تفکر خلاق یکی از مهارت های 10 گانه زندگی از نگاه سازمان WHO است. تفکر و اندیشیدن در واقع وجه تمایز اصلی انسان با دیگر موجودات جهان هستی است. انسان توانایی اندیشیدن دارد و فکر میکند. همچنین عقل او و اندیشیدن برای او کاربردی است و توانسته با استفاده از تفکر، جهان پیرامون خود را تحت کنترل خود قرار بدهد. بنابراین انسان بنا به تفکر کردن و اندیشیدن خود را موجودی متمایز کرده است.
اندیشیدن به این معنی که انسان میتواند بنا به خواسته قلبی خود، قبل از انجام هر فعالیتی چه غریزی و چه غیر غریزی به انجام عمل خود بیاندیشد و این فکر کردن قبل از انجام و شروع هر عملی عواقب و دستاوردهای کار او را برایش تا درصدی واضح میکند. در این مقاله تکنیک اسکمبر هم آموزش داده می شود.
تأثیر اندیشیدن بر انسان
بنابراین به وضوح میتواند در تصمیمات خود تغییر ایجاد کند و یا خود طبق تغییرات، تصمیم گیری را تغییر دهد. بنابراین انسان بر اساس قدرت اندیشیدن و تفکر کردن میتواند مسئولیت انجام عمل خود را به عهده بگیرد و یا رهبری یک گروه را قبول کند و با تفکر و اندیشه خود آنها را نیز راهنمایی کند.
اما چرا برخی با گفتن این کلمه که قبل از انجام کاری درست فکر نکردم خود را در این شرایط میگذارند؟ فکر کردن به عواقب انجام هر عملی، بررسی کردن احتمال شکست و خطا و موفقیت آن عمل تا میزانی قابل دسترس و بررسی است، بر اساس آمار و احتمالات میشود میزان خطا و یا موفقیت را تا حدودی به دست آورد، اما تفکر کردن به معنای بررسی شرایط، محیط و قبول هر مسئولیتی در برابر شکست یا پیروزی هر مسئله ایی که آن را متحمل می شویم.
تعریف تفکر خلاق
تفکر خلاق ریشه در تعریف تفکر و عملی که در مقابل اندیشیدن و تفکر انجام می دهیم است، در تفکر خلاق هر فردی به واسطه قدرت تفکر و نه تنها داشتن عقل در سر، بلکه به واسطه قدرت اندیشیدن، تفکر کردن، بررسی جوانب، بررسی میزان احتمال، خطا و در نظر گرفتن دستاوردها و سود و زیان یک عمل میتواند بگوید که تفکر کرده است.
ولی تفکر خلاق با تمام این اقدامات موضوع مهمتری را بیان میکند، آن هم این است که اگر فردی بتواند با بررسی همه جوانب تفکر کردن، آسانترین، راحت ترین و پر سود ترین راه را انتخاب کند که در خلاقیت، نوآوری و دسترسی به خواسته ها راحت تر و برای افراد بیشتری قابل دسترسی باشد، بنابراین به نوعی تفکر خلاق دست پیدا کرده است.
تفکر خلاق که یکی از مهارت های 10 گانه زندگی است به معنای قدرت شکوفایی اندیشه در لحظه حال است، اگر تفکر زمانبر است و به واسطه آن باید زمانی را صرف کرد که همه جوانب را بررسی کرد، اما تفکر خلاقانه، بهترین و سریع ترین راه برای رسیدن به نزدیکترین و قابل دسترس ترین و پر منفعت ترین راه است.
تفکر خلاق در زندگی هر فردی بسیار کاربردی است.
مثلاً زوجی را در نظر بگیرید که با امکانات کم مالی میخواهند سفری را شروع کنند، اگر این زوج مدام در حال اندیشیدن به این موضوع باشند که روزی با خرید یک ماشین میتوانند سفر را شروع کنند پس باید سالهای زیادی را منتظر سفر بمانند، اما تفکر خلاق میگوید، این زوج میتوانند با بررسی شهرهای ارزان قیمت تر که تا به حال به آنجا سفر نکرده اند، با یک کوله پشتی که امکانات سفر چند روزه را داشته باشد و با بلیط اتوبوس و با اقامت در خانه های روستایی ارزان قیمت، سفری دلنشین را شروع کنند.
تفکر خلاق در کل زندگی انسان همانطور که بیان کردیم، راه دست یابی به زمینه ایی مناسب برای آنچه که هدف اصلی ذهنمان است میباشد. در تفکر خلاق میتوان با کشف راه حل های جدید، خلاقیت، قبول ریسک هر مسئله ایی و قبول عواقب پس از آن به راه حلی دست پیدا کنند که هر فردی قادر به دست یابی و ایجاد تجربه جدید و خلاقانه نیست.
ارتباط خلاقیت و نیمکره های مغز
ابتدا لازم است بدانید که افرادی با برتری نیمکره راست مغزشان بسیار خلاق تر از افرادی هستند که از نیمکره چپشان استفاده می کنند.
توانایی های افراد با برتری نیمکره راست
- تشخیص الگوهای هندسی و چهره ها
- شنیدن اصوات غیر زبانی محیط و موسیقی
- شناسایی الگوهای پیچیده و خط بریل
- حرکات الگوهای فضایی و تغییر حالت هیجانی چهره
- برتری حافظه غیر کلامی
- درک لحن صدا
- توانایی در هندسه، جهت یابی، نقشه خوانی، طراحی، نقاشی، مجسمه سازی، چرخش ذهنی اشکال
درواقع همین مورد شماره 7 در توانایی های نیمکره راست باعث می شود در افرادی که نیمکره راست غالب دارند دارای خلاقیت بسیار بیشتری باشند.
توانایی های افراد با برتری نیمکره چپ
- تشخیص حروف و کلمات
- شنیدن اصوات مرتبط با زبان
- انجام حرکات ارادی پیچیده و حرکات دهان
- حافظه کلامی
- گفتار، خواندن، نوشتن، ریاضی
تتبل ها در شرکتهای بزرگ
گفته می شود در بعضی از شرکتها برای نوآوری از افراد تنبل استفاده می شود. زیرا آنها بهتر از هر کس دیگر قادر به ساخت چیزهایی هستند که کار آنها را در طول روز راحت تر می کند. رها بودن ذهن، فکر کردن برای راحت کردن فرآیندی که سخت بوده است، همان خلاقیت است که در گوشه گوشه زندگی مان این خلاقیت ها را می بینیم.
تکنیک اسکمپر چیست؟
یکی از ساده ترین و کوتاه ترین روشها در تفکر خلاق میباشد. تکنیک اسکمپر، برای پاسخگویی به سؤالاتی هدفمند معرفی شد که به حل مشکلات کمک میکنند یا در طول جلسات طوفان فکری، خلاقیت را شعله ور میکنند.
اسکمپر مخفف چیست؟
تکنیک اسکمپر تشکیل شده از حروف اول کلمات انگلیسی زیر:
تکنیک جایگزین کردن در اسکمپر به چه شکل است (Substitute)
مثال: چه چیزی را می توانم در پروسه داد و ستد، جایگزین کنم؟«هیزم، زغال، گازوییل، نفت، بنزین، گاز»
با جستجو کردن جایگزین ها، میتوانید به ایده های جدید برسید. میتوانید اشیا، مکانها، فرآیندها، مردم، ایده ها و حتی احساسات را تغییر دهید.
سوالهای کمکی
- آیا می توانم بخشی را تغییر دهم یا جایگزین کنم؟
- آیا می توانم شخص مربوط به این موضوع را تغییر دهم؟
- آیا قوانین، می تواند تغییر کند؟
- آیا می توانم از اجزا یا موارد دیگر استفاده کنم؟
- آیا می توانم از پروسه ها و فرآیندهای دیگری استفاده کنم؟
- آیا می توانم شکل آن را تغییر دهم؟
- آیا می توانم رنگش، میزان زبری اش، صدایش یا بویش را تغییر دهم؟
تکنیک ترکیب کردن در اسکمپر (Combine)
هدف ما در تکنیک ترکیب کردن، تحلیل کردن امکان ادغامِ دو ایده، دو مرحله فرایند یا دو محصول، در یک خروجیِ کارآمدتر است. در برخی موارد، ترکیب کردن ۲ ایده نوآورانه میتواند منجر به دستیابی به یک محصول یا فناوری جدید شود. برای نمونه، ترکیب کردن فناوری تلفن با دوربین دیجیتال، موجب تولید یک محصول انقلابی جدید در صنعت ارتباطاتِ راه دور شد.
سوالهای کمکی
- چه ایده ها یا بخشهایی را میتوان ترکیب کرد؟
- آیا میتوان بخشهایی از اهداف را ترکیب یا بازترکیب کرد؟
- آیا آن را میتوانم با چیزهای دیگر ترکیب یا ادغام کنم؟
- چه چیزهایی را باید ترکیب کنم که تعداد کاربردها را به حداکثر برسانم؟
- چه مواد و مصالحی را می توانم ترکیب کنم؟
- آیا می توانم از توانایی های مختلف برای بهبود آن استفاده کنم؟
تکنیک سازگاری در اسکمپر (Adapt)
چه چیزی را می توانم از پروسه های داد و ستد انجام گرفته توسط دیگران، اقتباس یا کپی کنم؟
سازگار کردن، به مبحثی در طوفان فکری اشاره دارد که هدف از آن، اصلاح کردن یا بهبود دادنِ محصولات یا خدمات، برای دستیابی به خروجی بهتری است. این اصلاح، از ایجادِ تغییرات کوچک تا تغییراتی اساسی در کل پروژه، متغیر است. سازگار کردن، یکی از تکنیک های کارآمد برای حل مشکلات از طریق بهبود دادنِ سیستم موجود است.
سوالهای کمکی
- آیا میتوان چیزی را متناسب تر کرد؟ (تولید کنسرو بدون در بازکن)
- آیا میتوان چیز جدیدی را از چیز دیگری اقتباس کرد؟ (ساخت هواپیما از پرندگان)
- آیا در شرایط مختلف دیگری، چیزی شبیه این وجود دارد؟
- آیا گذشته می تواند به من، درسهایی درباره ایده مشابه بدهد؟
- چه ایده هایی را می توانم دخیل کنم؟
تکنیک تغییر دادن، اصلاح یا بزرگ کردن فرآیند در اسکمپر (Modify)
به تغییر فرآیند به صورتی اشاره دارد که قابلیت های نوآورانه بیشتری را آزاد کند یا مشکلات موجود را حل میکند. این تغییر، چیزی بیش از اصلاحِ صِرف است زیرا بر کل فرایند تمرکز دارد. برای نمونه، در این تکنیک میتوان کاهشِ مراحل پروژه یا تغییر نگرش ما در مورد چگونگیِ نگاه به مشکلات را هدف قرار داد.
سوالهای کمکی
- چطور تغییر فرایند میتواند موجب بهبود نتایج شود؟
- اگر مشتریانمان دو برابر شوند، چه رخ خواهد داد؟
- اگر بازار متفاوت بود، این فرایند چه شکلی داشت؟
- آیا میتوانیم فرایند را طوری تغییر دهیم که کارایی بیشتری داشته باشد؟
- اگر محصول، دو برابرِ اندازه فعلی باشد، چه خواهد شد؟
تکنیک بکاربستن در دیگر کاربردها (Put to other purposes)
چگونه میتوانم پروسه داد و ستدم را در دیگر کاربردها، بکار گیرم؟
چگونه میتوانیم محصول یا فرایند فعلی را برای هدف دیگری به کار ببریم یا چگونه میتوانیم از محصولِ فعلی برای حل کردن مشکلات استفاده کنیم. برای نمونه، میتوانیم از این تکنیک برای فهمیدن این مسئله استفاده کنیم که چگونه میتوان از محصول موجود، برای بخش دیگرِ بازار (market segment) یا نوع کاربر دیگری استفاده کرد.
سوالهای کمکی
- کدامیک از بخشهای دیگر شرکت، میتوانند از این محصول استفاده کنند؟
- این محصول در صورتِ استفاده در جای دیگر، چه مزایایی خواهد داشت؟
- راه های دیگری برای استفاده از این محصول وجود دارد؟
- آیا میتوانیم ضایعات تولید شده را برای استفاده دیگری، بازیافت کنیم؟
تکنیک حذف یا کاهش در اسکمپر (Eliminate)
چه چیزی را میتوان از یک وسیله حذف کرد؟ (حذف سیم از هندزفری موبایل)
چگونه میتوانیم محصول یا فرایند فعلی را برای هدف دیگری به کار ببریم یا چگونه میتوانیم از محصولِ فعلی برای حل کردن مشکلات استفاده کنیم. برای نمونه، میتوانیم از این تکنیک برای فهمیدن این مسئله استفاده کنیم که چگونه میتوان از محصول موجود، برای بخش دیگرِ بازار (market segment) یا نوع کاربر دیگری استفاده کرد.
سوالهای کمکی
- چطور میتوانیم بدون وجود بخش خاصی از پروژه، به همان خروجی ها دست یابیم؟
- آیا به این بخش خاص، نیاز داریم؟
- اگر مجبور باشیم با نیمی از منابع کار کنیم، چه خواهیم کرد؟
تکنیک معکوس کردن در اسکمپر (Rearrangement)
هدف از تکنیک معکوس کردن یا بازآرایی، بررسی پتانسیل ابتکاری در زمانِ تغییر ترتیب مراحلِ فرایند در خط تولید است. معکوس کردن فرایند یا بخشی از آن، میتواند به حل مشکلات یا تولید خروجی خلاقانه تر کمک کند. یا نوع کاربر دیگری استفاده کرد.
مثال: تغییر ساعات کار ادارات برای کاهش ترافیک
سوالهای کمکی
- اگر فرآیند را معکوس کنیم، چه رخ خواهد داد؟
- چگونه میتوانیم برای دستیابی به خروجی بهتر، ترتیب وضعیت موجود را تغییر دهیم؟
- اگر ترتیب وضعیت موجود را وارونه کنیم، چه رخ خواهد داد؟
- آیا میتوانیم عناصر را با هم عوض کنیم؟