بیایید در این مطلب نگاهی به مضامین بزرگترین سریالهای فانتزی تلویزیون در ماههای اخیر یعنی ارباب حلقهها: حلقههای قدرت و خاندان اژدها داشته باشیم.
در سال 2001 میلادی، فیلم The Fellowship of The Ring در سینماها نمایش داده شد و آغازگر عصر جدیدی از فانتزی بصری بود. ده سال بعد، در سال 2011، زمانی که اقتباس تلویزیونی بازی تاج و تخت در شبکه HBO عرضه شد، دنیای فانتزی دوباره تغییر کرد. این دو اثر ویژگی لحنی خاصی را برای داستان سرایی فانتزی بصری ایجاد کردند که کماکان یک الگو برای این شاخه از آثار است. اکنون میتوان استدلال کرد که بدون فیلمهای ارباب حلقهها، هیچگاه بازی تاج و تختی وجود نمیداشت. و همچنین بدون وجود بازی تاج و تخت، غیرقابل انکار است که ما ترکیب فانتزی امروزی حلقههای قدرت و خاندان اژدها را نمیداشتیم.
و با این حال، در سال 2022، هر دو سریال در عرض چند هفته از یکدیگر شروع به کار کردند و اکنون در پایان راه اولین فصل خود هستند. در حالی که آنها همان ژانر داستان سرایی فانتزی خارقالعاده را اشغال میکنند، به همان اندازه که متفاوت هستند، شبیه هم نیز به نظر میرسند. به همین دلیل، آنها از جهاتی شبیه به یکدیگر هستند و دو تجربه منحصر به فرد را برای بینندگان ارائه میدهند که میتوان آنها را به دو موضوع محدود کرد: سیاست و ماجراجویی.
یک ستون فقرات داستانی فوقالعاده
هر دوی این سریالها مبتنی بر فانتزی بالا هستند و به اصول اولیه ژانر خود نیز پایبندند. سرزمینهای عرفانی و اسطورهای، جایی که قوانین حاکم بر جهان ما وجود ندارند یا منعطف هستند، این عناصر اساسی فانتزی را هدایت میکنند.
حلقههای قدرت منظره آشنای سرزمین میانه را اشغال میکند و از حسن نیت و تلاشهایی که مجموعه سهگانه ارباب حلقهها به کارگردانی پیتر جکسون استفاده میکرد، بهره میبرد. این سریال بسیاری از موتیفها و نشانههای بصری و لحنی جکسون را تکرار میکند، از جمله طراحی بصری، تنظیمات، ظاهر شخصیتها، لباسها و غیره. همین امر در مورد House of the Dragon نیز صدق میکند، که با بازگرداندن ما به وستروس بهگونهای به مرجع تلویزیونی خود احترام میگذارد.
از آنجایی که هر دو سریال پیش درآمد هستند، آنها این آزادی را دارند که داستان سرایی را از چند جهت گسترش دهند، اما به محدودیتهای بصری که پیشینیان خود ایجاد کردهاند نیز پایبند باشند. در حالی که سازندگان حلقههای قدرت میتوانند به مناطق جدیدی از سرزمین میانه سفر کنند، اما آنها باید از پایهای که جکسون ساخته است، آگاه باشند.
همین امر در مورد House of the Dragon نیز صدق میکند، که این کار را حتی آشکارتر از حلقههای قدرت انجام میدهد. البته بخشی از آن به این دلیل است که The Rings of Power توسط یک شرکت تولید متفاوت (آمازون) نسبت به ارباب حلقهها (برادران وارنر) مالکیت و تولید میشود و بخشهایی از داستان را که میتواند و نمیتواند بگوید، ساختار آن را پیچیده میکند.
این مورد پیرامون House of the Dragon نیز صدق نمیکند، که برخی از این چارچوبهای طراحی مشروط قبلی را ندارد تا به آن پایبند باشد. این میتواند این سریال را به سمت طرحی ببرد که برای خودش منحصر به فرد است، و از آنجایی که داستان تقریباً دویست سال قبل از بازی تاج و تخت میگذرد، این فرصت را دارد که توضیح دهد چکونه و به چه شکل این درگیریهای سیاسی بنا شدهاند. اما نکته اصلی برتری این سریال ها در مقایسه با پیشینیان خود این آزادی نیست، بلکه در لنزی است که از طریق آن داستان به مخاطب بگفته میشود.
سیاست و ماجراجویی؛ چرخدندههای یک توطئه داستانی
خاندان اژدها یک اثر هیجان انگیز سیاسی است. اما حلقههای قدرت یک در فصل اول خود یک درام اکشن ماجراجویی است. شکل دادن به یک عنصر موضوعی نمایشی مانند خاندان اژدها به عنوان سیاسی به این معنی نیست که تمام و کمال حرف سیاست میزند. این بدان معناست که سریال از طریق دیالوگ، تعامل شخصیتها و اتفاقاتی که به خاطر آنچه شخصیتها می گویند و انجام میدهند، روایت میشود. این سیاسی است که شخصیتها برای نفع خود نقشه میکشند یا علیه کسی که دشمن میدانند نقشه میکشند. این چیزی است که بازی تاج و تخت را بسیار جذاب و جالب کرده بود.
ما خالق این جهان، جورج آر. آر. مارتین را بارها به دلیل کنترل استادانهاش در براندازی انتظارات تحسین کردهایم. درست زمانی که فکر میکنید کسی قهرمان اسطورهای است که قرار است دشمن را شکست دهد، او میمیرد (مثال: راب استارک). برای درک بهتر به این مثال توجه کنید که خاندان اژدها با حلقههای قدرت تفاوت دارد. هر دوی آنها صحنههای صبور، توسعهیافته و متفکر مبادله دیالوگ شخصیتها را دارند، اما House of the Dragon از نظر نمایش و دیالوگ در قلمرو متفاوتی عمل میکند.
در نظر بگیرید که در نیمه اول فصل خود، House of the Dragon تنها دو صحنه اکشن داشته است؛ بقیه سریال از طریق شخصیتهای جذاب، داستان سرایی و دسیسههای سیاسی شما را تحت کنترل خود قرار میدهد. اما در مقابل و تا اپیزود چهارم به عنوان نیمه اول سریال در حلقههای قدرت، ما صحنههای زیادی از تعامل سیاسی نداشتیم که در آن نقشههای واضحی بین شخصیتها یا در این مورد، ایجاد اتحاد وجود داشته باشد. سازندگان حلقههای قدرت، از همان ابتدا، ثابت کردند که گالادریل و اتحاد امیدبخش حمایتکنندهاش بر روی یک هدف قرار دارند، تضمین شکست تهدید طولانی سائورون.
ما در سریال حلقههای قدرت خطوط روشنی بین خیر و شر داریم که این خطوط روشن مصداق بارز یک ماجراجویی است. اینکه چگونه به آن نقطه پایانی میرسیم که قبلاً در مورد آن میدانیم، خود کلید این ماجراجویی هیجانانگیز است. همین دیگاه برای خاندان اژدها نیز وجود دارد. ما پایان این داستان (مادر اژدها) را میدانیم، اما نمیدانیم چگونه به آنجا خواهیم رسید. تفاوت بزرگ این است که در جایی که The Rings of Power به عنوان یک داستان ماجراجویی عمل میکند، House of the Dragon یک داستان سیاسی است که در آن دشمن نامشخص است. هیچ تهدید مشترکی جز تهدید خود تاج و تخت وجود ندارد.
حلقههای قدرت به شدت بر روی یک سریال اکشن ماجراجویی متمرکز شده است. با استفاده از آنچه که مخاطب از قبل میداند که سائورون چه کسی خواهد شد، به سمتی هدایت میشویم که مخاطب نتیجه را میداند، اما شخصیتهای ما نمیدانند. این سریال همچنین تمام تلاش خود را میکند تا نماهای وسیعی از مناظر زیبا، شاتهای گسترده از مجموعههای قابل توجه و عظیم ارائه دهد. معکوس آینه آن خاندان اژدها است که مخاطب را در قاب، نزدیک به شخصیتها نگه میدارد و فقط گهگاهی برای نماهایی در سطح یک بوم جغرافیایی دوربین را عقب میکشد.
کلام پایانی
چگونگی موفقیت یا عدم موفقیت این سریالها به بیننده و مشارکت اجتماعی بستگی دارد. تولید هر کدام یک قمار مالی بزرگ است و رقابت این دو اثر با یکدیگر در واقع چیز خوبی است. ما وقتی در مورد آنها صحبت میکنیم، این یعنی ما در مورد فانتزی صحبت میکنیم!
اگر یک قربانی در این نبرد وجود داشته باشد، آن هیچ یک از این سریالها نخواهد بود. ممکن است اکنون سریال فراموش شدنیتر در چرخ زمان، سریال محصول آمازون باشد. اما اکنون تنها یک فصل از آن پخش شده، اما آمازون وزن اصلی خود را پشت سر گذاشته است. فصل دوم در حال تولید است و فصل سوم نیز با دریافت چراغ سبز روشن شده است. اما، پس از لحظاتی فوقالعادهای که این سریالها برای مخاطب میسازند، آیا مخاطبان میتوانند به قلمروی دیگری برگردند – بهخصوص قلمرویی که خیلیها بار اول آن را از دست دادند؟!