اكنون همه كاسه و كوزهها بر سر او ميشكند. همه گرفتاريهاي اقتصادي و سياسي بر گردن او است. تورم و گراني و بيكاري و فقر و توليد، از عملكرد اوست.
مشكلات روابط بينالملل هم از دست پختهاي اوست. او بود كه كشورها را با ايران دشمن كرد. او بود كه باعث شد تحريمها عليه ايران افزايش يابد. هم او بود كه دلار را گران كرد. مشكلات سبد كالا هم به گردن اوست.
اصلا هر چه كه اتفاق ميافتد به خاطر عملكرد بد او در ۸ سال دوران اوست. اصلاً نبايد رئيس جمهور ميشد. مردم اشتباه كردند او را انتخاب كردند.
درفتنه ۸۸ هم كلاً او مقصر بود كه آن اتفاقات افتاد. هواداران او به خيابانها آمدند و كف خيابانها پهن شدند و سپس با تحريك او بود كه هوادارانش با پليس و نيروهاي انتظامي و امنيتي درگير شدند.جمهوريت نظام اسلامي را هم او زير پا گذاشت.
او مقصر است كه در فتنه ۸۸ ماشينهاي مردم به آتش كشيده شد و بانكها و پمپ بنزينها هم تخريب شد. روز عاشورا هم او مقصر بود كه به ساحت مقدس حسين(ع) اهانت شد.
او اكنون مردي است كه باعث همه مشكلات كشور است.مسكن مهر او باعث شد تا بازار مسكن سرسام آور قيمتش بالا برود.
هدفمندياي كه او اجرا كرد، باعث شد تا خزانه خالي شود. اختلاس ۳ هزار ميلياردي هم او انجام داد. اكنون پولهاي اين اختلاس در حساب بانكي خارجي او در يكي از بانكهاي سوئيس است.
آن مرد كه از آن سخن ميگوييم براي اين كشور در اين ۸ سال هيچكاري نكرد جز خرابكاري. همهاش خراب كرد و ويران. ويراني به بار آورد با آن رفتارهاي ناپسند.
قانون را هم اجرا نميكرد. از اجراي قانون فرار ميكرد. فقط ميخواست كار خود را انجام دهد. حرف، حرف خودش بود. به حرف هيچكس گوش نميداد. تمكين نميكرد.
انتخابات رياست جمهوري ۸۴ كه برگزار شد رقيبان قدرتمندي را كنار زد و در دور دوم با شخصيتي رقابت كرد كه سابقه طولاني در انقلاب و نظام داشت. اكنون هم دارد. اما آن مردي كه مقصر است رأي آورد و شد رئيس جمهور.
۴ سال بعد رأياش بيشتر هم شد. رقبايش هم باز قوي بودند، در سال ۸۸ بود كه او بيش از ۲۴ ميليون رأي آورد و باز هم شد رئيس جمهور ايران.
هم ضعف داشت هم قوت. كارهاي خوب هم داشت كارهاي بد هم داشت. كفه ترازوي كدامشان سنگينتر است؟! يكطرفه نميتوان به قاضي رفت و بر اساس ظن و گمان و اميال، رأي داد و حكم صادر كرد.
خوب و بد را همه با هم دارند.اگر كمي تدبير به خرج ميداد ميتوانست به شكل بهتري رياست جمهوري را پايان دهد. اگر كمي درايت بيشتري را چاشني دولتش ميكرد شايد اكنون اين همه حرف پشت سرش نميبود.
مردم شايد بتوانند قضاوت خوبي داشته باشند از دوران ۸ سال رياست جمهوري فردي كه خود، انتخابش كرده بودند.
او پس از گذشت نزديك به يكسال از پايان رياست جمهورياش همچنان سكوت اختيار كرده و نميخواهد لب به سخن بگشايد.
اوايل درخواست مناظره با رئيس جمهوري دولت تدبير و اميد را داد، اما اين اتفاق نيفتاد. قرار بود نشست خبري هم برگزار كند اما اين هم نشد.
پس از آن هر بار از او پرسيده شد نظرت از انتقاداتي كه از دولتهاي نهم و دهم ميشود چيست؟ تنها سكوت ميكرد يا پاسخهايي ميداد كه بوي پيچاندن داشت.
برخي يارانش كه همچنان او را رها نكردهاند و براي با او ماندند و هزينه هم دادهاند، ادعا دارند و اعتقاد كه اگر وضع چنين باشد بازگشت او در دور بعد انتخابات رياست جمهوري محتمل است.
يار غار او گفته است؛اگر ادامه وضع دولت فعلی همینگونه باشد و رویکردها اصلاح نشود تردید نکنید که اگر آقای احمدینژاد در سال ۹۶ کاندیدا شود پیروزی قاطعی بهدست خواهد آورد.
اما مردم نشان دادهاند كه يك فرد را براي رياست جمهوري، سه باره بر نميگزينند. نمونهاش هم ديده شده و در سال ۸۴ شخصيتي نامزد شده بود كه پيش از انتخابات رياست جمهوري دوم خرداد ۷۶ رئيس جمهور بود، اما در انتخابات رياست جمهوري ۸۴ رأي نياورد.
اما آن مرد همچنان در سكوت به سر ميبرد. خودش گفته است كه اين سكوت از سر انفعال نيست. عليرغم اين كه ياران ديرينهاش مي گويند او باز خواهد گشت، اما رئيس جمهور خرابكار! مي گويد قصد ندارم وارد سياست شوم.
شايد در انديشه و تعمق است. سبك، سنگين ميكند دوران ۸ سال رياست جمهورياش را كه چه كرد و چه بايد ميكرد، و چه نكرد و چه نبايد ميكرد.
او كه اعتقاد دارد بايد فقط برای خدا کار كرد زیرا همه مشکلات تاریخی بشر ناشی از کار برای غیرخدا بوده است و پیامدی جز سقوط و نابودی انسان نداشته است، اكنون به گذشته ميانديشد و دوراني كه قدرت داشت و رئيس جمهور بود.
نيت خير داشتن در همه امور و كارها همان براي خدا كار كردن است كه باعث ميشود كارها پيش برود با لطف خدا و او و حتي ديگر رئيس جمهورهاي كشورمان هم بايد بينديشند كه چقدر براي خدا كار كردهاند و در اين كار چقدر نيت خير داشتهاند و از اين فرصت لطف الهي تا چه اندازه بهره بردهاند.
سكوتت را نميكشني، نشكن، اما باور داشته باش و همگان باور داشته باشيم كه خدمت خالصانه همراه با نيت خير به اين مردم و كشور كه انقلابش جوش و خروشي در عالم به پا كرده، بدون من و شما هم به راه خود ادامه خواهد داد چون لطف خدا را با خود دارد و سايه ولي عصر را بر سر.
اما اگر او از قدرت سرمست نميشد، غرور نميگرفتش، همچنان شيفته خدمت ميماند به معناي واقعي كلمه و... بگذريم، پايان اين نوشته همين است.نوشتنش ديگر راه به جايي نخواهد برد. بس است.
سعدي ميفرمايد«من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم- تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال»