تکثیر در اسارت گونههای در حال انقراض موافقان و مخالفانی دارد که هر یک از منظر خود به معایب و مزایای این موضوع میپردازند.
مدیر بخش پژوهش انجمن یوزپلنگ ایرانی گفت: زمانی که تصمیم به حفاظت یک گونهی به شدت در خطر انقراض مانند یوزپلنگ آسیایی گرفته شود نمیتوان تنها یکی از ابعاد را در نظر گرفت و امید به نجات آن گونه داشت و در تمام دنیا برای نجات یک گونه باید اقدامات متفاوت را پیش گرفت تا سرعت انقراض کند شود؛ طبیعتاً نمیتوان برای همیشه جلوی انقراض این گونه را گرفت، اما میتوان طول عمر آن را افزایش داد تا سالهای بیشتری این گونهی در خطر انقراض را در دنیا و ایران داشته باشیم.
به گفته تک تهرانی، دلیل اصلی این اقدام این است که با توجه به شرایط ما مجبور هستیم یک ذخیرهی ژنتیکی در اسارت داشته باشیم که این عمل با علم روز میتواند تبدیل به جمعیتی در زیستگاهها در آینده شود؛ ما میتوانیم در مساحتهایی بسیار بزرگتر از فنسها و با هکتارهایی بیشتر جمعیتی از یوزپلنگ داشته باشیم که بتوانیم از نظر ژنتیکی آنها را مدیریت کنیم و جمعیت پشتیبان خوبی را در اسارت داشته باشیم؛ در بسیاری از مناطق دنیا این شیوه عملی و موفقیت آمیز بوده است، اما این نکته بسیار مهم است که همواره تکثیر در اسارت در کنار حفاظت از زیستگاه باید صورت بپذیرد.
مدیر بخش پژوهش انجمن یوزپلنگ ایرانی دربارهی اقداماتی که مانع از تلف شدن توله یوز سوم ایران میشود گفت: توله یوز سوم نقش جواهر را برای ما ایفا میکند، اینکه ما توانستیم در ایران به موفقیتی دست پیدا کنیم و به توله یوز برسیم دستاورد بسیار بزرگی است هر چند که در عملکرد کوتاهی شده و نباید دو تولهی دیگر از بین میرفتند؛ ما باید کار در چنین شرایطی را فرا بگیریم این اتفاقات در قارهی آفریقا بسیار رخ داده و کشورهای دیگری نیز تجربهی این کار را دارند ما هم باید نگهداری از تولهیوز را در چنین شرایطی یاد بگیریم که این عمر مستلزم استفاده از تجربیات سایر کشورها است.
او گفت: در صورتی که ما بتوانیم در آینده نقشهی راه بهتری داشته باشیم هم میتوان از تولهیوز سوم به منظور اهداف تکثیر در اسارت استفاده کنیم و هم میتوانیم در زادآوریهای بعدی بسیار بهتر عمل کنیم و بتوانیم از این توله یوزها برای ذخیرهگاهها استفاده کنیم و جمعیت پشتیبان خوبی داشته باشیم.
یکی از فعالین حوزه حقوق حیوانات که مخالف طرح تکثیر در اسارت است گفت: کارشناسان و فعالان مستقل و غیر ذینفع در این حوزه از همان زمانی که زمزمههای زندهگیری و تکثیر یوز در اسارت مطرح شد نقدهای مستدل خود نسبت به اجرای طرح تکثیر در اسارت را اعلام کردند و نسبت به پیامدهای آن هشدار دادند، اما متاسفانه سازمان محیط زیست بازماندگان نسل یوزپلنگ را قربانی اجرای طرحی کرد که هدف نهایی آن تولهکشی از یوزپلنگ در اسارت است و نه جلوگیری از انقراض نسل یوزپلنگ در طبیعت طرحی که خود یکی از مهمترین عوامل انقراض یوز در طبیعت به حساب میآید.
به گفته اسکندری، نکته حائز اهمیت این است که تخریب زیستگاههای یوز و شرایط نامناسب کنونی آنها یوز را به پرتگاه انقراض کشانده و عقل سلیم حکم میکند که چنانچه خواهان نجات این گونه هستیم با بهبود روند حفاظت از زیستگاهها عامل انقراض را از میان برداریم و تا شانس تولید مثل طبیعی همین چند یوز باقی مانده را از طبیعت نگیریم.
او گفت: یکی از موثرترین اقدامات برای حفاظت از یوز، ارتقا امنیت زیستگاهها است و در حال حاضر سه یوزپلنگ اسیر داریم که به دلیل ناامنی زیستگاهها قربانی قاچاق شده و از طبیعت ربوده شده اند که نسبت به جمعیت کم این جانور، رقم زیادی است و نشان از ناامنی زیستگاهها دارد.
تکثیر در اسارت هیچ کمکی نمیکند
این فعال حقوق گفت: از مسئولان سازمان تقاضا داریم همانطور که اسفند ۹۹ در زمان زندهگیری فیروز، وعده داده شد، این یوز را پس از جفتگیری به طبیعت بازگردانند و مانع زندهگیری و گرفتار شدن یوزپلنگهای بعدی در تلههای طرح تکثیر در اسارت شوند؛ طرحی که ذینفعان آن پشت پرده هستند و پاسخگوی تبعات اجرای این طرح، همواره سازمان محیط زیست بوده است.
به گفته اسکندری، در خوشبینانهترین حالت ممکن یوزهای جدا شده از طبیعت و نیز تولههای تکثیر شده در اسارت در صورت موفقیت در تکثیر هم جزء نمونههای حذف شده از طبیعت محسوب میشوند که شانس پیوستن و زادآوری و تربیت تولههای طبیعی برای همیشه از آنها سلب شده است و از آنجاییکه این یوزها قابلیت معرفی یا رها سازی در زیستگاه طبیعی را ندارند تکثیر در اسارت نیز هیچ کمکی به احیای جمعیت این گونه در طبیعت نخواهد کرد.
او گفت: در حال حاضر اساسیترین و تنها راهکار ممکن برای حفظ و احیای جمعیت ناچیز یوزهای بازمانده، بالا بردن امنیت زیستگاه و کمک به زادآوری طبیعی این گونه در طبیعت است.