خشونت خانگی همیشه نمود فیزیکی ندارد. آسیبهای ناشی از این نوع رفتار، نشانههای دیگری هم دارند که اغلب درک آنها نیاز به دقت بیشتری دارد. ممکن است قربانی این نوع آزار و اذیت تلاش کند که آن را حتی از نزدیکترین دوستانش هم مخفی نگه دارد. شاید کسی که حتی فکرش را هم نمیکنید با این مسئله درگیر باشد. ممکن است هر کسی صرفنظر از موقعیت اجتماعی، تحصیلی یا وضعیت مالیاش قربانی این نوع آزار و اذیت باشد. هرچند خشونت خانگی روی هر کسی اثرات متفاوتی دارد، همه قربانیان از نظر جسمی یا روانی آسیبهای جدی میبینند. در این مقاله، علامتهای خشونت خانگی و نشانههای هشدار برای ناظران بیرونی را معرفی میکنیم. بسیاری از قربانیان خشونت خانگی به دلایل مختلف سعی میکنند آنچه را برایشان اتفاق افتاده است مخفی نگه دارند. بنابراین سایرین با آگاهی به علامت خشونت خانگی، میتوانند به آنها کمک کنند.
علامتهای فیزیکی خشونت خانگی برای ناظران بیرونی
اگر شخصی متحمل آزار جسمی شده باشد، احتمالا دچار کبودیهای مکرر یا آسیبهای جسمی میشود که حاکی از اصابت مشت، گلاویزشدن یا زمینخوردن هستند. معمولا قربانی برای چنین آسیبهایی توجیهی غیرمنطقی یا دلایلی متناقض میآورد.
بعضی از نشانههای خشونت فیزیکی که باید به آنها توجه کنیم عبارتاند از:
- کبودی اطراف چشم؛
- نشانههای کبودی یا کوفتگی روی بازوها؛
- لبهای زخمی؛
- کبودیهایی بهرنگ قرمز یا بنفش روی گردن؛
- رگبهرگشدن مچ دست.
معمولا قربانی خشونت فیزیکی سعی میکند این نشانهها را با لباسش بپوشاند. مثلا ممکن است متوجه شوید دوستتان در تابستان گرم، لباسی با آستینهای بلند پوشیده یا کسی که هیچوقت از ساق دست استفاده نمیکرده، ساق دستش کرده است. آرایش سنگین و بیش از حد معمول یا عینک آفتابی هم ۲ علامت خشونت خانگی هستند که میان قربانیان بسیار رواج دارند.
خشونت خانگی معمولا زمانی اتفاق میافتد که یکی از افراد در رابطه عاطفی یا ازدواج تلاش میکند بر دیگری مسلط شود و او را کنترل کند. معمولا این کنترل با آزار روانی یا عاطفی شروع میشود و در نهایت به آزار جسمی منتهی میشود. زمانی که سوءاستفاده یا آزار خانگی با خشونت فیزیکی همراه میشود، به آن خشونت خانگی میگویند.
نشانههای عاطفی خشونت خانگی برای ناظران بیرونی
بدرفتاری در خانواده ممکن است آسیبهای عاطفی جدی در پی داشته باشد و باعث ایجاد حس درماندگی، نومیدی یا سرخوردگی شود. آزار خانگی قربانی را به این باور میرساند که هرگز از شر آزارگر در امان نخواهد بود. همچنین ممکن است قربانی همیشه بیقرار و گوشبهزنگ باشد و هیچوقت کاملا به آرامش نرسد.
سایر علائم عاطفی خشونت عبارتاند از:
- آشفتگی، اضطراب یا دلهره دائمی؛
- تغییر عادات خواب (خوابیدن بیش از اندازه یا ناکافی)؛
- اعتیاد به مواد مخدر یا نوشیدنیهای الکلی؛
- زیرنظربودن دائمی توسط شریک زندگی؛
- همیشه پول همراه نداشتن؛
- نگران بیش از اندازه برای جلب رضایت شریک زندگی؛
- دوری گزیدن از محل کار، مدرسه یا تفریحات دستهجمعی بدون دلیل مشخص؛
- معذرتخواهی بیش از اندازه از سایرین؛
- ازدستدادن علاقه به فعالیتهای روزانه؛
- عزت نفس پایین؛
- ظاهرِ ترسیده و نگران؛
- نشانههای افسردگی؛
- صحبتکردن از خودکشی یا اقدام به آن.
البته ممکن است دلیل این نشانهها شرایط یا عوامل دیگری غیر از خشونت باشد، اما معمولا این علائم در قربانیان خشونت خانگی که احساس میکنند گرفتار رابطهای آزاردهنده شدهاند مشترک است.
خشونت خانگی علیه مردان و نشانههای آن
خشونت خانگی علیه زنان رایجترین شکل این نوع خشونت است، اما قربانیان این اذیت و آزار فقط زنان نیستند. مردان هم ممکن است قربانی خشونت شوند و کمتر از آن صحبت کنند. این مسئله ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد، اما اغلب ناشی از کلیشههای جنسیتی است که مرد را جنس برتر میدانند. در چنین شرایطی، اگر مردان قربانی خشونت خانگی باشند و از آن صحبت کنند، تحقیر خواهند شد. مردانی که قربانی خشونت خانگی شدهاند دچار احساساتی مانند شرم، ضعف و انزجار میشوند. این مردان نهتنها با آسیبهای ناشی از خشونت درگیر میشوند، بلکه باید با کلیشههایی که گفتیم هم مقابله کنند. معمولا مردانی که از خشونت خانگی صحبت میکنند با چنین پرسشهایی روبهرو میشوند:
- واقعا آسیب دیدی؟
- مگه یه زن چقدر میتونه به آدم آسیب بزنه؟
دلیل دیگر برای مخفی نگهداشتن علامت خشونت خانگی از سوی مردان این است که زنان آزاردهنده معمولا به اَشکال غیرفیزیکی دست به خشونت میزنند. این زنان ممکن است تواناییهای فیزیکی مردان را نداشته باشند و با روشهای زیرکانهتری مرتکب خشونت شوند.
بهطور کلی، علامت خشونت خانگی علیه مردان با نشانههای این خشونت علیه زنان مشترک است. کسی که مرتکب آزار و اذیت همسرش میشود، ممکن است زن یا مرد باشد. این خشونت میتواند احساسی یا کلامی باشد و به یکی از این روشها انجام شود:
- برداشتن کلیدهای خانه، دارو یا سایر وسایل ضروری مرد؛
- سرزنشکردن مرد در جمع یا شبکههای اجتماعی؛
- واکنش به پیامکها، تماسها و فعالیتهای مرد در شبکههای اجتماعی.
برخی از مواقع هم خشونت خانگی علیه مردان فیزیکی و برای تلافی اعمال شوهر با انجام یکی از این کارها انجام میشود:
- حمله غافلگیرانه به او در خواب؛
- پرتاب اشیاء بهسمت او؛
- استفاده از سلاح برای مقابلهبهمثل؛
- آزار و اذیت حیوان خانگی محبوبش.
بیشتر مردم تصور میکنند مردان میتوانند در برابر هر نوع خشونت خانگی مقاومت کند. بنابراین زمانی که مردی با نشانههای خشونت خانگی میبینند، آن را جدی نمیگیرند. همین مسئله شرایطی ایجاد میکند که برای حمایت از مردان در برابر خشونت خانگی مناسب نیست.
خشونت خانگی علیه کودکان و نوجوانان
همه کودکان و نوجوانان به یک اندازه تحتتأثیر خشونت خانگی قرار نمیگیرند، بنابراین هرکدام از آنها علائم متفاوتی دارند. برخی از آنها علائم آشکاری مانند استرس ندارند، بلکه بهروش خود با این مسئله برخورد میکنند. بعضی دیگر از کودکان و نوجوانان هم بیشتر تحتتأثیر قرار میگیرند و نشانههای آشکارتری دارند. عوامل مختلف مانند سن، تجربه، سابقه ترومای قبلی و خلقوخو بر میزان تأثیر خشونت خانگی علیه نوجوانان تأثیرگذارند.
نوجوانی که در فضایی خشونتآمیز بزرگ شده ممکن است واکنش متفاوتی با نوجوان ۱۲سالهای داشته باشد که فقط شاهد یک دعوای ساده بوده است. دختر ۶سالهای که مادرش را افتاده بر زمین و در حال خونریزی دیده و نگران مرگ مادرش بوده است واکنشهای شدیدتری دارد تا کودکی که حادثهای جزئی را از سر گذرانده است.
نزدیکی کودک به خشونت هم تفاوت ایجاد میکند. نوجوانی ۱۲ساله را در نظر بگیرید که والدینش در حال دعوا هستند، ولی او در اتاقش با هدفون و با صدای بلند به موسیقی گوش میدهد. شرایط این نوجوان با کودک ۸سالهای که بهرغم تهدیدهای والدین خشمگینش با اورژانس اجتماعی تماس گرفته بسیار متفاوت است.
چطور بفهمیم کودک یا نوجوان قربانی خشونت خانگی است؟
کودکان و نوجوانان معمولا به خشونت خانگی مانند سایر رفتارها و وقایع آسیبزا واکنش نشان میدهند. نشانههای خشونت خانگی علیه کودکان و نوجوانان را میتوان بر اساس ۲ مؤلفه دستهبندی کرد:
- سن قربانی؛
- نشانههای خشونت خانگی در طول زمان.
۱. علامت خشونت خانگی در سنین مختلف
کودکان و نوجوانان در سنین مختلف به خشونت واکنشهای متفاوتی نشان میدهند و از علائم مختلف میتوانیم بفهمیم که کودک یا نوجوان در معرض خشونت خانگی بوده است.
معمولا کودکان تا ۵سالگی در برابر خشونت خانگی این واکنشها را نشان میدهند:
- تغییر عادتهای خواب و غذاخوردن؛
- گوشهگیری یا پاسخندادن به اطرافیان؛
- اضطراب جدایی شدید و آشکار؛
- گریههای طولانیمدت؛
- افزایش پرخاشگری؛
- تکرار رفتارهایی که در خشونت خانگی دیده با عروسکها و اسباببازیهایش؛
- اختلال و پسرفت در رشد و ازدستدادن مهارتهای اکتسابی مانند تنهایی دستشوییرفتن.
اگر کودکان ۶ تا ۱۱ساله قربانی یا شاهد خشونت خانگی باشند، با چنین مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنند:
- کابوس دیدن و اختلالات خواب؛
- پرخاشگری و ناتوانی در برقراری ارتباط با همکلاسیها؛
- نداشتن تمرکز و انجامندادن تکالیف مدرسه؛
- گوشهگیری و بیتفاوتی؛
- فرار از مدرسه؛
- بیماریهایی مانند معدهدرد و سردرد.
علامت خشونت خانگی در نوجوانان ۱۲ تا ۱ساله ممکن است یکی از این موارد باشد:
- رفتارهای ضداجتماعی؛
- افت تحصیلی؛
- فرار از خانه یا مدرسه؛
- اعتیاد به مواد مخدر؛
- درگیرشدن در روابط دوستی خشونتآمیز یا تحقیرآمیز.
۲. نشانههای خشونت خانگی در طول زمان
خشونت خانگی علیه کودکان و نوجوانان در طول زمان به ۲ شکل کوتاهمدت و درازمدت خودش را نشان میدهد.
۱. واکنشهای کودکان و نوجوانان در کوتاهمدت
کودکان و نوجوانان ممکن است در مقابل خشونت خانگی واکنشهای استرس تروماتیک کوتاهمدتی داشته باشند که مهمترینشان عبارتاند از:
- برانگیختگی بیش از حد: ممکن است کودک یا نوجوان بیقرار، عصبی یا مبهوت به نظر برسد.
- تداعی ذهنی خشونت: احتمالا تصاویر، احساسات یا خاطرات خشونت خانگی برای کودک تداعی شوند. او تلاش میکند تا آنچه را که دیده فراموش کند، اما خاطرات تلخ رهایش نمیکنند.
- اجتنابکردن: کودک ممکن است از موقعیتها، افراد و آنچه خشونت را به یادش میآورد دوری یا سعی کند درباره آنها فکر یا صحبت نکند.
- گوشهگیری: کودک یا نوجوانی که درگیر خشونت خانگی بوده حالات و رفتارهایی همچون کرختی، سردی یا سکوت دارد. ممکن است گوشهگیر شود و طوری رفتار کند که انگار از زندگی روزمره و اطرافیان جدا افتاده است.
۲. واکنشهای کودکان و نوجوانان در درازمدت
بر اساس تحقیقات، کودکان و نوجوانانی که در معرض خشونت خانگی بودهاند، بهویژه آنهایی که کمکی دریافت نکردهاند، ممکن است در درازمدت دچار چنین مشکلاتی بشوند:
- افسردگی و اضطراب؛
- اعتیاد به مواد مخدر؛
- بروز رفتارهای خودتخریبی یا خودکشی؛
- بیماریهای مزمن؛
- عزت نفس پایین؛
- انجام رفتارهای خشونتآمیز و مجرمانه مانند خشونت خانگی؛
- آزار دیدن از سوی شریک عاطفی؛
- رفتارهای تکانشی از جمله برقراری رابطه جنسی پرخطر و بارداری ناخواسته.
چطور با خشونت خانگی برخورد کنیم؟
برخورد با خشونت خانگی بسته به اینکه خودتان قربانی خشونت شدهاید یا نشانههای آن را در دوست، همکار یا همسایه میبینید، متفاوت است.
۱. برخورد با خشونت خانگی در جایگاه قربانی این خشونت
اگر خودتان قربانی خشونت خانگی هستید، باید بدانید که این مسئله تقصیر شما نیست و شما لایق بهترینها هستید. در این شرایط بهتر است این کارها را انجام بدهید:
- از مکانی امن مثل خانه یکی از اعضای خانواده یا دوستان با اورژانس اجتماعی تماس بگیرید. کارشناسان در این مرکز به شما کمک میکنند به بهترین شکل با خشونت خانگی مقابله کنید.
- به جایی بروید که در آنجا احساس امنیت میکنید؛
- دوستان معتمد، خانواده یا مشاوری باتجربه را از شرایطتان آگاه کنید؛
- یک نقشه اضطراری برای فرار داشته باشید. سوئیچ یدکی خودرو را در جایی مطمئن مخفی کنید. کلیدها، لباسهای ضروری، اسناد مهم، پول و داروهایتان را بستهبندی کنید و در دسترس بگذارید.
- برای اینکه فرزندان، خانواده، دوستان یا همکارانتان متوجه بشوند در معرض خطر هستید، یک اسم رمز بسازید.
۲. برخورد با نشانههای خشونت خانگی در جایگاه ناظر بیرونی
اگر فکر میکنید یکی از اطرافیانتان قربانی خشونت خانگی است، چیزی بگویید. ممکن است مطمئن نباشید، اما اگر نشانههای خشونت خانگی را میبینید و به آن فکر میکنید، معمولا دلیلی برای این شک وجود دارد. حتی ممکن است جان یک نفر در خطر باشد.
زمانی که با آن شخص صحبت میکنید، میتوانید:
- از او بپرسید آیا مشکلی دارد یا خیر؛
- واضح درباره آنچه شما را نگران کرده است صحبت کنید؛
- با دقت به حرفهای او گوش بدهید؛
- به او اطمینان بدهید که مکالماتتان خصوصی و همچون راز باقی میمانند؛
- پیشنهاد کمک کنید؛
- از تصمیمهای او حمایت کنید.
همچنین اگر در اطراف خود کودک یا نوجوانی با علامت خشونت خانگی دیدید، به او کمک کنید متوجه این نکات شود و با آنها کنار بیاید:
- داشتن احساسات متناقض مانند خشم و عشق بهطور همزمان اشکالی ندارد؛
- هنگام عصبانیت، ناراحتی از دست والدین طبیعی است؛
- میتواند فردی را دوست داشته باشد، اما از رفتارش متنفر باشد؛
- دوست داشتن پدر و مادر در آنِ واحد اشکالی ندارد؛
- خشونت مشکل بزرگترهاست و کودکان مسئولیتی ندارند.
سخن پایانی
درست است که زنان بیش از همه در معرض خشونت خانگیاند، اما مردان و کودکان و نوجوانان هم ممکن است از این مسئله آسیب ببینند. برای کمککردن به قربانی خشونت خانگی باید سن، جنسیت و موقعیت اجتماعی او را در نظر بگیریم. بهطور کلی در برخورد با چنین افرادی باید سعی کنیم آنها را درک کنیم. باید به قربانیان این شکل از خشونت نشان بدهیم که آنچه اتفاق افتاده است تقصیر آنها نیست و مجبور نیستند که این شرایط دشوار را بهتنهایی تحمل کنند. کمککردن به کسی که قربانی خشونت خانگی شده موضوعی بسیار حساس است. با آگاهی به برخی از نشانههای هشداردهنده، میتوانید بهعنوان شنوندهای دلسوز به قربانی این نوع خشونت کمک کنید.