سال ۲۰۲۰ سال عجیب و غریبی برای همه ما بود و تمام این عجایب زیر سایه یک چیز بیشتر نبود: ویروس کرونا. دنیا بار دیگر با یک بیماری دست و پنجه نرم کرد و بشریت همانطور که قبلا با وبا و طاعون و… جنگید، این بار با ویروس کرونا شاخ به شاخ شد. ویروسی که قطعا مانند همه بیماریهای دیگر روزی تا این حد خطرناک نخواهد بود. با این حال کرونا تاثیر خودش را در همه صنایع و هنرها گذاشت و سینما نیز با مواجهه به آن کمر خم کرد و دنیای سینمایی ۲۰۲۰ با تمام سالهای اخیر متفاوت بود.
در سال ۲۰۲۰ سینماها تنها چندماه به صورت گسترده فعالیت میکردند و در همان ماههای اولیه سال جدید فیلمهایی نظیر پسران بد ۳ و Birds Of Prey و سونیک چند مورد دیگر اکران شدند و شانس آوردند که کمتر با کرونا درگیر شدند. همین هم شد که فهرست فیلمهای پرفروش ۲۰۲۰ کمی عجیب و غریب به نظر میرسد و اثری چون «هشتصد» از سینمای چین تبدیل به پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۰ شده و یا پسران بد ۳ در رتبه سوم قرار دارد؛ آنهم با فروشهایی زیر پانصد میلیون دلار در حالی که هالیوود در سال ۲۰۱۹ با اکران آخرین اونجرز رکورد گیشههای خود را شکانده بود و انتظار میرفت امسال ندین اثر با فروش میلیاردی در جدول پرفروشهای تاریخ سینما ثبت شوند.
کویر سینمای ۲۰۲۰ اما آثار قابل تاملی دارد که باید به تماشایشان نشست. شاید تعداد فیلمهای خوب و دیدنی امسال از سالهای گذشته کمتر باشند اما در هر حال این دلیل نمیشود که علاقهمندان به سینما و فیلمبازان خودشان را از دیدن تماشای آثار روز بیبهره سازند. لااقل در ایران اکران آنلاین در این سال کاری کرد که ما هم پا به پای تمامی فیلمبازان جهان و به طور همزمان فیلمهای مورد علاقهمان را با بهترین کیفیت تماشا کردیم و از این حیث برایمان آنچنان بد هم نشد!
در ویجی اسکار که قرار است به مرور و تا اواسط بهمن ماه منتشر شود، قصد داریم پیش از برگزاری جوایز سینمایی امسال، بهترین فیلمهای ژانرهای مختلف را برای علاقهمندان به این سبک آثار معرفی کنیم تا بتوانید بر اساس سلیقه خود، محتوای قابل تاملی را تماشا کنید. هرچند بسیاری از آثاری که قرار بود در سال جدید اکران شوند حالا به تعویق افتادند و شاید اکران آنها این جدول را دگرگون میساخت.
در وهله اول به استقبال ژانر محبوب وحشت میرویم که در سال گذشته آثار قابل تاملی حول محور آن عرضه شد. دنیای کرونا زده امروزیمان و کشته شدن انسانها و تبدیل شدنشان به آمار و ارقام روزانه در اخبار، به قدر کافی ترسناک است و دنیا در این سال نیاز چندانی به تماشای وحشت نداشت. فیلمهایی چون Contagion که سالها پیش در این ژانر اکران شده بودند، دوباره مورد توجه همگان قرار گرفتن و بیش از پیش وحشتناک به نظر آمدند. اما آثار جدیدی نیز ساخته شد که میتواند طرفداران وحشت را راضی نگه دارد.
نکته مهم درباره لیستهای بهترینهای ۲۰۲۰ ما اینست که الزاما هیچ رتبه و مرتبهای برای فیلمها در نظر گرفته نشده و اینطور نیست که فیلم شماره ۹ از فیلم شماره ۲ بدتر یا بهتر باشد. تمام ده فیلم معرفی شده جزو آثار جالب توجه و برتر ۲۰۲۰ در ژانر سینمایی خود به شمار میآیند و خوشبختانه تمامی آنها در حال حاضر با بهترین کیفیت از دنیای وب قابل دریافت (دانلود) هستند.
۱۰- Host
میزبان تنها فیلمی از این فهرست است که تهدید کرونا را تبدیل به یک فرصت ساخت و کارگردان آن توانست با کمترین امکانات ولی با یک پرداخت قدرتمند، فیلمی ترسناک بسازد که همگان را میخکوب خود کند. فیلم دقیقا در دنیای کرونا زده امروزی ما میگذرد، دنیایی که تمامی ملاقاتها و جلساتمان به صورت آنلاین درآمده و بیشتر از آنکه دوستان خود را در آغوش بگیرمی، روی عکس پروفایل آنها کلیک میکنیم.
میزبان داستان چند دختر و پسر است که تصمیم دارند طی یک تماس آنلاین گروهی، مراسم احضار ارواح برگزار کنند و دور هم خوش باشند. مراسمی که آنها قصد اجرایش را دارند اما پیچیده میشود و اوضاع کم کم از کنترل همه این دوستان، خارج میشود.
Host با کمترین بودجه و امکانات ساخته شده و کارگردان از تک تک بازیگران خواسته در قرنطینه خانگی خود جلوی دوربین نقش آفرینی کنند. فیلم بخاطر ملموس بودنش بیش از همیشه ترسناک به نظر میرسد. استفاده از ابزار آشنایی که این روزها وسیله ملاقات ما و عزیزانمان شده و تبدیل آن به دریچهای برای نمایش وحشت و کشت و کشتار، بر وحشت تماشاگر میافزاید.
Host مصداق ساختن خلاقیت از محدودیت است و با اینکه مدت زمانی کمتر از یک ساعت دارد اما میتواند در همین مدت زمان کوتاه تاثیری که باید بگذارد را روی مخاطب خود داشته باشد.
۲- Color Out Of Space
اچ پی لاوکرفت از بزرگان ادبیات وحشت و علمی تخیلی به شمار میرود ولی مانند بسیاری از دیگر نویسندگان (مثل استیفن کینگ) آنچنان در ایران شناخته شده نیست. کمتر اثری از لاوکرفت به طبع چاپ رسیده و حال و هوای دنیایی که او میسازد برای اکثریت کتابخوانها غریبه است و تنها افرادی معدود در ایران جزو هواداران میلیونی او در سراسر جهان هستند. سینما نیز به آثار لاوکرفت چندان مهر و عطوفت نشان نداده چرا که اساسا ساخت اقتباس از کتب او کاری بسیار سخت است.
فیلم COLOR OUT OF SPACE تلاشی برای جبران این کم اهمیتی هالیوود به آثار لاوکرفت است و توانسته تا حد زیادی موفق ظاهر شود. این فیلم علمی تخیلی – ترسناک دقیاق مانند کتابهای خود نویسنده حال و هوای بسیار عجیب و غریبی دارد و شاید مدتی طول بکشد تا مخاطب بتواند آن را هضم کند و یا اصلا شاید عدهای از تماشاگران نتوانند با آن انس بگیرند.
نیکلاس کیج پس از سالها توانسته در یک اثر خوب ظاهر شود و تنها فیلم قابل تاملش در سال ۲۰۲۰ را در همین اثر ارائه کند. داستان فیلم درباره خانوادهای است که در یک روستای دور افتاده زندگی میکنند. که هر کدام خلق و خوی خاص خودشان را دارند. معرفی یک به یک کاراکترها به تماشاگر با ریتمی خوب و باطمانینه انجام میشود و تماشاگر میتواند با وجود عجیب بودن این افراد با آنها همراه شود.
یک شهاب سنگ غیرمعمول حیاط خانه این خانواده را سوراخ میکند و بلوایی به پا میشود. جهش یافتگی در گیاهان و حیوانات و اعضای خود خانواده آغاز میشود و این بیگانه ترسناک فضایی شروع به مسموم کردن همگان میکند.
به طور عامیانه اگر بخواهم بگویم، فیلم یک اثر مریض! ترسناک است و جنس وحشتی که ارائه میدهد با تمامی آثاری که پیشتر دیدهاید متفاوت است. پایان بندی به شدت متفاوت و جذاب آن نیز کاری کرده که فیلم زیباتر هم بشود.
۳- The Dark and the Wicked
تاریک و شرور از آن دسته ترسناکهایی است که شخصا به آنها میگویم فیلمهای ترسناک بر پایه قصهها و افسانههای فولکوریک. فیلمهای ترسناکی که در یک روستا میگذرند و فضای وهم و وحشتی که در آنها حاکم است از جنس افسانههای محلی است.
The Dark and the Wicked درباره پدری است که به کما رفته و فرزندانش قصد بازگشت به خانه را دارند تا در کنار پدر باقی بمانند. آنها حین بازگشت متوجه میشوند که مادرشان رفتارهای عجیبی از خود نشان میدهد. آنها کم کم پی به این مساله میبرند که مادر خانواده (معتقد است یک شیطان در خانه وجود دارد و قصد کشتن پدرشان را دارد، گرچه این موضوع برای آنها یک شوخی تلقی میگردد اما به دریج میفهمند که مادرشان بیراه هم نمیگوید…
فیلم The Dark and the Wicked یک اثر مستقل است که با بودجه اندکی ساخته شده و در همین راستا باید بدانیم که مشخصا از جلوهای ویژه و فنی خیلی خارقالعادهای برخوردار نیست. اما این مساله دلیل نشده تا فیلم کاملا بد ظاهر شود بلکه برعکس توانسته با تکیه بر فیلمنامه و پرورش شخصیتهای خود اثری درخور توجه عرضه کند.
مایکل اوردونا در لس آنجلس تایمز عدم پیروی تاریک و شرور از قوانین روتین فیلمهای ترسناک و موفق دنیا و همچنین به تصویر کشیدن یک رابطهٔ باورپذیر خواهر و برادری را از نقاط قوت فیلم دانستهاست.
فیلم یک جورهایی شبیه به اثر Witch است اما زمان وقایع آن در دوران حاضر میگذرد. ترس و وحشت در این فیلم تا مدتها در ذهن مخاطب باقی میماند و شدیدا توصیه میکنم فیلم را با صدای بلند ببینید چرا که بسیاری از عناصر ترس آن در گروی صداهایی است که تا پوست و گوشت مخاطب رخنه میکنند.
۴- THE Invisible Man
زمانی که صحبت از ساخت یک اقتباس از مرد نامریی کتاب اچ جی ولز شد، هیچکس فکرش را نمیکرد این اقتباس تا این حد متفاوت از منبع اصلی باشد. گرچه تریلرهای اولیه مهر تاییدی بر این موضوع را تا حد زیادی زد ولی بعد از اکران بود که متوجه شدیم در واقع صرفا کانسپت مرد نامریی از کتاب مشهور ولز وام گرفته شده و شاهد یک داستان کاملا متفاوت و متمایز نسبت به روایت کلاسیک او هستیم.
مرد نامریی جدید سینما قرار بوده فیلمی متعلق به جهان وحشت کمپانی یونیورسال باشد. این یونیورس سینمایی ولی با شکست آثار چون مومیایی و دراکولا، کمی تا قسمتی تغییر پیدا کرده و حالا دقیقا سرنوشتش مشخص نیست اما مرد نامریی به عنوان یک اثر مستقل هم میتواند درخشان ظاهر شود.
نامریی بودن فردی که دنبال کشتن و اذیت کردن شماست، سوژهای است که اگر کمی با دقت به آن فکر کنید ترس را درونش حس میکنید. قهرمان فیلم نیز تحت تعقیب چنین قاتلی است و هیچکس حرفش را باور نمیکند و در نتیجه مجبور است که خودش با این مرد نامریی دست و پنجه نرم کند.
بازی بینظیر بازیگران جزو برگ برنده فیلم به حساب میآید و فیلمنامه فیلم با اینکه از اصالت خود بسیار فاصله گرفته اما یک داستان کاملا جدید را روایت میکند که ادای احترامی نیز به منبع راستین خود در برخی لحظات دارد.
5- The Lodge
فیلمبازان قدیمی ژانر وحشت اساسا با شنیدن کلمه کلبه یاد فیلمهای کلاسیکی چون کلبه وحشت و… میافتند. هرکس هم برای خودش یک کلبه وحشت در ذهنش دارد و معمولا هربار با هر یک از آنها صحبت کردم، یک فیلم را به نام کلبه وحشت معرفی کرده است. کلبه وحشت سال ۲۰۲۰ نیز The Lodge است.
یک زن که به نامادری یک خانواده تبدیل میشود و میخواهد تصورات بچهها از مفهوم نامادری بدجنس را برای همیشه از بین ببرد. مادر این خانواده چندی پیش در کلبهای خودکشی کرده و این خانواده بعد از مدتی تصمیم میگیرند برای تعطیلات به همان کلبه بروند. (ملت مریضاند!)
ماجرا اما حالا برعکس است و به جای آنکه نامادری بدجنس بخواهد بچهها را اذیت کند، نوک پیکان عوض شده و این بار بچهها در فیلم نامادری را اذیت میکنند و اذیت آنها ترسی را در جای جای فیلم قرار داده که آن را به یک اثر پرتنش تبدیل کرده است.
فیلم در واقع بازسازی اثری به اسم شب به خیر مامان است که این بار هالیوود آن را بازسازی کرده و با اینکه خود خالقین نسخه اصلی پشت این بازسازی قرار گرفتهاند اما بازهم نمیتوانند کار خودشان را به پای نسخه اصلی برسانند.
فضای روستایی فیلم «موروثی» با عنوان اصلی «Hereditary» منبع الهام کارگردانان بوده است. آنها قصد دارند با استفاده از عناصر معماری، از همان ابتدای فیلم، حس اضطراب را به بیننده القا کنند. «کلبه» جزو آثار دیدنی ژانر وحشت در سال ۲۰۲۰ است که بازیگران خردسالش نیز به درخشش هرچه بیشتر آن کمک میکنند.
۶- #Alive
یک فیلم آخرالزمانی جذاب از کره جنوبی که برای گیمرها هم بسیار جذاب است چرا که شخصیت اصلی داستان یک گیمر در دنیای زامبی زدهای است که قصد زنده ماندن در آن را دارد.
فیلم بسیار جذاب آغاز میشود ولی فیلمنامه بدون افت و خیزی دارد و از این حیث تا حدی کسل کننده ظاهر میشود هرچند این ریتم کند در اواسط فیلم و با نمایش سکانسهایی به یاد ماندنی جذاب میشود و مخاطب را از چرت میپراند.
این فیلم داستان شیوع ویروسی ناشناخته است که به مغز انسانها آسیب میزند و آنها را تبدیل به زامبی میکند. فیلمی درباره شیوع یک ویروس ولو اینکه این ویروس تخیلی باشد و انسانها را تبدیل به زامبی کند، در سالی که پاندمی ویروس کرونا شکل گرفته، به خودی خود ترسناک است.
فیلم نه شخصیت پردازی دقیقی دارد و نه داستانی بدیع و جذاب، بلکه لحن روایت فیلم و سکانسهای ماهرانه تصویربرداری آن است که کاری کرده تا به یک اثر ترسناک زامبی محور به یاد ماندنی تبدیل شود.
۷- THE Mortuary Collection
یک فیلم آنتولوژی ترسناک به تهیه کنندگی سام ریمی که از او به عنوان یکی از سلاطین وحشت نام برده میشود. ساخت یک اثر آنتولوژی چالشهای خودش را دارد و شاید نتواند محصول نهایی در نهایت یک اثر درخور توجه از آب در بیاید.
داستان این فیلم آنتولوژیگونه به این شکل شروع میشود که در آستانه بازنشستگی، یک متصدی کفن و دفنِ غیر عادی چندین داستان عجیب و غریب را در مورد مردگانی که در طول دوران کاری طولانی خود دیده است به یک دختر جوان تازه کار بازگو میکند. اما در این میان ماجرایی دیگر نیز جریان دارد که همه چیز را پیچیده و جالب میکند.
مجموعه مرگ، جهانی را خلق کرده که دارای عمق و غنایی چشمگیر است، آنهم با طراحی تولید عالی و جلوههای عملی خارقالعاده.
استفاده از گریمهای فوقالعاده در کنار داستانکهای جذاب و بدیعی که فیلم ارائه میکند دست به دست هم دادند تا این کالکشن ترسناک، تبدیل به گوهری از جنس و بوی وحشت برای طرفداران این نوع سینما باشد.
۸- Processor
این فیلم برای اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش در آمد و توانست نظرات ضد و نقیضی از منتقدان دریافت کند.
فیلم داستان یک سازمان مخفی را روایت میکند که در آن با کاشت یک پردازشگر روی مغز انسانها، آنها را تبدیل به یک ماشین کشتار جمعی میکند. کارگردان فیلم پسر دیوید کراننبرگ است که در زمینه فیلمسازی علمی تخیلی شهرت بسزایی دارد و براندن کراننبرگ در راه او قدم گذاشته است.
اولین فیلم او مانند آثار پدرش امضای خاصی دارد و جلوههای بصری نابی را به نمایش در میآورد. فیلم همانند آثار پدرش لایهای از وحشت در پوست خود دارد و به نظر میرسد که براندون برخلاف بسیاری از فرزندان هنرمندان قصد ندارد از پدرش و هنرش فاصله بگیرد و میخواهد دقیقا پا جای او بگذارد، هرچند هنوز با این موضوع فاصله دارد اما فیلم جدیدش قدم خوبی برای این شروع است.
۹- His House
زوجی بعد از اینکه از بحران و جنگ سودان فرار میکنند و میتوانند در آرامش زندگی کنند، آرامششان کم کم به هم میریزد چرا که منزل جدیدشان خانه یک شیطان اهریمنی است که میخواهد زندگی آنها را به ورطه نابودی بکشاند.
در His House نه خبری از خون و خونریزی است نه از صحنههای دهشتناک رایج فیلمهای ترسناک بلکه ترس آن از نوع زیرپوستی بوده و کاری میکند که گاهی تماشای یک سری تصاویر بسیار عادی مانند غذا خوردن اهالی خانواده، در دلتان آشوب ایجاد کند. شخصیتهای فیلم بسیار پخته هستند و بازیگران حاذقی به انها جان بخشیدهاند. موضوع خانههای تسخیر شده شاید کلیشهای به نظر برسد اما در فیلم His House این سوژه با فرم و محتوایی مناسب پردازش میشود و کاری میکند که یک اثر ترسناک مدرن با المانهای سینمای کلاسیک وحشت بایکدیگر ادغام شوند.
خانه او یک اثر ترسناک روانشناختی است که بعد از تماشا تا مدتها از ذهن یاد نمیرود.
۱۰- Run
چند سال پیش که فیلم Searching توسط آنیش چاگانتی اکران شد و خلاقیت او در خلق یک اثر جنایی و دلهره آور بدیده شد، حدس زدم که چاگانتی آینده درخشانی در این ژانر خواهد داشت. او با فیلم Run یکبار دیگر این موضوع را ثابت کرده و توانسته اثری اصیل بسازد (بدون اقتباس از یک کتاب هیجان انگیز که معمولا منشا اصلی فیلمهای موفق جنایی و تریلر است) و ترس و دلهره را در مخاطب به زیبایی جاری بسازد.
فیلم فرار کن داستان مهر و محبت جنون وار مادری است که دخترش درگیر آن شده و باید برای خلاصی از آن برای خودش راهی پیدا کند. فیلم خوش ساخت بوده و حس تعلیق و دلهره زیبایی را در برخی سکانسها فراهم میآورد به طوری که به اصطلاح مخاطب بر «لبه صندلی» بنشیند و مبل را چنگ بزند!
Run شاید یک اثر ترسناک صرف نباشد و در واقع یک فیلیم از تلفیق ژانرها باشد اما میتواند مخاطبین سینمای ترسناک را نیز به خود جلب کند، در واقع باید گفت با وجود مادر هیولاصفتی که در فیلم وجود دارد و وحشتی که در جای جای سکانسها قایم شده، همه طرفداران این سبک راضی میشوند.
نقد فیلم را در اینجا بخوانید.
گزینه افتخاری:
Call
فیلم تماس محصول کره جنوبی از آن گوهرهایی است که بیسر و صدا آمد و آنچنان هم دیده نشده ولی رسما یک گوهر ناب در ژانر سینمای وحشت و تریلر (هیجان انگیز) است. فیلمی جذاب و دیدنی که بسیار زود روی ریتم میافتد و داستان جادوییاش، ذره ذره به سمت جنونی وحشتناک میرود که تا آخرین دقیقه تیتراژ همراه تماشاگر خواهد بود.
داستان فیلم درباره دو زن است که طی یک تماس تلفنی باهم اشنا میشوند و متوجه میشوند که هر دو رد یک مکان اما در دو زمان متفاوت به سر میبرند. اقدامات زن در گذشته میتواند زندگی زن در آینده را دستخوش تغییراتی سازد و آنها تصمیم میگیرند با زمان و سرنوشت بازی کنند.
بازی با زمان از ان دسته سوژههایی است که این روزها بسیار ترند شده و سریالهای جذابی چون Dark و فیلم تنت نیز درباره محور موضوعی ساخته شده است. Call اما یک داستان هیجان انگیز با اسانس وحشت را در این وادی تعریف میکند و ریتم خوب فیلم که به سرعت به جریان میافتد باعث میشود تا بیننه خیلی زود با فضای وهم انگیز آن خو بگیرد.
Call پایان بندی بسیار زیبایی هم دارد که دیدن آن را در لحظات پایانی به جنونی دیوانه وار شبیه میسازد.