هخامنشیان، امپراتوری قدرتمندی را از نژاد آریایی در فلات ایران را بنیان نهادند که در جهان، بی رقیب بود.
هخامنشیان یکی از سلسلههای باستانی ایران پیش از اسلام و از دودمان پارسها بودند. این سلسله تبار خود را به هخامنش میرسانند و سلسله خود را به اسم او، نامگذاری کردند. اگرچه هخامنشیان پیش از کوروش بزرگ نیز، در انشان و پارس با پادشاهان دیگری اداره میشدند؛ اما بهدلیل شکست مادها توسط کوروش و فتح لیدی و بابل توسط او و تبدیل پادشاهی هخامنشی به یک امپراتوری بزرگ، کوروش بزرگ را موسس سلسله هخامنشی میدانند.
آنچه باید درباره هخامنشیان بدانید:
- مختصری از تاریخ سلسله هخامنشی
- پادشاهان معروف هخامنشی
- اوج قدرت سیاسی هخامنشیان
- فرهنگ و اعتقادات هخامنشیان
- جاذبههای گردشگری بهجای مانده از امپراتوری هخامنشی
مختصری از تاریخ سلسله هخامنشی
هخامنشیان نام سرسلسله دودمان خود، هخامنش، را روی سلسله خود گذاشتند. سلسله هخامنشی از سال ۵۵۰ پیش از میلاد با روی کار آمدن کوروش بزرگ تبدیل به یک شاهنشاهی شد و در سال ۳۳۰ قبل از میلاد توسط اسکندر مقدونی از پای درآمد. سلسله هخامنشی در مدتی کوتاه توانست بخشهایی از یونان و بابل را زیر سلطه خود درآورد و جغرافیای سیاسی خود را توسعه دهد. همزمان با حکومت سلسله هخامنشی، هیچ امپراتوری دیگری در هیچ جای جهان نبود؛ از اینرو شاهنشاهی هخامنشی اولین امپراتوری تاریخ جهان نام گرفته است.
منبع عکس: نامشخص
پارسها که هسته اصلی دولت هخامنشی را تشکیل میدادند از آریاییهای مهاجر به ایران بودند. نام این قوم در کتیبههای آشور ذکر شده است. آنها بعد از مهاجرت، ابتدا اطراف دریاچه ارومیه ساکن شدند؛ اما بهدلیل تهدیدهایی که از جانب دولت آشور متوجه آنها شد، با ضعیف شدن دولت عیلام، به جنوب غرب ایران رفتند.
نام کشور پارسوا برای اولین بار در کتیبههای آشور به چشم میخورد. راولینسن بر این عقیده است که کشور پارسها در این کتیبه آشوری همان اطراف دریاچه ارومیه است که قوم پارس ابتدا در آن ساکن شدند. از کتیبههای آشوری چنین استنباط میشود که پارسها زمانی که در اطراف دریاچه ارومیه بودند، تحت سلطه آشور قرار داشتند و در زمان فرورتیش پادشاه ماد، زیر سلطه ماد درآمدند و در زمان ضعف دولت ماد، در قلمرو سابق عیلام استقلال یافتند. پارسها از اختلاف ماد و آشور و ضعف آنها استفاده کردند و انشان را تصرف کردند. تصرف انشان در زمان چیش پیش روی داد؛ چون کورورش در کتیبههای خود از چیش پیش دوم به نام شاه انشان یاد کرده است.
کوروش دوم معروف به کوروش بزرگ، مادها را شکست داد و سلسله هخامنشیان را بنیاد نهادپس از چیش پیش، قلمرو او میان دو پسرش آریارمنه و آرشامه تقسیم شد. در این زمان، هوخشتره مادی به اوج قدرت خود رسیده بود، ازاینرو قلمرو دولت جدیدالتاسیس هخامنشی باید زیر اطاعت آنها قرار میگرفت. بعد از آن، کمبوجیه اول فرزند کوروش اول، این دو کشور کوچک را به یک کشور تبدیل کرد و پایتخت خود را از انشان به پاسارگاد تغییر داد.
کوروش دوم معروف به کبیر، با فتح بابل و لیدی امپراتوری هخامنشی را بنیاد نهاد. او با مردم کشورهای فتح شده رفتار بسیار خوبی داشت. صلح دوستی و رعایت حقوق مردم را میتوان در منشور کوروش بهراحتی مشاهده کرد. پس از کوروش، پسرش کمبوجیه روی کار آمد. مهمترین کار او فتح مصر بود. اوج قدرت هخامنشیان را میتوان در دوره داریوش بزرگ مشاهده کرد. او قلمرو سیاسی ایران را وسعت بخشید و دولت هخامنشی را به اوج قدرت خود رساند. پس از داریوش، با روی کار آمدن خشایارشاه، دولت هخامنشی در یک سرازیری قرار گرفت. شکستی که در چندین جنگ با یونان، نصیب خشایارشاه شد، سبب شد که ضربه سختی به امپراتوری او وارد شود.
بعد از خشایارشاه، پسرش اردشیر درازدست به حکومت رسید. او را دادگر و جوانمرد دانستهاند؛ اما بهشدت تحتتاثیر مادر خود قرار داشت. در زمان او، ویشتاسب و برادر بزرگ اردشیر در باکتریا، دست به شورش زدند. اردشیر بهسختی این شورشها را فرونشاند. بعد از مرگ او، جنگهای خانگی زیادی برای به دست آوردن تاج و تخت به وقوع پیوست و خشایارشاه دوم بهمدت ۴۵ روز حاکم شد و سپس به دست برادرش سغدیانوس به قتل رسید. سغدیانوس نیز هفت ماه حکومت کرد و به دست داریوش دوم به قتل رسید.
با روی کار آمدن داریوش دوم آرامش نسبی در کشور حاکم کند. در زمان او بهدلیل وجود آرامش، سپاهیان جنگی از ورزیدگی و آرایش نظامی دور ماندند. همین امر سبب شد زمان حمله اسکندر، نتوانند با او بجنگند. جنگهای میان آتن و اسپارت که به جنگهای پلوپونزی شهرت دارند، در همین دوره پایان یافتند. داریوش دوم فوت کرد و پادشاهی به اردشیر دوم رسید. در دوره اردشیر دوم، در مصر و آناتولی شورشهایی به وقوع پیوست و در زمان اردشیر سوم، شورشها فرونشست.
بعد از داریوش اول، شروع جنگهای ایران و یونان و شکست ایران در دوره خشایارشاه، سلسله هخامنشی به ضعف گراییداردشیر سوم به جبار نیز شهرت داشت. او رفتار خوبی با مردم نداشت؛ اما در طول پادشاهی خود، پیروزیهای زودگذری برای هخامنشیان کسب کرد. او فینیقیه را فتح کرد و صیدا را آتش زد و اهالی بابل را به اسارت گرفت. در دوره او فلیپ مقدونی در یونان به قدرت رسید. سرانجام اردشیر سوم بهوسیله یکی از خواجگان دربار خود مسموم شد و به قتل رسید. بعد از او پسرش اردشیر چهارم روی کار آمد؛ اما بعد از دو سال، او نیز به قتل رسید و داریوش سوم بهجای او نشست.
داریوش سوم معروف به کدمان، همان کسی است که در دوره او سلسله هخامنشی به پایان رسید. در دوره او، اسکندر مقدونی به تخت سلطنت مقدونیه تکیه زد. اسکندر در ادامه کشورگشاییهای خود به ایران حمله کرد و در سه جنگ گرانیک، ایسوس و گوگمل بهطور پی در پی پیروز شد و تا قلب امپراتوری هخامنشی نفوذ کرد. اسکندر مقدونی در ایران از هیچ کشتار و وحشیگری فروگذار نکرد.
شکست امپراتوری هخامنشی از وقایع مهم تاریخ باستان ایران است. این واقعه تاریخ و فرهنگ ایران را دگرگون کرد و در سرنوشت بسیاری از سرزمینهای اطراف ایران، تاثیری عظیم داشت. هجوم اسکندر بر آسیا علاوه بر کشورگشایی و انگیزه انتقام از ایرانیان، سبب اشاعه فرهنگ هلنی مقدونی در ایران شد.
منبع عکس: ناشناس
پادشاهان معروف دوره هخامنشی
کوروش دوم که موسس سلسله هخامنشی است و با عنوان کوروش بزرگ شناخته میشود در سال ۵۵۰ پیش از میلاد بهجای پدرش کمبوجیه، به تخت سلطنت نشست و طوایف مختلف را با خود همراه کرد. آژیدهاک که موفق نشده بود کوروش را در کودکی نابود کند، از قیام او آگاه شد و او را به دربار فراخواند. کوروش امتناع کرد و آژیدهاگ تصمیم به جنگ با او گرفت. سپاه ماد که از ستم شاه به تنگ آمده بودند به سپاه کوروش پیوستند و کورورش بهراحتی شاه ماد را شکست داد و هگمتانه را تصرف کرد.
کوروش بعد از ۱۱ سال سلطنت، بابل را نیز به تصرف درآورد. او در سال ۵۴۶ پیش از میلاد، پاسارگاد را بنا کرد و آن را پایتخت هخامنشیان قرار داد. او در هنگام مرگ، گستره امپراتوری هخامنشی را به دورترین نقاط دنیا رساند. او که فرمانروایی کاردان بود به فرهنگهای مختلف احترام میگذاشت و در حکومتداری شیوههایی نو را به کار گرفت که استحکام و دوام امپراتوری او را بیشتر میکرد.
کوروش هخامنشی با صلح وارد بابل شد و دستور داد با مردم بابل به احترام و مهربانی رفتار شودپس از کوروش، کمبوجیه به قدرت رسید. کمبوجیه فرمانروایی لایق بود و در مدت حکومت خود، مصر را به تصرف درآورد. مهمترین حادثهای که در این زمان رخ داد، نوع مرگ کمبوجیه بود. این حادثه غمانگیز ثبات سیاسی فرمانروایی او را به هم ریخت. بهدلیل مرگ مشکوک کمبوجیه که نوعی خودکشی محسوب میشد، بین او و وارثان سلطنت، نزاعی ایجاد شد که سرانجام داریوش هخامنشی را که از تیره دیگر هخامنشیان بود به پادشاهی رساند.
داریوش را میتوان بزرگترین شاه هخامنشی لقب داد. او در دوره حکومت خود، اصلاحات زیادی در کشور انجام داد و شورش های بسیاری را نیز سرکوب کرد. داریوش مرزهای امپراتوری هخامنشی را از غرب و شرق گسترش داد و با سکاهای جنوب روسیه جنگید. عظمت دستاوردهای داریوش در مهمترین کتیبه او در بیستون قابلمشاهده است. او با فتح هند، تحکیم قلمرو سیاسی خود در مغرب را دنبال کرد. جنگهای ایران و یونان در عصر داریوش آغاز شد و به شکست خشایارشاه در سال ۴۷۵ قبل از میلاد، انجامید. اولین جنگ این دوره، با نام جنگ مارتن بود که داریوش نتوانست آن را به پایان برساند و درگذشت.
عکاس: نامشخص
بعد از داریوش، خشایارشاه روی کار آمد. خشایارشاه جنگهای ایران و یونان را پی گرفت. او در تابستان ۴۷۹ پیش از میلاد، بعد از تحمل سه شکست پیاپی در نبردهای سالامین، پلاته و میکال، مجبور شد آسیای صغیر را ترک کند. در این دوره، شورشی در بابل ایجاد شده بود. خشایارشاه تصمیم به رویارویی با بابل گرفت. خشایارشاه در بابل نیز شکست خورد. آنچه به نظر، جالب توجه میرسد این است که خشایارشاه هیچ یک از این مسائل را در کتیبههای خود ذکر نکرده است. منابع یونانی برعکس خشایارشاه، در ذکر این شکستها اغراق بسیار کردهاند. دقت در منابع تاریخی نشان میدهد که شکست خشایارشاه از یونان و بابل، ضربه بزرگی به پیکره امپراتوری او زد. بعد از این شکستها بود که یونانیان شروع به دستاندازی به دولتشهرهای ایرانی در آناتولی کردند که نتیجه آن، نفوذ فرهنگ یونان در این مناطق بود. خشایارشاه در سال ۴۶۵ پیش از میلاد، در یک توطئه درباری به قتل رسید.
اوج قدرت سیاسی هخامنشیان
اوج قدرت سیاسی هخامنشیان در دوره داریوش هخامنشی بود. داریوش شاهی واقعبین و دوراندیش بود. او دارای ارادهای قوی و عزمی راسخ بود. داریوش مسئولان کشوری، امیران لشگری و دیگر مدیران را به دقت انتخاب میکرد و در این زمینه بسیار حساس بود. داریوش نظام شاهنشاهی هخامنشی را از نو بنا کرد و تشکیلاتی جدید را بنیاد گذاشت. امپراتوری هخامنشی در عصر او، بیشترین وسعت را تجربه کرد؛ اما بعد از او بهدلیل بیکفایتی جانشینانش، تلاشهای او بیثمر ماند.
اوج قدرت سیاسی و اقتصادی هخامنشیان، در عصر داریوش بزرگ بودداریوش قانون امپراتوری را اصلاح کرد و قوانین جدیدی بنیاد نهاد تا بهوسیله آن، آرامش را در کشور حاکم کند. او مالیات را بهصورت عادلانه بر اموال و املاک، مقرر کرد و دستور داد طبق حجم محصول، از زمینداران مالیات وصول کنند. علاوه بر این، داریوش امنیت را در راهها ایجاد کرد و جادهها را اصلاح و بهبود بخشید. راه شاهی هخامنشی که از سارد تا شوش را به هم وصل میکرد، توسط داریوش بنیا شد. این راه ۲۵۰۰ کیلومتر وسعت داشت و بیشتر از ۱۰۰ کاروانسرا، در طول مسیر آن ساخته شده بود. هر یک از این کاروانسراها با دیگری در حدود ۲۵ کیلومتر فاصله داشت. بنای این راه شاهی و ساخت این رقم کاروانسرا، نشان از قدرت داریوش در اداره و عمران کشور دارد.
عکس از وبسایت Wikipedia
ضرب سکه طلا توسط داریوش نشان از قدرت اقتصادی امپراتوری هخامنشی در عصر او است. داریوش برای تامین اقتصادی ایران و ارتباط اقتصادی با دیگر کشورها و عبور راحت کشتیهای تجاری، کانال سوئز را بنا کرد تا از این طریق دریای مغرب به دریای سرخ وصل شود.
داریوش وسعت سیاسی قلمرو خود را با تقسیم آن به ۲۲ ساتراپی نظم بخشید. او برای نظم دادن به سپاه و تامین نیروهای انسانی، شروع به گردآوری سپاه کرد. داریوش در این زمینه از نیروهای نظامی و امنیتی بهره گرفت و سپاه جاویدان را بنیاد گذاشت. سپاه جاویدان داریوش جمعیتی ۱۰۰۰۰نفری داشت که ۴۰۰۰ نفر از آنها سواره نظام بودند و وظیفه حفاظت از کاخ سلطنتی را بر عهده داشتند. داریوش پیکهایی در سراسر امپراتوری ایجاد کرد که اخبار را از هر گوشه ای جمع میکردند و سریعالسیر آنا را به مرکز امپراتوری میرساندند. این پیکها در ارسال خبرهای محرمانه بسیار رازدار و محرمانه اقدام میکردند.
فرهنگ و اعتقادات هخامنشیان
پادشاهان هخامنشی در کتیبههای خود از اهورامزدا نام برده و او را بهعنوان آفریننده زمین و آسمانها مورد احترام قرار دادهاند. طبق گزارش گزنفون، کوروش از دینمردانی که مغان نام داشتند برای اعمال دینی بهره میبرد. مری بویس بر این عقیده است که کوروش زرتشتی بوده است، به نظر میرسد اعتقاد شاهان هخامنشی به اهورامزدا سبب شده که بویس، چنین نظری بدهد، در حالی که تحقیق در اعتقادات هخامنشیان نشان میدهد نشانههای زیادی وجود دارد که ثابت میکند شاهان هخامنشی زرتشتی نبودهاند.
کوروش و داریوش، پادشاهان بزرگ هخامنشی به اهورامزدا، آفریننده زمین و آسمانها، معتقد بودندنیبرگ دین هخامنشیان را برگرفته از یک دین کهن آریایی میداند که در آن نوآوریهایی توسط هخامنشیان ایجاد شده است. برخی از شاهان هخامنشی، همچون اردشیر دوم به آناهیتا اعتقاد داشت و او را میپرستید. شاهان هخامنشی از جمله کوروش بزرگ، تسامح مذهبی داشتند و مردم را در انتخاب دین و خدای خود آزاد میگذاشتند. رفتار دوستانه کوروش با مردم دولتهای دیگر و احترام او به آیینهای متفاوت در استوانه کوروش قابلمشاهده است.
عکاس: نامشخص
احترام به عقاید دیگر مردم در هنر و معماری دوره هخامنشی نیز کرد پیدا کرده است. کاخهای پارسه از دید هنری ارزش زیادی دارند و از شیوههای هنری تمدنهای مختلف در آنها استفاده شده است. هنر هخامنشی طبق هنر اقوام تابعه آنها به یک هنر ترکیبی بدل شده است. آثار معماری این سلسله از هنر آشور، مصر، اورارتو، لودیه، ایونیها، سکائیان، هندیها و بابل تاثیر گرفته است.
خط و زبان هخامنشیها: هخامنشیان خط و زبان مخصوص خود را داشتند. خط میخی و زبان فارسی باستان، در دربار هخامنشی مورد استفاده قرار میگرفت. این نمونه خط و زبان را میتوان در کتیبههای هخامنشی به وضوح مشاهده کرد.
جاذبههای گردشگری بهجای مانده از امپراتوری هخامنشی
از دوره هخامنشی آثار و کتیبههای زیادی برجای مانده است که توضیح در مورد همه آنها در یک مقاله نمیگنجد. کتیبههای همدان، کتیبه بیستون، کتیبههای تخت جمشید، کتیبههای نقش رستم، کتیبههای شوش و الوند، نمونههایی از این دست هستند. مهمترین آثار بازمانده از دوره هخامنشی عبارتاند از:
استوانه کوروش
یک لوح گلی پحته از سال ۵۳۸ پیش از میلاد بر جای مانده است که محتوای آن فرمان کوروش بزرگ است. این لوح به خط میخی اکدی نوشته شده است. استوانه کوروش در سال ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه مردوک در شهر بابل کشف شد. در حال حاضر این استوانه در موزه بریتانیا نگهداری میشود. در این استوانه کوروش به چگونگی فتح بابل پرداخته است و محتوای آن، نحوه رفتار محترمانه کوروش با اهالی بابل را نشان میدهد.
عکاس: نامشخص
پاسارگاد
مجموعه جهانی پاسارگاد یکی از بناهای معماری دوره هخامنشی است. این بنای تاریخی ثبت یونسکو شده و گردشگران زیادی در سراسر جهان، این مجموعه را میشناسند و هر ساله مورد بازدیدهای بسیاری از گردشگران خارجی قرار میگیرد. مجموعه پاسارگاد علاوه بر ساختمانی که با نام مقبره کوروش شهرت یافته، کاخها و آثار دیگری را نیز در دل خود جای داده است. با این حال، مهمترین این آثار، همان بنایی است که به مقبره کوروش شهرت دارد. این بنا که با نام قبر مادر سلیمان نیز شهرت داشت در سالهای ۵۴۰ پیش از میلاد ساخته شده است.
عکاس: نامشخص
نقش رستم
مجموعهای باستانی در مرودشت شیراز واقع شده که به نقش رستم شهرت دارد. این بنا آثاری از دوره عیلام، هخامنشی و ساسانی را دل خود جای داده است. اهمیت نقش رستم برای دوره هخامنشی، بهدلیل وجود چهار آرامگاه دخمهای است در سینه کوه رحمت حجاری شده. این آرامگاهها متعلق به چهار پادشاه هخامنشی، داریوش اول، خشایارشاه، داریوش دوم و اردشیر یکم هستند. آرامگاه داریوش اول در این مکان، با روش سنگتراشی اورارتو ساخته شده است؛ اما نمای بیرونی و درونی آرامگاه، خلاقیت داریوش و معماران او را نشان میدهد، چون هیچ نمونهای مانند آن، تاکنون در فرهنگهای مصر و بابل و دیگر فرهنگهای همعصر دوره هخامنشی دیده نشده است.
عکاس: نامشخص
کتیبه بیستون
کتیبه بیستون بزرگترین کتیبه در جهان، در ۳۰ کیلومتری شهر کرمانشاه و بر دامنه کوه بیستون قرار دارد. این کتیبه، اصلیترین کتیبه دوره هخامنشی و از مهمترین سندهای تاریخ جهان محسوب میشود. در این کتیبه، شرح پیروزی داریوش بر گئومات مغ، به خط میخی نوشته و حجاری شده است. کتیبه بیستون به خط میخی و به سه زبان فارسی باستان، ایلامی و بابلی است. این کتیبه مورد مطالعه راولینسون قرار گرفت و منجر به کشف رمزها در خط میخی شد.
عکاس: نامشخص
شوش
شوش یکی از شهرهای تاریخی ایران است که سابقه آن به دوره عیلام میرسد. این شهر توسط آشوربانیپال با خاک یکسان شد و در دوره داریوش یکم، بازسازی شد. شهر شوش در دوره هخامنشی، بهعنوان پایتخت زمستانی هخامنشیان انتخاب شد. شوش در دوره داریوش هخامنشی، مورد توجه ویژه قرار گرفت و داریوش کاخ آپادانا را در آن بنا نهاد. تپههای بازمانده از این شهر باستانی، در دوره معاصر توسط باستانشناسان فرانسوی کشف و مورد مطالعه قرار گرفت. از این تپه باستانی، آثار زیادی به دست آمد. کاخ اردشیر، هفت تپه، ایوان کرخه و کاخ داریوش، از مهمترین بناهای این مکان هستند.
تخت جمشید و کاخهای آن
مجموعه تخت جمشید، از بناهای دوره پادشاهی داریوش بزرگ است. اصل بنای تخت جمشید را کوروش ساخت؛ اما چون داریوش یکم کاخهای زیادی را به آن اضافه کرد و آن را تبدیل به یک مجموعه بزرگ کرد، به نام او ثبت شده است. ساختمان بنای تخت جمشید در سال ۵۱۸ پیش از میلاد به دستور داریوش هخامنشی ساخته شد. داریوش برای تکمیل کاخهای مجلل و زیبای تخت جمشید، عاج فیل را از هند، فیروزه و سنگهای قیمتی را از مصر، چوب سدر را از کشور فینیقیه، کاشیهای زیبا را از بابل و لعل را از سرزمین بدخشان وارد ایران کرد.
تخت جمشید، از مهمترین بناهای دوره هخامنشی استمجموعه تخت جمشید، یکی از مهمترین آثار معماری این دوره است. این بنا از مهندسی دقیقی برخوردار است و چگونگی بنای آن تاکنون، رازهایی از معماری را در خود نهفته دارد. معماران ایرانی در ساخت تخت جمشید، از معماری ایران و شاخصههای مهم آن بهره جستند. برای ساخت این مجموعه از معماری تمدنهای دیگر نیز الهام گرفتند. مجموعه تخت جمشید شامل بناهایی چون حیاط هدیش، تالار آپادانا، کاخ تچر و تالار سه دروازه بود.
عکاس: نامشخص
امپراتوری بزرگ هخامنشی از حکومتهای عهد باستان در جهان است. در آن دوره هیچ کشور و دولتی توانایی رقابت با این امپراتوری را نداشت و در عصر خود تنها قدرت برتر جهان به شمار میرفت. هخامنشیان از تمدن عظیمی برخوردار بودند. آثار بهجای مانده از این سلسله، نشان میدهد که از نظر معماری، سیاست، اقتصاد و فرهنگ، در عصر خود و حتی تا به امروز بیبدیل بودهاند. بدون شک نوشتن در مورد این سلسله در یک مقاله به اختصار، کار آسانی نیست؛ زیرا حرفهای زیادی برای گفتن باقی میماند. ما در اینجا تلاش کردیم تا مهمترین حوادث این سلسله را به اختصار، برای شما بازگو کنیم
عکس کاور از سید حامد موسوی