند. همهی کسانی که حرامزادههای بیشرف و «جنگوی زنجیرگسسته» (Django Unchained) دیدهاند این حرف را تأیید میکنند.
والتز در حرامزادههای بیشرف واقعا حیرتانگیز و ترسناک بود. شخصیت شرور جذابی که یکتنه فیلم را چندپله بالاتر برد و حتی از ستارهی بزرگی مثل برد پیت هم بهتر و خیرهکنندهتر ظاهر شد.
۴. ول کیلمر – توماستون (Tombstone)
- محصول: ۱۹۹۳
- کارگردان: جورج پی. کازماتوس، کوین جار
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
توماستون واقعا یکی از بهترین فیلمهای اوایل دههی ۹۰ میلادی بود و از بهترین نقشآفرینیهای ول کیلمر به حساب میآید.
ول کیلمر در تکتک لحظاتی که حضور داشت فیلم را مال خود میکرد و نگاه مخاطبان را میدزدید. هر کسی فیلم را دیده میداند که ماندگارترین صحنهها و موقعیتهای فیلم همانهایی است که ول کیلمر حضور دارد و دیالوگهایی که میگوید از بهترین و بامزهترین بخشهای فیلم است.
۵. هریسون فورد – جنگ ستارگان (Star Wars)
- محصول: ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۳
- کارگردان: جورج لوکاس، ایروین کرشنر، ریچارد مارکواند
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۶، ۸.۷، ۸.۳
هریسون فورد و هان سولو بدون شک جذابترین و دیدنیترین بخش کل مجموعهی جنگ ستارگان است و او حتی نقش اصلی هم نیست. یک چیزی در وجود او بود که از اولین دقیقهی حضورش بینندگان را شیفتهی خودش کرد.
هریسون فورد در جنگ ستارگان نقش هان سولو را بازی نمیکرد، عملا خودش شده بود. تمام وجودش را در اختیار نقش گذاشته بود و کاری کرد تا تصور حضور بازیگر دیگری در نقش هان سولو غیرممکن باشد.
۶. آنجلینا جولی – دختر، از همگسیخته (Girl, Interrupted)
- محصول: ۱۹۹۹
- کارگردان: جیمز منگولد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
آنجلینا جولی پیش از این فیلم ستارهی بزرگی به حساب نمیآمد و بیشتر نقشهای تلویزیونی ایفا میکرد. بعد از دختر، از همگسیخته بود که به یکباره معروف شد و نامش سر زبانها آمد. جولی این نقش مکمل را جوری بازی کرد که همه او را بهعنوان یک جامعهستیز باور کردیم.
جولی در این فیلم دختری آشوبطلب بود که آراموقرار نداشت و مخاطب از او میترسید چون نمیشد پیشبینی کرد در انتها چه کاری میخواهد بکند.
۷. کلویی گریس مورتز – کیک اس (Kick-Ass)
- محصول: ۲۰۱۰
- کارگردان: متیو وان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
کلویی گریس مورتز وقتی در این فیلم بازی میکرد تنها ۱۴ سال داشت. کیک اس از آن اکشنهای غیرمتعارف جذاب بود که قدرنادیده ماند، ولی حضور کلویی گریس مورتز در نقش هیت گرل بهترین بخش آن محسوب میشد.
نوع برخورد و رفتار و مبارزات او جوری بود که فوری میفهمیدیم قرار است همه را شکست دهد و قلب هواداران را به دست آورد. کیک اس شخصیت خوبی بود، ولی هیت گرل واقعا دوستداشتنی و تماشایی و بهیادماندنی از آب در آمده بود.
۸. جودی دنچ – شکسپیر عاشق (Shakespeare in Love)
- محصول: ۱۹۹۸
- کارگردان: جان مدن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
شکسپیر عاشق بهترین فیلم دنیا نیست، ول اواخر دههی ۹۰ فیلم خیلی خوبی محسوب میشد. چیزی که باعث میشد فیلم در یادها بماند، جودی دنچ در نقش ملکه الیزابت بود. هر لحظه که در فیلم ظاهر میشد جوری نقشش را بازی میکرد که باورمان میشد واقعا یک ملکه است.
هنوز هم وقتی فیلم را میبینیم، نقش او از همه بیشتر به چشم میآید و بهتر به یاد میماند. هر چه نباشد او جودی دنچ است، کاری نیست که از پسش بر نیاید.
۹. تامی لی جونز – فراری (The Fugitive)
- محصول: ۱۹۹۳
- کارگردان: اندرو دیویس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
نقش اصلی فیلم را هریسون فورد بازی میکرد، ولی کسی که واقعا درخشید و مخاطبان را مجذوب خودش کرد تامی لی جونز بود.
تا امروز تنها اسکاری که تامی لی جونز گرفته به خاطر نقشش در همین فیلم بوده، هرچند همه میدانیم حق او بیشتر بوده. هر بار که در فیلم فراری ظاهر میشد میدانستیم که قرار است صحنهای هیجانانگیز و جذاب ببینیم.
۱۰. اکتاویا اسپنسر – خدمتکاران (The Help)
- محصول: ۲۰۱۱
- کارگردان: تیت تیلور
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
خدمتکاران آنقدری که حقش بود اسکار نگرفت، ولی حداقل اسکار بهترین بازیگر مکمل را از آن خودش کرد که از بدیهیات بود، چرا که اکتاویا اسپنسر اصلا یکی از دلایل جذابیت و محبوبیت این فیلم به حساب میآمد. او شخصیتی بامزه و مستحکم را بازی میکرد که یکی از بهترین بخشهای فیلم هم بود.
۱۱. مارک والبرگ – رفتگان (The Departed)
- محصول: ۲۰۰۶
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
مارک والبرگ انبوهی فیلم متوسط و معمولی بازی کرده که زود فراموش میشوند، ولی نقشش در رفتگان اسکورسیزی را هرگز فراموش نمیکنیم. با توجه به نامهای بزرگی که در این فیلم حضور داشتند عجیب بود که والبرگ توانست خودی نشان دهد و با قدرت ظاهر شود.
والبرگ توجه همه را به خودش جلب کرد و نقش پلیسی را که معمولا کلیشهای تصویر میشد به شیوهی خاص خودش ایفا کرد و به این طریق نقشآفرینی او به چشم آمد. مارک والبرگ تنها بازیگر بین انبوه ستارههای فیلم بود که نامزدی اسکار نصیبش شد.
۱۲. مریل استریپ – شیطان پرادا میپوشد (The Devil Wears Prada)
- محصول: ۲۰۰۶
- کارگردان: دیوید فرانکل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
بعضیها میراندا پریستلی با بازی مریل استریپ را شرورترین شخصیت شروری میدانند که تا به حال دیدهاند و شاید هم درست فکر میکنند. واقعا هیچ بازیگری نمیتوانست بهخوبی مریل استریپ به این شخصیت جان ببخشید و اینگونه تصویرش کند.
وقتی وارد صحنهای میشد حضورش چنان وزن و تأثیری داشت که همهی نگاهها را سمت خودش میکشید و هر کسی میدانست بهتر از است سر راه او سبز نشود.
۱۳. لئوناردو دیکاپریو – چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد (What’s Eating Gilbert Grape)
- محصول: ۱۹۹۳
- کارگردان: لاسه هالستروم
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
لئوناردو دیکاپریو تا پیش از این فیلم بازیگر ناشناختهای بود. خیلیها حتی اسم او را هم نمیدانستند، اما بعد از چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد همه او را میشناختند. در این فیلم نقش پسر جوان معلول ذهنی را بازی میکرد که برادرش را از همه چیز دنیا بیشتر دوست داشت.
فیلم به لطف بازی خیلی خوب دیکاپریو واقعا تاثیرگذار و تماشایی از آب در آمد. او از همان نوجوانیهایش هم میدانست چطور دل مخاطبان را به دست آورد.
۱۴. شان آستین – ارباب حلقهها (Lord of the Rings)
- محصول: ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳
- کارگردان: پیتر جکسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۸، ۸.۷ و ۸.۹
سموایز گمجی شاید در ابتدا شخصیت مهم و بزرگی به نظر نرسد، ولی در انتهای این سهگانهی محشر خیلی خوب متوجه اهمیت او میشویم. خیلیها او را قهرمان واقعی داستان میدانند چون تحت تاثیر حلقه قرار نگرفت و تا آخرین لحظه کنار فرودو ماند و بدون اینکه اعتباری نصیبش شود یکتنه بار او را به دوش کشید.
شان آستین به قدری خوب نقش او را ایفا کرد که هر بار سخنرانیهای تاثیرگذارش را میشنویم اشکمان جاری میشود و در مقاطع حساس و خطرناک دلمان برای او میلرزد و میخواهیم سلامت از همه خطرها عبور کند.
۱۵. ساموئل ال. جکسون – جنگوی زنجیر گسسته (Django Unchained)
- محصول: ۲۰۱۲
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
واقعا سخت بود که بین ساموئل ال جکسون و کریستوف والتز انتخاب کنیم و بگوییم کدام شخصیت فرعی بهترین در این فیلم بوده، ولی در نهایت به ساموئل ال جکسون رسیدیم چون در تمام صحنههایی که حضور داشت توجه بیننده را به خودش جلب میکرد، با اینکه به نسبت کریستوف والتز زمان کمتری در فیلم حضور داشت.
متنفر شدن از ساموئل ال جکسون واقعا کار دشواری است چون جذابیتی مافوق تصور دارد، ولی این شخصیت را آنقدر خوب بازی کرده که واقعا از او متنفر میشویم.
۱۶. برد پیت – ۱۲ میمون (۱۲monkeys)
- محصول: ۱۹۹۵
- کارگردان: تری گیلیام
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
ما امروز برد پیت را به عنوان یکی از بزرگترین و محبوبترین ستارههای سینما میشناسیم، ولی زمانی که ۱۲ میمون را بازی میکرد شهرت چندانی نداشت و تنها در نقشهای کوتاه بازی میکرد. ۱۲ میمون یکی از فیلمهایی بود که سکوی پرتاب برد پیت شد و راه ستاره شدن او را هموار کرد. مردم در این فیلم با مهارتهای شگفتانگیز برد پیت آشنا شدند و پیت هم بیشترین بهره را از موقعیتی که نصیبش شده بود برد. بروس ویلیس در آن مقطع دوران اوجش را میگذراند و اینکه برد پیت موفق شد بیشتر از او به چشم بیاید نشاندهندهی قدرت بازیگریش بود.
برد پیت شخصیتی ناپایدار و غیر قابل کنترل را بازی میکرد که هر بار میدیدیمش میدانستیم قرار است اتفاقهای ناخوشایندی بیفتد. فیلم ۱۲ میمون از حضور برد پیت نفع زیادی برد چون با حضورش جذابیت صحنهها را دوچندان میکرد.
۱۷. ملیسا مککارتی ساقدوشها (Bridesmaids)
- محصول: ۲۰۱۱
- کارگردان: پل فیگ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
همه میدانیم که ملیسا مککارتی بازیگر بامزهای است، ولی فکرش را نمیکردیم در فیلمی که پراست از کمدینهای زن از همه بامزهتر و شیرینتر ظاهر شود.
در بین تمام صحنههای خندهدار فیلم، موقعیتهایی که او حضور داشت از همه بامزهتر و جذابتر از آب در آمده بودند و بیشتر از بقیه مخاطب را میخنداندند.
۱۸. کوبا گودینگ جونیور – جری مگوایر (Jerry Mcguire)
- محصول: ۱۹۹۶
- کارگردان: کامرون کرو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
کوبا گودینگ جونیور را این روزها در فیلمهای زیادی نمیبینیم، ولی او در فیلمهایی مثل جری مگوایر بهخوبی استعدادش را نشان داده بود. در واقع حتی موفق شد فیلم را مال خود کند و از تام کروز هم بیشتر دیده شود و شخصیت جذابتری را به نمایش بگذارد. اینجا میدیدیم که او مهارتهای بازیگریش را به نمایش میگذارد و مشخص میشد که قادر است به زودی نقش اصلی فیلمهای خودش را هم بازی کند و از زیر سایهی نقشهای فرعی بیرون بیاید.
مکالمهی تلفنی او با جری مگوایر که فریاد میزد «پول رو نشونم بده» از معروفترین صحنههای سینماست.
۱۹. آر. لی ارمی – غلاف تمام فلزی (Full Metal Jacket)
- محصول: ۱۹۸۷
- کارگردان: استنلی کوبریک
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
خیلی از بازیگران غلاف تمام فلزی بازیهای فراموشنشدنی ارائه کردهاند، ولی شاید بیشتر از همه گروهبان بداخلاق و عصبی را به یاد داشته باشیم.
توهینهای این گروهبان بیاعصاب واقعا منحصر به فرد بود و به نظر میرسید تک تک حرفهایش را با جدیتی مثالزدنی میگوید. لی ارمی واقعا بازنشستهی نیروی دریایی آمریکا بود، برای همین به راحتی موفق شد صحنههای فیلم را مال خود کند. خیلی از دیالوگهایش را هم خودش بداههگویی میکرد و همین باعث میشد صحنهها باورپذیر و ملموس باشد.
۲۰. رابین ویلیامز – ویل هانتینگ نابغه (Good Will Hunting)
- محصول: ۱۹۹۷
- کارگردان: گاس ون سنت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
رابین ویلیامز یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما بود که تعدادی از بهترین و دوستداشتنیترین شخصیتها را بازی کرد. در فیلم ویل هانتینگ نابغه با بخش دیگری از تواناییهای او آشنا شدیم. ویلیامز که در فیلمهای زیادی نقش اصلی را بازی میکرد، اینجا نقش فرعی و مکمل را برعهده گرفته بود و قدرت و نفوذ مهارنشدنیش کاری میکرد تا در تمام صحنههایی که حضور دارد پادشاهی کند. آن هم با ظریفترین و هنرمندانهترین حرکات.
حجم احساساتی که رابین ویلیامز به بیننده منتقل میکند حیرتانگیز است. این روانشناس مهربان و دلسوز که عمیقا به وضعیت روحی بیمارش (مت دیمون) اهمیت میدهد در تک تک لحظات حضورش قلب تماشاچیان را تسخیر میکند احتمالا شخصیتی است که تا سالیان سال بعد از تماشای فیلم همراهتان میماند.
۲۱. خاویر باردم – جایی برای پیرمردها نیست (No Country for Old Men)
- محصول: ۲۰۰۷
- کارگردان: برادران کوئن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
جایی برای پیرمردها نیست احتمالا یکی از بهترین فیلمهای برادران کوئن است. نقشی که خاویر باردم در این فیلم بازی کرد چنان قدرتمند و شگفتانگیز بود که همهی ما جایی برای پیرمردها نیست را با او به یاد میآوریم. سایهی سنگین باردم و قاتل بیرحم و خونسردش از همان اولین دقایق فیلم روی مخاطبان میافتد و تا مدتهای بعد از تماشای فیلم هم با یادآوری نگاه سرد او وحشتزده میشویم.
این قاتلی است که با شیر یا خط انداختن تصمیم میگیرد آدمها را بکشد یا نه. مردی سنگدل و حسابگر که چیزی جز انجام ماموریت برایش اهمیت ندارد.
۲۲. گری اولدمن – لئون: حرفهای (Leon: The Professional)
- محصول: ۱۹۹۴
- کارگردان: لوک بسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
گری اولدمن از آن بازیگرهایی است که از مدتها پیش مستحق گرفتن اسکار بود. تقریبا در تمام فیلمهایی که نقش مکمل را بازی کرده سنگ تمام گذاشته و شخصیتی ماندگار خلق کرده. در بین تمام این نقشهای فرعی ما لئون را انتخاب کردیم چون حقیقتا در آن حیرتانگیز ظاهر شده بود.
اولدمن در این فیلم نقش مأمور پلیس فاسد دیوانهای را بازی میکرد که از نظر روانی هیچگونه تعادلی نداشت. تمام رفتارها و دیالوگهای او جذاب و خیرهکننده است و از محبوبترین ضدقهرمانها و آدمهای شرور سینما به حساب میآید.
۲۳. کریستوفر والکن – شکارچی گوزن (Deer Hunter)
- محصول: ۱۹۷۸
- کارگردان: مایکل چیمینو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
کریستوفر والکن استاد نقشهای مکمل و یک جورهایی از نمادهای فرهنگی آمریکا است، و بخشی از این اعتبار مدیون بازی خارقالعادهی او در فیلم شکارچی گوزن است. والکن در این فیلم به همه نشان داد که چه کارهایی ازش بر میآید و مردی آسیبپذیر را به نمایش گذاشت که مجبور میشد در موقعیتی مرگبار و جنونآمیز زنده بماند.
مخاطب به همراه او با عواقب جبرانناپذیر یک جنگ فرسایشی آشنا میشود و ترس و اضطراب فلجکنندهاش را حس میکند. والکن برای این فیلم برندهی اسکار نقش مکمل شد و از آن پس در نقشهای به یاد ماندنی زیادی حضور یافت.
۲۴. مارک روفالو – اسپاتلایت (Spotlight)
- محصول: ۲۰۱۵
- کارگردان: تام مککارتی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
اسپاتلایت فیلم بدی نبود ولی شاید زیادی تحویلش گرفتند و بیشتر از آنچه حقش بود جایزه گرفت. ولی چه طرفدار فیلم باشیم یا نه دربارهی یک چیز مطمئن هستیم؛ مارک روفالو در آن عالی بازی میکرد. روفالو یکی از بهترین نقشآفرینیهای عمرش را در همین فیلم به نمایش گذاشته است.
کاراکتر روفالو در بین تمام شخصیتهای فیلم بیشتر به چشم میآید و پیداست انرژی و شور و شوق بیشتری صرف کرده. در تمام صحنههایی که حضور دارد توجه مخاطب را سمت خودش جلب میکند و از اصلیترین دلایل جذابیت فیلم است. روفالو نامزد اسکار بهترین بازیگر مکمل هم شد ولی متاسفانه در آن سال رقیب سرسختی مثل مارک رایلنس داشت و به او باخت.
۲۵. هیلی جوئل ازمنت – حس ششم (The Sixth Sense)
- محصول: ۱۹۹۹
- کارگردان: ام. نایت شیامالان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
دههی ۹۰ دوران طلایی این بازیگر نوجوان بود چون در فیلمی مثل حس ششم بازی کرد. این فیلم به همه نشان داد که او چه بازیگر توانا و درجهیکی است و چه استعداد شگرفی درونش نهفته است. نقش اصلی حس ششم را بروس ویلیس بازی میکرد و اینکه بازیگری کم سنوسال مقابل بروس ویلیس دههی ۹۰ خوش بدرخشد اتفاق حیرتانگیزی است. ولی در طول فیلم حس ششم بیشتر دلمان میخواهد دربارهی این بچه بدانیم تا شخصیت بروس ویلیس.
بروس ویلیس ذره ذره با ماجرای زندگی عجیب این پسربچه آشنا میشود و در نهایت به آن غافلگیری نهایی و تکاندهنده میرسیم. ولی این پسربچهی داستان است که بار حسی فیلم را به دوش میکشد و بیننده را با خودش همراه میکند.
۲۶. ساموئل ال جکسون – پالپ فیکشن (Pulp Fiction)
- محصول: ۱۹۹۴
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۹ از ۱۰
ستارهی فیلم پالپ فیکشن احتمالا جان تراولتا بود، ولی تماشاچیان این فیلم جریانساز کوئنتین تارانتینو شیفتهی شخصیت جولز با بازی ساموئل ال جکسون شده بودند. جولز هم بامزه بود، هم ترسناک و هراسانگیز و پرسروصدا. همه چیزش آدم را جذب میکرد. راه رفتن و تیراندازی و تفکرات عجیب و غریب و حتی بددهنیهایش.
صحنههایی که جولز و وینسنت وگا با هم کلکل میکنند از بهترین بخشهای پالپ فیکشن است و هرگز فراموششان نمیکنیم. ساموئل ال جکسون برای این نقش نامزد اسکار شد ولی موفق نشد جایزه را دریافت کند.
۲۷. تسا تامپسون – ثور: رگناروک (Thor: Ragnarok)
- محصول: ۲۰۱۷
- کارگردان: تایکا وایتیتی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
والکیریها کلا از نمادهای جذاب اسطورههای نورس و اسکاندیناوی هستند. برای همین وقتی در ثور: رگناروک متوجه شدیم تسا تامپسون یک والکیری است علاقه و توجهامان بیشتر شد.
از همان ابتدای حضورش حس میکردیم کاسهای زیر نیمکاسه است و چیزهایی را مخفی میکند. ولی شاید حدس نمیزدیم چنین افشاگری دلچسبی انتظارمان را میکشد.
۲۸. کاترین زتا جونز – شیکاگو (Chicago)
- محصول: ۲۰۰۲
- کارگردان: راب مارشال
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
بازی رنه زلوگر در شیکاگو قابل احترام بود، ولی همه میدانیم که در مقابل حضور درخشان و خیرهکنندهی کاترین زتا جونز هیچ شانسی برای دیده شدن نداشت. از همان ابتدا مشخص بود که ولما کلی قرار است در تمام صحنههای فیلم پادشاهی کند و بیننده را مجذوب و متحیر و خیرهی خودش نگه دارد.
کافی است نگاهی به چشمان پر از حرارت او بیندازید تا بفهمید که چرا و چگونه موفق شده فیلم را مال خود کند.
۲۹. ووپی گلدبرگ – روح (Ghost)
- محصول: ۱۹۹۰
- کارگردان: جری زاکر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
در فیلم روح یکی از بهترین بازیگران زن دههی ۹۰ بازی کرده بود، نه منظورمان دمی مور نیست بلکه داریم راجع به ووپی گلدبرگ حرف میزنیم.
ووپی گلدبرگ با شوخیهای بامزه و موقعیتهای کمدی دوستداشتنی که خلق میکرد کمی از تلخی موجود در فیلم روح میکاست و به بینندهها فرصت تنفس میداد. تأثیر گلدبرگ روی مخاطبان چنان زیاد بود که دلمان میخواست در تمام صحنههای فیلم حضور داشته باشد.
۳۰. کالین فارل – جنتلمنها (The Gentlemen)
- محصول: ۲۰۱۹
- کارگردان: گای ریچی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
فیلمهای گای ریچی معمولا پرستارهاند و هر طرفشان را نگاه میکنیم چهره یا بازیگری معروف دیده میشود. در همین جنتلمنها از متیو مککانهی و هیو گرنت تا چارلی هانام حضور دارند. ولی هر کس که این فیلم را دیده بهخوبی میداند که هیچکدام از شخصیتهای فیلم به اندازهی مربی با بازی کالین فارل جذابیت ندارند.
همه چیز این کاراکتر جوری طراحی شده که در همان اولین برخوردمان عاشقش میشویم. از گریم و عینک و لباسهایش گرفته تا لحن ادای دیالوگها و رفتار و منش و اخلاقیاتش. جالب اینجاست که کالین فارل حضور واقعا کوتاهی در فیلم دارد و با این حال موفق شده در کنار ستارهی بزرگی مثل متیو مککانهی به چشم بیاید و حسابی دلبری کند.