یک بازی Open World، هماهنگ با جریانهای فرهنگی روز و کلیشهای. جدیدترین نسخه از مجموعه بازی Saints Row تمامی پیشنیازهای تبدیل شدن به اثری کسالتبار، تکراری و ضعیف را در اختیار دارد. اگر سالها پیش استودیوی Volition متوجه شده بود که برای ساخت یک Open World موفق باید راه خود را از GTA جدا کند، این روزها مشخص است که مسیر رسیدن به موفقیت را فراموش کرده. آنها در ریبوت بازی Saints Row نه تنها نتوانستهاند به اوج این مجموعه نزدیک شوند بلکه اثری را ساختهاند که هرچند در اسم سعی دارد شروعی دوباره و به روز را رقم بزند اما در عمل تبدیل به ترکیبی غرق در مشکلات فنی و قابل پیش بینی رسیدهاند. بازی حاضر یکی از چندین اثر دیگر در ژانر اکشن ماجراجویی است که به راحتی میتوانید از کنار آن گذشته و هیچ عکسالعملی به آن نشان ندهید. مجموعهای از تصمیمات اشتباه، تعجیل در عرضه و پیروی کردن از کلیشهای که این روزها بیشترین آسیب را به صنعت بازی وارد میکند.
اگر نسخههای پیشین این مجموعه را تجربه کرده باشید، به احتمال فراوان در جریان قرار دارید که Saints Row همواره سعی دارد نگاهی طنزآلود به جریانهای روز دنیا داشته باشد. از ترسهای عمومی تا فلسفههایی که به احمقانهترین شکل ممکن به عمل تبدیل میشوند، همواره پایههای اصلی داستان این مجموعه را شکل میدهد. اینکه بازی تا جای ممکن خود را از فضای کلی ساخته راکستار دور میکرد، به عنوان یکی از بزرگترین نقاط قوت آن شناخته میشد. چه جایی که در نسخه سوم، دموکراسی به شکل مدرنش مورد تمسخر قرار میگرفت، چه در قسمت چهارم که به عنوان رئیس جمهور آمریکا به جنگ با آدم فضاییها میرفتیم. هیچچیز در Saints Row جدی گرفته نمیشد اما همیشه تمرکز روی این موضوع قرار داشت که داستان بازی درگیر کلیشههای روز و این ژانر نشود. حالا با جدیدترین نسخه این مجموعه در سال 2022 روبرو هستیم که از همان لحظه ابتدایی غرق در کلیشههایی است که سالها از آنها دوری کرده. بازی به عنوان یک ریبوت، برای بار دیگر شما را در نقش رئیس قرار میدهد. شخصیتی که در ابتدا به دنبال فعالیت برای یک گروه به اصطلاح امنیتی است و بعد از اخراجش به دنبال تبدیل شدن به رئیس یک گروه تبهکاری میرود. اگر دیگر بازیهای این سبک به دنبال قرار دادن منطقی مستحکم برای داستان خود هستند، Saints Row معمولا سعی داشت بیمنطق و تصادفی همه چیز را جلو ببرد. زیبایی این شکل از پرداخت به این موضوع ارتباط داشت که هر کدام از شخصیتهای حاضر در داستان به این دیوانگی و نبود منطق واکنشی نشان نمیدادند. برای آنها همه چیز طبیعی است. این گیمر است که به قواعد این دنیای متفاوت عادت ندارد. اینبار اما بازی و شخصیتهای آن تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا به دنبال منطقی برای پیشرفت داستان بروند. اگر امروز برای گیمرها عادی شده که قهرمان داستان در هر مرحله از بازی چند صد دشمن را از پا در آورد، شخصیتهای داخل بازی اما با تعجب به این موضوع میپردازند. ضعف دیگر داستان اما به خط اصلی آن بر میگردد. عملا در این نسخه تعداد ماموریتهای اصلی به طرز قابل توجهی کاهش داده اما حالا شاهد این موضوع هستیم که برخی فعالیتهای جانبی به عنوان ماموریت اصلی معرفی میشوند. عملا گیمر در بخشهایی از بازی جریانی را دنبال میکند که هیچ ارتباطی به داستان اصلی ندارد و شخصیتها هم به شکل همزمان سعی در عادی سازی شرایط دارند. آنها از این دست فعالیتها با عنوان بهبود کار تیمی یاد میکنند !
اگر داستان را از اولویت خارج کنیم به گیمپلی میرسیم که از ساختاری شبیه به آثار ابتدای نسل هفتم کنسولهای خانگی پیروی میکند. کلیت ماموریتهای طراحی شده در Saints Row تشکیل شدهاند از تعقیب و گریز با اتومبیل و تیراندازی به تعداد زیادی دشمن که تنوع چندانی ندارند. همین موضوع باعث شده تا مبارزات به شکل کلی شباهت بسیاری به یکدیگر داشته باشند و مدام روندی ثابت را تکرار کنید. به شکل کلی ساختار شوتینگ این بازی هیچ شباهتی به آثار روز صنعت بازی ندارد و در جریان آن تنها کافیست نشانه را روی دشمن قفل کرده به او تیراندازی کنید. تنها دلیلی که برای تغییر اسلحه پیدا میکنید، کمبود مهمات است و هیچ کدام از انواع مختلف دشمنها شما را به سمت استفاده از استراتژیهای مختلف گرایش نمیدهند. همین موضوع عملا باعث میشود که گیمر تنها از تعداد محدودی از اسلحهها در جریان بازی استفاده کند و نیازی به دیگر نمونههای موجود پیدا نکند. همین روال برای قابلیتهای جانبی نیز تکرار میشود. در این نسخه شاهد معرفی سیستمی شبیه به مهارت در بازیهای نقش آفرینی هستیم که به شما اجازه میدهد تا از میان تعدادی قدرت خاص، چهار تای آنها را به شکل همزمان مورد استفاده قرار دهید. معمولا این بخش از بازی تبدیل به بخشی از جریان تکراری مبارزات میشود که تنها برای ایجاد تنوع از آنها بهره میگیرید نه نیازی که گیمپلی در ایجاد آن دخالت داشته باشد. اوضاع حتی در زمینه طراحی مراحل نیز بهبود پیدا نمیکند. در بخش عمدهای از مراحل اصلی و جانبی شما وارد یک محیط بزرگ شده، تعداد زیادی دشمن را از پا در آورده و به منطقه بعدی منتقل میشوید. هیچ ساختار خاصی در طراحی مراحل بازی دیده نمیشود و محیطهای موجود تنها برخی اوقات به شما برای انتخاب تاکتیکهای مختلف در مبارزات کمک میکنند. شاید تنها روزنههای امید در این مسیر به سکانسهای سینمایی از پیش طراحی شده اختصاص پیدا کند که برخی اوقات، جریان بازی را از یکنواختی خارج کند. با این حال حتی همین سکانسهای سینمایی نیز در سطح و اندازه شماره سوم طراحی نشدهاند و نمیتوان خلاقیت و طنز آن عنوان را در نمونههای جدید پیدا کرد.
سالهاست که بازیهای ویدیویی سعی در طراحی تعقیب و گریزهای خیابانی به عنوان بخشی از محوریت گیمپلی دارند. تلاشهایی که شاید تنها در بهترینهای بازار به نتیجهای خوب منتهی شده باشد. ساخته Volition سعی کرده با اضافه کردن چند قابلیت ساده، حرفی تازه در این زمینه داشته باشد اما در نهایت نتوانسته آنچنان که باید و شاید، تغییری در معادله کلی ایجاد کند. اینجا و در بازی Saints Row به شما اجازه داده میشود که بالای سقف اتومبیل رفته و به شکل آزادانهتری به دشمنها تیزاندازی کنید. هرچند این موضوع یکی از اصلیترین ضعف عناوین Open World یعنی تیراندازی در زمان رانندگی را برطرف میکند اما تغییری در ساختار تکراری طراحی این دست مراحل ایجاد نکرده. همچنان شما باید در چنین مراحلی، یک مسیر از قبل تعیین شده را طی کرده و تعداد مشخصی اتومبیل را نابود کنید. شرایط زمانی برای Saints Row سختتر میشود که با شهری بیروح سر و کار پیدا کند. حجم باورنکردنیای از فعالیت در این شهر قرار گرفته اما عملا مشکلی مشترک در میان بسیاری از Open Worldها، اینجا هم تکرار شده. هیچکدام از این فعالیتها تفاوتی با یکدیگر نداشته و اینجا خبری از دیوانگی چیزی شبیه به Eye of the Tiger در قسمت سوم نیست. ساکنین سانتو ایلسو (Santo Ileso) در بهترین حالت چند قدمی در مسیرهای تعیین شده حرکت میکنند و با ماشینهایشان در شهر تردد دارند. شاید در مواردی خاص شاهد رفتارهایی کاملا متفاوت و عجیب از آنها باشیم اما معمولا این رفتارها با حجم زیادی از مشکلات فنی همراه شده و ارزش اولیه خود را از دست دادهاند. مشکلات فنی اشاره شده تمامی بخشهای بازی را تحت شعاع خود قرار داده و فرایند پیشروی در بازی را بارها مختل میکنند. همین روند در زمینه عملکرد فنی هم وجود دارد و با وجود پنج حالت گرافیکی مختلف عملا نمیتوانیم در هیچ فرمی با نتیجه ایدهآل مواجه شویم. تمامی ضعفها در زمینه را باید در کنار گرافیک تاریخ مصرف گذشته Saints Row قرار دهیم تا متوجه شویم که خروجی نامناسب بازی در زمینه فریمریت عملا به جزئیات گرافیکی آن ارتباط مستقیمی ندارد. چه از دید طراحی مدلها، چه از نظر جلوههای بصری، Saints Row هیچ شباهتی به بازیای عرضه شده در سال 2022 ندارد. شهر سانتو ایلسو به هیچ عنوان شبیه به مجموعهای یکپارچه نمایان نمیشود و از هر زاویهای شبیه به بخشهایی مجزا است که به سختی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. بزرگترین آسیب هنری به Saints Row از دید بیهویتی وارد شده. بازی هیچ مشخصه بصری را نمیتواند تبدیل به استاندارد خود کند. هیچ المان خاص یا منحصر به فردی در سطح شهر دیده نمیشود و بیش از همه چیز شاهد کلاژی از تمسخر ناشیانه ترندهای روز هستیم.
با وجود تمام این مسائل، نام Volition سالهاست که با تخریبپذیری در بازیهای ویدیویی گره خورده و همین موضوع درباره Saints Row نیز صدق میکند. شاید نتیجه به ایدهآلها نزدیک نباشد اما همین اندک آزادی عمل در تخریب شهر میتواند نویدبخش روزهای بهتری در صنعت بازی باشد. روزهایی گیمر و فعالیتهای او بیش از پیش روی دنیای بازی تاثیر خود را نمایان کند. البته که مشکلات فنی در این بخش هم وجود دارد و بعضا شاهد عجیبترین مسائل مانند آسیب وارد کردن درب خودروها به شخصیت اصلی هستیم. بله درست متوجه شدید، درب برخی اتومبیلهای بزرگ در زمان بسته شدن با توجه به فیزیک طراحی شده به شخصیت اصلی صدمه میزنند. همین فیزیک در برخی مراحل حتی مشکلساز میشود و باگهای مختلف آن جریان کلی بازی را با مشکل مواجه میکند. در نظر گرفتن تمام این مسائل ثابت میکند که بسته پیش روی ما نیاز به زمان بیشتری برای توسعه داشته. در نسخه جدید Saints Row همچنان میتوان لحظاتی خاص را پیدا کرد. لحظاتی زیر مکانیکهای قدیمی، طراحی مراحل کلیشهای، مبارزات تکراری و کوهی از مشکلات فنی دفن شده.
6
امتیاز بازی
نقاط قوت:
سیستم شخصیسازی گسترده
موسیقیهای رادیو
برخی لحظات ناب و سینمایی
نقاط ضعف:
کوهی از مشکلات فنی و باگ
شوتینگ تاریخ مصرف گذشته
طراحی مراحل تکراری و کلیشهای
ساختار ضعیف مراحل جانبی
گرافیک فنی ضعیف
ضعف هویتی شهر سانتا ایلسو
شوخیهای دسته دو
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است