اقتصاد و تجارت
2 سال پیش / خواندن دقیقه

تصمیم گیری در بحران یا بحران در تصمیم گیری


علیرضا رضایی تصمیم‌گیری دارای فرآیندی است که شامل درک مساله و اهمیت آن، شناخت اهداف و بیان صحیح آن، ارائه راه‌حل‌ها، امکان‌سنجی و ارزیابی نتایج حاصله یا عواقب ناشی از اجرای هر یک از راه‌حل‌ها و در نهایت انتخاب و اجرای راه‌حل مناسب با بیشترین پوشش‌دهی اهداف است. عوامل عقلایی و اقتصادی، روان‌شناختی، فرهنگی، اجتماعی و... می‌تواند در انتخاب و اجرای راه‌حل مناسب برای رسیدن به اهداف مدنظر موثر واقع شده و مدیریت و ارزیابی ریسک نیز عواقب ناشی از تصمیمات را تا حدود زیادی تعدیل و از بروز انواع خطاها و خوش‌بینی بیش از حد در تصمیم‌گیری جلوگیری کند. مدیریت همه‌گیری بیماری کرونا در طول یک‌سال و اندی که از همه‌گیری کرونا می‌گذرد با انتقاد‌های زیادی از سوی صاحب‌نظران و کارشناسان روبه‌رو بوده است در عین حال نمی‌توان از موفقیت‌های ستاد ملی کرونا در مبارزه با بیماری و ساخت واکسن ایرانی چشم‌پوشی کرد.

در این مطالعه از چند منظر به بررسی خطاهای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ستاد ملی کرونا پرداخته شده است:

 از فرآیند تصمیم‌گیری در ستاد ملی کرونا و کمیته‌های آن اطلاعی در دسترس نیست اما نتیجه تصمیمات اتخاذ شده در آن ستاد در رشد میزان ابتلا و میزان مرگ و میر قابل مشاهده است. عدم توفیق در مدیریت همه‌گیری بیماری و بروز چهار پیک شدید با شدت‌های پیش‌رونده نشان از بروز نقایصی در تصمیم‌گیری سیاست‌گذاران است که شناخت آن می‌تواند به کاهش آسیب‌های همه‌گیری درحال و آینده کمک کند.



حضور پیش‌زمینه ذهنی و احساسی در تصمیم‌گیری می‌تواند احتمال خطا و انحراف در تصمیم‌گیری را بدون توجه به پیامدها و ریسک‌های فراگیر آن در آینده افزایش دهد. افزایش نقش پیش‌زمینه‌های ذهنی و احساسی در فرآیند تصمیم‌گیری می‌تواند به ایجاد انواع خطاهای شناختی نظیر ناهماهنگی شناختی، اثر ابهام و... منجر شود. خطای ناهماهنگی شناختی زمانی اتفاق می‌افتد که در تصمیم‌گیری به دو راه‌حل متضاد می‌رسیم که همخوانی ندارند. بنابراین باید تصمیمی بگیریم که با پیش‌زمینه ذهنی و ارزش‌هایمان تطابق داشته باشد و خطای اثر ابهام نیز زمانی اتفاق می‌افتد که شواهد محکمی برای پشتیبانی از تصمیماتمان نداریم و آنگاه چیزی را انتخاب می‌کنیم که در ذهن‌مان احتمال وقوع آن بیشتر است. علاوه بر این خوش‌بینی بیش از حد نیز می‌تواند به بروز خطای اطمینان کاذب منجر شود که نتیجه آن چهار توالی شدت بیماری در کشور شد.


تعادل میان سلامت جامعه و اقتصاد به چالشی بزرگ در جهان تبدیل شده است. ایجاد قرنطینه و محدودیت‌های تردد سراسری در کشور موجب ضرر اقتصادی در کشور خواهد شد. به‌طوری‌که مطالعات پژوهشگران در انگلستان نشان می‌دهد برقراری قرنطینه سراسری منجر به ضرر اقتصادی بیش از ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی خواهد بود. از طرف دیگر بر اساس تخمین سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه(OECD) نجات یک انسان در حدود ۳ میلیون دلار ارزش برای اقتصاد خواهد داشت که با کاهش تلفات همه‌گیری کرونا در نهایت برای اقتصاد کشور مفید خواهد بود. با نگاه به سیاست‌های دولت در مدیریت همه‌گیری کرونا چنین تصور می‌شود که پارامتر‌های اقتصادی نقش بسیار زیادی در تصمیم‌گیری در بحران همه‌گیری بیماری بدون توجه کافی به پیامدهای ناشی از آن، ایفا می‌کند. عدم توجه به پشتیبانی اقتصادی، بازیابی زنجیره‌های تامین و محافظت از مشاغل به تعبیر روزنامه نیچر مدیسین می‌تواند بر سلامت عمومی و بازیابی اقتصادی حتی پس از پاندمی اثر منفی داشته باشد. دانش اقتصاد مدرن در بخش‌های تولیدی و خدماتی به نیروی کار ماهر و متخصص متکی است، تعدیل نیروها توسط شرکت‌ها یا از بین رفتن نیروها در همه‌گیری کرونا، بازیابی اقتصادی پس از همه‌گیری را در کوتاه‌مدت تقریبا غیرممکن می‌کند.

از طرف دیگر نگاه برخی اعضای ستاد ملی کرونا و کمیته علمی با مصوبه‌های اعلامی از طرف ستاد همخوانی ندارد. عدم توجه به هشدار‌های کارشناسان و صاحب‌نظران و اختصاص امتیاز بالا به دیگران می‌تواند منجر به بروز خطای دیگری در تصمیم‌گیری با نام اعتبار منبع می‌شود. این خطای تصمیم‌گیری زمانی به‌وجود می‌آید که تصمیم‌های ما به سادگی تحت‌تاثیر افراد نزدیک و معتبر بدون توجه به تخصص آنها قرار می‌گیرد. الگوی تصمیم‌گیری در ایجاد محدودیت‌های بیشتر نیز برای کنترل همه‌گیری کرونا در کشور به‌شدت به موضع افکار عمومی بستگی دارد. فشار افکار عمومی اگر چه در بسیاری از موارد راهگشای بسیاری از مشکلات می‌تواند باشد اما می‌تواند منجر به بروز خطای تعهد در تصمیم‌گیری‌ها شود. نگرانی از عدم پذیرش اجتماعی سیاست‌گذار در ارائه تصمیمات می‌تواند به بروز خطا در تصمیم‌گیری بینجامد. لغو محدودیت‌های کرونایی در اواخر اسفند و ابتدای تعطیلات نوروز از این دست تصمیمات بود که در نهایت به گسترش بیماری منجر شد.


مبارزه با بحران همه‌گیری بیماری علاوه بر حفظ تمرکز کشور بر کاهش تلفات و تالمات ناشی از آن نمی‌تواند بدون توجه به بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و... دوران پساکرونایی موفق عمل کند. تجربه دیگر کشور‌های درگیر با بحران همه‌گیری نشان می‌دهد سه استراتژی ذیل می‌تواند به تسریع بازیابی توان اقتصادی کشور کمک شایانی کند:

۱- قرنطینه و ایجاد محدودیت سراسری همراه با اعمال جریمه برای افراد خاطی و غربالگری گسترده از طریق تست‌های کرونا

۲- پشتیبانی اقتصادی، حفظ زنجیره تامین و محافظت از مشاغل

۳- واکسیناسیون سراسری با توجه به نظرات کارشناسان متخصص بدون پیش‌زمینه ذهنی، احساسی و خوش‌بینی در تصمیم‌گیری.

 جیمز مانیکا (James Manyika) رئیس و مدیر موسسه جهانی مک کینزی(McKinsey & Company) می‌گوید: «همان‌طور که تاریخ نشان داده است، تصمیم‌گیری در بحران‌ها می‌تواند جهان را برای دهه‌های آینده شکل دهد. آنچه مهم باقی خواهد ماند، نیاز به اقدام جمعی برای ساختن اقتصادی است که رشد اقتصادی، رفاه و امنیت را برای همه فراهم کند.»


شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع