فیلم «RRR» یک فیلم هندی خالص است که 100% «DNA» بالیوودی دارد. این یعنی ما شاهد یک فیلم اغراق آمیز، غیرممکن، افسانهای، حماسی و حتی شاید غیرقابل قبول هستیم، اما اینها در بالیوود عیب نیست، بلکه یک سبک است. شاید غربیها کمتر چنین اثری را دیده باشند، اما هرکس سینمای هند را بشناسد این فیلم برای او آشنا است. فیلمی با داستان به نسبت محکم، شخصیتهایی که قوانین فیزیک را زیر پا میگذارند و لحظاتی از درام که به شکلی غم انگیز پشت هم چیده شدهاند. در ادامه با نقد فیلم RRR همراه ما باشید.
بزرگترین رویداد امسال سینمای هند نه از بالیوود، بلکه از پسرعموی جنوبی آن، صنعت فیلم تلوگو معروف به «تالیوود» میآید. کارگردان «اس. اس. راجامولی» که حماسه قبلی دو قسمتی او «Baahubali» تمام رکوردهای باکس آفیس هند را شکست و توانست در آوریل 2017 در بین سه فیلم برتر ایالات متحده و باکس آفیس جهانی قرار گیرد، پس از 5 سال غیبت با حماسه داستانی تاریخی RRR بازمیگردد. راجامولی با ترکیب دو نفر از سوپراستارهای امروز سینمای هند با مفهومی جاه طلبانه، این فانتزی میهن پرستانه را به یک واقعیت فوقالعاده سرگرمکننده برای طرفداران اکشنهای بزرگ، احساسات بزرگ و حماقتهای بزرگ خاص سینمای هند تبدیل میکند.
این فیلم بلند سه ساعته همه چیزهایی را دارد که دنیای اسطورهای بالیوود و سایر عناصر بزرگ این کشور را مشخص میکند و محصولی را به ما ارائه میکند که هدف آن سرگرمی صرف است. بدون شک هر چیزی که انتظار دارید در یک فیلم هندی پیدا کنید، در این اثر وجود دارد. ویژگی سینمای هند داشتن کلیشههای بسیار متمایز از کشورهای دیگر است و گنجاندن آن در این نوع فیلمهای بلند بسیار آسان است. این اثر هم از این قاعده مستثنی نیست، اما ساختار آشنای فیلمنامه آن معمولی ترین مخاطبان را نیز راضی میکند.
فیلم RRR زاییده فکر راجامولی و فیلمنامه نویس همیشگی او، ویجایندرا پراساد است. بدون شک اس اس راجامولی، فیلمساز، استاد سناریوی «چه میشد اگر…» است. طرح آخرین اثر حماسی او RRR به این می اندیشد که چه اتفاقی ممکن است رخ بدهد، اگر دو انقلابی هندی واقعی از اوایل قرن بیستم با یکدیگر ملاقات کرده و با هم دوست شوند. در واقع راما و بیم در آغاز قرن بیستم دو انقلابی واقعی بودند که برای مقابله با راج در همان منطقه از هند تلاش میکردند. با این حال، آنها هرگز با هم ملاقات نکردند و با هم کار نکردند. بنابراین، سبک راجامولی مرزهای «چه میشد اگر…» را جابهجا میکند و به ما امکانات داستانی لذتبخشی را نشان میدهد که تنها به لطف جادوی فیلم میتوانند اتفاق بیفتند.
در زیر نمای تجاری، RRR سفری است از دو شخص با شخصیتهای متمایز به سمت سرنوشت شکوهمند خود. در دنیای راجامولی، که به دلیل تواناییاش در ساخت درام متقاعدکننده با ترکیب خلاقیت بصری واقعاً دلخراش شناخته میشود، این به معنای تلاش همه جانبه در ارائه یک ژانر اکشن/ملودرام/موزیکال/کمدی است که قطعاً برای تماشاگرانی که به دنبال فرار از سینمای تکراری آمریکا هستند، مورد توجه قرار میگیرد. به طور کلی کسانی که به دنبال یک کاوش متفکرانه و دقیق در تاریخ استعمار هند و برخی از جنون آمیزترین اکشنهای نابودکننده قوانین فیزیک به سبک سری سریع و خشمگین هستند، این فیلم را دوست خواهند داشت.
راجامولی با فرمول ماسالا هندی خود در لحظاتی برای مخاطب دوستدار این آثار معجزه میکند. اما چرا؟ چون این اثر ترکیبی از چند ژانر است؛ برای مثال درون داستان فیلم لحظات عاشقانه وجود دارد، کمدی وجود دارد و همچنین اکشن نیز در آن خودنمایی میکند. این فیلم حداقل دوجین سکانس اکشن دیوانهکننده را ارائه میدهد که تضمین میکند حداقل چیزی را به شما نشان دهد که از منظر منطق قبلاً هرگز چیزی شبیه به آن را ندیدهاید. برای مثال آیا تا به حال دیدهاید که مردی به موتور سیکلتی با سرعت زیاد مشت بزند که در هوا تکان بخورد و سپس دو دستی موتور را به عنوان وسیله مجازات نیروهای متخاصم مورد استفاده قرار بدهد؟ شما در این فیلم چنین چیزی خواهید دید.
اما شاید بحثبرانگیزترین نکته منفی درون فیلم به جز فیلمنامه کلیشهای این اثر، مربوط به دیوانهکنندهترین صحنههای اکشن غیرمحتمل و بدون منطق این اثر باشد، انتقادی که به سینمای «ووشیا» در چین و هنگ کنگ نیز وارد میشود. از این نظر، من فکر نمیکنم که آنها تفاوت زیادی با نمایش اکشنهای در ظاهر عالی فیلمهای حادثهای هالیوود داشته باشند. شاید انتقاد به این موضوع صرفاً از ندانستن کسانی باشد که نمیخواهند ببینند این یک سبک مورد پذیرش در سینمای هند است.
با وجود تمام این جنبه ها، RRR ایده روشنی دارد که میخواهد منتقل کند و آن احترام به سنت مردم هند است. هر دو شخصیت اصلی این فیلم در زندگی واقعی انقلابی بودند، اگرچه با یکدیگر ارتباطی نداشتند بنابراین، این فیلم بهعنوان ادای احترام بزرگی به همه افرادی است که برای یک هدف عادلانه مبارزه میکنند، بدون اینکه هرگز جایی را که از آنجا آمدهاند فراموش کنند. هر دو قهرمان فیلم تا زمان ورود تاج و تخت بریتانیا در روستاهای آرام خود رشد کردند. در نتیجه این میل به عدالت و بازیابی آنچه که از آنها گرفته شده است با فداکاریهای متعدد در راه رسیدن به یک خیر بزرگتر انجام میشود.
بدون شک این دست فیلمها از سینمای هند و حتی کشورهای شرق آسیا چیزی را به ما یادآوری میکند که شاید سینمای معاصر آمریکا به نظر فراموش کرده است؛ و آن چیزی نیست جز این که میشود در آثار سینمایی با ترندهای فرهنگی غربی همراه نبود و کماکان یک اثر به نسبت سرگرمکننده ارائه کرد و داستانی عمیق از ریشههای فرهنگی دیگر مکانهای جهان را به نمایش عموم گذاشت. گاهی اوقات شما فقط باید پنجره را باز کنید و دنیای فیلمهای شگفت انگیزی را ببینید که در مکانهایی غیر از آمریکا و غرب ساخته میشوند.
در نتیجه با تمام این تفاسیر، این فیلم هندی با تمام نکات منفی و مثبت خود یک اثر موفق برای سینمای هند است؛ و اصلی ترین دلیل موفقیت آن حضور یک کارگردان تصویر شناس است. راجامولی ممکن است فیلمساز برجسته نسلی از کارگردانان هندی باشد که عمدتاً بر حسب صحنهها یا سکانسهای خاص به یک داستان فکر میکنند، زیرا میدانند که اگر آنها را درست بسازید، تماشاگران احتمالاً خوشحال به خانه میروند (و مهمتر از آن، برای دیدن چیزی بیشتر برمیگردند). و این شاخصی است که در سینمای جهان با نام کارگردانی چون استیون اسپیلبرگ گرده خورده است.
فیلم RRR بینندگان را از طریق یک ماشین زمان به روزهایی میفرستد که تماشای یک فیلم رویدادی بود که همه خانواده میتوانستند از آن لذت ببرند. به یاد دارید زمانی که فیلمها درون داستان خود یک پسر خوب و یک پسر بد داشتند؟ و تماشاگران وقتی چهرهشان را نشان میداد، ذوق میکردند؟ اکنون RRR این نوع فیلم است؛ همان فیلم هندی ویژهای که پنجشنبهها با خانواده پای تلویزیون و شبکه سه منتظر دیدن آن بودیم.