کودتای ۲۸ مرداد یکی از حوادث سرنوشتساز در تاریخ معاصر ایران بود که در دوازدهمین سال حکومت پهلوی دوم به وقوع پیوست و سبب تثبیت حاکمیت او تا ربع قرن دیگر شد.
دکتر محمد مصدق، نخستوزیر منتخب مردم ایران دارای شخصیتی کاریزماتیک و فردی تحصیلکرده و سخنوربود. او حتی در غرب نیز ستایشگران بسیاری داشت و در میان روشنفکران، فعالان سیاسی و سیاستمداران کشورهای جهان سوم به عنوان نماد مبارزه علیه استعمار و امپریالیسم به حساب میآمد. نام دکتر مصدق در تاریخ ایران با ملی کردن نفت پیوند خورده است.
از سال ۱۹۰۹ میلادی کمپانی آنگلو – ایرانین اویل (AIOC) که امروز بریتیش پترولیوم (BP) نامیده میشود، انحصار استخراج نفت ایران را بدست گرفته بود. قراردادی که با مخالفت سرسختانه دولتمردانی، چون مصدق روبرو شده بود.دغدغه و برنامه اصلی دولت مصدق به اجرادرآوردن قانون «ملی شدن صنعت نفت» بود. مذاکرات پی در پی ایران و بریتانیا با میانجیگری امریکا بی نتیجه ماند. شکایت بریتانیا به دیوان لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز تأثیری بر روند ملی شدن نفت ایران نگذاشت. مصدق در لاهه و نیویورک به دفاع از حق مالکیت مردم بر منابع سرزمین خود پرداخت.خشم بریتانیا از سیاست جدید دولت ایران باعث شد تا همه متخصصان صنعت نفت این کشور از ایران فراخوانده شوند و نفت ایران تحریم شود. آنچه که «بحران آبادان» خوانده شد، اقتصاد نحیف آن زمان ایران را به ورطه ورشکستگی کشاند.درخواست کمک بریتانیا از آمریکا با مخالفت «ترومن» رئیس جمهور وقت این کشور روبرو شد. او هرگونه مداخله در امور ایران را رد میکرد و معتقد بود «تنها یک ایران قدرتمند به لحاظ اقتصادی میتواند در مقابل کمونیسم و نفوذ اتحاد شوروی بایستد.»
بحران اقتصادی تاثیرات خود را نشان داد. حزب توده به قدرتمندترین تشکیلات چپ تبدیل شد. با شروع نهضت ملی شدن نفت و نخستوزیری دکتر مصدق، حزب توده ایران به یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی ایران تبدیل شده بود. مخالفت حزب با برخی نظرات مصدق در این دوره نقش مهمی در جنبش ملی داشت. پس از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و تظاهرات مردمی که منجر به نخستوزیری دوباره مصدق شد، حزب رویه خود را عوض کرد و به پشتیبانی از مصدق پرداخت. در پایان سال ۱۹۵۱ میلادی وینستون چرچیل دوباره در لندن به قدرت بازگشت. یک سال بعد آیزنهاور در آمریکا قدرت را بدست گرفت.
در آبان ۱۳۳۱ از طرف وزارت امور خارجه بریتانیا چند تَن به امریکا رفتند و پیشنهاد طراحی و اجرای یک کودتای مشترک برای براندازی مصدق را به آمریکاییها ارایه کردند. در همان زمان مقامات انگلیسی در لندن همین پیشنهاد را با کرمیت روزولت رییس عملیات جاسوسی سازمان سیا در خاورمیانه در میان گذاشتند.
با روی کار آمدن آیزنهاور و رسیدن جان فاستر دالس به مقام وزارت امورخارجه راه برای بررسی جدی طرح کودتا و پذیرش آن از طرف دولت آمریکا همواره شد. چرچیل نیز با دستمایه قرار دادن «شبح کمونیسم» و قدرتگرفتن آنها در ایران نظر آیزنهاور برای تغییر حکومت در ایران جلب کرد. آیزنهاور که در طول جنگ دوم تجربه عملیات مخفی را داشت موافقت خود را با سرنگونی مصدق از طریق عملیات سازمان سیا اعلام کرد. در ۲۸ فروردین ۱۳۳۲ گزارشی اولیه تهیه کرد که امکان انجام یک کودتا را مورد تایید قرار میداد و بهترین نامزد جانشینی مصدق را سرلشکر زاهدی معرفی میکرد.
برای راضی کردن محمدرضا پهلوی از اشرف، اسدالله رشیدیان و نورمن شوارتسکف بهره گرفته شد. شوارتسکف مقادیر هنگفتی پول نیز با خود به ایران آورده بود که از طریق شبکه جاسوسی سیا میان مخالفان مصدق پخش شود.
در ۲۸ تیر ۱۳۳۲، کرمیت روزولت، افسر عملیاتی سازمان سیا وارد ایران شد. او با جلب موافقت شاه حکم عزل مصدق و گماردن ژنرال زاهدی به مقام نخستوزیری را بدست آورد. از طرف دیگر جنگ روانی و عملیات بیثبات سازی دولت مصدق نیز آغاز شد. شبکه اقدام سیاسی سازمان سیا در تهران موسوم به TPBEDAMN بودجه سالیانهای میان ۵۰۰ هزار تا یک میلیون دلار داشت.
مبالغ زیادی پول از راههای گوناگون میان مخالفان مصدق پخش شد و به مصرف تبلیغات وسیع تخریب چهره او رسید. افزون بر آن سازمان سیا مبلغ ۱۱ هزار دلار در هفته در خرداد برای خرید نمایندگان مجلس تخصیص داد. گروه ویلبر که عهده دار جنگ روانی بود، مقدار زیادی مواد تبلیغاتی را که سیا تدارک دیده بود، ۲۹ تیر به تهران فرستاد و در یکم مرداد از طریق شبکههای اقدام سیاسی خود و برادران رشیدیان به پخش آن پرداخت و آن مواد در تقریباً ۲۰ روزنامه درج شدند.
برنامه کودتا آماده شد. روزولت، محمدرضا پهلوی را تهدید کرده بود که اگر با طرح کودتا همکاری نکند، او کشور را ترک خواهد کرد. اما با این حال مصدق بر کودتاچیان پیشدستی کرده و مجلس را در ۱۹ مرداد با انجام یک همه پرسی ملی منحل کرد، بنابراین طرح براندازی او از راهی که برکناری شبه قانونی از راه مجلس بود به بنبست رسید. اینک کودتاگران به برکناری شبه قانونی از طرف محمدرضا پهلوی، میاندیشیدند. نقشه این بود که پس از امضای فرمانها از طرف محمدرضا پهلوی، شاخه نظامی کودتا به دستگیری مصدق و یارانش بپردازد و تهران را در اختیار بگیرد.
عملیات اجرایی کودتا در ساعت ۱۰ عصر ۲۴ مرداد با سخنرانی سرلشکر نصیری که رئیس گارد سلطنتی بود در کاخ سعدآباد و پادگان باغشاه برای افسران آغاز شد، او به خرابی اوضاع کشور و نفوذ کمونیستها در ارتش و اینکه محمدرضا پهلوی برای نجات کشور، مصدق را برکنار کرده است، اشاره کرد. نصیری با همراهی تانک و زرهپوش حکم را به خیابان کاخ آورد تا در منزل دکتر مصدق به او ابلاغ کند. نیروی محافظ مقر مصدق بلافاصله نصیری و همراهان او را بازداشت کردند.
همزمان با صدور حکم عزل دکتر مصدق، سازمان سیا تلاش کرد تا به وسیله افراد اوباش و با ایجاد آشوب و بلوا در تهران، کودتا را مشروع جلوه دهد. با دستگیری نصیری، بیشتر مقامهای ارشد نظامی و حتی خود فضلالله زاهدی مخفی شدند و کودتای ۲۵ مرداد با شکست روبرو شد.
با انتشار خبر کودتا طرفداران مصدق که از اقدام شاه خشمگین بودند با تظاهرات و سخنرانی احساسات خود را بیان کردند. حزب توده نیز که در روزهای گذشته از احتمال کودتا خبرداده بود شروع به سازماندهی تظاهرات در تهران و شهرستانها کرد.شاه که قبلاً به کلاردشت رفته بود با شنیدن خبر شکست کودتا به رامسر رفت و از آنجا با هواپیما به بغداد و سپس به رم پرواز کرد.با خروج شاه از کشور، مصدق میپنداشت که توطئه شاه و دولت بریتانیا خنثی شده است و نمیدانست که سازمان سیا در پشت صحنه کودتا قرار دارد. مصدق که تظاهرات را در خدمت کودتاگران میدانست دستور جلوگیری از تظاهرات را به پلیس و ارتش ابلاغ کرد.
اما به یکباره در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ همه چیز عوض شد و از ساعت ۹ صبح هزاران تن در خیابان سپه جمع شدند و شعار جاوید شاه و مرگ بر مصدق سردادند. کرمیت روزولت، مامور سازمان سیا با تکثیر حکم عزل دکتر مصدق و پخش آن در بین مردم، روز ۲۸ مرداد موفق شد جمعیتی را در خیابانهای تهران سازماندهی کند. با شروع تظاهرات، گروههایی از مردم نیز تحت تأثیر این جو به صف شعاردهندگان علیه مصدق پیوستند و از سوی دیگر، نظامیانی که با دریافت پول به شرکت در کودتا رضایت داده بودند، همراه جمعیت شدند تا بعد از ظهر خیابانها در کنترل اوباشی بود که به طرفداران مصدق حمله میکردند. دفترهای احزاب و نشریات طرفدار مصدق یا حزب توده غارت و به آتش کشیده شد. منزل دکتر مصدق نیز مورد حمله نیروهای نظامی کودتا قرار گرفت و مصدق دستور عدم مقاومت به نیروی محافظ نخستوزیری داد و در خانه همسایهاش پناه گرفت.
سه روز پس از سرنگونی دولت دکتر مصدق، شاه به کشور بازگشت و تاج و تخت بربادرفتهاش را پس گرفت. پس از کودتا سرلشکر زاهدی امور دولت را در دست گرفت. دکتر مصدق در روز ۲۹ مرداد خود را تسلیم کرد و بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. دکتر مصدق در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال زندان محکوم و پس از آن به روستای احمدآباد تبعید شد.
شاه و هوادارانش تا سال ۵۷، هر سال روز ۲۸ مرداد را جشن گرفتند در جریان تبلیغات دولتی، نام این روز را گذاشتند: «روز رستاخیر ملی ۲۸ مرداد» و حتی برای بزرگداشتش، تمبر هم چاپ کردند. در مقابل از همان زمان مخالفان شاه وقایع این روز را «کودتا» خواندند و مشروعیت قدرت شاه را برای سالیان بسیار زیر سئوال بردند.
کودتای ۲۸ مرداد تأثیر مهمی بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است. در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه وقت آمریکا در سخنرانی خود گفت: «در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخستوزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهاند، ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد».
مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا افزود: «تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتاند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد، ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»