تجربه بالای تعلیق با حضور قاتلان تشنه خون
فیلمهای با موضوع قاتل سریالی برخی از تاریکترین و در عین حال جذابترین ژانرهای سینما برای طرفداران آثاری هستند که به فرمول آثار جنایی، وحشتناک و هیجانانگیز علاقه دارند. تماشای یک فیلم جنایی روانشناختی پیچیده با حضور یک قاتل، ایدهای ترسناک اما سرگرمکننده برای گذراندن یک شب سرد زمستانی در خانه است. جامعه همیشه مجذوب قاتلان سریالی، واقعی و تخیلی بوده است. روانشناسی و ترس ذاتی نهفته در فرآیند ساختاری یک جنایت از این دست، ترسی است که همچنان دوام میآورد و تماشاگران یک فیلم را جذب میکند.
در حالی که فیلمهایی مانند Se7en، سکوت برهها یا جیغ به دلایل خوبی به نمونههای نمادین قاتلان زنجیرهای روی پرده تبدیل شدهاند، به همان اندازه فیلمهایی وجود دارند که از موفقیت یا شناسایی مناسب دور ماندهاند. در طول سالها تعداد شگفتانگیزی از این فیلمهای جنایتبار بوده است، برخی ترسناک و برخی به طرز وحشتناکی هیجانانگیز که تعلیق از سر و روی آن میبارد. اکنون ما در ویجیاتو به افتخار وجود آثار ماندگار در این شاخه سینمایی، فهرستی از بهترین فیلمهای قاتل سریالی را برای شما معرفی خواهیم کرد؛ از دستکم گرفته شدهترین تا شاخصترین. چه از هانیبال لکتر وحشت کرده باشید و چه از هفت گناه کبیره موجود در فیلم «هفت» ترسیده باشید، مطمئناً تجربه مناسب تماشای یک قاتل سریالی سینمایی را در اینجا خواهید یافت.
The Stepfather
فیلم «ناپدری» به عنوان یک اثر کالت ترسناک بر اساس داستان زندگی واقعی مردی به نام جان امیل لیست بود که مادر، همسر و فرزندانش را کشت. او پس از نقل مکان دوباره ازدواج کرد و ۱۸ سال پس از آن رشته قتل سریالی دستگیر شد. در خود فیلم، تری اوکوین بازیگر نقش ناپدری را به تصویر میکشد و پس از کشتن خانوادهاش تصمیم میگیرد فرار کند و هویت خود را تغییر دهد تا دوباره همان داستان را زنده کند و دوباره بکشد و در نتیجه از او یک قاتل سریالی بسازد. فیلمنامه این اثر داستانی کاملاً متفاوت از قصه زندگی واقعی را روایت میکند، اما همچنان موفق میشود در زندگی یک ناپدری به ظاهر کامل که آن را از دست میدهد و به جنون آدمکشی میپردازد، وحشت هولناکی ایجاد کند.
Perfume: The Story of a Murderer
«عطر: قصه یک آدمکش» به کارگردانی تام تیکور، داستان ژان باپتیست گرنوئیل (بن ویشاو) را روایت میکند، مرد جوانی که در قرن ۱۸ میلادی در فرانسه زندگی میکند. ژان باپتیست با داشتن حس بویایی قوی و فرصتی برای یادگیری هنر عطرسازی، میل عجیبی به شکار و استخراج ذات باکرههای جوان و زیبا پیدا دارد. بنابراین به زودی، زمانی که ژان باپتیست افکار خود را به واقعیت تبدیل میکند، قتلهای سریالی یکی پس دیگری روی هم انباشته میشوند. سفری عجیب و زیبا، عطر فیلمی است که در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ نامزدی و برنده شدن در جوایز گوناگونی را به دست آورد، اما به نظر میرسد بسیاری از طرفداران ژانر جنایی با موضوع قاتل سریالی، تماشای این فیلم را از دست دادهاند. طرح غیرمعمول، فیلمبرداری زیبا و نقشهای فرعی داستین هافمن و آلن ریکمن، فیلم را به یک سرمایه گذاری ارزشمند در محدوده کمی فلسفیتر فیلمهای قاتل سریالی تبدیل میکند.
Murder Rock
در فیلم «سنگ قاتل» اثر لوسیو فولچی، ما به عنوان مخاطب با یک مدرسه هنری در شهر نیویورک روبرو هستیم که گرفتار حسادت، رقابت و یک قاتل سریالی مرموز است که اسلحه انتخابی او یک نوک تیز سنجاق سر است. ایم فیلم لوسیو فولچی ترکیب چند ژانر است؛ ما در فیلم بخشی از سبک آثار جالو ژانری از فیلمهای دلهرهآور یا ترسناک ادبیات و سینمای ایتالیا همراه با سبک اسلشر را مشاهده میکنیم که به بهترین شکل باهم ترکیب شده است. وجود خود این سبک فیلمسازی دلیلی برای تماشای این اثر است، حال به این معجون یک موسیقی متن دلهرهآور و یک قاتل مخوف را اضافه کنید؛ نتیجه یک اثر سرگرمکننده کلاسیک است. یک ثانیه هم فکر نکنید که این فیلم ارزش دیده شدن را ندارد. چرا که فولچی شما را وادار میکند تا آخر راه حدس بزنید قاتل سریالی مرموز کیست و وقتی به آنجا رسیدید ناامید نخواهید شد.
Shocker
شوکر یکی از آن فیلمهای اسلشر آمریکایی به نویسندگی و کارگردانی استاد وحشت «وس کریون» است که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و مایکل مورفی، پیتر برگ، کامی کوپر و میچ پیلگی در این فیلم بازی کردند. ما در این فیلم شاهد یک شخصیت وحشی و تعمیرکار وسایل برقی هستیم که شغل دیگر او یک قاتل سریالی بودن وحشی است. شخصیت مجنون هوراس وینکر به دلیل قتلهای فراواناش به مرگ از مدل شوک با برق محکوم میشود، اما پس این مجازت روح شیطانی او از راه همان برق به جنایتهایش ادامه میدهد و یک پلیس وظیفهشناس برای انتقام کشته شدن خانوادهاش توسط این قاتل روانی سخت به دنبال انتقام است. شوکر یک سواری وحشیانه و دیوانه وار از ذهن استاد آثار ترسناک وس کریون، داستان قاتل سریالی را یک قدم جلوتر میبرد.
I Am Not a Serial Killer
فیلم «من یک قاتل سریالی نیستم» که اخیراً در سال ۲۰۱۶ به زیرژانر قاتل سریالی و فیلمهای ترسناک اضافه شده است، با موضوع جذاب قاتل سریالی به گونهای برخورد میکند که واقعاً از زمان سریال «دکستر» شبیه به آن را ندیدهایم. جان کلیور ۱۵ ساله میداند که خطرناک است و بنابراین با مجموعه قوانین اجباری خود زندگی میکند تا هوسهای خونین خود را کنترل کند. اما چه اتفاقی میافتد که جان توسط نیروی تاریک دیگری تحت فشار قرار میگیرد تا قوانین خود را زیر پا بگذارد و به بازی کشتار بازگردد؟! با تماشای فیلم جواب سوال را بیابید. این اثر سینمایی فیلمی جذاب است که به سلامت روان، خانواده، سرنوشت و دوستی میپردازد؛ «من یک قاتل سریالی نیستم»، برداشتی تازه از یک قلمروی خوب است.
Cruising
«گشتزنی» یکی از آن فیلمهایی است که بلافاصله پس از اکران جنجالهای زیادی به پا کرد. این اثر به کارگردانی ویلیام فریدکین (کارگردان فیلم جن گیر)، آل پاچینو را در نقش استیو برنز، به عنوان یک پلیس مخفی معرفی میکند که در حال تحقیق درباره یک قاتل سریالی است که مردان همجنسگرا را در حاشیه شهر نیویورک شکار میکند. وقتی برنز عمیقتر و عمیقتر در تلاش برای بیرون کشیدن قاتل از دل تاریکی در فرهنگ و رفتار همجنسگرایان قرار میگیرد، به زودی متوجه میشود که هویت و انگیزههای خودش را زیر سوال برده است. در نتیجه بیشتر از یک فیلم قاتل زنجیره ای ساده، Cruising نگاهی جذاب به مردانگی سمی، بحران اولیه بیماری ایدز و مبارزه یک مرد با هویت جنسی خود است. همچنین نمایشی از آل پاچینو ارائه میکند که شبیه هیچ نقش دیگری در حرفه فوقالعادهاش نیست.
Terror Train
قطار وحشت یک فیلم اسلشر محصول سال ۱۹۸۰ به کارگردانی راجر اسپاتیسوود (کارگردان: فردا هرگز نمیمیرد از سری جیمز باند) در اولین کارگردانی خود و با بازی جیمی لی کرتیس، بن جانسون و هارت بوچنر است. داستان این فیلم که در یک قطار در حال حرکت در شب سال نو اتفاق میافتد، گروهی از دانشآموزان پزشکی را دنبال میکند که در حال برگزاری یک مهمانی هستند که ناگهان هدف یک قاتل سریالی قرار میگیرند که پس از قتل تعدادی از دانشآموزان، لباسهای آنها را میپوشد تا شناسایی نشود. این اثر واقعاً یک سفر تنش آفرین است که از ابتدا تا انتها شما را دچار ترس و هیجان میکند، Terror Train فیلمی است که باید آن را از زیر انبوه اسلشرهای اوایل دهه 80 میلادی که به نظر میرسید این اثر را مدفون کرده بودند، بیرون کشید.
American Psycho
«روانی آمریکایی» از آن دست آثار خاص با موضوع قاتل سریالی است که با گذشت زمان روز به روز به محبوبیت آن افزوده میشود. این فیلم یک کالبد شکافی کمدی و خونین از مردانگی سمی است که از طریق شخصیت پاتریک بیتمن (کریستین بیل) هدایت میشود. بیتمن یک مدیر اجرایی موفق، با ظاهری جذاب و شرکتی است که همانطور که کارش ایجاب میکند، شبهای یک دیوانه قاتل است. بیعلاقگی او نسبت به جامعه و ساکنان آن به بحثهایی درباره موسیقی، ناآرامیهای ژئوپلیتیکی و شکارچیان همنوع سرایت میکند. سیاست خشک و خنده دار شرکتی و تصویری خاردار از کارگران ثروتمند وال استریت و دوستانشان این فیلم انتقادی را به طنز تبدیل میکند. خشونت و رفتار سادیستی پاتریک بیتمن همچنان آزاردهنده و نفرت انگیز است، اما با خندیدن او در بین حمامهای خون تا حدی از شوک وحشیانه این صحنهها کاسته میشود.
The Clovehitch Killer
«قاتل گل میخک» یک فیلم هیجان انگیز به کارگردانی دانکن اسکیلز است و توسط کریستوفر فورد نوشته شدهاست. در دل داستان این فیلم جهل برای چارلی پلامر در فیلم The Clovehitch Killer سعادت است. او در یک شهر کوچک زندگی میکند، در کلیسا و در گروه محلی خود به سبک پیشاهنگی عقابی شرکت میکند و آرزو دارد در یک کالج خوب ثبت نام کند و به مرحله بعدی زندگی خود برود. اما زمانی که تصاویر و فیلمهای مستهجن عجیبی را کشف میکند که فقط میتواند به پدر پیر عزیزش (دیلان مک درموت) نسبت داده شود، اینجاست که نگاهی به پشت پرده نمای پدر و مادرش میاندازد؛ آیا آنها قاتل سریالی هستند؟! جواب را با دیدن فیلم بیابید. اما این اثر جایی که بسیاری از فیلمهای قاتل سریالی از خون و ضرب و شتم لذت میبرند، از تنش سوء ظن لذت میبرد.
Deep Red
داریو آرجنتو (Suspiria, 1977)، استاد آثار ترسناک و نابغه ژانر «Giallo» ایتالیایی، یکی از بهترینهای خود را در سال ۱۹۷۵ با عنوان Deep Red یا همان «قرمز تیره» ارائه کرد. این فیلم شامل یک معمای قتل و قاتلی سریالی است که در آن اجساد از ابتدا تا انتها شروع به جمع شدن روی هم میکنند. لحن و سبک این اثر ترکیبی از چندژانر است؛ قسمتی اسلشر، قسمتی با مضمون قاتل سریالی و قسمتی پلیسی معمایی. در نتیجه این فیلم بدون زحمت در زیرژانرهای گوناگونی پخش میشود. «قرمز تیره» در تداوم سکانسهای خشن و خونین، قدرتمند و سخت کوش است و در عین حال یک تصویر مهیج و چشمگیر از قاتل سریالی خلق میکند.
Henry: Portrait of a Serial Killer
«هِنری: پرتره یک قاتل سریالی» یک فیلم مستقل تاریک از دل پایان دهه ۸۰ میلادی و شروع دهه 90 است که به دلیل مشکلات تولید و بودجه بسیار کم شکست خورده بود. اما خوشبختانه نسخه نمایش خانگی این اثر میلیونها فروش کرد و به یک فیلم کالت کلاسیک تبدیل شد. این فیلم به جنبههایی از قاتل زنجیرهای هنری لی لوکاس اشاره میکند که صدها نفر را بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۸۳ به شیوههای افراطی و خشونتبار کشت. بینندگانی که با فیلم Guardians Of The Galaxy آشنا هستند ممکن است مایکل روکر را در تصویر هنری قاتل زنجیرهای بشناسند. اگرچه این بازیگر در بسیاری از ژانرها بازی کرده است، اما شخصیت هنری نقش شاخص او بود که مایکل روکر به طرز شگفت انگیزی از پس آن برآمد. بینندگانی که به دنبال نمایشی معتبر از یک قاتل روانی هستند، در هنری: پرتره یک قاتل سریالی، چیزهای زیادی برای بازگشایی خواهند یافت.
The House That Jack Built
«خانهای که جک ساخت» یکی از بهترین فیلمهای قاتل سریالی است که تا به حال منتشر شده است. این اثر لارس فون تریه دروننگر، خشن، تاریک و کمدی است و با نقاط قوت American Psycho دیگر اثر موجود در این لیست مشترک است. تماشاگران جک (مت دیلون) را دنبال میکنند و او درباره زندگی خود به عنوان یک قاتل زنجیرهای و به عنوان یک مهندس صحبت میکند. او انگیزهها، کنجکاویها، نگرانیها و خواستههای خود را به شخصیتی مرموز و عمدتاً تماشایی گسترش میدهد. در این میان گفتگوهای او با یک شخصیت مرکزی دیگر در مورد هنر، عشق، مرگ، قتل، معماری و موارد دیگر با فیلمهای مستند، نقشههای اولیه، آثار هنری کلاسیک و تعداد زیادی اجساد همراه است. یک فیلم خاص در این لیست.
I Saw The Devil
«من شیطان را دیدم تاریک» از سینمای کرهجنوبی حتی برای فیلمهای سیاه این لیست نیز تاریک است. شدت بی امان تنهایی با غم و اندوه ظالمانه در این فیلم انتقام جویانه کرهای مطابقت دارد. در دل داستان این فیلم لی بیونگ هون نقش یک مامور سرویس مخفی را بازی میکند که در جستجوی قاتلی است که سر همسرش را از تن جدا کرده است.
قاتل، جانگ کیونگ چول (چوی مین سیک)، یک شیطان واقعی است. شرارتها و رفتارهای او این شخصیت را در زمره خوارترین و پستترین انسانهای قابل تصور قرار میدهد. در غیرقابل پیش بینی بودن اعمال او هیجان و لذتی سادیستی از بازی وحشتناک گرفتن و رها کردن او با دشمنی ناشناس وجود دارد. شیک و شدید، «من شیطان را دیدم» اثری ماندگار است. از نورپردازی و اکشن پویا بگیرید تا بازیها و کارگردانی، همه چیز فیلم به یاد ماندنی است. در واقع از اولین نما تا فریم پایانی دلخراش آن سراسر هیجان است.
Untraceable
این فیلم ممکن است مورد انتقاد منفی منتقدان قرار گرفته باشد، اما چیزی در این اثر وجود دارد که ارزش تماشای آن را دارد. داستان این فیلم با بازی دایان لین و کالین هنکس در نقش ماموران اف بی آی از بخش جرایم سایبری، پیرامون ماجرایی است که به طور ناگهانی این دو مامور را درگیر پروندهای وحشتناک تر از آن چیزی می کند که هر یک از آنها میتوانستند پیش بینی کنند. یک قاتل سریالی قتلهای وحشتناک خود را به صورت زنده در وب پخش میکند؛ و این همه ماجرا نیست. هر چه تعداد افراد کشته شده بیشتر باشد، قربانیان او سریعتر میمیرند. اگرچه این فیلم از نظر خیلیها مطمئناً اثری معمولی است، اما رقابت لین و هنکس با زمان و یک قاتل وحشی، یک جهنم سرگرمکننده است.
Killers
دو مرد یا بهتر است بگوییم دو قاتل سریالی در فیلم «Killers» به دلایل مختلف دست به قتل میزنند. یکی از قاتلها یک کارمند مالی ژاپنی است که در نقش یک قاتل شکنجه آور به نام نومورا ظاهر میشود. نومورا (کازوکی کیتامورا) یک شخص بی ادعا و در ظاهر متین است، او به طور ویژهای دیوانه است (پاتریک بیتمن ژاپنی).
اما روزی ضبط ویدیویی از آخرین ثانیههای زندگی یک مرد، نومورا را با بایو (اوکا آنتارا) روزنامهنگار قاتل مرتبط میکند و نومورا تلاش میکند تا بایو را در مسیر انتقامجویی از سیاستمداران کثیفی که حرفهاش را خراب کردند، راهنمایی کند. به نظر میرسد هیچ یک از این دو مرد قادر به درک انگیزههای دیگری نیستند، اما آنها در به هم زدن اخلاق جامعه متحد هستند. بازی دو شخصیت اصلی ستودنی است و در کنار جنون این فیلم به خوبی جفت میشود. روشنایی، تاریکی و دوگانگی، Killers را به یک اثر تماشایی در این لیست بدل کرده است.
Lady Vengeance
قتل و انتقام تمام آن چیزی است که در منوی «Lady Vengeance» وجود دارد. بانوی انتقام به عنوان آخرین گام در سه گانه انتقام «پارک چان ووک» به عنوان ادغام و براندازی مضامین و شخصیتهای دو فیلم قبلی این کارگردان کرهای است. پس از دو فیلم «همدردی با آقای انتقام» و «اولدبوی»، پارک چان ووک آخرین فیلم این تریلوژی را در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد که شاید به پای دو اثر قبلی نرسد اما همچنان جزو آثار درخشان این ژانر به شمار میآید. فیلمهای انتقامجویی کرهای در اصل بخشی مهم از ژانر تریلر هستند و در این سبک و سیاق فیلمهای مهم و زیادی توسط این کشور ساخته شده است.
در دل داستان این فیلم شخصیت گیوم جا لی (لی یئونگ آئه) بیش از یک دهه را در زندان سپری میکند و برنامه ریزی انتقام کامل از کسی که معتقد است او را به آنجا فرستاده را برنامهریزی میکند. فلاشبکها انگیزههای شخصیتها را آشکار میکنند در حالی که طرح داستان در زمان حال آشکار میشود. (دیدن این فیلم را از دست ندهید)
Monster
شارلیز ترون بازیگر برنده جایزه اسکار در این فیلم با موضوع یک قاتل سریالی، نقش زنی را بازی میکند که به کشتن ۶ مرد و لقب هیولا محکوم شده است. فیلم هیولا زندگی آیلین وورنوس را به تصویر میکشد که عمیقاً در درک روحیات خود تلاش میکرد و از افسردگی رنج میبرد که همین شکاف شخصیتی و هویتی او را به انجام اعمال شنیع سوق میداد. این فیلم شامل یک روایت تکاندهنده است و با وجود اینکه او یک هیولا به حساب میآید، اما بینندگان نمیتوانند حسی نسبت به زن آسیب دیدهای که از اساس قاتل مردان است، نداشته باشند.
در حالی که قاتلان سریالی زن ظاهراً نادر هستند، وورنوس مردان را تحت پوشش شغل خود به عنوان یک فاحشه فریب میداد و در نهایت آنها را به قتل میرساند و از آنها سرقت میکرد و در نهایت وقتی دستگیر شد ادعای دفاع از خود کرد. بدون شک این فیلم هیجانانگیز، از چندین جهت دلخراش است.
Memories of Murder
«خاطرات قتل» که هنوز هم پس از ۲۰ سال یکی از بهترینهای کارگردان معروف «بونگ جون هو» به حساب میآید، اثری فوقالعاده است. این فیلم بر اساس یک رخداد واقعی از قتلهایی است که در کره جنوبی اتفاق افتاد. کارآگاهی به نام پارک، به عنوان پلیس یک شهر کوچک، در حال بررسی جسدی است که در یک گودال آبیاری انداخته شده بود. با تکثیر اجساد، کارآگاه پارک با کارآگاه سئولی سئو (کیم سانگ کیونگ) همراه میشود. تئوریهای متفاوت آنها در مورد خشونت پلیس و همچنین اینکه چه اطلاعاتی معتبر تلقی میشوند، نشان دهنده عوارض سادهای است که میتواند تحقیقات قتل را مختل کند. زیباییشناسی و لحن خوب باعث میشود که خاطرات قتل در کنار فیلمهای جنایی پلیسی دیوید فینچر، هفت و زودیاک، احساس زیبایی کنید. فراموش نکنید Memories of Murder به اندازه هر فیلمی در این لیست قدرتمند است.
Red Dragon
داستان عمیقا احساسی یک کارگاه جوان و هانیبال لکتر آدمخوار یا بهتر است بگوییم عاشقانه غیر متعارف ویل گراهام با دکتر لکتر، یکی از آثار شاخص این لیست را پر میکند. از شخصیت گراهام که در اینجا توسط ادوارد نورتون اجرا شده، خواسته میشود تا از دوران بازنشستگی خارج شود تا به دستگیری یک قاتل سریالی جدید کمک کند، قاتلی که نامش را «پری دندان» گذاشته است. در انجام این کار، او باید با دشمن قدیمی خود، دکتر لکتر (هاپکینز) روبرو شود، که از جلسات آنها برای بازیابی اطلاعات در مورد گراهام استفاده میکند تا به پری دندان برسد. اژدهای سرخ با بازی رالف فاینس در نقشی متفاوت و فیلیپ سیمور هافمن در نقش فردی لاندز، بازیهای تماشایی دارد و برای دوستداران هانیبال و سکوت برهها به طور یکسان هیجانی عالی را ارائه میدهد.
Scream
به نظر میرسید هر یک دهه یا بیشتر، شخص «وس کریون» برای تعریف مجدد ژانر اسلشر به سینما بازمیگردد. همکاری او با فیلمنامهنویس کوین ویلیامسون یکی از بهترین فیلمهای اسلشر و قاتلان سریالی را تحت عنوان «گوستفِیس» در فیلم «Scream» ایجاد کرد. داستان فیلم از این قرار است که شهر کوچکی توسط یک قاتل نقابدار مورد حمله قرار میگیرد، شهری که پر از شخصیتهای متفاوت است که هر کدام همزمان میتوانند هم قاتل باشند و هم مقتول. فیلمنامه هوشمندانه و اجراهای متعهد، نکتهای است که مواد این ژانر را تقویت میکند. همچنین طنز، شوخ طبعی و رازهای متعدد پیرامون کشتار در وودزبورو به درام و سرگرمی این اثر میافزاید. سری فیلم «جیغ» امسال نیز با پخش جدیدترین قسمت خود، کماکان به داستان این قاتل سریالی ادامه میدهد.
Seven
فیلم «هفت» یا همان Seven یکی از نمادین ترین فیلمها با موضوع یک قاتل سریالی تمام عیار است. برد پیت و مورگان فریمن کارآگاهانی در مسیرهای شغلی متفاوتی هستند که اجساد کشف شده، این دو را به یکدیگر وصل میکند. رشتهای از قتلهای وحشیانه، به شیوهی روانپریشانه و به عنوان توبه و نمونهای از هفت گناه مرگبار شروع به خودنمایی میکنند. در واقع شکمپرستی، طمع، تنبلی، شهوت، غرور، حسادت و خشم، ریشههای این جنایتها را شکل میدهد. تمام صحنههای وحشتناکی که قاتل با دقت پیرامون آن برنامهریزی کرده بود، در یک هفته جهنمی در شهری ناشناس و غرق باران رخ میدهد. این اثر دیوید فینچر تاریک و غم انگیز است، و پویایی بین بازیگران اصلی و همچنین پایان قوی فیلم، دو عنصری هستند که فیلمهای جنایی پلیسی حال حاضر در تلاش برای بازآفرینی آنها هستند.
نکتهای پیرامون این دست آثار وجود دارد که همیشه در آنها دیده میشود؛ در واقع فیلمهای ترسناک و هیجانانگیز اغلب در مرحله پایانی با مشکل مواجه میشوند، اما Seven به طور مداوم قوی میشود و تقریباً در اوج فیلم به پایان میرسد. «در جعبه چیست؟!» این سوالی است که وقتی پایان اولین فیلم فینچر را تماشا کردید، هرگز به آن نگاه یکسان نخواهید داشت. این داستان وحشتناک از قاتلی که هر یک از جنایات خود را بر اساس هفت گناه مرگبار استوار میکند، داستانی است که نمیتوانید هفتهها از فکر کردن پیرامون آن دست بکشید.
Silence of the Lambs
بدون شک یکی از بینظیرترین فیلمها با موضوع قاتل سریالی، «سکوت برهها» است که مخاطبان فیلم را با دکتر هانیبال لکتر (هاپکینز) آشنا کرد و با بوفالو بیل (تد لوین) نیز آنها را شوکه کرد. این یکی از سه فیلمی است که برنده «پنج بزرگ» در جوایز اسکار شد (بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه، بازیگر نقش اول مرد، بازیگر نقش اول زن). بنابراین، همین نکتهای است که آن را در دسته بندی معتبری قرار میدهد که از ژانر خود فاصله دارد. این اثر ماندگار فیلمی است که باید تماشا کرد. این فیلم بر اساس کتاب توماس هریس، یکی از جوانترین ماموران افبیآی، کلاریس استارلینگ (جودی فاستر) را مجبور میکند تا با همکاری هانیبال لکتر، در توسعه مشخصات روانشناختی یک قاتل زنجیرهای مسیر خود را تسهیل کند.
قاتل، بوفالو بیل، چند زن را قبل از برداشتن تکههای بزرگ پوست و دور انداختن اجسادشان، ساعتی نزد خود نگاه میدارد. در نتیجه یافتن آخرین قربانی یک ساعت تیک تاک تماشایی را خلق میکند؛ خصوصا زمانی که هر دو قاتل در اجرای برنامه خود حرفهای عمل میکنند و این خود ماجرایی است که به لحن نگرانکننده مداوم فیلم میافزایند.
Zodiac
این فیلم هیجان انگیز با بازی جیک جیلنهال، مارک روفالو و رابرت داونی جونیور، ماجرای قتلهای وحشتناک قاتل سریالی معروف زودیاک و مردانی که همه چیز را برای تعقیب او رها کردند، به نمایش میگذارد. فیلمی ترسناک و صبور، زودیاک در بهترین و منظم ترین حالت فیلمسازی دیوید فینچر است. زودیاک ساختار ثابت تنش و اجراهای بینقص خود را به یک نگاه بینظیر به یکی از وحشتناکترین پروندههای قتل در تاریخ آمریکا میرساند. این فیلم بر اساس کتابهای زودیاک و زودیاک بدون نقاب نوشته رابرت گریسمیت، یک پلیس (مارک روفالو)، یک نویسنده (رابرت داونی جونیور) و یک کاریکاتوریست (جیک جیلنهال) را دنبال میکند که همگی با انگیزههای بیوقفه برای کشف هویت قاتل مقید هستند.
قاتل زودیاک این فیلم چند تئوری ارائه میکند و به طور خاص به سمت یک مرد انگشت اشاره میگذارد، اما در نهایت راز را در همان جایی که هنوز در سرما قرار دارد رها میکند. معمای حل نشده فیلم و ماجراهای پر تنش درون آن به زیبایی فیلمبرداری شده است، و اجراهای معتبر واقعیت حقایق پیرامون این قتلهای واقعی را به بهترین روش ممکن نشان میدهد.
Maniac
فیلم «Maniac» بازسازی اثری با همین عنوان است که داستان یک قاتل سریال عجیب را با فرمی متفاوت به نمایش میگذارد. قاتلی وحشی و مرموز با بازی الیجا وود شبها در خیابانهای شهر نیویورک به دنبال شکار زنان است. او پس از کشتن قربانیان خود، پوست سر آنها را جمع میکند تا مجموعه مانکنهای شخصی خود را تزئین کند.
به طور کلی این اثر بهروزرسانی یک فیلم کلاسیک است که ارزش تجربه کردن را دارد؛ اما چرا؟ چون فیلم با قرار دادن مخاطب به صورت مستقیم در جایگاه قاتلی به نام وودز، آن هم با استفاده از دیدگاه اول شخص در طول قتلهای وحشتناک فیلم، فرمول آثار اسلشر با موضوع قاتل سریالی را از پایه دستخوش تغییر میکند. شاید حس ناراحتکننده دیدن این قتلهای وحشتناک از چشم مجرم برای همه جذاب نباشد، اما سبک خاص و فضای شیک آن احتمالاً برای سینماگرانی که میتوانند خشونت گرافیکی را درک کنند، نکتهای جذاب خواهد بود.
Natural Born Killers
فیلم «قاتلین بالفطره» به عنوان اثر جنایی/کمدی سیاه الیور استون که شاید راحتترین انتخاب در این فهرست باشد (و این سخاوتمندانه است)، زوجی پیچیده (وودی هارلسون و ژولیت لوئیس) را به تصویر میکشد که در کشور خود سفر میکنند و تقریباً هر کسی را که از مسیرشان عبور کند، میکشند. آنها همیشه در هر صحنه یک قربانی را زنده میگذارند تا داستان آنها را تعریف کنند و به همین دلیل، داستان جنایات آنها توسط رسانههای جمعی مورد تمجید قرار میگیرد. این فیلم الیور استون از لحاظ بصری خیرهکننده و خودآگاه، قاتلان طبیعی و موجود در شما را وادار به خودنمایی میکند؛ و این نکتهای که شاید کمی مخاطب را در مورد شیوهای که جامعه و شخص را به سمت خشونت میکشاند، به فکر بیاندازد.
کلام پایانی: فیلمهای با موضوع قاتل سریالی محبوب مانند هانیبال یا هالووین واقعاً برای دوستداران این ژانر تأثیر مهمی گذاشتهاند، اما فیلمهای دستکمگرفته شدهتری نیز وجود دارند که منتظر هستند دوباره به ذهن مخاطب بازگردانده شوند. بنابراین، ما در این لیست سعی کردیم با معرفی چنین آثاری شما را با این دست آثار بیشتر آشنا کنیم؛ فراموش نکنید که تعلیق لحظه به لحظه و سکانسهای واقعاً وحشتناک نکتهای است که این آثار را به یکی از بهترین فیلمهای قاتل سریالی تبدیل میکنند.