- ژانر: جنایی ، درام
- وضعیت: در انتظار فصل 6
- بازیگران:Cillian Murphy, Tom Hardy , Paul Anderson, Joe Cole
- شبکه تلویزیونی: BBC Two
- امتیاز: 8.8 از 10
بدون شک سریال پیکی بلایندرز یکی ازبهترین سریال های خارجی در ژانر جنایی و مرتبط با خانواده های مافیایی میباشد و رشد یک خانواده مافیای را از صفر به نمایش میگذارد، اگر به گروه های مافیای ده 20 میلادی علاقمند هستید این سریال به معنی واقعی شما را تحت تاثیر خواهد گذاشت، فیلمبرداری فوق العاده، فیلمنامه قوی، بازیگران تراز اول، این سریال همه چیز برای بهترین شدن دارد به شما توصیه میکنم که اگر شروع به دیدن این سریال کردید مطمئن شوید که وقت لازم را دارا میباشید، زیرا کشش فوق العادهای در انتظار شماست، ولی این سریال هم مثل بیشتر سریالهای انگلیسی مختصر و مفید است و هر فصل شامل 6 قسمت میباشد. جالب است بدانید هنوز فصل 6 آن به پایان نرسیده اس تا فصل 7 تمدید شده است که نشان از موفقیت این سریال دارد.
خیانت، جنایت، قتل… و وفادار
داستان پیکی بلایندرز، مثل هر ساخته دیگری در ژانر گنگستری، درباره گروهی است که به واسطه نقشههای زیرکانه و البته مجرمانه که با همکاری یکدیگر میکشند و اجرا میکنند، با کنار زدن دشمنان و رقبایشان، خودشان را به رأس قدرت میرسانند. البته تمام محتوای داستانی پیکی بلایندرز صرفاً کشتار و جرم و جنایت نیست و به وفور در آن مضمونهای سیاسی و اجتماعی و گاهی هم مذهبی دیده میشود که بعضی از آنها مربوط به دوره تاریخی است که سریال در آن جریان دارد و برخی دیگر، مثل نژاد پرستی و فمینیسم، هنوز هم جزو مباحث داغ فرهنگی و اجتماعی امروزی محسوب میشوند.
در پیکی بلایندرز با خانواده شلبی به عنوان محور اصلی اتفاقات داستان طرف هستیم. خانوادهای که اصالتی کولی دارند و مغز متفکر و رئیس آنها توماس شلبی، فرزند دوم خانواده، است. توماس به همراه برادران و تعدادی از دوستانش در جنگ جهانی اول شرکت میکند و پس از پشت سر گذاشتن موقعیتی نزدیک به مرگ، به طور کلی شخصیت گذشتهاش را از دست داده و دچار کابوسها و توهماتی میشود که او را به سمت تبدیل شدن به یک گنگستر سوق میدهند. در واقع این گونه گروه پیکی بلایندرز پایهگذاری میشود.
اسم این گروه از کلاههای لبهداری که با نام پیکد هت (Peaked Cap) شناخته میشوند و همینطور عادت اعضای گروه به جا گذاری تیغ در کلاهشان برای کور کردن (Blinding) دشمنانشان گرفته شده است. اکثر اعضای اولیه و مهم این گروه گنگستری را نیز همجوخهایهای توماس شلبی در جنگ جهانی اول تشکیل میدهند. با این حال فقط مردها نیستند که در پیکی بلایندرز یکه تازی میکنند و همسران، معشوقهها و از همه مهمتر عمه پولی (Polly) نیز همپای شخصیتهای مذکر نقش خود را در به قدرت رسیدن این گروه ایفا میکنند.
مغز متفکر پیکی بلایندرز، توماس شلبی، بسته به شرایطی که در آن قرار دارد به همکاری یا مقابله با پلیس، گروههای گنگستری و مافیاییِ دیگر و حتی جریانات سیاسی و اجتماعی پیرامونش روی میآورد تا گروهش از یک گروه گنگستری سطح پایین در محله اسمال هیث (Small Heath) در شهر بیرمنگام (Birmingham) تبدیل به یکی از قدرتمندترین گروههای گنگستری انگلستان شود.
چهرههای آشنا
یکی از مهمترین دلایلی که پیکی بلایندرز توانسته نسبت به ساختههای شبیه به خودش مشهورتر باشد، استفاده از تعدادی از بازیگران و عوامل سرشناس هالیوود است که حتی سابقه نامزدی و برنده شدن اسکار را در کارنامه خود دارند.
بگذارید ابتدا از خالق پیکی بلایندرز شروع کنم؛ استیون نایت. نویسنده، فیلمنامه نویس و کارگردانی که اگر فقط یک نگاه به لیست آثارش بیندازید متوجه میشوید با یکی از کاربلدها طرف هستید. در کارنامه او آثار زیادی در سبک جنایی و گنگستری میبینیم که سابقه نامزدی و برنده شدن در مراسمهای مهمی همچون اسکار را دارند.
اما چهره اصلی سریال نیز کسی نیست جز کیلین مورفی. بازیگری که عمده شهرت خودش را به خاطر ایفای نقشهای نه چندان اصلی در فیلمهای کریستوفر نولان به دست آورده اما او در این جا به عنوان شخصیت اصلی سریال عین کلمه پادشاهی میکند.
اگر اهل فیلم و سریال هم باشید که مطمئناً نام تام هاردی و آدرین برودی به گوشتان خورده است. ستارههای شناخته شده فیلمهای سینمایی بزرگ هالیوود که در این سریال نیز مثل همیشه درخشیدهاند. هر چند نقش آنها دائمی نیست و در هر قسمت از سریال انتظار حضورشان را نباید کشید اما با همین حضورهای کم تبدیل به عوامل جذب مخاطب زیادی به سریال شدهاند.
عوامل و بازیگران دیگر سریال نیز، شاید نه به اندازه ستارههایی که نام بردیم، اما جزو چهرههای شناخته شده سینمایی و تلویزیون محسوب میشوند. سم نیل که احتمالاً او را از فیلمهای پارک ژوراسیک به یاد دارید، آیدان گیلن که عمدتاً به خاطر بازی نقش پیتر بیلیش در سریال بازی تاج و تخت شناخته میشود، هلن مککروری که نقش نارسیا مالفوی در سری فیلمهای هری پاتر را برعهده داشته و همچنین الکساندر صدیق که شاهد ایفای نقشش در آثار زیادی بودیم نیز جزو چهرههای شناخته شده دیگر پیکی بلایندرز هستند.
وقتی همه چیز به چشم مخاطب خوش میآید
اگر از من بپرسید بهترین بخش سریال چه چیزی است مطمئناً ویژگیهای بصری و دیداری آن را در صدر نکات جذاب سریال میگذارم.
در تمام لحظات و سکانسهای سریال شاهد قاببندیها، نورپردازیها، حرکات دوربین و به طور کلی سینماتوگرافی بینظیری هستیم که حتی اتفاقات ساده سریال مثل قدم زدن شخصیتها در خیابانهای صنعتی اسمال هیث یا به فکر فرو رفتنهایشان در اتاقهای خالی را شبیه به پوستری هنرمندانه و متحرک به تصویر میکشند. ترکیب سینماتوگرافی با جلوههای ویژه میدانی و کامپیوتری، نه تنها قدم زدنها، بلکه سکانسهای اکشن و تعلیق فوق العادهای را پدید آوردهاند.
البته نباید از استایل، گریم و سر و شکل بازیگران پیکی بلایندرز به عنوان ویژگیهای بصری دیگر سریال غافل شد. مثل هر اثر گنگستری دیگری با کلی شخصیت خوشلباس و خوشتیپ طرف هستیم اما وجه تمایز خوشتیپیِ پیکی بلایندرز با دیگر آثار هم سبک، در مدل مو و همچنین کلاههای پیکی است که در دهههای بیست و سی میلادی در انگلستان به طور معمول استفاده میشدهاند اما حالا این موارد به نوعی به عنوان امضای پیکی بلایندرز در بین سریالبازها به حساب میآیند.
فٌ فٌکس سِیک آتِ
قبل از این که من را به استفاده از جادو و جمبل متهم کنید و تیتری که برای این قسمت در نظر گرفتهام را به چشم ورد جادویی در نظر بگیرید، باید خدمتتان عرض کنم این تیتر در واقع For f**k’s sake Arthur است (که البته حالا میتوانید من را به بد دهنی متهم کنید!) اما به شکلی که در سریال شنیده میشود.
پیکی بلایندرز مجموعهای از انواع لهجههای انگلیسی در خود جای داده است. از لهجههای آشنای آمریکایی و انگلیسی فصیح تا لهجههای سختی مثل ایرلندی، اسکاتلندی، ایتالیایی و صد البته بیرمنگامی را در این سریال میتوان شنید. اگر بخشی از دلیل سریال دیدنتان با هدف تقویت زبان و لهجه انگلیسی است، پیکی بلایندرز جای خوبی برای این کار نیست. اما همین لهجه و گویشهای متنوعِ استفاده شده در سریال بین هواداران شدیداً محبوب است. از هر طرفداری درباره گویشهای سریال بپرسید احتمالاً در همان ابتدای کار تلفظ جدیدی از کلمه F**k را به شما آموزش میدهد.
اما تنها جنبه صوتی سریال استفاده از لهجههای متنوع نیست، موزیکهای استفاده شده در این سریال به تکمیل تصویر یک اثر جنایی و گنگستری کمک فراوانی میکند. شنیدن ترانههای مختلفی از هنرمندان سرشناسی مثل آرکتیک مانکیز، جک وایت، ریدیوهد، جانی کش در تمام طول سریال ممکن است اما گل سر سبد تمام این ترانهها، Red Right Hand و ریمیکسهای مختلف آن (به خصوص در شروع هر قسمت) است که با شخصیت جاهطلب و تشنه قدرت توماس شلبی تطابقی قابل لمسی را ایجاد کرده است.
پیکی بلایندرز تا به این جا به صورت فصلهای ۶ قسمته که هر قسمت حدود ۱ ساعت است پخش شده و با اتمام فصل پنجم، طرفداران در انتظار فصل ششم (و آن طور که استیون نایت گفته حتی فصل هفتم) نشستهاند. اگر شما نیز به سبک گنگستری علاقه دارید و در این روزهای درگیری با کرونا و قرنطیه به دنبال شروع سریالی هستید که نه تنها از نظر داستانی شما را جذب کند بلکه از لحاظ دیداری و شنیداری نیز خاص و در عین حال چشم و گوشنواز باشد و همینطور مضامین اجتماعی و سیاسی مختلف را به چالش بکشد میتوانید سراغ پیکی بلایندرز بروید.