زمانی در اردبیل اگر مردی از خانه بیرون میزد و کلاه به سر نداشت، یک حسی از حقارت و زشتی در این عمل وی تداعی میشد. ولی این روزها نه تنها کلاه
پشمی که متناسب با آب و هوای شهر است، به سر گذاشته نمیشود بلکه این کلاههای خارجی با نوشتههای که گاهی مصرفکننده معنی آن را نمیداند باب شده است.
صفر جعفریزاده، کلاهدوز اردبیلی با تأکید به تغییر شیوههای لباس پوشیدن اردبیلیها در نیمقرن گفت: برخی لباسها معنی و پیام دارند. از جمله کلاه که وسعت استفاده از آن موجب شد راسته کلاه دوزان بازار تاریخی اردبیل شکل بگیرد. دغدغه جعفری زاده را میبایست به تمامی البسه مصرفی در بین شهروندان اردبیلی نسبت داد. امروز پوشاک مورد استفاده این شهر البته به تبعیت از وضعی که در اغلب مناطق کشور دیده میشود، خالی از نمادها و المانهای فرهنگ بومی است. به حدی پوشاک وارداتی جای البسه بومی محلی را گرفته که این روزها لباس بومی تنها توسط تعداد قلیلی از مردم عشایر و روستایی اردبیل مورد استفاده قرار میگیرد.
زنان پاسدار ارزشهای بومی با لباس خود بودند
هر چند گفته میشود البسه بومی محلی اردبیل از تنوع برخوردار است اما طی سالهای اخیر به مرور زمان کاتالوگهای لباسهای وارداتی به مغازهها، خیاطیها و پاساژها راه یافته و به جای معرفی لباسهای بومی، البسه ترک و اروپایی نگاه زنان و دختران و حتی مردان را شگفت زده ساخته است.
به عقیده جامعهشناس اردبیلی رگههایی از لباسهای بومی و محلی را نه در مناطق شهری که در مناطق روستایی و عشایری و خاصه بین عشایر کوچنشین میتوان پیدا کرد. عشایر شاهسون و بخشی از عشایر ارسباران که در این استان اقامت فصلی دارند آیینه تمامنما و میراث داران اصلی پوشاک هستند.
داور عبداللهی تصریح کرد: در این مناطق متناسب با فصول چهارگانه پوشاک متفاوتی وجود دارد و متناسب با مراسم مختلف الگوی لباس مردان، زنان، کودکان و بزرگسالان با هم متفاوت است به ویژه اینکه برای بزرگسالان و خاصه زنان این مناطق پوشاک کارکرد تمایز بخشی خاصی دارد و زن تازهعروس با نوع کلاغی رنگ آن و روسری چارقدی که میبندد از بقیه دختران و زنان متأهل از ویژگیهای نوع گره، نوع رنگ (شاد و سفید و تیره) و حتی کیفیت دوخت مشخص میشوند. نوع و جنس پوشاک زنان با منزلت اجتماعی و اقتصادی آنها تناسب دارد و در یک مجلس زنانه به خوبی میتوان این تمایز را مشاهده کرد.
همچنان که این جامعهشناس تأکید دارد لباس عشایر شاهسون اردبیل آخرین بازماندههای پوشاک بومی محلی این استان است.
لباس بانوان ایل شاهسون که نمادی از فرهنگ جاری و سنتها و باورهای این ایل است از ۹ تکه مجزا تشکیل میشود و زنان عشایر همواره تمامی این ۹ تکه را به تن دارند.
محقق ایل شاهسون شهروز جدید مغانلو در کتاب دلبافته های خود تکههای لباس را شامل پیراهن(کوینگ)، تنبان یا دامن شلیتهای(تومان)، روسری(یایلیق)، چارقد روی یایلیق(آلین یایلیقی)، عرقچین(آرخچن)، نیم تنه ساده مورد استفاده در زمستانها(یل)، جلیقه بیآستین(جلقا)، جوراب و کفش(باشماق) برشمرده است.
وی با بیان اینکه پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگهای متنوع و شاد تشکیل شده است، اضافه کرد: لباس محلی تحت نام کلی «تومان کوینگ» شناخته میشود.
جامعهشناس اردبیلی نیز تاکید کرد؛ رنگ و جنس و تعداد تنبانهایی که زنان ایل میپوشند بیانگر تمول و جایگاه اقتصادی – اجتماعی آنها است؛ بطوریکه لباسهای با جنس فاخر نخی و گاهی ابریشم کاربرد خاصی دارد و نشان دهنده ثروت خانواده است.
عبداللهی معتقد است؛ نوع بالاپوش مردان و جنس کلاه هم متفاوت است البته این تنوع پوشاک مصرفی با محیطهای کاری و منزلت مردان هم تناسب دارد و این حاکی از اهمیت جامعهشناسی لباس در مناطق روستایی است چرا که لباس مشخص کننده جایگاه طبقاتی و قشربندی اجتماعی مصرفکنندههای آنها است درست به همان شکلی که در مناطق شهری مرسوم است؛ پاپوشهای متنوع و رنگارنگ چه به شکل کفش و چه به شکل جوراب (در فصل سرد) جلوه خاصی به زیبایی پوشش مردان و زنان میدهد.
استاد دانشگاههای اردبیل تأکید کرد: نوع رنگ لباسها و کاربردی بودن آنها متناسب با فصول و شرایط خاص از جمله مجالس عزا، جشن و سرور مانند ختنه کنان کودکان پسر و نامزدی و ازدواج دختران و پسران زیبایی و جلوه خاصی دارد.
وی افزود: البته نوع پوشاک در قلمرو استانی تقریباً در مناطق روستایی استان اردبیل یکی است اغلب پوشاک زنان شامل تنبان، جلیقه، سرپوشی بنام کلاغی و پیراهنهای رنگارنگ است در مورد مردان چنین تمایزی دیده نمیشود.
عبداللهی تأکید کرد: باید اذعان داشت که تنوع پوشاک مناطق روستایی و عشایری استان در مقایسه با مردان بیشتر در بین زنان دیده میشود مردان از کتوشلوار که از مظاهر زندگی مدرن شهری است بیشتر استفاده میکنند گویا در زندگی عشایری زنان مهمترین تصویرگران و پیامرسانان منزلت خانوادهها هستند به تعبیر دیگر زنان دارندگان نشانههای سبک زندگی سنتی در این مناطق هستند.
هزینه کرد میلیونی برای لباس خارجی
مدیرکل میراث فرهنگی استان اردبیل هم معتقد است تنوع زیستی در استان اردبیل منجر به تنوع فرهنگی قابلتوجهی شده است.
کریم حاجیزاده بخشی از تبلور تنوع فرهنگی را در پوشاک هر منطقه عنوان کرد و افزود: میراث فرهنگی استان در نمایشگاههای مختلف به دنبال معرفی این جذابیت فرهنگی است.
با وجود اینکه انتظار نمیرود همه شهروند اردبیلی با لباس عشایر در سطح شهر رفتوآمد داشته باشد اما کارشناسان معتقدند به شکل قابلتوجهی از زیباییهای لباس بومی چشمپوشی شده است.
یکی از خیاطان اردبیل تصریح کرد: تمامی مدلهای لباسی که در حال حاضر برای بانوان اردبیلی دوخته میشود از اینترنت و شبکههای مجازی استفاده میشود بطوریکه خانمها به ویژه به مدل لباس بازیگران و خوانندهها اهمیت ویژه میدهند و هر قدر مراسم و مجلسی که میخواهند در آن حاضر شوند، اهمیت بیشتری دارد به انتخاب لباس تکی که به تن فلان خواننده بوده بیشتر بها میدهند.
این خیاط معتقد است؛ هیچ طراحی در خصوص لباسهای متناسب با فرهنگ اردبیل وجود ندارد و برخی طراحان در تهران لباسهایی با استفاده از شکل و رنگ و طرحهای ایرانی مثل بتهجقه و چهلتکه طراحی میکنند اما در خود اردبیل تاکنون موردی را مشاهده نکردم.
این اظهارات در حالی است که بانوان و دخترانی که زمانی پاسدار ارزشهای بومی محلی با لباس خود بودند، امروز برای کسب فلان مد خارجی هزینههای میلیونی صرف میکنند.
به عقیده خیاط اردبیلی طی سالهای اخیر خیاطی به یکی از شغلهای پردرآمد اردبیل تبدیل شده است. تا جایی که برخی خیاطان شناخته شده برای یک دست لباس ساده قیمتهایی از ۳۰۰ هزار تومان تا سه میلیون تومان درخواست میکنند.
لباس محلی مردم آذربایجان غربی+ تصاویر
وی افزود: با توجه به درآمد متوسط مردم اردبیل این ارقام قابل توجه است. بارها شده که از مشتریانم مد خارجی خاصی را درخواست کرده و به دلیل دستمزد بالا به صورت نسیه پول آن را پرداخت کرده است.
یکی از شهروندان اردبیلی نیز در این خصوص گفت: بنده تاکنون طرح لباسی که گفته شود لباس اردبیلی است جایی ندیدهام.
نادیا روشنی متذکر شد: اگر چنین طرحی وجود دارد معرفی نشده بطوریکه نه مغازهای چنین لباسی میفروشد و نه خیاطی چنین لباسی میدوزد؛ اما در مقابل طرحهای خارجی تا دلتان بخواهد مغازه را پر کرده است.
وی تصریح کرد: زمانی یکی از اقوام به دنبال لباس عروسی آذری بود؛ لباس عروسی که متناسب با فرهنگ این شهر باشد اما متأسفانه نتوانست چیز مناسبی پیدا کند و مجبور شد مدل خارجی بخرد.
چشمپوشی به فرهنگ تداعیکننده لباس
کارشناسان معتقدند خلائی که امروز در پوشاک بومی دیده میشود به خلأهای فرهنگی گره خورده است.
جامعهشناس اردبیلی در این خصوص گفت: بین پوشاک مصرفی و فرهنگ مناطق و حتی شرایط جوی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ بطوریکه لباس مناطق گرم و مناطق سرد با یکدیگر متفاوت است استفاده از پوشینههای ضخیم و بیشتر پشمی با رنگ تیره در مناطق سردسیر (ییلاق) و استفاده از لباسهای نخی و نازک و با رنگهای روشن در مناطق گرمسیر (قشلاق) گویای این موضوع است.
عبداللهی با ذکر مثالی به استفاده از روسری کلاغی بین زنان و «یاشماق» گرفتن اشاره کرد و با بیان اینکه این اقدام نشان دهنده نجابت زنان شوهردار و بویژه نوعروسان است، افزود: در واقع هرچه از مناطق شهری به سمت مناطق روستایی و عشایری میرویم نوع و میزان باورهای سنتی مردم هم تقویت میشود.
وی معتقد است اینکه نوعروسان شاید پنج تا ۱۰ سال بدون یاشماق با پدر شوهر یا برادر شوهر و اساساً هر مرد غریبه دیگری حرف نمیزنند نشان دهنده عمق باورهای دینی زنان در مناطق روستایی و عشایری است.
به گفته جامعهشناس اردبیلی اگر در بخش پوشاک شاهد تحولات جدی و گاه ضد ارزشی هستیم باید قبول کنیم که در زیرساخت ارزشی و هنجاری افراد و جامعه تغییراتی رخ داده است اما متأسفانه با فقدان متولی برای صنعت پوشاک به مفهوم واقعی کلمه، هر روز یک مدل یا الگو و طرحی در جامعه رواج پیدا میکند که توجه و سلایق افراد خاصی را به خود جلب میکند و وقتی متوجه میشویم که متأسفانه دیر شده و کار از کار گذشته است.
وی افزود: در کشورهای بسیار پیشرفته چون ژاپن و اروپا هنوز سنتهای دیرینه احیا و بازسازی و حفظ میشود اما در کشور ما عناصر هویت فرهنگ (مثلاً پوشاک) بهراحتی فراموش میشود.
وی متذکر شد: باید توجه داشت ملتی که سنتهای خود را فراموش کند به سرعت در مسیر تهاجم فرهنگی و تندباد بحرانزا دچار سردرگمیشده و از قافله توسعه عقب میماند چرا که شرط توسعه، پاسداشت سنتها و هویتهای فرهنگی ملی است.
لباس بومی اردبیل معرفی موفقی ندارد
برخی کارشناسان معتقدند اینکه جامعهای به اصالتهای فرهنگی خود چشم بپوشد خود به نوعی فقر فرهنگی محسوب میشود. بررسی اقدامات معرفی لباس بومی محلی اردبیل در ۱۰ سال گذشته نشان میدهد، نه تنها در این استان مطالعه جامع و منسجمی در خصوص پوشاک صورت نگرفته بلکه بر خلاف ادعای حفظ ارزشها هیچ اقدام تأثیرگذاری برای معرفی لباسهای بومی محلی صورت نگرفته است. نمایش لباس بومی در مجالس رسمی که به تن چند دختر کم سن و سال است تنها اقدام فرهنگی معرفی لباس بومی محلی است.
به مدت دو سال است که آتلیههای لباس محلی در محل ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی استان در طول تعطیلات دو هفتهای نوروز دایر میشود اما این اقدام به دلیل کوتاهی زمان و مراجعات اندک به خود ستاد نمیتواند تأثیرات ماندگار خلق کند.
یکی از عکاسان اردبیلی معتقد است در مقایسه با سایر استانها اردبیل در معرفی البسه بومی محلی خود موفق عمل نکرده است.
فرامرز جهانگیری گفت: بسیاری از اردبیلیها حتی لباس بومی محلی خود را نمیشناسند و معتقدند تومان کوینگ منحصر به عشایر است و فقط توسط این قشر از جامعه مورد مصرف دارد.
وی افزود: در وضعیتی که راهاندازی اکوکمپ ها از سوی میراث فرهنگی استان برنامهریزی میشود لازم است جایگاه مناسبی برای معرفی لباس بومی محلی نیز تدارک دیده شود.
در عین حال استفاده مجدد با اعمال تغییرات بر روی لباس بومی محلی به عقیده کارشناسان شدنی است و تنها سلیقه و درایت میطلبد.
مدرس دورههای گردشگری در دانشگاههای اردبیل در این خصوص گفت: لازم است صنعت پوشاک در کشور این طرحهای زیبای سنتی را شناسایی کرده و در طراحی و دوخت لباسهای اقشار مختلف بویژه بانوان مورد استفاده قرار دهد.
عبداللهی افزود: متأسفانه به دلیل ضعف عمده صنعت پوشاک و طراحی آن در کشور این ظرفیت بالقوه همواره مغفول مانده است؛ این در حالی است که در معتبرترین مراکز طراحی لباس در اروپا از جمله فرانسه و ایتالیا بهعنوان طلایه داران اروپایی این صنعت در شوها و فشن های لباس از طریق احیای طرحهای سنتی سعی میکنند به این صنعت روح تازهای بدمند و البته بسیار هم موفق بودهاند.
وی تصریح کرد: نسل جوان جامعه ما پتانسیلی است برای طراحان مد و لباس تا با ارائه طرحهای پستمدرنی از لباس سعی کنند هم میراث دار این عنصر فرهنگی بوده و هم به تحول صنعت پوشاک کشور کمک کنند و از این طریق با به چالش کشیدن جدی الگوها و مدلهای پوشاک غیربومی و بیشتر ضد فرهنگی به تداوم هویت ایرانی – اسلامی مصرفکنندگان در کشور کمک کنند.
جامعهشناس اردبیلی البته احتیاط را لازم کار دانست و افزود: چنانچه در این فرایند استفاده از زیباییشناسی در طراحی و دوخت لباس متناسب با سن، جنسیت، طبقه و جایگاه اجتماعی مصرفکننده داخلی موردتوجه قرار نگیرد موفقیت این طرح را با تردید مواجه خواهد کرد.
وی همچنین به ضرورت بازنگری در شیوههای معرفی لباس بومی محلی نیز تأکید کرد و افزود: برگزاری جشنوارههای مختلف برای معرفی پوشاک مناطق مختلف، برگزاری مسابقات در سطح استانها برای ارائه الگوهای تلفیقی از این پوشاک و نقشها و طرحهای آن میتواند بسیار کارساز باشد.
عبداللهی معتقد است تدوین آییننامههای الزامآور برای مراکز فنی حرفهای و دانشگاههای علمی کاربردی که در زمینه پوشاک فعالاند همچنین اتحادیهها و اصناف این صنعت نیز میتواند مؤثر واقع شود.
نقش و نگارها و طراحی لباسهای بومی گنجینهای است که نیازمند متولی است تا ضمن صیانت از آنها به انتقال آن به نسلهای بعدی البته با رنگ و سیاقی پختهتر و ماندگارتر اقدام شود.
سایتی دیگر البسه محلی مردم اردبیل را اینطور تعریف میکند
دیار کهن آذربایجان از قدیم تاکنون، مهد فرهنگ، هنر و زیبایی بوده، در حقیقت استانهای آذری زبانی همچون اردبیل با فرهنگ و تمدن دیرینه خود در میان اقوام و مردم مختلف شناخته شده است.
لباس در فرهنگ آذری از قرنها پیش نمادی از فرهنگ و هنر این سرزمین بوده، اما در سالهای اخیر استفاده از لباسهای محلی در زندگی روزمره شهرنشینان و حتی روستانشینان کمرنگتر شده و میتوان گفت، محو شده است. اما این پوشش و لباس بومی که معرف اعتقاد و باور خطه اردبیل بوده، همچنان در مراسمها و آئینهای مختلف رنگ و بوی خود را حفظ کرده و مورد استفاده قرار میگیرد.
گرچه روستاییان و عشایر غیور استان اردبیل در گذشتهای نه چندان دور لباسهای محلی خود را که یادگار آبا و اجداد آنهاست، نشانه شجاعت و دلاوری خود میدانستند، اما با گذشت زمان بالاخص در یکی دو سال اخیر اگر به طور اتفاقی سری به یکی از روستاهای مرزی و غیرمرزی اردبیل بزنید این فرهنگ و تمدن چند هزار ساله را بر تن افرادی نخواهیم دید به غیر از مادربزرگها.
به گفته نسیه عیناللهی لباسهای محلی مخصوص بانوان استان اردبیل که با نام “تومان کؤینک” پرآوازه گشته، همه ویژگیهای یک پوشش کامل را داشته است.
این بانوی روستانشین اردبیل درخصوص خاطرات خود از پوشش رنگارنگ زنان در گذشته میگوید: در دهههای گذشته جوانترها با رنگهای شاد و شادی بخش، با دور دوزیها و نقش نگارهای زیبا و همچنین با جنسی از ترمه و ابریشم لباسی بر تن میکردند و همچنین مردان این خطه کلاهی پشمی بر سر خود میگذاشتند به نام “بؤرک”.
وی ادامه میدهد: زنان با سن بالاتر غالبا سربندی روی روسری خود میبستند که به آن “یایلیق” میگویند. مردان هم با پوشیدن کتهای بلند و گذاشتن کلاهی پشمی بر سر، در کنار سادگی، در پوشش از اصالت بالای خود میگفتند، اما حالا اگر در مناطق عشایرنشین و روستانشین نگاهی به اطراف بیندازیم پوشش شهری را بر تن تک تک قوم و قبیله روستایی و عشایری اردبیل خواهیم دید.
لباس محلی اردبیل؛ میراثدار فرهنگ اصیل آذری
گلمغانیزاده معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل با بیان اینکه ما باید سعی کنیم با برنامهریزی و جشنوارهها و مراسمهای سنتی و آئینی این لباس و پوشش زیبای محلی را جریانسازی و دوباره احیا کنیم، اضافه کرد: اگر این نوع پوشش را داخل این مراسمهای آئینی بکشانیم و روستاییان را به استفاده مستمر از این لباس تشویق کنیم خروجی مثبتی را در روند احیاسازی خواهیم دید.
وی برگزاری مداوم جشنوارههای لباسهای سنتی و نمایشگاههای محلی و ملی را تنها راهکار زندهسازی لباس محلی اردبیل دانست و تصریح کرد: با اجرای جشنواره لباسهای سنتی کم کم این فرهنگ جا میافتد که استفاده از این لباس دوباره مرسوم شود.
گل و بتههایی که نماد حقیقی طبیعتاند
معاون صنایع دستی استان با اشاره به رنگ و نقشهای نگاشته شده بر روی پارچههای لباس محلی اردبیل اظهار داشت: اگر در قیاس لباس محلی و لباس روز که معمولا برگرفته از مدهای غربی است دقت کنیم، خواهیم دید که گل و بتههایی که در تار و پود لباس و پوشش محلی نهفته و نگاشته شده است در واقع ترسیم تصویری دلانگیز از طبیعت پیرامون میباشد.
گلمغانیزاده با تاکید بر اینکه همین نقش و نگارهای طبیعی سبب آرامش حال مردم میشود، بیان کرد: متاسفانه نوع پوشش روز در مناطق شهری یک مسیر انحرافی بدی را طی میکند که نظاره همین پوشش گاه سبب دگرگونی انسان میشود.
وی در پاسخ به ادعای ما که لباسهای امروزی آن رنگ و لعاب لباسهای محلی گذشته را ندارند، گفت: رنگ و لعاب لباس سنتی ما هماهنگ با طبیعت و گل و بوته است که رنگهای شادی بوده و تماما از مناطق عشایر ما برخاسته است و اگر در دستبافتههایی همچون قالی یا گلیم زنان عشایر ما فیالبداهه نقشی ترسیم میکردند در تضاد با آن تمام نقوش لباسهای محلی برگرفته از دل طبیعت است.
معاون صنایع دستی استان ادامه داد: شاید الان رنگهای روشن و شادی که در تنوع لباسهای بازار میبینیم یک رنگ جیغ هستند و در حقیقت این لباسها سفیر آرامش و حس اصالت نیستند و حتی طرح معینی هم بر روی این لباسها دیده نمیشود.
گلمغانیزاده در خصوص اجزای تشکیل دهنده لباس محلی اظهار کرد: لباس محلی استان اردبیل از اجزای مختلفی تشکیل شده است که شامل پیراهن (کؤینک)، تنبان یا دامن شلیتهای (تومان)، روسری (یایلیق)، چارقد روی یایلیق (آلین یایلیقی)، عرقچین (آرخچن) و جلیقه بیآستین است که بنا به سلایق و تنوع اقلیمی فرهنگ قبیلهای عشایر شاهسون اردبیل در گذشته از تعداد یا نوع این اجزا کاسته یا بر آنها افزوده میشده است.
غربت لباس محلی در میان انبوه پوشش اغیار
جمیله زمانی، کارشناس ارشد طراحی پارچه و دوخت لباس در خصوص فراموشی لباس سنتی و محلی گفت: امروزه در میان لباسدوزان یا طراحان لباس حداقل در استان اردبیل کمتر میتوان لباس محلی و سنتی یک قبیله یا طایفه خاصی را مشاهده کرد که این مهم، نشان از غربت تاملبرانگیز لباس محلی در میان انبوه لباسهایی است که به تقلید از کشورهای دیگر طراحی و تولید میشوند.
وی با اشاره به اهمیت حس مسئولیت در قبال فرهنگ اصیل ایرانی و آذری اظهار کرد: اگر هر ایرانی یا هر یک از مردم اردبیل خود را در قبال صیانت از فرهنگ بومی خود و لباس اصیل سنتی منطقه عشایری خود مسئول بداند بیشک شاهد ورود دوباره این لباسها در میان آحاد مردم خواهیم بود.
این کارشناس با بیان اینکه یکی از نشانههای فرهنگی در مناطق مختلف جهان و ایران لباسهای محلی است، افزود: این لباسها با توجه به آب و هوای مناطق از تنوع، رنگ و شکل برخوردار بوده است.
زمانی ضمن ابراز گلایه از نبود منابع مشخص در موسسات عالی علمی در خصوص تاریخچه و پیشینه لباس محلی گفت: معمولا با ورود به دانشگاه منابع غنی درباره لباس محلی وجود ندارد، همانگونه که همه دانشجویان این رشته در دوران دانشجویی در دانشگاه با هیچ منابعی درباره این نوع پوشش محلی و سنتی آشنا نیستند و هماکنون اگر کسی در این مورد کنجکاو باشد میبایست به صورت انفرادی به شهر یا روستای مربوطه رفته و با کند و کاو و کنجکاوی، نوع پوشش یک قبیله یا قوم را از نزدیک دیده و با آن آشنا شود.
به عقیده این کارشناس ارشد طراحی لباس و دوخت، برای صیانت از فرهنگ و عقاید یک منطقه یا قوم باید ابتدا شناخت کاملی از ملل آن مناطق داشت و در مراحل بعدی بنا به عقاید، سلایق و تنوعطلبی آن مردم نسبت به تولید و طراحی پوشش برای آنها پرداخت.
لباس سنتی و محلی اردبیل با عنوان “تومان و کؤینک” یک نمونه بارزی از عفاف و حجاب برای بانوان غیور این خطه است که اگر امروزه تلاشی در راستای باززندهسازی این ارزش فرهنگی از سوی متولیان انجام نشود در آیندهای نزدیک فرهنگ اصیل اسلامی ما نیز به مخاطره میافتد.
زوال فرهنگی جامعه ما متاثر از عامل بیرونی است
مجتبی جواناجدادی جامعهشناس اهل استان اردبیل از اردبیل اظهار کرد: زمینههای زوال فرهنگی جوامع را میتوان به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم کرد که در این میان، پذیرش عناصر فرهنگی بیگانه و ناسازگاری با ساختار فرهنگی جامعه میزبان، از عوامل مهم بیرونی در استحاله و افول فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست.
جواناجدادی با بیان اینکه در گذشته اگرچه ایرانیان با جوامع مختلف با فرهنگهای متنوع و متفاوت داد و ستد داشتند، اما فرهنگ ناب داخل را قربانی فرهنگهای بیگانه نمیکردند، افزود: امروزه در دنباله همین داد و ستدهای فرهنگی شاهد هستیم که فرهنگ بیگانگان به راحتی در میان مردم ما جا خوش کرده است و همین موضوع سدی در مقابل بالندگی فرهنگ جامعه اسلامی است.
وی ضمن ابراز گلایه از مردم منطقه در زودباوری و زودپذیری فرهنگ جوامع مختلف و بیگانه یادآور شد: در مقابل فرهنگپذیری بی حساب و کتاب از کشورهای دیگر و در نتیجه اضمحلال فرهنگی جامعه ما هیچ گونه ارشادی صورت نمیگیرد و ما امروزه به وفور شاهد هستیم که سنتها و آئینهای ما در گنجینهها محفوظ بوده و ریشه فرهنگی که در میان مردم در جریان است فرهنگ ضد اسلامی و ایرانی میباشد.
این مردمشناس میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل، با بیان اینکه لباس محلی و گویش هر قبیله یا طایفهای در ایران نماد اصالت و هویت آن منطقه و مردم و ملل آن استان یا شهر میباشد، اظهار کرد: اگر امروزه یادی از این پوشش یا گویش نکنیم بیشک به صورت خوداختیاری تن به زوال فرهنگی دادهایم و این خطر شاید در آیندهای نه چندان دور تبدیل به یک فاجعه شود.
جواناجدادی در خصوص زیباییهای لباس محلی زنان اردبیلی گفت: لباس محلی و پوشش سنتی زنان غیور عشایر اردبیل و مناطق روستانشین این استان در کنار زیبایی خاص خود، نماد اصلی فرهنگ این خطه و حفاظی برای زنان اردبیلی است، که البته متاسفانه امروزه کسانی که این پوشش را به تن دارند انگشتشمارند.
وی بر ضرورت حفظ و ماندگاری آئینها و سنتهای آبا و اجدادمان تاکید و تصریح کرد: حفظ این ارزشها و انتقال آن به نسلهای بعدی شاید کمترین کاری باشد که از دست مسئولان فرهنگی و اجرایی استان برمیآید و متاسفانه در این موضوع هم کوتاهی میشود.
حمایت از تولیدکنندگان صنایع دستی در راستای حفظ فرهنگ بومی
سکینه بشارتی، یکی از تولیدکنندگان لباس های سنتی در اردبیل اظهار داشت: تولیدکنندگان صنایع دستی به ویژه لباس سنتی در کل کشور شاید بسیار معدود باشد که استان اردبیل نیز از این موضوع مستثنی نیست چرا که در حال حاضر در استان فعالان در این عرصه انگشت شمارند.
وی با اشاره به اینکه این شغل بیش از چند دهه قبل ایجاد شده است، اضافه کرد: در ابتدا من به تنهایی این کار را آغاز کردم و رفته رفته با فراگیری اصول و قواعد این حرفه و البته آموزشهای مطابق با مولفه های روز کار خود را رونق دادم که امروز بیش از ۲۰ نفر به صورت غیرمستقیم و ۱۵ نفر به صورت مستقیم در کارگاه تولیدی ما مشغول به فعالیت هستند.
این طراح و تولیدکننده لباس بومی و محلی با اشاره به حرفه خاص خود اذعان داشت: خوشبختانه من در کنار آموزش هایی که داشتیم اقدام به تلفیق لباسهای سنتی و طراحی فی البداهه کردم که این موضوع سبب اصلی استقبال کم نظیر از محصولات ما در استان اردبیل و سایر استانهاست.
بشارتی درباره تجربه سفر هشت سال پیش خود به روسیه و شهر مسکو گفت: در سفری که به مسکو داشتیم تنی چند از اتباع این شهر از دستدوزهای ما بشدت استقبال کرده و راحتی، خنکی و احساس سبکی این لباس را ویژگی منحصربفرد آن عنوان کردند که این مهم مایه فخر و مباهات ماست.
وی نبود حمایت از تولیدکنندگان داخلی یا برخی کاغذبازی های بیجا را علل اصلی دلسردی تولیدکنندگان برای تداوم فعالیت و گسترش کارشان دانست و اضافه کرد: متاسفانه طی سالهای اخیر اقدام به اخذ وام کردیم اما هیچگونه اقدامی در این زمینه صورت نگرفت و همین موضوع سبب شد تا ایده هایی که برای رونق کسب و کار و کارآفرینی خود داشتیم نادیده گرفته شود.
حجاب اسلامی در تیر رس غفلت خودخواسته
اهمیت حجاب و پوشش اسلامی به قدری است که خداوند متعال در بسیاری از سورههای قرآن از آن به عنوان یک ضرورت یاد میکند، آن را حافظ انسان در برابر بسیاری از بیماریهای جسمی، روانی و جنسی میداند، به طوری که در آیه ۳۳ سوره احزاب به وضوح، دختران و زنان امت پیامبر را مورد خطاب قرار داده و میفرماید: “وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکَن وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى؛ و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم، زینتهای خود را آشکار مکنید. “
باید به خوبی بدانیم که از نظر اسلام حجاب اهمیت بالایی دارد و در عین حال این جایگاه صرفا اختصاص به زن ندارد، بلکه نوعی پرده است که در روابط میان زن و مرد وجود داشته، در واقع پوشیدگی زنان و رفتار متین جوانان در اجتماع همواره سدی محکم در برابر وسوسههای شیطانی و بزههای احتمالی بوده است که اسلام این وسوسهها را به شدت نهی میکند.
امروز به بهانه روز عفاف و حجاب سراغ پوششی رفتیم که در عین حال که تاریخچه کهن آن به عنوان نمونه بارز حجاب کامل در بین مردم استان اردبیل شناخته میشود، پوششی که با گره خوردن به آئین و سنت آبا و اجدادمان علیرغم زیبایی خاصی که به زنان و دختران میدهد، نمونهای از یک حجاب کامل ایرانی و اسلامی نیز هست.
کلام آخر:
پوشش هر منطقه، بارزترین سمبل فرهنگی و مهمترین و مشخصترین مظهر قومی و نشانه فرهنگ آن منطقه است، که متاسفانه امروزه فرهنگ اصیل ما با تقلیدی نابجا و غیراصولی به سمت زوال و عدم پیش میرود.
بدون تردید جهانبینى و انسانشناسى هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسى در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد، باید بدانیم که امروز اگر پوشش ما حامل پیام سنتها و آئین کهن ما نیستند، یا تعریف ارزشمندی از جایگاه یک انسان ندارند، نتیجه یک غفلت خودخواسته است.