تذکر: تا از خیانت همسر خود مطمئن نشدید، رفتاری ناشی از سوء ظن با وی نداشته باشید و او را چه از درون و چه در رفتار مورد قضاوت و شماتت قرار ندهید. حتی پس از آنکه متوجه خیانت او شدید سعی کنید در ابتدا به ریشه خیانت او پی ببرید.
تعریف خیانت زناشویی
به هرگونه رفتار و عملی که در صورت حضور شریک عاطفی تان از انجام آن اجتناب می کنید، خیانت زناشویی گفته می شود.
در حقیقت خیانت لزوماً به معنی برقراری رابطه جنسی نیست. بلکه سوء استفاده از اعتماد شریک عاطفی تان است.
ریشه اصلی شکل گیری خیانت در مردان
بسیاری از خانوم ها بر این باورند که دلیل اصلی خیانت مردان مسائل جنسی است.
طبق گفته دکتر لوآن بریزندین (Louann Brizendine) که یکی از بهترین روانشناسان و عصب شناسان در دانشگاه کالیفرنیاست، مردان در هر ۵۲ ثانیه یک بار به مسائل جنسی فکر می کنند.
امّا تحقیقات صورت گرفته در مورد خیانت مردان، این موضوع را نشان می دهد که ریشه اصلی خیانت در مردان، نارضایتی عاطفی است، نه مسائل جنسی نظیر تنوع طلبی.
شرح دقیق این تحقیقات که به شکل گسترده روی مردان خیانتکار صورت گرفته؛ به شکل زیر است:
- نارضایتی عاطفی (نظیر عدم توجه کافی و قدردانی): ۴۸%
- نارضایتی عاطفی + نارضایتی جنسی: ۳۲%
- نارضایتی جنسی: ۸%
- عوامل گوناگون (نظیر تربیت فرد در دوران کودکی): ۱۲%
همانطور که مشاهده می کنید، نارضایتی جنسی تنها ۸% در خیانت مردان تأثیر گذار است.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که مردان اغلب دنبال یک رابطه جنسی فوق العاده نیستند. بلکه در یک زندگی مشترک خواهان یک رابطه عاطفی عمیق هستند.
طبیعی هم هست. چرا که مردان زمانی واقعاً از رابطه جنسی لذت می برند که به فرد مقابلشان به لحاظ عاطفی علاقه زیادی داشته باشند.
خیلی از خانوم ها وقتی که با این واقعیت مواجه می شوند، از من می پرسند که:
منظور از نارضایتی عاطفی از دیدگاه مردان چیست؟
۱٫ فقدان شرایط لازم برای بحث در مورد عواطف و احساسات واقعی مان
۲٫ فقدان ارزش ها و علایق مشترک میان من و خانومم
۳٫ زود رنج بودن خانومم و پرخاشگری وی هنگام بروز مشکلات عادی
۴٫ عدم احساس برنده بودن وقتی که در خانه و در کنار خانومم هستم
۵٫ عدم توجه و قدردانی خانومم نسبت به کارهای کوچک و بزرگی که انجام می دهم (مهم ترین عامل نارضایتی عاطفی در مردان)
با توجه به این توضیحات، از شما به عنوان یک خانوم خواهش دارم که باور غلطی که در مورد مردان ساخته اید را فراموش کنید. آن ها فقط درگیر رابطه جنسی نیستند.
ساده ترین و در عین حال واقعی ترین دلیلی که برای این منظور می توان ارائه کرد این است که؛ مردان متأهل ترجیح می دهند با فردی رابطه جنسی داشته باشند که به لحاظ عاطفی به شدت با او درگیر هستند.
تغییرات مردان بعد از خیانت
حال با این مقدمه بپردازیم به اصل موضوع، یعنی حالات مرد بعد از خیانت.
تذکر: هیچ یک از موارد گفته شده قطعی نمی باشد. امّا در اکثر مواردی که شاهد خیانت مردان بوده ام، علائم همین ها بوده است.
روابط جنسی شما نسبت به گذشته کمتر شده
بسیاری از خانوم ها در این مورد دچار اشتباه می شوند. کاهش روابط جنسی نسبت به گذشته لزوماً به معنای خیانت نیست. بلکه باید به لحاظ سنی و شرایط فکری هم فرد مورد بررسی قرار گیرد.
اجازه بدید برای هریک مثال های واقعی ذکر کنم:
به لحاظ سنی:
مردان معمولاً در سنین میانسالی برای مدت کوتاهی دچار اختلال نعوظ (آندروپوز) می شوند و بعد از گذشت مدتی این مسئله حل می شود. در طول این دوره مردان به دلیل اینکه از این مسئله شرم دارند، تمایلی به برقرار رابطه جنسی عمیق ندارند.
امّا متأسفانه بیشتر خانوم ها به دلیل عدم آگاهی از این موضوع، برداشت دیگری می کنند. آن ها تصور می کنند که همسرشان با خانوم دیگری رابطه دارد و از همین رو میل جنسی وی کاهش پیدا کرده است!!!
امّا این مسئله اصلاً صحت ندارد و این رفتارهای تند به سادگی می تواند بذر شک و تردید را بکارد و کام زندگی را برای هر دو طرف تا آنجایی تلخ کند که به طلاق و جدایی کشیده شود.
بنابراین توصیه می کنم پیش از هرگونه قضاوتی، ابتدا سعی کنید با خود فرد ارتباط برقرار کنید و به ریشه ماجرا پی ببرید.
تذکر: در ادامه مقاله به صورت مفصل پیرامون (آندروپوز) صحبت خواهم کرد.
به لحاظ شرایط فکری:
طبیعت مردان به گونه ای است که تمام ماهیت خودشان را در موفقیت شغلی تعریف می کنند. در صورتی که شرایط شغلی مطابق میل آن ها نباشد و یا درآمد کافی نداشته باشند؛ این مسئله به شکل یک دغدغه فکری بروز می کند.
شاید برای شما به عنوان یک خانوم جالب باشد که بدانید، دغدغه ایجاد شده ناشی از مشکلات کاری به اندازه ای روی مردان تأثیر گذار است که آن ها اغلب حتی فکر رابطه جنسی هم به ذهنشان خطور نمی کند.
تذکر: در این قسمت مردان به ۲ دسته تقسیم می شوند.
۱٫ مردانی که با بروز مشکلات فکری در زمینه کاری، میزان رابطه جنسی شان بیشتر می شود.
۲٫ مردانی که با بروز مشکلات فکری ناشی از کار، میزان رابطه جنسی آن ها کاهش می یابد.
این که همسر شما در کدام یک از این دو گروه جای می گیرد، کاملاً به میزان اعتماد به نفس وی برای مواجه با مشکلات کاری وابسته است. اینکه آیا فرد خودش را در حل آن مشکلات توانمند میبیند یا ضعیف؟!
معمولاً اگر مرد خودش را در حل مشکلات کاری ایجاد شده توانمند ببیند، میزان رابطه جنسی وی کم شده و تمام تلاش خود را می کند تا آن مشکل را به طور کامل برطرف کند.
امّا اگر مرد زندگی شما در حل مشکلات کاری ایجاد شده، خود را ناتوان ببیند و احساس کند که کنترل کارها از دست او خارج شده است، سعی می کند این تنش فکری را با افزایش تعداد دفعات رابطه جنسی از خودش دور کند.
بنابراین شما به عنوان یک خانوم باید کاهش تعداد رابطه جنسی را نسبت به گذشته به عنوان یک زنگ خطر تلقی کنید و پیش از آنکه اتفاقی رخ دهد، اقدامات لازم را انجام دهید.
یک توصیه مهم. سعی کنید با مراجعه به یک تراپیست تعداد دفعات مناسب رابطه جنسی ویژه خود را پیدا کنید و به طور منظم در طول هفته به آن بپردازید.
زمان زیادی را در خارج از خانه می گذراند
طی تحقیقات صورت گرفته، ۵۵% از مردان مدت زمان زیادی در خارج از خانه بودن را عامل شروع خیانت و یکی از حالات مرد بعد از خیانت می دانند.
اگر متوجه شدید که همسرتان نسبت به گذشته، زمان کمتری را در خانه و در کنار شما سپری می کند، وقت آن است که علت را از خود او جویا بشید.
این زنگ خطر نشان دهنده این مسئله است که همسر شما در محیط خانه اوقات خوشی را به لحاظ عاطفی سپری نمی کند. دقیقاً به همین دلیل است که نسبت به گذشته دنبال بهانه های بیشتری است تا بتواند زمان خود را در خارج از خانه سپری کند.
نکته: به عنوان یک خانوم باید بدانید که؛ مردان تمایل دارند در محیطی بمانند و زمان خود را در کنار کسی بگذرانند که به آن ها احساس برنده بودن بدهد.
بیشتر از قبل از شما انتقاد می کند
مردان در این حالت نسبت به تمام جنبه های رفتاری شما انتقاد می کنند. این انتقاد ها دو معنی متفاوت دارد.
- جلب توجه از دست رفته در طول زندگی مشترک
- شما به لحاظ رفتاری در حال مقایسه شدن با نفر سوم هستید
امّا چرا مردان خیانتکار با این که در حال انجام این عمل زشت هستند، باز هم به خودشان اجازه می دهند که همسرشان را مورد انتقاد قرار دهند؟!
پاسخ ساده است. هیچ انسانی چه خانوم و چه آقا، به لحاظ فطری هیچ گونه تمایلی به خیانت ندارد. دقیقاً به همین دلیل است که احساس گناه بعد از خیانت تا ابد فرد خیانتکار را رها نمی کند.
وقتی مردی خیانت می کند و حال خوبی را به دلیل رفتارهای عاطفی نفر سوم در کنار وی تجربه می کند، با خودش می گوید:
“ای کاش همسر منم همین رفتارها رو داشت تا من مجبور به خیانت نمی شدم.”
بنابراین وقتی که با شما به عنوان همسرشان رو به رو می شوند؛ برای اینکه اون حال خوب را بتوانند در کنار شما تجربه کنند، شما را به باد انتقاد می گیرند تا به این وسیله بتوانند شما را تغییر دهند.
نتیجه این که؛ انتقادهای مردان با وجود اینکه جنبه های مخرب زیادی به لحاظ عاطفی روی یک خانوم دارد، امّا با این حال فرصتی است تا شما بتوانید به خلأهای رفتاری خود در زندگی مشترک پی ببرید و بفهمید که درد واقعی همسرتان دقیقاً چیست.
تلفن او کمتر در دسترس است
انتظاری بیش از این هم نباید داشت. فردی که برای رهایی از محیط خانه و رفتارهایی که با وی می شود در جستجوی حال خوب در بیرون از خانه است، طبیعتاً دوست ندارد در بیرون از خانه هم افرادی که در منزل حاضر هستند، از جمله شما که همسرش هستید با او ارتباط بگیرید و خلوتش را خراب کنید.
تلفن او کمتر در دسترس است – حالات مرد بعد از خیانت
توصیه من به شما این است که؛ هنگام مواجه شدن با این رفتار مردان، سعی کنید از او خرده نگیرید و کنکاش نکنید که چرا تماس های منو پاسخ نمیدی یا دیر پاسخ میدی؟!
چرا که ممکن است او هنوز در آستانه خیانت باشد، نه اینکه واقعاً پای نفر سومی در میان باشد.
در این شرایط تماس های شما باید دارای ۲ ویژگی زیر باشد:
- کوتاه به لحاظ زمانی و با تعداد دفعات کم
- عمق عاطفی زیادی داشته باشد
معمولاً به خانوم دیگری در طول صحبت هایش اشاره می کند
گاهی مردان از توانمندی ها، جسارت ها و یا حتی موفقیت های یک خانوم با شما صحبت می کنند. این خانوم می تواند همکار آن ها باشد و یا اینکه یکی از بستگان شما و یا همسرتان باشد. حتی این خانوم می تواند همسر دوست او باشد.
از آن جایی که افراد معمولاً روابطی را که جدی نیست فاش می کنند؛ پس می توان نتیجه گرفت که او هنوز رابطه ای جدی با خانومی که در موردش صحبت می کند، ندارد.
امّا شما باید آگاهانه عمل کنید و سعی کنید با شناسایی احساسات درونی همسرتان، زندگی خود را بیش از پیش استحکام بخشید.
اکنون که با حالات مرد بعد از خیانت آشنا شدید، وقت آن است که به ریشه های بیرونی خیانت بپردازم.
بحران میانسالی و نقش آن در خیانت مردان
ابتدا با مفهوم (میانسالی) آشنا بشیم:
“عبور از جوانی”
این مفهوم نه تنها برای مردان، بلکه برای بسیاری از خانوم ها نیز ناامید کننده است. اینکه فرد خودش را در شرایطی میبیند که در حال از دست دادن زیبایی و هیجانات جوانی است؛ به طور ناخودآگاه وی را ترغیب به انجام کارهایی می کند که تا به حال تجربه نکرده است.
بسیاری از مردان زمانی که به میانسالی می رسند؛ این احساس به آن ها دست می دهد که از زندگی گذشته شان به اندازه کافی لذت نبرده اند. از این رو تلاش می کنند تا یک بار دیگر به خود ثابت کنند که هنوز شور و شوق جوانی را دارند.
برای این مسئله دست به کارهای مختلفی نظیر رفتن به یک باشگاه بدنسازی و … می زنند.
شاید شما هم شنیده باشید که بعضی از مردان می گویند:
“جوونی نکردیم”
به همین دلیل گاهی شاهد این مسئله هستم که خانوم هایی با رده سنی ۳۶ تا ۴۵ سال از خیانت همسرانشان صحبت می کنند.
بحران میانسالی در مردان، مشابه وقتی است که آن ها به سن بلوغ رسیده اند. تفاوتی که وجود دارد این است که؛ در بحران میانسالی برخلاف وقتی که به سن بلوغ می رسند، افسرده تر و آرام تر می شوند.
توصیه می کنم در صورتی که همسر شما در میانسالی قرار دارد، بازه سنی (۴۰ تا ۶۰ سال) سعی کنید بیشتر از هر موقع دیگری به وی توجه کنید.
اصلاً به گونه ای رفتار نکنید که او به این تصور از خودش برسد که به فردی خیلی چروکیده تبدیل شده است.
امّا توصیه دوم. با رسیدن به دوره میانسالی همراه با همسرتان نزد یک روانشناس بروید تا او بتواند شما و همسرتان را در گذر ایمن از این بحران راهنمایی کند.
کودکی و نقش آن در خیانت مردان
ریشه بسیاری از خیانت هایی که در طول زندگی مشترک رخ می دهد را می توان در کودکی افراد جستجو کرد.
اجازه بدهید نتیجه یکی از تحقیقاتی که روی مردان خیانتکار و متعهد صورت گرفته است را اعلام کنم تا شوکه شوید:
- %۴۹ مردان خیانتکار، زندگی مشترک والدینشان را عموماً مثبت و ۵۱% منفی و همراه با کشمکش های زیاد توصیف کرده اند.
- از بین مردان متعهد و وفادار، ۸۲% زندگی مشترک پدر و مادرشان را مثبت و تنها ۱۸% منفی توصیف کرده اند.
وقتی پسر بچه ای در خانواده ای رشد می کند که در فرهنگ آن خانواده خیانت امری عادی است؛ در بزرگسالی هم افکارش پیرامون همین موضوع شکل می گیرد. حتی ممکن است این موضوع به عنوان یک سبک زندگی برای آن پسر بچه تلقی شود.
اگر نگاهی به فرزندان طلاق بکنیم، می بینیم که اکثر این بچه ها نیز در آینده درگیر طلاق و جدایی می شوند. بنابراین ما نمی توانیم از گذشته افراد به سادگی عبور کنیم.
والدین شوهر شما و یا حتی اگر خواهر و برادر بزرگتری دارد، درست یا غلط الگوی او بوده اند.
به عنوان مثال اگر پدر شوهر شما به همسرش خیانت می کرده است، خواه ناخواه به پسرش نیز درس هایی در مورد خیانت داده است.
در مقابل اگر پدر شوهر شما مردی متعهد بوده باشد، همسر شما نیز درس های ارزشمندی را یاد گرفته. درس هایی که قطعاً روی رفتار وی در زندگی مشترک با شما تأثیر گذار است.
اولین توصیه ای که برای شما دارم این است که؛ سعی کنید در مورد خانواده همسرتان اطلاعات بیشتری به دست آورید. اگر پدر شوهر شما در زندگی مشترک انحرافی داشته است، بررسی کنید که همسر شما در آن موقع چند ساله بوده و انحراف پدر شوهر شما تا چه مدت به طول انجامیده است.
درست است که شما تحت هیچ شرایطی نمی توانید گذشته همسر خود را تغییر دهید، امّا با آگاهی از گذشته او می توانید با موضوع خیانت وی راحت تر برخورد کنید و برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی مشترک خود، زمان بیشتری را با او صرف کنید.
اشتباه بزرگی که بیشتر خانوم ها پس از آگاهی از گذشته نه چندان خوب همسرشان که مربوط به والدین آن ها است مرتکب می شوند این است که؛ تحت تأثیر خیانتی که به آن ها شده است، آن گذشته را بارها و بارها مانند چکشی تو سر همسرشان می زنند و او را مشابه سازی می کنند.
مثلاً می گویند: تو هم مثل پدرت (یا برادرت) یک خیانتکاره … هستی!!!
گفتن این جملات صرفاً باعث می شود که او در مقابل شما بایستد و از پدر و خانواده اش حمایت کند. در این شرایط، هم احترام شما پایمال شده است و هم شما از همسرتان به دلیل اینکه به اشتباهات پدر و مادر خود آگاه است و باز هم از آن ها دفاع می کند، به شدت عصبانی خواهید شد.
شما می توانید با صحبت در مورد رفتارهای درست و غلط پدر و مادرها در دوران کودکی بحث را شروع کنید و کم کم بحث را به سمت کودکی خودتان و همسرتان ببرید.
تذکر: هر اندازه کم تر قضاوت کنید و شنونده بهتری باشید، فرد مقابل شما راحت تر و با احساس امنیت بیشتری با شما صحبت خواهد کرد. فقط با سکوت مطلق و تنها با حرکات سر و زبان بدن نشان دهید که دارید با دقت به حرفای او گوش می کنید.
امّا توصیه دومی که برای شما خانوم محترم دارم:
حتی اگر احتمال خیانت را خیلی کم می دانید باز هم سعی کنید با دقت و زیرکی در مورد زندگی مشترک پدر و مادر همسرتان با او صحبت کنید. امّا تحت هیچ شرایطی قضاوت نکنید.
پس از آنکه مطمئن شدید رفتار امروز همسرتان تحت تأثیر کودکی او می باشد، به او کمک کنید تا بتواند باورها و آموخته های کودکی خود را بازسازی کند و قربانی بی تدبیری پدر و مادر خود نباشد.
قطعاً تا اینجای کار متوجه شده اید که خیانت به همسر به عنوان یک بیماری دارای ریشه هایی بسیار عمیق می باشد. واقعیت این است که هیچ خانوم و آقایی در ذات خودش علاقه ای به خیانت ندارد.
نقش همکاران، آشنایان و جامعه دوستان در خیانت مردان
درست است که ما در انتخاب اعضای خانواده ای که در آن به دنیا می آییم نقشی نداریم. امّا می توانیم اعضای خانواده ای که در جامعه می خواهیم بینشان زندگی کنیم را خودمان انتخاب کنیم.
نقش همکاران، آشنایان و جامعه دوستان در خیانت مردان – چگونه به خیانت همسر پی ببریم
قطعاً شما هم می دانید که؛ ما چیزی فراتر از ۵ نفر از نزدیک ترین افراد زندگی مان نیستیم.
این موارد را ذکر کردم تا نقش مهم همکاران، جامعه دوستان و اقوام در خیانت مردان را به شما گوشزد کنم.
زندگی های مشترک عالی و مستحکم زیادی را دیده ام که تحت تأثیر ارتباط یکی از زوجین با یک دوستی که خیانت برای او تبدیل به یک روزمره شده است، دچار از هم پاشیدگی شده.
در صورتی که شوهر شما دوستی دارد که دچار انحرافات عاطفی نظیر خیانت به همسر است، به شما توصیه می کنم از همسرتان درخواست کنید که برای آرامش و امنیت عاطفی شما، او را تنها در خانه خودتان ملاقات کند و یا تا حد امکان دیدارهای خود را با او کمرنگ و کوتاه کند. مخصوصاً اگر آن دوست صمیمی، مجرد است.
ممکن است همسر شما با ذات خیانت به طور کامل مشکل داشته باشد. امّا حضور افرادی که سعی می کنند او را از جزئیات خیانت های خود آگاه کنند، گاهی می تواند یک محرک قوی برای همسرتان باشد.
شما به عنوان یک خانوم باید سعی کنید ارتباط خود و همسرتان را با زوج هایی که یک الگوی وفادار هستند، بیشتر کنید. در این شرایط شما و همسرتان تحت تأثیر آن فضای سالم، به خوبی می توانید به شیرینی حاصل از یک زندگی مبتنی بر تعهد و صداقت پی ببرید.
گاهی در میان اعضای خانواده همسرتان فردی وجود دارد (مثل برادر همسرتان) که همسرتان به شدت او را دوست داشته و رابطه عمیق و صمیمی با وی دارد. امّا شما متوجه می شوید که آن فرد درگیر خیانت و انحرافات عاطفی است.
خب در این شرایط برای نجات زندگی مشترک چه باید کرد؟!
با توجه به فرهنگی که میان ما ایرانیان وجود دارد، برای اینکه همسر شما تصور نکند که شما از ارتباط نزدیک او با خانواده اش دلخورید و یا از خانواده وی خیلی خوشتان نمی آید؛ بهترین کار این است که در مورد این ارتباط نزدیک و خطراتی که برای زندگی مشترک شما وجود دارد، سکوت کنید و از او بخواهید که همراه شما نزد یک مشاور بیاید.
مشاور به عنوان یک متخصص به صورت کاملاً دقیق، همسر شما را از خطراتی که ارتباطش با آن عضو خانواده برای زندگی مشترک شما بوجود می آورد آگاه می کند.
این اقدام سنجیده و آگاهانه موجب تخریب شما نشده و همسر شما هم گاردی نخواهد گرفت و قطعاً سعی می کند که آن ارتباط را کم رنگ تر و یا با دقت عمل بیشتری پیش ببرد.
خلأهای شخصیتی و نقش آن در خیانت مردان
با یک داستان واقعی شروع می کنم…
یکی از کاربران آقایی بودن که از کودکی خلأ محبت و توجه داشتن.
ایشون وقتی که با همسرشون آشنا میشن، توجه و محبت ویژه ای رو از طرف اون خانوم دریافت می کنن.
این توجه و محبت به تدریج باعث میشه که خلأ کودکی این آقا ارضا بشه و دقیقاً به همین دلیل به این خانوم علاقمند میشن.
وقتی که با هم ازدواج می کنن، این توجه توأم با محبت همچنان از سمت اون خانوم به سمت این آقا جاری بوده. البته این آقا هم توجه و محبت همسرشون رو بی جواب نمی گذاشتن.
بعد از چند سال که صاحب فرزندی میشن. شرایط اقتصادی خانواده به سمتی پیش میره که اون خانوم تصمیم می گیره در یک شرکت مشغول به کار بشه. از اونجایی که این شرکت متعلق به پدر این خانوم بوده، این آقا هیچ گونه مخالفتی نمی کنه.
با اشتغال اون خانوم، به مرور زمان میزان و کیفیت توجه نسبت به این آقا کاهش پیدا می کنه و این موضوع رفته رفته باعث میشه که مجدداً خلأ درونی این آقا طغیان بکنه.
بعد از مدتی این آقا نسبت به سرکار رفتن همسرشون گلایه می کنه. حتی طبق فرمایش خود این آقا، ایشون دلیل ناراحتیشون رو هم به همسرشون اعلام می کنن. به
ایشون میگن که:
“تو دیگه مثل قبل به من رسیدگی و توجه نمیکنی. زمان زیادی در روز رو سرکار هستی و بعد هم که بچه رو از خونه مادرتون میاری خونه دیگه به بچه رسیدگی می کنی و من کم ترین سهم رو در زندگیت دارم.”
این خانوم هم با شنیدن این حرفا، تصمیم می گیره که روزهای خاصی در هفته رو سرکار بره و همچنین بعضی از روزها، فرزندشون زمان بیشتری رو در خونه مادرشون بمونه.
با این عمل زیرکانه اون خانوم، میزان توجه و محبت نسبت به این آقا دوباره افزایش پیدا می کنه و به این ترتیب از یک خیانت زناشویی جلوگیری میشه.
همانطور که متوجه شدید، بسیاری از مردان به دلیل خلأهای شخصیتی که دارند به سادگی می توانند درگیر خیانت شوند.
در حقیقت این سبک از ازدواج ها که به ازدواج های سمی معروف اند، از پایه اشتباه هستند. چرا که معیار ازدواج صرفاً نوعی اعتیاد و وابستگی بوده تا عشق.
شما به عنوان یک خانوم اگر در یک زندگی مشترک هستید باید سعی کنید خلأهای همسرتان را شناسایی کرده و با تدبیر صحیح آن ها را ارضا کنید.
یائسگی مردانه (آندروپوز) و نقش آن در خیانت
اکنون وقت آن است که با تعریف (آندروپوز) آشنا بشیم.
یائسگی مردانه با تغییرات هورمونی، فیزیولوژیک و شیمیایی که معمولاً در تمام مردان بین سنین ۴۰ تا ۵۵ سالگی رخ می‌دهد، شروع می‌شود. این تغییرات بر تمام جنبه‌های زندگی یک مرد تأثیر گذار است.
یائسگی مردانه (آندروپوز) و نقش آن در خیانت – مردان خیانتکار چه احساسی دارند
در طول پروسه یائسگی مردانه تمام جنبه‌های روحی، روانی، فردی و اجتماعی تغییر می کند.
علائم یائسگی مردانه (آندروپوز):
- ناتوانی جنسی
- افسردگی، بی‌حوصلگی و اضطراب
- افزایش وزن
- ریزش مو
- احساس ضعف، خستگی، گرفتگی عضلات و درد‌های استخوانی
- کاهش توده عضلانی
- اختلالات خواب
- کاهش حافظه و سطح کارایی مغز
- ادرار مکرر به ویژه در شب
- یبوست
من یک بازنده ام!!!
یکی از ویژگی های مردان در این دوره، صرف نظر از موفقیت هایی که در زندگی به دست آورده اند، احساس شکست است. احساس می‌کنند در تمامی جنبه های زندگی شان شکست خورده‌اند.
از آنجایی که توان جنسی و فیزیکی آن ها در حال افت است، هسته مرکزی مردانگی شان ضعیف شده و به همین دلیل دچار افسردگی می‌شوند.
همین جاست که به مرور در صورت عدم مراقبت و توجه، ریشه های خیانت به تدریج شعله می گیرند.
بدترین درد برای یک مرد این است که از درون احساس بازنده بودن کند. آن وقت برای پر کردن این خلأ دست به تصمیمات عجیبی می زند که گاهی می تواند خیانت باشد.
او با هر روشی که شده می خواهد به خودش ثابت کند که هنوز زندگی را نباخته و هنوز هم به لحاظ ظاهری و عاطفی زیبا و جذاب است.
تذکر: دقت داشته باشید که مردان در طول این دوره به هیچ عنوان متوجه شرایط خود نیستند و هرگز احساس افسردگی را جدی نمی گیرند. دقیقاً به همین دلیل هم هست که از مراجعه به پزشک متخصص خودداری می کنند.
همانطور که تا اینجای کار متوجه شده اید، پس از روشن شدن هریک از حالات مرد بعد از خیانت شما باید به ابعاد دیگری از این خیانت نظیر کودکی فرد، بحران میانسالی و … نیز دقت کنید.
به خاطر داشته باشید؛ خیانت به همسر یک بیماری است که اگر شما به عنوان یک خانوم بتوانید آن را بپذیرید و شوهر خودتان را در پروسه سخت درمان همراهی کنید، شاید بتوان دوباره زندگی مشترک را به شیرینی روزهای آشنایی تبدیل کرد.
بزرگترین آسیبی که خیانت مردان به خانوم ها می زند
امنیت و آزادی…
در آسیب های خیانت زناشویی، بزرگترین ضربه ای که خیانت یک مرد به همسرش می زند، گرفته شدن احساس امنیت و آزادی از خانوم است.
“زندان بان خودش زندانی تر است”
خانومی که کنترل همسرش را به دست می گیرد، چون کنترل خودش را به رفتار غیر قابل پیش بینی طرف مقابل گره زده، خودش بیشتر در حال کنترل است. این همان عدم احساس امنیت و آزادی است.
درمان خیانت زناشویی و بازسازی زندگی مشترک
گاهی می توان با بررسی دقیق شرایط فرد خیانتکار او را مورد بهبود قرار داد.
البته این موضوع به شرایط زیر وابسته است:
- فضای خانه (آیا جو خانه تحت تأثیر خیانت مدام متشنج است یا گفتگوی سازنده ای نیز صورت می گیرد؟!)
- فرزند داشتن یا نداشتن آن زوج مشترک
- میزان تمایل فرد خیانت دیده به مرمت زندگی مشترک
- میزان همکاری و تمایل فرد خیانتکار به ترمیم و بازگشت زندگی مشترک
امّا یک سؤال مهم:
آیا وقتی با خیانت مواجه شدیم باید طلاق بگیریم؟
به راستی بعد از خیانت همسر چه کنیم؟!!!
تحقیقات انسان شناسی نشان می دهد که:
آدمی که یک بار یک کاری را انجام داده، احتمال اینکه آن کار را مجدداً انجام دهد، در مقام مقایسه با خود آن فرد اگر قبلاً آن کار را نکرده باشد بیشتر است.
بنابراین اگر کسی خیانت کرده است، زمینه و مایه خیانت را همچنان دارد.
بیشتر افرادی که به آن ها خیانت شده و دوباره به زندگی مشترک برگشتند، بعد از ۳ سال مجدداً رابطه را تحت تأثیر همان خیانت برای همیشه ترک کردند.
بسیاری از خانوم ها فرزند یا فرزندان خود را برای خودداری از طلاق بهانه می کنند. امّا شما به عنوان یک مادر این را باید بدانید که؛ اگر جو خانه مدام تحت تأثیر خیانت صورت گرفته متشنج است، فرزند شما نه تنها بهره ای از این زندگی مشترک نخواهد برد بلکه کودکی او تحت تأثیر خیانت پدرش قرار می گیرد و در بزرگسالی اثرات خود را نشان خواهد داد.
بنابراین دقت داشته باشید فرزند شما در یک زندگی خیانت دیده بیشتر از هر موقعی نیاز به مراقبت دارد. پس در مدیریت شرایط بعد از خیانت سعی کنید قوی عمل کنید و با طی کردن پروسه صحیح بهترین تصمیم را بگیرید.
امّا شما به عنوان یک خانوم خیانت دیده چه باید بکنید؟ باید بمانید یا بروید؟
در حقیقت ماهیت سؤال بالا این است که آیا ببخشم یا خیر؟
در پاسخ باید عرض کنم که؛ شما زمانی حق بخشیدن خیانت را دارید که مطمئن بشید همسر شما آدم قبلی نیست.
بنابراین اگر همسر شما سیستم حسی، احساسی، باورها، اعتقادات، تفکر و تصمیم گیری هایش همچنان مشابه قبل است، احتمال تکرار خیانت وجود دارد.
امّا اگر فرد خیانتکار پس از آنکه شما متوجه خیانت او شده اید از کلماتی مانند، ببخشید، متأسفم، پشیمانم و … استفاده کرد؛ در بسیاری از شرایط به این معناست که:
چرا بیشتر مواظب نبودم که دستم رو نشه!!!
در واقع او از خیانت خود ناراحت نیست، از اینکه شما فهمیدید ناراحت است.
در هر بار بخشش، فردی که قربانی خیانت شده است مسئولیتی پیدا می کند مبنی بر اینکه؛ به سادگی و سهولت به موضوعات مطرح شده از طرف شریک عاطفی خود نگاه نکند.
شاید اکنون برای شما این سؤال ایجاد شده باشد که:
چطور بفهمیم فردی که خیانت کرده دوباره آن را تکرار نخواهد کرد؟
ابتدا باید ریشه خیانت مشخص شود و با توجه به آن در شما و همسرتان تغییراتی به لحاظ رفتاری و روانی ایجاد گردد.
در حقیقت شما و همسرتان باید نزد یک مشاور رفته و پس از آنکه مشاور متوجه ریشه اصلی خیانت شد؛ با فرد خیانتکار جلسات درمانی را شروع کند و به شما به عنوان فردی که قربانی خیانت شده است توصیه هایی را به لحاظ رفتاری ارائه کند.
تنها در این صورت است که احتمال خیانت به حداقل و یا صفر می رسد.
خوشحالم که تا انتهای مقاله (حالات مرد بعد از خیانت) با من همراه بودید.
