دانلود فیلم مرد بازنده جدیدترین ساخته محمدحسین مهدویان، فیلمی در ژانر جنایی معمایی است. داستان شخصیت مرد بازندهای به نام سرهنگ احمد خسروی. احمد که تمام زندگیاش را صرف کار کرده است، از یک طرف ارتباط با خانواده را باخته است و از طرفی به دلیل نفوذ صاحبان قدرت و سرمایه در تمام لایههای اجتماعی و قضایی، شغلش را نیز میبازد. او نماد مردانی است که در تلاش صادقانه برای حل مسائل و پیشگیری از وقع آسیب، با شبکهی قدرت و فساد درگیر میشوند.
ژانر : جنایی
خلاصه داستان فیلم مرد بازنده
احمد خسروی مسئول رسیدگی به پروندههای مشکوک به قتل میشود و به سرنخهایی دست مییابد که پشت پرده این قتل رازگونه به کشف شبکه فساد اقتصادی میرسد. احمد بیمهابا به دنبال یافتن قاتل است و حتی زندگی خصوصی با فرزندانش نیز دچار مخاطراتی میشود در این تلاش بی وقفه و در شرایطی که باور دارد که به نتیجه نزدیک است در عین ناباوری متوجه میشود پشت این قتل راز دیگری وجود دارد؛ این خلاصه داستان فیلم مرد بازنده ساخته محمدحسین مهدویان است.
بازیگران و عوامل فیلم مرد بازنده
جواد عزتی، رعنا آزادیور، بابک کریمی، آناهیتا درگاهی، مهدی زمین پرداز، مجید نوروزی، امیرحسین هاشمی، امیر دژاکام، سجاد بابایی، منوچهر علیپور، شبنم قربانی، ونوس کانلی، ملیکا پازوکی بازیگران فیلم جدید مهدویان هستند.
فیلمنامه «مرد بازنده» براساس طرحی از حسین حسنی توسط ابراهیم امینی، حسین حسنی و محمدحسین مهدویان به نگارش درآمده است. مرد بازنده به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیهکنندگی مشترک امیر بنان و کامران حجازی تولید شده است.
دانلود فیلم مرد بازنده
دانلود و خرید قانونی کیفیت ۱۰۸۰p HQ
دانلود و خرید قانونی کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود و خرید قانونی کیفیت ۷۲۰p
دانلود و خرید قانونی کیفیت ۴۸۰p
مطالب مرتبط:
مطالب مرتبط:
نظر منتقدان درباره فیلم مرد بازنده محمدحسین مهدویان
سیداحسان عمادی
مرد بازنده در همه زمینهها برای محمدحسین مهدویان یک قدم (و حتی بیشتر) به عقب محسوب میشود. در مضمون، در اجرا و در فیلمنامه. در مضمون فیلم چیزی بیش از آنچه مهدویان در «زخم کاری» در اطرافش پلکیده نیست. حرف زدن گنگ و مبهم از شبکه(های) پیچیده و مخوف فساد اقتصادی در کشور، که مجهز به میلیاردها ثروت و نفوذ در تمام مراکز حساس قدرتاند و به هیچ خط قرمز انسانیای پایبندی ندارند و از هیچ جرم و جنحه قانونی و اخلاقی رویگردان نیستند. و باز مثل زخم کاری (و آثار مشابهی چون «روز بلوا»)، همه حرفها در این باره (البته به دلایل قابل درک) در حد اشارههای سطحی باقی میمانند و با اثری که به موشکافی این موضوع مهم و خطیر بپردازد و مکانیزم و ریشههای این فساد را نشانمان دهد و از دلایل حلنشدنی بودنش بگوید، طرف نیستیم (هرچند تا وقتی آن «دلایل قابل درک» به قوت خودشان باقیاند، این سؤال هم باقی میماند که ضرورت و اهمیت پرداختن به چنین سوژهای چیست).
فیلمهای تاریخی مهدویان به کنار، مرد بازنده حتی به قوت «لاتاری» هم نیست. البته در یکسوم ابتدایی قصه، با فضاسازی درست معمایی و گرهافکنیهای فراوان و لایهلایه کردن درام، به نظرمان میرسد با اثر پلیسی دقیق و درستی طرفیم. اما دستهای خالی فیلم هرچه پیشتر میرود، نمایانتر میشود
در اجرا باز با همان سینمای آشنای مهدویان طرفیم، آن هم بدون جاهطلبیهایی که در فیلمهای قبلیاش دیده بودیم. مهمترین امضایش دکوپاژ همیشگی هادی بهروز: دیدن شخصیتها با پیشزمینههای محو. یکی دو سکانس هیجانانگیز و پرآدرنالین (مثل تعقیب و گریز ماشینها یا تعلیق رسیدن یا سر نرسیدن قطار) گرچه خوب و تمیز اجرا شدهاند، اما در برابر سکانسهای عظیم «رد خون» و «درخت گردو» جلوهای ندارند. جسارت و ماجراجویی کارگردان در انتخاب بازیگر برای نقشی غیر از شمایل معروفش هم اینجا -برخلاف انتخاب جواد عزتی در «لاتاری» و «ماجرای نیمروز»، یا پیمان معادی در درخت گردو- جواب نداده و بازی عزتی در نقش کارآگاهی باهوش و سمج و عاصی که نوه دارد، اصلا باورپذیر از کار درنیامده است. نه فقط بیننده، که راستش فکر میکنم خود عزتی هم نتوانسته خودش را بیرون از فضای فانتزی «قهوه تلخ» در چنان سن و سالی ببیند و شکل راه رفتن و لحن حرف زدنش، گاه و بیگاه باعث میشود شخصیتش به کمدی پهلو بزند.
و در فیلمنامه… فیلمهای تاریخی مهدویان به کنار، مرد بازنده حتی به قوت «لاتاری» هم نیست. البته در یکسوم ابتدایی قصه، با فضاسازی درست معمایی و گرهافکنیهای فراوان و لایهلایه کردن درام، به نظرمان میرسد با اثر پلیسی دقیق و درستی طرفیم. اما دستهای خالی فیلم هرچه پیشتر میرود، نمایانتر میشود. وسواس و حساسیتهای کارآگاهی «احمد» (مثل بازی با شیر و دلستر، دنبال کردن بوی عطر، یا ردگیری ساعت مچی) وصلههایی «خارجیطور» و ناجور به شخصیتش به نظر میرسند. خط قصهی فرعی ارتباط او با پسر جوانش، چیزی بیشتر از کلیشه بارها دستمالی شده در سینما و تلویزیون این سالها نیست، که تازه به عاقبتی بسیار خام و سادهانگارانه ختم میشود. مرموز بودن شخصیت بابک کریمی نیز به جای بخشیدن بُعد تازهای به فیلم، فقط به ابهام و سردرگمی قصه میافزاید. درنهایت گرهگشایی این معمای مرموز هم به سادهترین شکل و با بیربطترین انگیزه اتفاق میافتد. آنقدر که میتوان پرسید اگر قرار بود این پازل هزارتکه به همین راحتی با دو سؤال کوتاه احمد از دایی مقتول حل شود، چرا فیلم ۱۲۸ دقیقه طول کشیده است؟
مهدویان از جشنواره ۹۴ تا امروز هفت فیلم بلند، یک مستند بلند و یک سریال ۱۵ قسمتی ساخته. رکوردی که احتمالا بین سینماگران شاخص و موفق تاریخ سینمای ما بینظیر است. با این حال شاید بد نباشد بعد از این همه پرکاری بیوقفه، آقای کارگردان استراحت مختصری هم به خودش بدهد. فیلم ساختن کنار همه فنها و هنرها، گاهی به «ورودی» و تهنشین شدن دادهها و احساسات در ذهن و روان فیلمساز احتیاج دارد.
برگزیده از فیلم مرد بازنده
- شوخیهای خونسرد و جدی کارآگاه احمد خسروی با متهمین
- فضاسازی سکانسهای بارانی
- بازی امیرحسین هاشمی
محمدرضا مقدسیان
مرد بازنده حکایت یک مامور آگاهی پا به سن گذاشتهای است که زندگی به سامانی ندارد و در پی یک قتل مشکوک باید مسیر آینده زندگی خودش و سر و شکل رفتار حرفهای و خانوادگیاش را تعیین کند. او یک شخصیت فرتوت و بازنده است که تلاش میکند علیرغم خستگی و خمودگیهایش کار درست را انجام دهد. داستان حکایت مرد بازندهای است که تلاش میکند در انتهای کار، تن به بازنده بود ندهد. تمام زندگی «احمد» (جواد عزتی) صرف کار شده و در این میان ارتباط به سامانی با خانواده و مشخصا پسرش ندارد.کلیت فیلم حکایت بزنگاههایی است که احمد با واقعیتهایی در مورد کار و زندگیاش آشنا میشود و این واقعیتها در قالب موانعی پیش روی او باعث تغییر و دگردیسی او میشود. او به شکلی نمادین بر ترسها و دردهای مزمنش غلبه میکند تا تصمیمی دیگرگون بگیرد.
از سوی دیگر شکل و شمایل کارگردانی مهدویان و مدل بهرهگیریاش از دوربین و قاببندی نوعی از پختگی در روایت بصری غیر تاریخی و روایتگری داستانی در دل رخدادهای امروز اجتماع ایران را تداعی میکند. عمده ضعف فیلم اما در قالب ترسی است که برای ورود عریانتر به موضوعی که محوریت داستانش را شکل داده قابل ردگیری است
نکته مهم فیلم همکاری مجدد مهدویان و ابراهیم امینی در مرحله نگارش فیلمنامه است. اتفاقی که باعث شده تا سر و شکل فیلمنامه معمایی و جنایی فیلم نواقص اثر قبلی مهدویان یعنی «زخم کاری» را نداشته باشد. ویژگی برجسته دیگر فیلم اجرای قابل اعتنا و خوب «جواد عزتی» و ایفای نقش یک پیرمرد شصت و اندی ساله است. عزتی که در سالهای اخیر نقش متنوع و تجربیات مهمی را پشت سر گذاشته و بخش عمده آنها در آثار محمدحسین مهدویان بوده است، در «مرد بازنده» با یک گریم سنگین و با تکیه بر تکیدگی و ویژگیهای بدنی و فیزیکی به کار بسته شده در اجرای نقش توانسته تا حد خوبی شکست خوردگی و خمودگی ابتدایی شخصیت احمد و طغیان نهایی او را ترسیم کند و حتما برای اجرای این نقش کاندید دریافت سیمرغ بهترین بازگر نقش اول مرد خواهد شد.
از سوی دیگر شکل و شمایل کارگردانی مهدویان و مدل بهرهگیریاش از دوربین و قاببندی نوعی از پختگی در روایت بصری غیر تاریخی و روایتگری داستانی در دل رخدادهای امروز اجتماع ایران را تداعی میکند. عمده ضعف فیلم اما در قالب ترسی است که برای ورود عریانتر به موضوعی که محوریت داستانش را شکل داده قابل ردگیری است. فیلمنامه «مرد بازنده» دست روی موقعیتی اجتماعی و سیاسی گذاشته است که پرداختن با پرهیز به آن به کلیت فیلم لطمه زده است. این نقیصه در بیست دقیقه پایانی فیلم و در مرحله گره گشایی و تصمیم و تحول نهایی به چشم میآید و منجر به این شده که جنسی از اغنا نشدگی در مخاطب در پایان فیلم گریبان گیر شود. در واقع مشخص نشدن سرنوشت پرونده و خط و ربطهای پیچیده در فیلم و تصمیم نهایی احمد به نوعی گنگ بیان شده است. کلیت داستان فیلم هم حکایت غلبه یک جریان جانی و فاسد و نفوذ آن به تمام لایههای ساختار اجتماعی و قضایی داستان است و در نهایت تصمیم احمد تاثیر آنچنانی بر این جریان ندارد و بیشتر تداعی کننده کنار کشیدن و تصمیم انفعالی اوست. در واقع در این شکل از روایتگری مرد بازنده، بازنده میماند با این تغییر جزیی که تلاش میکند در دل تمام از دست دادنهایش دستکم مهر فرزندانش را به دست آورد اما گره اصلی و محوری داستان حل ناشده باقی میماند و برتری از آن این جریان نه چندان مثبت میشود و احمد پیروزی بسیار خفیفی به دست میآورد که شاید نتوان نامش را برنده بودن گذاشت.
برگزیده از فیلم مرد بازنده
- اجرای جواد عزتی
- قدم رو به جلوی مهدویان در روایت داستانهای غیر تاریخی و موفقیت نسبی در داستان گویی
کمال پورکاوه
حالا و با تماشای مرد بازنده، محمدحسین مهدویان را میتوان فیلمسازی دانست که با هر اثر تازهاش میکوشد فضایی جدیدتر و متفاوتتر از ساختههای قبلی خودش را به مخاطب عرضه کند. او اینبار با دستمایه قرار دادن یک داستان جنایی، چنان معمای پیچیده و تودرتویی خلق میکند که بسیاری از علاقهمندان را به یاد داستانهای ریموند چندلر و کاراگاه معروف آثارش، فیلیپ مارلو میاندازد که در دنیایی از روابط پنهانی، دروغ، منفعت طلبی و حسادت غرق میشود و برای رسیدن به نتیجه نهایی، مجبور از مواجهه با شخصیتهای بسیاری است که تنها هوش و ذکاوت بالای کاراکتر اصلی ماجرا است که سرنخهای اصلی را برای تماشاگر باز میکند.
حالا و با تماشای مرد بازنده، محمدحسین مهدویان را میتوان فیلمسازی دانست که با هر اثر تازهاش میکوشد فضایی جدیدتر و متفاوتتر از ساختههای قبلی خودش را به مخاطب عرضه کند. او اینبار با دستمایه قرار دادن یک داستان جنایی، چنان معمای پیچیده و تودرتویی خلق میکند که بسیاری از علاقهمندان را به یاد داستانهای ریموند چندلر و کاراگاه معروف آثارش، فیلیپ مارلو میاندازد
مهدویان با الگو برداری از مولفههای ژانر پلیسی- جنایی که رگههایی از فیلم نوآر را هم همراه خود دارد، کوشیده است عناصر همیشگی ژانر (نظیر قتل، کاراگاه یا پلیس مصمم، خیابانهای باران خورده، زن اغواگر یا فم فتال، روابط مالی و عاطفی پیچیده) را در یک فضای ایرانی ترکیب کرده و داستان معماگونه خود را چنان پیش ببرد که با پیشرفت روایت، مظنونهای جدیدی هم به ذهن ما و کاراکتر اصلی اضافه میشود.
اینجا است که جواد عزتی، در قالب یک پلیس مصمم و پا به سن گذاشته، جلوهای دیگر از تواناییها و استعداد خود را به رخ تماشاگر کشیده و با صداسازی غافلگیر کننده و شخصیت سازیِ تحسین برانگیزی که نحوه راه رفتن و اشاره دست و سر او را ویژه کرده است، شمایلی را از خود به جا میگذارد که تا سالها در یاد سینما دوستان خواهد ماند. شاید مهمترین ایراد فیلم را بتوان فیلمنامه پر دیالوگ آن دانست که بسیاری از پیچشهای داستانیاش را در قالب گفتوگوهای ردوبدل شده قرار داده است و همین مساله میتواند تماشاگری که تمرکز مداوم بر روی حوادث و وقایع داستانی نداشته باشد را نسبت به درک روابط میان کاراکترها گیج و سردرگم نماید .
برگزیده از فیلم مرد بازنده
- درک عمیق جواد عزتی از کاراکتر پلیس تنها و مصمم، که با شخصیتسازی او به موردی مثال زدنی در تاریخ سینمای ما بدل خواهد شد
- موسیقی کم حجم فیلم، به جای آنکه ذهن مخاطب را اسیر هیجانات کاذب و معمول این گونه آثار نماید در خدمت خلق فضای تودرتو و معماگونه درآمده است
- صحنه پایانی فیلم که مثل اغلب آثار مهدویان از نمایهای انگل (بالا) کاراکتر اصلیاش را در قاب میگیرد، در اینجا و بر خلاف آثار پیشین، کارکردی دراماتیک و شخصیت پردازانه نیز پیدا میکند و به راحتی میتواند تنهایی و حرکت خلاف جهت او را، به زبان تصویر به تماشاگر القا کند.
رضا صائمی
به نظر میرسد محمد حسین مهدویان در امتداد تجربهای که در ساخت سریال «زخم کاری» بدست آورده به تولید یک اثر سینمایی در همان فضا و موقعیت دست زده است. «مرد بازنده» در بستر ژانر پلیسی و جنایی یک اثر چند دو لایه است که در لایه درونیتر آن میتوان رد پای یک نگاه انتقادی به مسئله «آقازادگی» و مفاسد اقتصادی برساخته از آن را شاهد بود. فیلم، فیلم قصه گویی است و مهدویان مخاطب را در یک درام جستجوگرانه با رمزگشایی از یک قتل مرموز همراه کند که یک سر آن به مافیای دولتی و اقتصادی وصل میشود. قصه هم از یک سو ملودرام خانوادگی است و هم از سوی دیگر معمایی و پلیسی اما در نهایت آنچه از این پیوند میان ژانری حاصل میشود فیلمی منتقدانه در نقد وضع موجود است. از جمله نکات قابل تامل فیلم میتوان به فضاسازی چشمگیر آن با قاب بندی چشم نواز، بازی خوب جواد عزتی که با گریم سنگین و متفاوت او برجستهتر هم میشود و مهمتر از همه بازنمایی چهره تازهای از یک پلیس آگاهی که هم پدری رنجور و زخم خورده است و هم پلیسی مهجور و تنهاست که در نهایت به واسطه نفوذ صاحبان سرمایه و قدرت از حوزه حرفهای خود نیز بیرون گذاشته میشود. مرد بازنده قصه روایت مردانی است که به قواعد فاسد برنده بودن تن نمیدهند.
برگزیده از فیلم مرد بازنده
- تصویری متفاوت از پلیس ایرانی
- بازی چشمگیر جواد عزتی
- فضاسازیهای شبه نوآر
سید آریا قریشی
محمدحسین مهدویان پس از تجربه متفاوت شیشلیک، با مرد بازنده به محدوده قدرت خود بازگشته است: یک تریلر تودرتوی سیاه و پیچیده با اشارات مستقیمی به وضعیت سیاسی کشور. این بار، مرگ مشکوک یک نفر بهانهای میشود برای ورود به دنیایی که در آن بهسختی میتوان به دیگران اعتماد کرد. شاید بتوان یکی از مهمترین ویژگیهای فیلم را تلاش مهدویان برای وفاداری به الگوهای ژانر دانست. تماشای مرد بازنده، از جمله، از این جهت اهمیت دارد که جعلی بودن عبارت بیپایهای چون «فیلم اجتماعی» (و از آن بدتر، «ژانر اجتماعی») را دوباره به ما یادآوری میکند. مهدویان و همکارانش در مرد بازنده سعی کردهاند برخی از مسائل ملتهب روز را در قالب یک فیلم پلیسی با استفاده از الگوهای کلاسیک این ژانر روایت کنند.
بهسختی میتوان در تواناییهای تکنیکی مهدویان در مقام یک کارگردان تردید کرد. او – نه همواره اما در اکثر آثارش – نشان داده که رگ خواب مخاطب را در دست دارد و میتوان حدس زد که مرد بازنده هم از پتانسیل بالایی برای فروش مناسب برخوردار است. اما کاش مهدویان و همکارانش فرصت بیشتری برای قوامیافتن فیلمنامههایشان در نظر بگیرند
مرد بازنده میتواند انتظارات اولیهای را که از یک فیلم ژانر داریم برآورده کند. فیلم از نظر مصالح داستانی چندان کم نمیآورد و میتواند مخاطب را برای مدتی طولانی (کمی بیش از ۲ ساعت) مشتاق دنبالکردن فیلم نگاه دارد. همچنین مهدویان و دو همکار فیلمنامهنویسش در خلق شخصیتی عمیقاً تکرو و – در مواردی – تندرو جسورانه عمل کرده و از معیارهای محافظهکارانه سینمای ایران در خلق نیروهای مرتبط با قانون فراتر میروند.
با این وجود فیلم از چند جنبه دچار مشکل شده و فاصله زیادی با یک فیلم درجهیک پیدا میکند. یکی از این مشکلات، وجود رگههایی از ملودرام خانوادگی است که به موازات ماجرای پلیسی پیش میرود. البته میتوان تلاش برای ترکیب الگوهای ژانر را یک اقدام جسورانه دانست. با این وجود مشکل مرد بازنده این است که الگوهای این دو ژانر عملاً بهشکل مناسبی «ترکیب» نشدهاند. در بخشهایی از فیلم بهنظر میرسد با فیلمی دوپاره روبهروییم: دو پارهای که هر کدام راه خود را میروند. مشخص است که تأکید بر جنبههای خانوادگی شخصیت اصلی بیدلیل نبوده است. قرار است شاهد تحول تدریجی شخصیتی باشیم که – همانطور که از اسم فیلم پیدا است – خیلیها او را یک مرد بازنده میدانند و حالا تمایل به اثبات نکتهای خلاف ادعای دیگران دارد. با این وجود رفتوآمدها میان این جنبهها در مواردی به یکدستی کار ضربه زده است.
مشکل دیگر به انحرافهایی در پرداخت الگوهای ژانری برمیگردد. دقایق ابتدایی فیلم، برای تماشاگری که نمونههای شاخص تریلرهای افشاگرانه سیاسی سینمای جهان را دنبال کرده باشد، توقعاتی ایجاد میکند که این انتظارات در قسمتهایی از فیلم برآورده نمیشود. شاید علت نرفتنِ سازندگان مرد بازنده تا انتهای مسیر، به ملتهب و حساسیتبرانگیز بودن برخی از ایدههای داستانی برگردد – و از این منظر بتوان آنها را درک کرد – اما این امر ممکن است در پایان حس رقیقی از سرخوردگی ایجاد کند.
بهسختی میتوان در تواناییهای تکنیکی مهدویان در مقام یک کارگردان تردید کرد. او – نه همواره اما در اکثر آثارش – نشان داده که رگ خواب مخاطب را در دست دارد و میتوان حدس زد که مرد بازنده هم از پتانسیل بالایی برای فروش مناسب برخوردار است. اما کاش مهدویان و همکارانش فرصت بیشتری برای قوامیافتن فیلمنامههایشان در نظر بگیرند تا در مواردی چون مرد بازنده با یک فیلم نسبتا جذاب اما ناقص روبهرو نباشیم.
برگزیده از فیلم مرد بازنده
- وارد شدن به حوزههایی که کمتر در سینمای ایران مورد بحث قرار گرفتهاند
- تلاشی البته ناقص برای پایبندی به الگوهای ژانری
- لحظاتی از بازی جواد عزتی که در آن او میتواند با تغییراتی جزیی در میمیک صورتش، طیف گستردهای از احساسات را منتقل کند
علی سیفالهی
مصالح داستانی «مرد بازنده» نشانههای پنهان و آشکار و آشنایی از سینمای نوآر و فیلمهای کارآگاهی دارد؛ یک کارآگاه خسته و کلاسیک که زندگی شخصی و خانوادگی فروپاشیده و آشفتهای دارد، یک جنایت نسبتا پیچیده، گرهافکنیها و گرهگشاییهای معمایی و پلیسی، یک زن اغواگر(نسخهی ممیزیشده و بومیشدهاش!) و … . این نشانهها در اجرا هم بسط پیدا کردهاند؛ از هوای همیشه بارانی و تاریکیها و روشناییهای صحنهها تا بارانی آقای کارآگاه و انتخاب لوکیشنهای خیابانی و شهری. قصه فیلم تلفیقی است از سه خط و لایه داستانی؛ قصه تلاش یک کارآگاه برای کشف سرنخها و قاتل، داستان کشف یک شبکه فساد اقتصادی که به جریان قدرت وصل هستند و ماجراهای خانوادگی آقای کارآگاه و جایگاه و وظایف پدرانهاش.
فیلمی که به حداقلها رضایت داده است. به ارجاعهای –ناگزیر- محافظهکارانه سیاسی و اجتماعی. به پیش بردن مکانیکی روایت و خردهقصهها. «مرد بازنده» رد کمرنگی از نبوغ و جسارت فیلمساز در بعضی فیلمهای قبلیاش را دارد و در تیتراژ میشد اسم هر فیلمساز همسطح دیگری جلوی اسم کارگردان نوشته شود جز محمدحسین مهدویان. چه حیف!
فیلمنامه میتواند کار با این مایههای دراماتیک را به اوج برساند، میتواند یک درام پلیسی سرگرمکننده و جذاب باشد، میتواند کار با مایههای ملودرام قصه را رقیقتر و غیرکلیشهایتر پیش ببرد، میتواند قصهای با انتخابهای جسورانه باشد، میتواند راوی قصههای شکستها و پیروزیها و ترسها و رنجهای یک مرد شکستخورده و «مرد بازنده» را به نمونهای موفق از فیلمی با الگوهای ژانری و تلفیق آن با مایههای ملودراماتیک مرسوم فیلمهای ایرانی بدل کند اما فیلمساز و فیلمنامهنویسها به پرداخت و گرهگشاییهای نسبتا کلیشهای راضی میشوند و نتیجه یکی از قصهگوترین فیلمنامههای کارنامه آقای فیلمساز تبدیل شده است به فیلمی معمولی. فیلمی که به حداقلها رضایت داده است. به ارجاعهای –ناگزیر- محافظهکارانه سیاسی و اجتماعی. به پیش بردن مکانیکی روایت و خردهقصهها. «مرد بازنده» رد کمرنگی از نبوغ و جسارت فیلمساز در بعضی فیلمهای قبلیاش را دارد و در تیتراژ میشد اسم هر فیلمساز همسطح دیگری جلوی اسم کارگردان نوشته شود جز محمدحسین مهدویان. چه حیف!
برگزیده از فیلم مرد بازنده
- فیلمبرداری هادی بهروز
- بازی شبنم قربانی در نقش مرضیه
- بازی امیرحسین هاشمی در نقش رئوفی، دستیار کارآگاه
احمد شاهوند
از همه نظر معمولی و پیش پاافتاده و کلیشه ای از داستان و شخصیتها و روایت تا بازیها و اجرا. با تمام احترامی که برای جواد عزتی قائلم و تلاشش را برای ایفای نقش احمد خسروی میستایم، اما وقتی در همان نمای معرف از این شخصیت، یاد و خاطره بابااتی (قهوه تلخ) زنده میشود، فاتحه شخصیت و بازی یکجا خوانده شده است. میماند یکی دو تصادف درست و درمون و فصل ریل راه آهن که تعلیقش درآمده و البته موسیقی به شدت شنیدنی حبیب خزایی فر که البته فقط در عنوانبندی پایانی میآید.
برگزیده از فیلم مرد بازنده
- موسیقی شنیدنی عنوانبندی پایانی
- اجرای جذاب فصل ریل راه آهن
همه چیز درباره جشنواره فجر ۱۴۰۰
حرفهای سازندگان فیلم در جشنواره فیلم فجر
نشست رسانهای فیلم «مرد بازنده» با حضور محمدحسین مهدویان (کارگردان)، امیر بنان و کامران حجازی (تهیهکننده)، جواد عزتی، رعنا آزادیور، شبنم قربانی، مهدی زمینپرداز، آناهیتا درگاهی، بابک کریمی، مجید نوروزی، سجاد بابایی (بازیگر)، سجاد پهلوانزاده (تدوینگر)، هادی بهروز (مدیر فیلمبرداری) و بابک کریمی طاری (طراح صحنه) برگزار شد.
محمدحسین مهدویان: ما براساس شخصیتهای واقعی فیلم نساختهایم و همگی آدمهای داستان خیالی هستند و حتما از محیط اطراف الهام میگیریم. این فیلم کاملا ایرانی است و براساس محتوای فهم ایرانی ساخته شده است. فیلم جهان محدودی دارد و قرار نیست توضیح بیشتری از وقایع داستان بدهیم. اینکه شخصیت رسول در ذهن شما چه چیزی شکل گرفته است براساس تصویرسازی ذهنتان است. انتخاب جواد عزتی به این علت بود که او ستاره تکرارنشدنی است که هرکسی دوست دارد در فیلمش بازی کند و از اجرای هر نقشی برمیآید. علاوه بر این با حضور او به ما خوش میگذرد و نقشش را خوب بازی میکند.
جواد عزتی: اینکه کاراکتری در سن و سال خودش بازی نکند نقش را سختتر میکند و طبیعتا از این منظر نقش سختی بود. از نظر شخصیت پردازی مهدویان این فیلم را دو سالی در ذهنش پروراند و وقتی این نقش به من پیشنهاد شد، غافلگیر شدم؛ چون بارها درباره این فیلمنامه با او حرف زده بودم بدون اینکه به او بگویم از این نقش خوشم میآید. استانداردها به خوبی رعایت شد و کاراکتر به قدری پخته شده بود که نصف راه را رفته بودیم. باعث خوشحالی بود که با شخصیت فیلم آشنا بودم. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای مهدویان بود.