بگذارید همین ابتدا از اولین اشتباه احتمالی پیشگیری کنیم. بازی Martha is Dead به هیچوجه اثری ترسناک نیست. شاید در لحظاتی اندک شمار اتمسفر شما را به شکلی شبیه تعلیق شما را تحت تاثیر خود قرار دهد اما به هیچ وجه این ساخته LKA را در میان آثار ژانر وحشت قرار نمیدهد. اشتباه دوم احتمالا به شکل تجربه بازی Martha is Dead ارتباط پیدا میکند. شاید در نمای کلی این بازی شبیه به آثار سبک ماجراجویی باشد اما بعد از مدتی تبدیل به یک Walking Simulator شده و حتی بعضا این شکل خود را به شکل کامل هم از دست میدهد. تجربه این بازی در بیشتر اوقات شبیه تعامل با داستانی راز آلود است. تعاملی که شاید حتی بتوان گفت در سطح خوبی پیش میرود و کنکجاوی مخاطب را به چالش میکشد. با این حال Martha is Dead پر است از فراز و نشیبهای روایی بیدلیل که باعث میشود با اثری معمولا کند و خسته کننده روبرو شویم. ساخته استودیو LKA به شکلی خوب شروع کرده، ادامهای معمولی و پایانی فاجعهبار را به همراه دارد. موضوعی که به یکبار ارزش کلی بازی را به شکل قابل توجهی کاهش میدهد.
داستان بازی Martha is Dead از همان ابتدا با ایدهای جالب توجه شروع میشود. جولیا؛ شخصیت اصلی داستان بدن بیجان خواهر دوقلو اما ناشنوای خود با نام مارتا در کنار دریاچه نزدیک خانه پیدا میکند. او در تصمیمی غیر منتظره هویت خواهرش را تصاحب کرده و شرایط را به گونهای پیش میبرد که گویی جولیا در کنار دریاچه کشته شده. خانوادهای آلمانی با پدری در عضویت اساس و مادری که از جولیا نفرت داشته و علاقهای بیشتر به مارتا داشته. در ابتدای کار احتمالا به درستی متوجه نخواهید شد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است اما بعد از کمی پیشروی در بازی این هدف را دنبال میکنید که چه کسی واقعا قاتل مارتا است. معمایی که روایت کلی بازی را یدک کشیده و به عنوان اصلیترین عامل پیشبرنده بازی شناخته میشود. هرچند ایده کلی بیشتر به سمت اثری واقعگرایانه با یک چالش مهم داستانی شباهت دارد اما در ادامه المانهای فراطبیعی راه خود را به داستان باز میکنند. فراز و نشیب داستان اینجا بیش از همیشه خود را به نمایش میگذارد. بازی هر لحظه سعی دارد روایتی کاملا متفاوت با اصولی کاملا متفاوت از یکدیگر را جلو ببرد اما عملا تنها به ایجاد سردرگمی برای مخاطب کمک میکند. تمام این توضیحات اما شاید هیچ ارزشی نداشته باشند چرا که پایانبندی بازی ارزشی برای داستان آن قائل نیست. هرچند معمای قتل مارتا محوریت انتهای کار است اما پایان واقعی بازی به قدری کلیشهای است که تمام ارزشهای احتمالی گذشته را از بین میبرد.
بزرگترین نقطه قوت Martha is Dead اما در گرافیک آن پیدا میشود. بازی در مناطق خارج از شهر ایتالیا دوران جنگ جهانی دوم روایت میشود. محیطی بکر که سیاهی جنگ به آن نفوذ کرده. هرچند بخشی از بازی در محیطهای بسته دنبال میشود اما قسمت اعظمی از آن به محیطهای خارجی و اطراف خانه شخصیت اصلی ارتباط پیدا میکند. در زمینه طراحی محیط چه از منظر فنی و چه از دید هنری شاهد عملکرد خوبی از سوی استودیو LKA هستیم و باید به طراحی چنین محیط پر از جزئیات و زیبایی اشاره کرد. محیطی که توانسته به خوبی اتمسفر آن بازه زمانی ایتالیا را به نمایش گذاشته و جلوههای بصری اتمسفریکی را برای Martha is Dead شکل دهد. شاید اندکی شاهد ضعف در طراحی انیمیشن شخصیتها باشیم اما حضور آنها به قدری نیست که باعث ایجاد نکته منفی خاصی شود. اوج قدرت تیم گرافیکی سازنده بازی را میتوان در بخشهایی پیدا کرد که بازی از فرم واقعگرایانه خود خارج میشود. تمام این دستاوردها البته با یک چالش بزرگ همراه است. وضعیت اجرای Martha is Dead حتی روی Xbox Series X اما تعریفی ندارد و حالت رزولوشن آن عملا باعث افت وحشتناک نرخ فریم میشود. در حالت فریمریت هرچند وضعیت قابل تحمل است اما هنوز با ایدهآل چنین بازیای فاصله دارد. از سوی نباید صداگذاری بازی را فراموش کرد که در کنار موسیقیهای خوب به ایجاد جوی قدرتمند کمک کردهاند.
بعد از بزرگترین نقطه قوت نوبت به اساسیترین ضعف Martha is Dead میرسد. گیمپلی در این بازی تا حد زیادی وجود خارجی ندارد. شما در اکثر اوقات اهدافی ساده و پیش پا افتاده را دنبال میکنید که فرایند رسیدن به آنها تنها با راه رفتن در محیط انجام میشود. بعضا شاید شاهد معمایی در بازی باشید اما ساختار آن بیش از حد ساده است تا بتواند تبدیل به چالشی ذهنی شود. سازندگان بازی تمام تمرکز خود را روی روایت داستان قرار داده و توجه زیادی به گیمپلی نداشتهاند. موضوعی که باعث شده ساخته LKA در اکثر اوقات خستهکننده، کسالتآور و تکراری باشد. تنها چیزی که بازی را از جریان پیادهرویهای آهسته و بیپایان خارج میکند، قابلیت عکسبرداری از محیط است. شاید در تاثیر از Fatal Frame اینجا هم میبینیم که دوربین و عکسبرداری از محیط بعضا تبدیل به کلید حل ماجرا میشود. با این حال رویکرد و ساختار استفاده از این قابلیت کاملا با ساخته ژاپنی تفاوت داشته و هیچگاه در راستای ایجاد حس ترس از آن بهرهبرداری نمیشود. Martha is Dead با ایدههایی که در ذهن مخاطبها ایجاد شده بود فاصله بسیاری دارد. اثری با شروع خوب اما پایانی به شدت ناامیدکننده که نمیتواند به جز گرافیک و موسیقی در بحش دیگری خود را ثابت کند.
6
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت:
اتمسفر درگیرکننده
بخشهای اندکی از داستان
طراحی خوب محیطها
استفاده مناسب از جلوههای بصری
موسیقی و صداگذاری مناسب
نقاط ضعف:
وضعیت فنی نامناسب
گیمپلی خسته کننده و محدود
پایانبندی ناامیدکننده داستان
تناقضهای روایی
پتانسیل استفاده نشده دوربین عکاسی
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم Xbox Series X بررسی شده است
User Rating: 4.83 ( 2 votes)