انتظار کشیدن برای فیلم تازهای از پل توماس اندرسون کار واقعا هیجانانگیزی است. طی سالهای اخیر، این کارگردان سینما تمام پروژههایش را در سکوت خبری پیش برده و تا پیش از اکرانشان کمترین اطلاعات را به بیرون درز داده. برای همین سینمادوستان فقط میتوانند حدس بزنند که فیلم بعدی او چطور خواهد بود یا داستانش چیست. همه باید تا اکران و منتشر شدن فیلم صبر کنند.
نام تازهترین اثر پل توماس اندرسون تا مدتها Soggy Bottom بود، عبارتی که به داستان فیلم ربط داشت (دو جوان ساکن سان فرناندو که دههی ۷۰ میلادی زندگی میکنند و میخواهند تخت خوابهای آبی بفروشند). ولی وقتی به نسخهی نهایی فیلم رسید، عنوان عجیب دیگری برایش گذاشت: «لیکریش پیتزا» (Licorice Pizza). این عنوان اشاره دارد به کودکیهای خود اندرسون و نام یک مغازهی محبوب فروش موسیقی است. پس تا اینجای کار حداقل میدانیم که لیکریش پیتزا فیلمی شخصی برای اندرسون است.
به مناسبت بازگشت پل توماس اندرسون به سینما، سعی کردهایم فیلمهای او را رتبهبندی کنیم (که کار سختی هم هست). اندرسون بر خلاف دیگر کارگردانهای محبوب این دوره، هیچ فیلم بدی ندارد و تقریبا تمام فیلمهایی که طی این ۲۵ سال ساخته از کیفیت و استاندارد بالایی برخوردارند. آثار او یا خوب هستند یا عالی و اینکه کدامشان را بیشتر دوست داشته باشیم به سلیقه و نگاهمان برمیگردد.
۹. برد دشوار (Hard Eight)
- محصول: ۱۹۹۶
- بازیگران: فیلیپ بیکر هال، جان سی ریلی، گوئینت پالترو، ساموئل ال. جکسون، فیلیپ سیمور هافمن
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱%
تنها دلیل اینکه اولین فیلم بلند پل توماس اندرسون در پایینترین رتبه قرار گرفته، زمخت بودنش به نسبت سایر فیلمهایش است. این فیلم زمانی اکران شد که پل توماس اندرسون ۲۶ ساله بود و سعی داشت مهارتها و قدرتهایش را در فیلمسازی آزمایش کند و با سعی و خطا پیش برود.
با دیدن این فیلم فوری متوجه استعداد تازهنفسی میشوید که میخواهد دنیای خودش را بسازد. با نگاه و سلیقهی ویژهای سراغ دنیای خلافکارهای زیرزمینی آمده و تصاویرش درخشان و رنگارنگ هستند، و موفق شده از بازیگرانی ماهر و درجهیک بازیهایی درخشان بگیرد. تنها ایرادش این است که در مقایسه با دیگر فیلمهای او، کمی ناپخته به نظر میرسد.
در اینجا فیلیپ بیکر هال (که بعدها در دیگر فیلمهای اندرسون هم ظاهر شد) نقش سیدنی را بازی میکند، قماربازی که جان (جان سی ریلی) را زیر پروبال خودش میگیرد. انگیزههای سیدنی همیشه مبهم و رمزآلود هستند و به همین خاطر با دیدن فیلم حس میکنید تمام ماجراها در برزخ میگذرند. فیلمِ اول کامل و بینقصی نیست، ولی تأثیرگذار و تماشایی از آب در آمده.
چند نکتهی جالب
- عنوانی که خود پل توماس اندرسون در ابتدا برای فیلم در نظر داشت، «سیدنی» (Sydney) بود. اما چون اولین فیلم بلندش به حساب میآمد کنترلی روی اثر نهایی نداشت (بر خلاف دیگر فیلمهایش که کنترل کامل روی تدوین نهایی فیلم داشت). استودیو سازندهی فیلم دوباره آن را تدوین کرد و نام برد دشوار را رویش گذاشت. اندرسون که حسابی از این ماجرا شاکی شده بود مدتی طولانی با تهیهکنندهها بحث و جدل کرد تا در نهایت راضی شدند او نسخهی خودش را تدوین کند، منتهی با همین نام برد دشوار. اندرسون بعد از این اتفاق یاد گرفت که ساختن یک فیلم خوب تنها نیمی از ماجراست، نیم دیگر تلاشهای یک کارگردان باید معطوف این شود که با کلی آدم خودپسند سر و کله بزند.
- پل توماس اندرسون بهندرت راجع به این فیلمش حرف میزند و در بین آثار او کمتر شناخته شده و عدهی کمی آن را دیدهاند.
- اندرسون گفته است که برای ساخت اولین فیلمش از «باب قمارباز» (Bob le flambeur) ساختهی ژان پیر ملویل الهام گرفته.
۸. عشق پریشان (Punch-Drunk Love)
- محصول: ۲۰۰۲
- بازیگران: آدام سندلر، امیلی واتسون، فیلیپ سیمور هافمن، لوئیس گازمن، مریلین رایسکوب، رابرت اسمایگل
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹%
قرار دادن عشق پریشان در این جایگاه واقعا حیف است، ولی همانطور که گفتیم پل توماس اندرسون فیلم بد ندارد و این قضیه رتبهبندیها را دچار چالش میکند.
عشق پریشان در مقایسه با دیگر فیلمهای اندرسون، جاهطلبی کمتری دارد (حداقل از نظر قصه و سبک روایی). آدام سندلر نقش بری ایگان را بازی میکند، مردی ساده که عاشق همکار خواهرش میشود و ماجراهای غیرمنتظرهای برایش پیش میآید.
عشق پریشان فیلم غیرمعمولی است و پل توماس اندرسون موفق شده یک بازی بهیادماندنی از آدام سندلر بگیرد و داستانی ساده را تبدیل به تجربهای تکرارنشدنی کند.
چند نکتهی جالب
- پل توماس اندرسون عمدا میخواست بعد از جار و جنجالهای مگنولیا، فیلم کاملا متفاوتی بسازد. او حس میکرد با ساخت فیلم پرشخصیت قبلیش به بنبست رسیده، و از طرفی هم میخواست انتظار منتقدان را از خودش پایین بیاورد.
- اندرسون از عشق پریشان با عنوان «یک فیلم هنری با بازی آدام سندلر» یاد میکند.
- اولین فیلم آدام سندلر بود که نظر مثبت راجر ایبرت، منتقد معروف را به خودش جلب کرد.
- مدیر فیلمبرداری فیلم رابرت السویت از نوع خاصی نگاتیو استفاده کرد که با آن میتوانست در نورهای کم فیلمبرداری کند و به این طریق به سایهها عمق بیشتری ببخشد.
۷. لیکریش پیتزا (Licorice Pizza)
- محصول: ۲۰۲۱
- بازیگران: آلانا هایم، کوپر هافمن، بردلی کوپر، شان پن، جان سی ریلی، تام ویتس
- امتیاز IMDb به فیلم: –
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷%
خیلی از فیلمهای پل توماس اندرسون در کالیفرنیای جنوبی میگذرند، ولی او هیچوقت این اندازه عشق و علاقهاش را واضح و روشن بروز نداده بود. کالیفرنیا در فیلم لیکریش پیتزا مثل بهشتی آفتابی و گرم است که رؤیای دخترها و پسرهای جوان در آن به واقعیت میپیوندد.
اندرسون این بار به دو بازیگر تازهکار اعتماد کرده که پیش از این سابقهی حضور در فیلمهای سینمایی را نداشتهاند: آلانا هایم از گروه موسیقی HAIM و کوپر هافمن (پسر فیلیپ سیمور هافمن). داستان دربارهی ملاقاتی اتفاقی بین دو جوان است، ملاقاتی که حین مراسم عکاسی در مدرسه رخ میدهد و یک ماجرای عشقی را به وجود میآورد. پسری کاریزماتیک و ۱۵ ساله که شم اقتصادی قدرتمندی دارد با دختری ۲۰ ساله که دستیار عکاس است و هدفی در زندگیش ندارد آشنا میشود و در این میان به خاطر اینکه میخواهند از ملال روزمرگی فرار کنند و روی همدیگر تأثیر بگذارند، درگیر ماجراجوییهای جالبی میشوند.
در فیلم تعدادی از چهرههای نامآشنا حضوری کوتاه دارند که هر بار صحنه را مال خود میکنند. لیکریش پیتزا شبیه خاطرات ما است، گرم و صمیمی و البته دستنیافتنی. با دیدنش یاد دورانی میافتید که جوانی خام بودید و فکر میکردید هر چیزی در این دنیا شدنی است.
چند نکتهی جالب
- در ابتدا قرار بود لئوناردو دیکاپریو نقش جان پیترز را بازی کند، ولی همزمان پیشنهاد بازی در فیلم جدید گییرمو دل تورو یعنی کوچه کابوس را دریافت کرد و بردلی کوپر جای او را گرفت. اما مدتی بعد دیکاپریو از کوچه کابوس هم کنار کشید و در آن فیلم هم بردلی کوپر جایگزینش شد.
- در این فیلم ۴ کارگردان/بازیگر حضور دارند: بنی سفدی، شان پن، بردلی کوپر و سم هارپون
۶. مرشد (The Master)
- محصول: ۲۰۱۲
- بازیگران: واکین فینیکس، فیلیپ سیمور هافمن، ایمی آدامز، رامی مالک
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴%
مرشد احتمالا سختفهمترین و غیرمتعارفترین فیلمی است که پل توماس اندرسون تا به حال ساخته. در این فیلم با مردی عجیب به نام فردی کوئل (واکین فینیکس) آشنا میشویم که حسابی گمگشته است و هیچ هدفی در زندگیش ندارد. هر جا میرود بیخودی دعوا راه میاندازد و با زنهای متعددی رابطه برقرار میکند. تا اینکه با رهبر مرموز یک فرقه یعنی لنکستر داد (فیلیپ سیمور هافمن) ملاقات میکند.
حضور لنکستر داد (که شباهتهای زیادی به ران هابارد رهبر ساینتولوژی دارد) که با آموزههای فرقهاش سعی دارد مضامین علمی و مذهبی را با هم تلفیق کند و عقاید خرافی عجیبی به خورد مردم دهد، ممکن است این حس را القا کند که با داستان دیگری دربارهی تقابل اعتقاد و سرگشتگی طرف هستیم، چیزی مثل خون به پا خواهد شد. ولی مرشد علاوه بر این، روی خیلی چیزهای دیگر دست گذاشته.
فیلم مرشد با فرمولهای همیشگی جلو نمیرود و مدام تغییر میکند. از ژانری به ژانر دیگر میرود و صحنه به صحنه رنگ عوض میکند. موقعیتهایی در آن میبینیم که نمیتوانیم دلیل حضورشان را درک کنیم. پل توماس اندرسون عمدا داستانش را جوری روایت کرده که در هیچ چارچوبی نگنجد و با انتظارات مخاطب بازی کند. این ویژگیهای فیلم ممکن است بعضیها را خسته و سرخورده کند و به خاطرش نتوانند با داستان ارتباط بگیرند. ولی اگر در حسوحال مناسب فیلم باشید و درون دنیایش غرق شوید، تجربهی منحصربهفردی را از سر خواهید گذراند.
چند نکتهی جالب
- در صحنهی زندان، واکین فینیکس واقعا یک توالت را میشکند. تمام کارهای او در این صحنه بداهه بود و کسی انتظارش را نداشت. با توجه به ارزش تاریخی ساختمان محل فیلمبرداری، این توالت بهخصوص هم جزء آثار تاریخی حساب میشد. واکین فینیکس از قصد آن را نشکسته بود و حتی فکرش را هم نمیکرد چنین چیزی ممکن باشد، ولی حس صحنه او را گرفت.
- چند روز که از فیلمبرداری گذشت، پل توماس اندرسون متوجه شد واکین فینیکس از تمام زوایای صحنهای که در اختیارش است استفاده میکند، حتی وقتی در یک فضای باز هستند. برای همین اندرسون به تیم نورپردازی گفت تمام زوایای صحنهها را پوشش دهند تا بتوانند تمام حرکات او را با دوربین دنبال کنند.
- پل توماس اندرسون تریلر فیلم را خودش تدوین کرد، بدون اجازهی استودیو. او برای این تریلر از نماها و تصاویری استفاده کرد که در فیلم نهایی نمیدیدیم.
۵. فساد ذاتی (Inherent Vice)
- محصول: ۲۰۱۴
- بازیگران: واکین فینیکس، جاش برولین، اوون ویلسون، بنیسیو دل تورو، کاترین واترسون، ریس ویترسپون
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳%
ساختن چنین فیلمی فقط از کارگردانی مثل پل توماس اندرسون بر میآمد. اندرسون با حس شوخطبعی رندانه و سبک داستانگویی آزاد و بیقیدوبندش موفق شد اقتباسی دیدنی از رمان توماس پینچون بسازد. یک کارآگاه خصوصی به نام لری اسپورتلو ملقب به داک (واکین فینیکس) به شکل خندهداری درگیر سه پروندهی جنایی مرتبط به هم میشود و دنیای خلافکارهای زیرزمینی لس آنجلس را برای پیدا کردن سرنخ زیر و رو میکند. سرنخهایی که همگی به ناپدید شدن دوستدختر خودش (کاترین واترسون) مرتبط هستند.
حین بررسی سرنخها، پای داک به انواع و اقسام مکانهای ناجور باز میشود و در همین حین مدام باید از دست مأمور پلیس بدعنق ماجرا (جاش برولین) هم فرار کند و به هر دری بزند تا سر راهش سبز نشود. داک که علاقهی زیادی به مصرف ماریجوانا دارد، مجبور است با این مغز نیمسوزش معماهای پیچیدهای را حل کند و پرده از جنایتهای گستردهای بردارد.
فساد ذاتی یک کمدی جنایی به سبک پل توماس اندرسون است. همانقدر غیرمنتظره و عجیب و ساختارشکن که انتظارش را دارید. و البته تعدادی موقعیت واقعا خندهدار دارد که با دیدنشان بلند بلند میخندید.
چند نکتهی جالب
- تمام نماهای ریس ویترسپون را طی چهار روز ضبط کردند. پل توماس اندرسون به حدی از کار کردن با ویترسپون خوشش آمده بود که در مقطعی تصمیم گرفت تغییراتی در داستان بدهد تا حضور کاراکتر او را بیشتر کند. اما ویترسپون در نهایت اندرسون را قانع کرد که این کار ایدهی خوبی نیست و به فیلم لطمه میزند.
- در ابتدا بنا بود رابرت داونی جونیور نقش اصلی فساد ذاتی را بازی کند، اما چون پل توماس اندرسون علاقه داشت بار دیگر با واکین فینیکس همکاری کند سراغ او رفت.
- این فیلم اولین اقتباسی است که تا به حال از رمانی نوشتهی توماس پینچون ساخته شده. میگویند فیلمنامهی پل توماس اندرسون مورد تأیید پینچون هم قرار گرفته.
- فیلم به آیدا اندرسون تقدیم شده، دختر پل توماس اندرسون و مایا رادولف. رادولف زمان فیلمبرداری فساد ذاتی، آیدا را حامله بوده.
۴. مگنولیا (Magnolia)
- محصول: ۱۹۹۹
- بازیگران: تام کروز، ملیندا دیلون، فیلیپ بیکر هال، فیلیپ سیمور هافمن، ریکی جی، ویلیام اچ میسی، آلفرد مولینا، جولیان مور، جان سی ریلی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۷%
پل توماس اندرسون در این فیلم پرماجرا و پرشخصیت سراغ مضامینی چون مرگ و تنهایی و بیماری رفته و داستانی در همتنیده روایت کرده که هر جایش را شخصیتهای گوناگونی جلو میبرند. مگنولیا احتمالا احساساتبرانگیزترین فیلم پل توماس اندرسون است. یک فیلم سه ساعته که پر است از موقعیتهای انسانی تأثیرگذار و تا حدودی تکاندهنده که بعد از تماشایش در یادتان میمانند.
مگنولیا با وجود تمام نکات مثبت و ماندگارش، از عدم انسجام رنج میبرد. بعضی بخشهای داستان به جاهای دیگرش نمیخورد و با کلیت اثر چفت نمیشود. اما دیگر بخشهای فیلم هنوز هم جذاب و تماشایی است و شما را به دل زندگی شخصیتهایی ملموس و باورپذیر میبرد.
اگر میخواهید با یک فیلم دنیای پل توماس اندرسون را بشناسید و با سبک کاری او و مدل قصهگوییاش آشنا شوید، مگنولیا را ببینید.
چند نکتهی جالب
- وقتی پل توماس اندرسون فیلمنامهی مگنولیا را برای جرج سی. اسکات برد تا از او بخواهد نقش ارل پارتریج را بازی کند، اسکات با عصبانیت فیلمنامه را گوشهی اتاق پرت کرد و گفت: «این کثافتترین چیزی بود که به عمرم خوندم.»
- استودیو New Line Cineme قصد داشت در تبلیغات فیلم، روی حضور تام کروز مانور دهد، ولی پل توماس اندرسون مخالفت کرد و گفت تمام بازیگران فیلم مهم هستند و این اثری تکشخصیتی نیست که رُل یک داشته باشد.
- در ابتدا قرار بود مگنولیا فیلم جمعوجور و سادهای باشد. ولی هرچه توماس اندرسون بیشتر روی فیلمنامه کار کرد، شخصیتها پیچیدهتر شدند و به نظرش رسید نیاز به پرداخت مفصلتری دارند.
۳. شبهای عیاشی (Boogie Nights)
- محصول: ۱۹۹۷
- بازیگران: مارک والبرگ، جولین مور، فیلیپ سیمور هافمن، ویلیام اچ میسی، دان چیدل
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳%
کمتر فیلمسازی توانسته مثل پل توماس اندرسون با همان فیلمهای اولیهاش به چنین موفقیت شگفتانگیزی برسد و آثار سینمایی بینقصی بسازد. شبهای عیاشی دومین فیلم اندرسون بود ولی نشان از پختگی و مهارت یک فیلمساز کارکشته داشت.
حتی با اینکه سالهای زیادی از اکران فیلم گذشته، هنوز هم از تماشایش شگفتزده میشویم و یکی از بهترین فیلمهای کارنامهی پل توماس اندرسون به حساب میآید. در ابتدای داستان همه چیز رؤیایی و درخشان و جذاب است، ولی هرچه ماجراهای بیشتری پیش میآید و در شخصیتها عمیقتر میشویم، رؤیای اولیهی فیلم فرومیپاشد و با کابوسی ادامهدار به پایان میرسد.
تک تک بازیگران این فیلم درخشان و تحسینبرانگیز ظاهر شدهاند. از مارک والبرگ که احتمالا بهترین نقشآفرینی عمرش را به نمایش گذاشته گرفته تا جولین مور و فیلیپ سیمور هافمن.
چند نکتهی جالب
- بعد از اینکه برت رینولدز نسخهی اولیهی فیلم را دید، از آن متنفر شد و گفت پشیمان است که در این فیلم بازی کرده. حتی مدیر برنامههایش را به خاطر اینکه بازی در فیلم را به او پیشنهاد داده بود، اخراج کرد. در نهایت رینولدز به خاطر بازی در این فیلم برندهی گلدن گلوب شد و نامزدی اسکار را هم به دست آورد.
- در ابتدا قرار بود لئوناردو دیکاپریو نقش ادی آدامز را بازی کند. دیکاپریو فیلمنامه را دوست داشت، ولی چون برای بازی در تایتانیک قرارداد بسته بود نقش را رد کرد. سرانجام خودش مارک والبرگ را پیشنهاد داد.
۲. رشتهی خیال (Phantom Thread)
- محصول: ۲۰۱۷
- بازیگران: دنیل دی لوییس، لسلی منویل، جولیا دیویس، ویکی کریپس
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱%
تا قبل از اکران رشتهی خیال، بحثهای زیادی دربارهی فیلم مطرح شده بود و خیلیها با هیجان گمانهزنی میکردند دومین همکاری بین پل توماس اندرسون و دنیل دی لوییس چه خواهد بود. شایعههایی مطرح شده بود مبنی بر اینکه فیلم قرار است زندگینامهی چارلز جیمز طراح لباس معروف باشد، ولی بعد همه فهمیدند که چارلز جیمز تنها بهعنوان منبع الهام اثر کارکرد داشته و اندرسون داستان متفاوتی روایت کرده.
در رشتهی خیال با مردی به نام رینولدز وودکاک آشنا میشویم، طراح لباسی مشکلپسند و سختگیر که خودش را وقف کارش کرده. اما رمز و راز پیرامون این فیلم پل توماس اندرسون بعد از اکرانش هم ادامه یافت. حتی بعد از تماشای فیلم کاملا نمیفهمید دربارهی چه بوده و لایههای پنهان گوناگونش به چه قصدی کنار هم قرار گرفته.
با دیدن فیلم مدام از خودتان میپرسید این داستانی دربارهی مردی جاهطلب و بزرگ است؟ یا ماجرایی تکاندهنده پشت رابطهی رینولدز و آلما جریان دارد؟ تا قبل از دقایق پایانی فیلم و افشاگری غیرمنتظرهاش، این سؤالها یقهی تماشاگر را میگیرد و رها نمیکند.
چند نکتهی جالب
- ایدهی فیلم وقتی به سر پل توماس اندرسون زد که خودش بیمار شده بود و همسرش مایا رادولف به او رسیدگی میکرد. حین بیماری، اندرسون متوجه شد که همسرش با عشق و مهربانی عمیقی به او نگاه میکند، جوری که قبلا نگاهش نمیکرد.
- دنیل دی لوییس نام رینولدز وودکاک را به شوخی به اندرسون پیشنهاد داده بود. این اسم چنان اندرسون را به خنده انداخت که اشک از چشمانش جاری شد.
- رشتهی خیال آخرین فیلم دنیل دیل لوییس به حساب میآید. او بیست ژوئن ۲۰۱۷ اعلام کرد که از بازیگری خداحافظی میکند.
۱. خون به پا خواهد شد (There Will Be Blood)
- محصول: ۲۰۰۷
- بازیگران: دنیل دی لوییس، پل دینو، دیلون فریزیر، کیران هایندز
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱%
خون به پا خواهد شد کارنامهی هنری پل توماس اندرسون را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد. تا پیش از این فیلم بزرگ و تکاندهنده، پل توماس اندرسون سعی داشته تعلق خاطرش را به فیلمسازهایی مثل رابرت آلتمن و اسکورسیزی نشان دهد و رویکردی مشابه آنها داشت. ولی با خون به پا میشود تغییر جهت داد و به همه گفت که از همان ابتدا چه سبکی را در سرش داشته.
با تماشای دنیل دی لوییس در نقش دنیل پلیویو احساسات سراسر متناقضی بیننده را فرا میگیرد. مردی که در ابتدا به نظر میرسد فقط عطش پول و ثروت دارد و برای رسیدن به موفقیت هر کاری میکند، ولی وقتی بیشتر با او آشنا میشویم، میفهمیم که انگیزههای پنهان عمیقتری در سرش جریان دارد. دنیل پلیویو با تمام وجود از آدمها بیزار است، برای همین تمام تلاشش را میکند تا هرچه میتواند پول جمع کند و جایی برود که هیچ بنی بشری دستش به او نرسید.
پل توماس اندرسون داستان این فیلمش را با ارجاعات انجیلی پر کرده. از تقابل بین پیامبری دروغین و مردی عملگرا گرفته تا خیانت بین برادرها و رابطهی پدر و پسری، اما کل ماجراهایش را با نگاهی به رمان نفت! نوشتهی آپتون سینکلیر (که سال ۱۹۲۷ منتشر شد) طراحی کرده.
پل توماس اندرسون عادت ندارد شخصیتهایش را جلو چشم بیننده واکاوی کند و انگیزههایشان را واضح و روشن نشان دهد. برای درک شخصیت پلیویو باید با دقت زیادی به اعمال و رفتار و حرفهای او نگاه کنید تا اشارههایی را که اندرسون به شکل قطرهچکانی در جایجای فیلمش گنجانده ببینید.
چند نکتهی جالب
- دیلون فریزر که در فیلم نقش پسر دنیل دی لوییس را بازی میکند، بازیگر نیست. او پسربچهای دبستانی بود که نزدیکیهای محل فیلمبرداری زندگی میکرد. اندرسون گفته که آنها مدتی با مادر پسربچه حرف زدند تا او را راضی کنند. مادر دیلون که میخواست بداند دنیل دی لوییس چه جور آدمی است، فیلم دار و دستهی نیویورکی را اجاره کرد (دی لوییس در این فیلم نقش یک گانگستر خونخوار و خطرناک و بیرحم را بازی میکند) و حسابی از اینکه بچهاش قرار است با چنین مردی کار کند وحشت کرد. تیم انتخاب بازیگران خون به پا خواهد شد فوری به فکر افتاد و نسخهای از فیلم عصر معصومیت (۱۹۹۳) را به مادر پسربچه داد. دی لوییس در این فیلم نقش مردی آرام و متمدن را بازی میکرد.
- دنیل دی لوییس سه سال روی نقش دنیل پلیویو کار کرد تا به نتیجهی دلخواهش برسد.
- پل توماس اندرسون گفته که قبل از فیلمبرداری خون به پا خواهد شد، هر شب فیلم «گنجهای سیرا مادره» (The Treasure of the Sierra Madre) را تماشا میکرده.