عجیب ترین بیماری های روانی جهان دستمایه ساخت فیلمهای گوناگونی شده است. فردی که دچار این اختلالات روانی عجیب است، از خود رفتارهایی را بروز میدهد که آنها را باور نمیکنید. در ادامه با تکراتو همراه باشید تا برخی از عجیب ترین و غیر عادیترین بیماریهای روانی جهان را بشناسید.
در مطلب عجیب ترین بیماری های روانی جهان به سراغ سوژههای رفتهایم که احتمالا برای تک تک خوانندگان جذابیت ویژهای خواهد داشت. بیماری و اختلالات روانی دارای تعریف ویژه و منحصر به فرد خاص خود هستند. هرچند برخی اختلالات و بیماریهای روانی از نگاه اطرافیان پوشیده میماند، به گونهای که نوع رفتار یا تفکرات فرد، قسمتی از ویژگیهای شخصیتی وی برداشت میشود؛ اما، انواع دیگر مشکلات روانی به صورتی کاملا آشکار نمایان میشوند.
اگرچه فرد بیمار قادر به تشخیص موقعیت خود نیست، ولی برای اطرافیان بعضا نوع رفتار وی، کاملا آزاردهنده است. از این رو، یکی از مشکلاتی که بستگان و نزدیکان فرد مبتلا با آن رو به رو هستند، اقناع فرد مورد نظر برای مراجعه به روانپزشک، روانشناس یا یک روان درمانگر و بهرهمند شدن از خدمات این متخصصان است. در موارد نادری نیز فرد مبتلا به گونهای رفتار میکند که اطرافیان را در مورد موقعیت ویژه خود دچار تردید میکند.
به همین علت، اختلالات روانی به عنوان سوژهای جذاب و پوشیده در هالهای از ابهام برای اکثر افراد مطرح است. در این قسمت، به معرفی اختلالات و بیماریهای روانی عجیبی خواهیم پرداخت. در صورت استقبال خوانندگان از این مطلب، در آینده نزدیک به جزئیات اختلالات شخصیتی مرسومتر نیز، به طور جداگانه پرداخته خواهد شد.
عجیب ترین بیماری های روانی جهان
در این مطلب لیستی از عجیب ترین بیماری های جهان دیده میشود. حالات روانی عجیبی که شاید برخی از آنها حتی به نظر نمیرسد که واقعیت داشته باشند!
اختلال خود معشوق پنداری (Erotomania)
در این اختلال، فرد مبتلا خود را معشوق مرد یا زنی میداند که معمولا دارای طبقه اجتماعی بالاتر یا دارای شهرت است. البته بعضا ممکن است عاشق خیالی بخت برگشته، یک شخصیت کاملا معمولی باشد.
خود معشوق پنداری به عنوان یکی از شگفت انگیزترین بیماری های روانی دنیا یک اختلال هذیان است که اغلب در بیماران اسکیزوفرنی رخ میدهد. البته، بعضا در فاز شیدایی بیماری بای پولار نیز، اروتومانیا مشاهده شده است. خود معشوق پنداری، یک اختلال بسیار بسیار نادر است، اما به دلیل ماهیت شگفت انگیز خود دربین عجیب ترین بیماری های جهان قرار گرفته و دستمایه داستانها و فیلمهای بسیاری شده است.
برای درک بهتر این اختلال و موقعیت پیچیده فرد مبتلا، با ذکر یک مثال ادامه میدهیم. فرض کنید، فردی بسیار زیبا و مشهور، دائما به شما پیامهای عاشقانه ارسال میکند. در ابتدا، این سیگنالها را نادیده میگیرد، رفته رفته، شما نیز به وی علاقهمند میشوید. اکنون، نوبت پاسخ از سوی شما فرا رسیده است. برای کسی که عاشقتان شده، گل میفرستید، با او تماس میگیرد، هدیههای گوناگون تهیه میکنید و… اما او به طور آشکار عشق و علاقه شما را پس میزند! هدایای شما را قبول نمیکند، به تماسهای شما پاسخ نمیدهد و…
احتمالا، در این جا به غرور شما بر میخورد و پا پس میکشید، اما پس از چند روز یا چند ساعت، دوباره پیامهای عاشقانه وی به شما آغاز میشود. نوع ارتباط او با شما، بسیار منحصر به فرد و رمانتیک نیز هست و به قدری اینکار را تکرار میکند، تا دوباره پا جلو میگذارید. اینبار به طور حضوری به ملاقات وی میروید و قصد دارید به وی بگویید که پیام او را دریافت کردهاید و از او میخواهید، دست از این بازی بردارد؛ چرا که شما نیز عاشقانه به وی علاقهمند شدهاید. اما، اینبار با شدت بیشتری نیز با شما برخورد خواهد شد و احتمالا پلیس نیز در جریان قرار خواهد گرفت!
اینبار، با تهدید اینکه، دیگر شما را نخواهد دید، از پیش او میروید. هنوز چند ساعتی نگذشته، دوباره پیامهای وی آغاز میشود. هرچقدر، سعی در نادیده گرفتنش میکنید، پیامهای بیشتر و عاشقانهتری را دریافت خواهید کرد. کار به جایی میرسد که از هر طریق ممکن، با شما ارتباط برقرار میکند و به شیوههایی عجیب و غریب از شما عذر خواهی میکند، حتی به صورت رمزی، شما را به خانهاش و نوشیدن چند فنجان قهوه و… دعوت میکند.
تکرار پیامها، نوع آنها به همراه زیبایی و موقعیت اجتماعی وی، باعث میشود دوباره کوتاه بیایید. اینبار، با دست گل و شیرینی، با لباسی منحصر به فرد! نیمه شب مخفیانه به خانه او میروید. پس از بازکردن درب و مشاهده شما و هدایا، به جای اینکه عاشق دل خستهتان ذوق زده شود، شروع به جیغ و داد میکند! بار دیگر پای پلیس به ماجرا باز شده و اینبار کار به دادگاه کشیده میشود.
اکنون، هرقدر اصرار میکنید که او بود که پیامهای عاشقانه برای شما ارسال میکرد و در این مدت بارها و بارها، از شما دعوت کرده بود که به منزل وی بروید، هیچکس حرف شما را باور نمیکند! چراکه پیامهای ارسالی از طرف او، از طریق شمارهای جعلی بوده که تنها شما از آن اطلاع داشتهاید و آن شماره نیز اکنون از کار افتاده است.
از طرف دیگر، تمام پیامها به صورت رمزی ارسال شده و از این زبان رمزی نیز تنها شما و عاشقتان با خبرید! در دادگاه نیز، وی به کل منکر هرگونه تلاش برای ارتباط با شما میشود و شما را تنها فردی مزاحم میخواند.
عجیبتر اینکه، در طول مدت دادگاه نیز او به صورت زبانی وجود هرگونه رابطه را با شما انکار میکند، اما از طرق مختلف، مثل زبان اشاره و رمزهایی که بین شماست، به شما اعلام میکند که از صمیم قلب عاشقتان است! در نهایت، دادگاه حکم به گناهکاری شما داده با جریمه و زندان مواجه میشوید. عاشق دل خستهتان، هرچند از صمیم قلب از این موضوع متاسف است و این موضوع را به صورتیکه تنها شما از آن آگاهید به شما اعلام میکند، اما کماکان به صورت زبانی شما را انکار میکند…
این موضوع تا جایی ادامه پیدا میکند، که حتی در زندان نیز دست از سر شما بر نمیدارد و به صورتهای مختلف، مثلا با پیامی در تلویزیون، عکسی در روزنامه و… با شما ارتباط برقرار میکند… حتی تصور این موضوع نیز آزاردهنده است، به خصوص زمانی که شما نیز قلبا فرد دیگر را دوست داشته باشید. هرچند، این مثالی برای فردی است که با یکی از بیماری های روانی عجیب جهان رو به روست، اما در واقع این داستان بخشی از واقعیت زندگی چنین فردی است.
این بیماران، به گونهای کاملا واضح سیگنالهایی را از عاشق خیالیشان دریافت میکنند که تنها بین آن دو معنادار است. این پیامها از طریق، شکل و حالت بدن، تغییر دکوراسیون یا اشیا منزل، اشاراتی در رسانهها و… صورت میگیرد. خود معشوق پنداری یکی از عجیب ترین بیماری های روانی جهان است و مثال های زیر نمونه های واقعی از این اختلال روانی است
زنی ساعتها در برابر کاخ باکینگهام میایستاد. وی معتقد بود پادشاه، جرج پنجم با تکان دادن پردهها با وی ارتباط برقرار کرده و به وی ابراز علاقه میکند. یا مردی بیخانمان نیز در طول 15 سال، نامههای عجیب و بعضا تهدید کنندهای را برای ملکه الیزابت میفرستاد و گمان می کرد که ملکه به زور قصد دارد تا با وی ارتباط برقرار کند.
در سو قصد صورت گرفته به ریگان، فرد ضارب که گمان میکرد جودی فاستر، عاشق اوست، قصد داشت که عاشق پشت پرده خود را تحت تاثیر قرار دهد.
اختلال توهم کوتارد (سندروم مردگان متحرک)
نمیدانم تا چه اندازه به زامبی ها و سریال مردگان متحرک علاقهمندید، اما این اختلال که یکی از عجیب ترین بیماری های روانی جهان است، سندروم مرده متحرک نام دارد.
توهم کوتارد نوعی اختلال روانی است که در آن بیمار به این باور میرسد و که چیزی جز نیستی و مرگ وجود ندارد. افراد مبتلا به این اختلال گمان میکنند که به یک حس مردگی دچار شده و به همین دلیل خود را مرده متحرک میانگارند. چنین بیمار روانی معتقد است که نیازی به میل کردن غذا و یا خوابیدن ندارند و به همین دلیل به مرور زمان جان خود را از دست میدهد.
هذیان فرگولی (Fregoli syndrome)
این بیماری نیز جزو اختلالات هذیانی به شمار میرود. از زمان کشف این سندروم تاکنون تنها 40 مورد از آن شناخته شده است. البته بعضی روانشناسان و روانپزشکان متعقدند که این سندروم بیش از این مقدار شیوع دارد؛ اما بنا به دلایل مختلف، افراد مبتلا تشخیص داده نمیشوند. این اختلال ریشه در پارانویا (بدبینی) دارد، البته امکان آسیب مغزی نیز در بروز این اختلال وجود دارد. نام این سندروم، از روی بازیگر تئاتری که چندین نقش مختلف رو به تنهایی بر روی صحنه برد، گذاشته شده است.
در سندروم فرگولی که بدون شک یکی از عجیب و غریب ترین بیماری های روانی است، فرد مبتلا فکر میکند که همه اطرافیان وی در واقع یکنفر هستند که مدام تغییر چهره میدهند و هدفشان از اینکار، آسیب زدن به اوست. در رابطه با این اختلال، علاوه بر کتاب، فیلمهایی نیز تولید شده است. برای درک بهتر هذیان فرگولی اجازه دهید تا یک مثال بزنیم.
فرض کنید، دوستان نزدیکتان از پنج نفر تشکیل شدهاند. شما با تمام این افراد در گذشته همکلاس بودهاید و خاطرات بسیار زیادی را با یکدیگر دارید. معمولا، قرارهای دوستانهتان 5 نفره بوده، اما رفته رفته، دوستان خود را جدا جدا میبینید. پس از گذشت مدتی، دوستانتان به بهانه اینکه، با هم دچار مشکلاتی شدهاند، حاضر نیستند تا در یک زمان دور هم جمع شوند. بنابراین در هر موقعیت زمانی تنها یک نفر از آنها را ملاقات خواهید کرد.
به طور اتفاقی، خاطرهای که بسیار شفاف در ذهنتان مانده را مطرح میکنید، اما دوستتان، آن خاطره را به گونهای کاملا متفاوت به خاطر میآورد. بارها و بارها، این اتفاق در حضور دوستان دیگرتان نیز تکرار میشود. در یکی از ملاقاتهای انفرادی، متوجه میشوید که انگشتر نامزدی یکی از دوستانتان در انگشت دوست دیگرتان است! با تعجب این مساله را با او مطرح میکنید، اما وی به کل منکر این شباهت میشود.
در موقعیت دیگری، وقتی یکی از دوستانتان به خانهتان آمده، از داخل کشوی کابینت، زیر سیگاری جدیدی که دوست دیگرتان آنرا دیروز برایتان هدیه آورده بود و خودش داخل کابینت گذاشته، بدون اینکه حرفی بزند یا سوالی بکند، بیرون میآورد و شروع به سیگار کشیدن میکند! وقتی از او سوال میکنید، چگونه در مورد محل زیر سیگاری میدانست، صورتش سرخ میشود و به بهانهای موضوع را عوض میکند.
با تکرار، چنین اتفاقاتی و پیدا شدن شواهدی از این دست، به نتیجهای بسیار وحشتناکی میرسید. یک نفر با حمایت افرادی بسیار قدرتمند، دوستان شما را از بین برده است و اکنون نقش آنها را بازی میکند. هدف او ممکن است تخلیه اطلاعاتی شما باشد یا اینکه، توطئهای بزرگتر در راه است. شاید شما تبدیل به سوژه آزمایشی مخوف شدهاید که میخواهد نژاد انسان را به بند بکشد!
باور کنید یا نه، در دنیای ذهنی یک بیمار مبتلا به پارانوئید، از ترتیب و جزئیات اتفاقات، چنین نتایجی حاصل میشود. پارانوئید جزو معدود بیماری های روانی عجیبی است که فرد مبتلا، قدرت اقناع دیگران را نیز دارد؛ به نحوی که با شنیدن استدلاهای وی، احتمال اینکه با او هم عقیده شوید نیز وجود خواهد داشت.
در اولین مورد شناخته شدهی این بیماری، زنی مدعی بود که دو بازیگر به ایفای نقش دوستان و نزدیکان وی دست میزنند. او تا حدی در این باور فرو رفته بود که روزی در خیابان به مردی که در حال عملی غیر عادی بود، با تصور اینکه یکی از این بازیگران است، حمله نمود!
در موردی دیگر، زن جوانی که در بخش روانی بستری بود، مدعی بود پدرش با تغییر چهره، خود را به شکل کادر درمانی خانومی که مسئول مراقبت از اوست در آورده. او در مقابل پاسخ به این پرسش که چطور چنین چیزی ممکن است،؛ پاسخ داده بود که شما پدر مرا نمیشناسید، از او هرکاری بر میآید!
سندروم آلیس در سرزمین عجایب (Alice in Wonderland syndrome)
بدون شک، این بیماری نیز در بین عجیبترین بیماریهای روانی جایگاه خاص خود را به دست میآورد. با صدمه مغزی، استفاده نابجا از برخی داروها و نوع خاصی از ویروس، موجب بروز این سندروم میشوند. در این اختلال، فرد اشیا را در اندازههای بسیار کوچک یا بسیار بزرگ مشاهده میکند.
ممکن است که فرد بیمار در تشخیص فاصله اشیا نیز دچار مشکل شود. به گونهای که اشیا نزدیک را بسیار دور یا اشیا دور را بسیار نزدیک حس کند. در برخی موارد، اختلال در تشخیص رنگ و شکل اشیا نیز گزارش شده است. این سندروم بیشتر در کودکان تا 6 سال بروز میکند؛ هرچند در موارد بسیار نادری، ممکن است فرد در دهه دوم زندگی خود دچار این اختلال شود. بهترین راه برای درک بهتر حالت روانی این افراد، مطالعه کتابی با همین نام است که سالها پیش منتشر و البته از روی آن فیلم هم ساخته شد.
سندروم دست بیگانه (alien hand syndrome)
هرچند این اختلال در دی اس ام فایو جزو بیماریها و اختلالات روانی طبقه بندی نشده است، اما با توضیحات تکمیلی، دلیل،ذکر نام این سندروم در کنار سایر بیماری های روانی عجیب جهان را متوجه خواهید شد. در برخی موارد بسیار نادر با بروز صدمه مغزی، سکته مغزی یا تشنج، فرد بیمار حس میکند کنترل یک یا هر دو دست خود را در بعضی اوقات از دست میدهد.
برای سندروم دست بیگانه تاکنون درمانی یافت نشده است، اما با رعایت برخی نکات ساده و انجام تمریناتی نظیر نگه داشتن وسیلهای در دستی که فرد بیمار حس میکند، کنترل آن را در اختیار ندارد، موجب بهبود وضعیت وی به مرور زمان میشود.
در گذشته و حتی حال حاضر، بعضی افرادی که با این بیماری رو به رو میشدند، این حس را پیدا میکردند که توسط روحی شیطانی و خبیث تسخیر شدهاند. برای درک بهتر این بیماری عجیب، میتوانید صحنههایی که در فیلمهای ترسناک مشاهده کردهاید را به خاطر بیاورید.
سندروم خود گاو پنداری (Boanthropy)
این اختلال نیز یکی از عجیب ترین بیماری های روانی جهان است. در این بیماری، فرد خود را به شکل گاو تصور کرده و به تغذیه از علوفه همانند این حیوانات میپردازد.
فروید، با مشاهده فردی که از این بیماری رنج میبرد و با توجه به خوابهایی که فرد بیمار میدید، بروز این اختلال را با خوابهای تکراری بیمار در یک راستا تشخیص داد.
از سوی دیگر، اریک برن، معتقد بود که در این بیماری بسته به فرهنگی که فرد در آن رشد پیدا کرده، بروز این مشکل را وابسته به نفرین، جادو و چنین چیزهای خرافی میداند. امروزه مشخص شده است که این اختلال با یک رشته اختلالات آنزیمی و در موارد نادری با بیماری سفلیس در ارتباط است. برای درک بهتر حالات این بیماری بسیار عجیب و نادر روانی به شما تماشای فیلم گاو داریوش مهرجویی را توصیه میکنیم.
اختلال چند شخصیتی (multiple personality disorder)
یکی دیگر از عجیب ترین بیماری های روانی جهان اختلال چند شخصیتی است. در این بیماری فرد احتمالا به دلیل بروز حادثهای تلخ در کودکی برای خود یک هویت خیالی میسازد که آن اتفاقات برای فرد خیالی افتاده است و نه خود فرد. با گذشت زمان بین این دو هویت فاصلهای ایجاد میشود، به گونهای که بیمار از به خاطر آوردن برخی خاطرات باز میماند. در این بیماری، فرد حداقل دو شخصیت جداگانه دارد که بسیار با یکدیگر متفاوتند.
مثلا شخصیت خود تخریبگر وی دست به اعمالی میزند که به هیچ عنوان با موقعیت اجتماعی و اعتقادات وی سازگار نیست، اما خود فرد از یادآوری این اتفاقات باز میماند.
در برخی موارد، این دو شخصیت دارای دست خط، زبان، عادات و رفتارهای کاملا متفاوتی نیز هستند. درمان این بیماری بر اساس اطلاعات منتشر شده، در صورتیکه بیمار تنها از این اختلال رنج ببرد، چندان دشوار نبوده و از طریق چند جلسه هیپنوتراپی قابل درمان است. شیوع این بیماری نیز بسیار کمتر از چیزی است که تصور میشود. در نهایت، برای درک بهتر این اختلال میتوانید از تماشای فیلم روانی هیچکاک و یا Split لذت ببرید.
سندروم اورشلیم (Jerusalem syndrome)
آوردن نام سندروم اورشلیم در کنار بیماریها و اختلالات جدی روانی شاید تنها یک شوخی به نظر برسد، چرا که این سندروم در دی اس ام فایو حتی جزو اختلالات و بیماریهای روانی ارزیابی نشده است. به هرحال، با توجه به محدودیتهای نگارشی برای معرفی اختلالات دیگر در این مقاله و همچنین عجیب بودن آن، این مورد را در کنار سایر موارد آوردهایم.
در سندروم اورشلیم، زمانی که فرد پیرو ادیان ابراهیمی به سرزمین مقدس پای میگذارد، دچار هذیان گویی بسیار شدید، در حد رفتار جنون آمیز میشود! در واقع فرقی نمیکند که مسلمان، مسیحی یا یهودی باشید، با ورود شما به اورشلیم، امکان بروز اختلال در شما وجود دارد، حتی اگر در گذشته هیچگونه سابقه اختلال روانی نداشته باشید!
تقریبا در تمام افرادی که به سرزمین مقدس به عنوان توریست پای میگذارند، نشانههایی از این اختلال بروز پیدا میکند. معمولا این اختلالات، بعد از چند هفته یا خروج از اورشلیم پایان میگیرد. نکته جالب اما، شکل بروز این رفتارهاست. در مواردی، فرد خود را مسیح بازگشته یا ظهور کرده -بر طبق اعتقادات قبلی- میبیند و این مساله را به صورت عمومی اعلام میکند! این مساله در زمانی قابل تامل میشود که فرد مذکور، سابقه هیچگونه بیماری روانی ثبت شده را نداشته است.
در اغلب موارد اما، شکل بروز این گونه رفتارها تا به این مقدار حاد نیست. مثلا، فرد دچار وسواس انجام دادن فرایض مذهبی، شستشو، عبادت و رفتارهای مذهبی میشود. هرچند درمورد دلیل بروز این رفتار، تئوریهای علمی سادهای وجود دارد، اما برخی افرادی که دچار اختلال شدهاند، دلیل آن را فعالیتهای خرابکارانه سیستمهای اطلاعاتی، نظیر ایجاد مسمومیت برای توریستها میدانند.
در کنار سندروم اورشلیم، سندروم پاریس و استاندال نیز در افرادی بروز میکند که بعضا هیچ سابقه بیماری روانی نداشتهاند. در سندروم استاندال، فرد با مشاهده یک اثر هنری، دچار اختلال شده، رفتارهای بسیار متفاوتی را از خود بروز میدهد.
سندروم پاریس معمولا برای توریستهای ژاپنی رخ میدهد. این افراد به دلیل تفاوت سطح انتظاری که از پاریس داشتهاند، به ناگهان دچار اختلال شدید هذیانی و پارانویا میشوند. سندورم پاریس را نیز میتوان یکی از عجیبترین بیماریهای روحی به حساب آورد.
این موارد تنها برخی از عجیب ترین بیماری های روانی جهان است. به نظر شما دلیل بروز این اختلالات چیست؟ شما چه بیماری های عجیب دیگری را میشناسید؟ نظرات خود را در قسمت کامنت با ما به اشتراک بگذارید.