طنزینه
2 سال پیش / خواندن دقیقه

😂 لوسترین جوکهای تاریخ بشریت | بیمزهترین جوکهای خندهدار

😂 لوسترین جوکهای تاریخ بشریت | بیمزهترین جوکهای خندهدار

جوک لوس چیه؟

جوک (Joke) که به فارسی لطیفه هم بهش می‌گن، برگرفته از یه کلمۀ انگلیسیه که معمولاً به حکایتی خنده‌دار گفته می‌شه. جوک لوس یا جوک بی‌مزه یا جوک‌های شوهرعمه‌ای به جوک‌هایی گفته می‌شه که معمولاً برای خندوندن دیگران گفته می‌شه، ولی اولین نفری که می‌خنده خود گویندۀ جوکه واسه اینکه بقیه مجبور بشن باهاش بخندن!

توی این نوشته قصد دارم فهرستی با ۴ محوریت یارو، اشیاء، حیوان و خوردنی از لوس‌ترین و بی‌مزه‌ترین ولی در عین حال خنده‌دارترین جوک‌های این سبکی رو جمع‌آوری کنم تا هر وقت دور هم جمع شدید، این لینک رو باز کنید و بخونید و بخندید :)

راستی! اگه شما هم جوک بی‌مزه و لوسی سراغ دارید توی قسمت دیدگاه‌ها تعریفش کنید که به این فهرست اضافه کنم.

یارومحور:

  • یارو دنبال قوری می‌گشت.. این ور رو نگاه کرد نبود، اون ور رو نگاه کرد بود.
  • یارو دستشویی داشته نمی‌دونسته چیکار کنه. می‌ره داروخانه می‌گه: گوجه دارین؟ دکتره می‌گه: نه! می‌کشه پایین و می‌رینه و بعد می‌گه: ریدم تو داروخونه‌ای که گوجه نداره!
  • یارو می‌ره كله‌پزی طباخه بهش می‌گه: چشم بذارم؟ یارو می‌گه: تو این یه ذره مغازه كجا قایم شم آخه؟
  • یارو رو زنبور نیشش می‌زنه.. در حال مرگ می‌گه: سر قبرم بنویسین خرس خوردتش!
  • به یارو می‌گن: اینجا چه كار ‌می‌کنی؟ می‌گه: پس كجا چی كار كنم؟
  • یارو می‌ره سوپری می‌گه آقا ماست داری؟ مرده می‌گه: نه، می‌ره سوپری بعدی می‌گه: تو چی؟
  • یارو می‌ره بقالی می‌گه: ببخشین تخمِ مرغِ شترمرغ دارین؟ یارو می‌گه: نه ولی ک**رِ خرِ اسب داریم.
  • به یارو می‌گن: یه جوک بگو. می‌گه: خیار. می‌گن: چه بی نمک. می‌گه خب خیارشور.
  • یارو می‌ره مغازه می‌پرسه: آقا خیارشور دارین؟ یارو می‌گه: آره داریم. می‌گه: لطف می‌کنین خیارهای‌ منم بشورین؟
  • یارو‌ تو ساندویچی می‌گه: آقا لطفاً خیارشور‌ نذار، یارو می‌گه: خیارشور ندارم، می‌خوای گوجه نذارم؟
  • یارو با چکش و ساعت می‌رفته ماهی‌گیری. ازش می‌پرسن: چرا با این‌ها می‌ری ماهی‌گیری؟ می‌گه: وقتی ماهی‌ها اومدن ساعت بپرسن با چکش می‌زنم تو سرشون!
  • یارو در حموم رو باز می‌کنه بخارا بره بیرون، اشتباهی سمرقند میاد تو.
  • به یارو می‌گن: ژاپن کجاست؟ می‌گه: مگه من نقشه‌ام؟
  • یارو به دوست دخترش می‌گه: بیا خونمون، خونمون خالیه. بعد دختره می‌ره هر چی در می‌زنه می‌بینه کسی خونه نیست!
  • به یارو می‌گن: پشتت خاکیه. می‌گه: می‌خواستی آسفالت باشه؟
  • یارو رو می‌گفتن 10 نفر رو حریفه..11 نفر می‌رن می‌زننش.
  • یارو می‌ره بالای کوه می‌گه: خدایا پول بده، زن بده، خونه بده. باد میاد پرت می‌شه پایین. می‌گه خدایا اوکی، زن و پول نخواستیم؛ حالا چرا هول می‌دی؟!
  • به یارو می‌گن: با کشاورز جمله بساز. می‌گه: ک***شا ورزش کنین!
  • یارو از سفر برگشته بود بهش می‌گن: برای ما چی آوردی؟ می‌گه: تشریف.
  • یارو سر توالت نشسته بوده یهو آروغ می‌زنه می‌گه: ای بابا باز برعکس نشستم.
  • یارو سکه میندازه صندوق صدقات سوارش می‌شه.
  • یه بار یه مرده می‌خوره به نرده برمی‌گرده.
  • یارو نوشابه‌اش گرم بوده، می‌ریزه تو نلبکی می‌خوره.
  • یارو نخ ده تومنی رو می‌کشه شلوار مدرس میفته!
  • یارو سوپرمارکت داشته بعد مغازه‌اش آتیش می‌گیره می‌میره. پسرش فردا پارچه می‌زنه روش می‌نویسه: این مغازه به دلیل پدرسوختگی تعطیل است!
  • یه یارو تو اتوبوس موز رو نمک می‌زده مینداخته بیرون. کناریش می‌پرسه: چرا اینجور می‌کنی؟ می‌گه: آخه موز شور دوست ندارم.
  • یارو رو برق می‌گیره، فیوز می‌پره. فیوز رو می‌زنن یارو می‌پره.
  • یارو اسمش ادب بود رفت بالای درخت. یکی بهش گفت: ادبت کجاست؟ گفت: بالای درخت.
  • یارو داشته راه می‌رفته، خسته‌اش می‌شه می‌دوئه.
  • یارو سوزن می‌ره تو دستش در میاره می‌بینه خون میاد، می‌ذاره سر جاش.
  • یارو از فارسه می‌پرسه: اسمت چیه؟ می‌گه: بابک. یارو می‌گه: با چی؟
  • یارو ساعتش رو به سپر ماشین می‌مالیده. یکی رد می‌شه می‌گه: داداش داری چیکار می‌کنی؟ می‌گه: دارم اوقاتم رو سپری می‌کنم.
  • به یارو می‌گن: چرا یه ساعته داری همین جوری با ماشینت دور‌ میدون می‌چرخی؟ می‌گه: راهنمام گیر کرده.
  • یارو یه سکه پنج تومنی سوراخ پیدا می‌کنه؛ ده تومن می‌ده لحیمش می‌کنن.
  • یارو خودکارش تموم می‌شه ترک تحصیل می‌کنه.
  • یارو خوابش سنگین بوده تختش می‌شکنه!
  • به یارو می‌گن: نظرت در مورد همبرگر چیه؟ می‌گه: شایعه‌ست!
  • یارو با پیچگوشتی به نافش ور می‌رفته، یهو کو**نش می‌افته.
  • یارو می‌خوره زمین برای اینكه ضایع نشه بقیه راه رو سینه خیز می‌ره.
  • یارو می‌خوره به دیوار می‌گه: ببخشید.
  • یارو از حال می‌ره یهو از پذیرایی در میاد!
  • یارو از تیر میره بالا، از شهریور میاد پایین!
  • یارو کدو تنبل می‌خره می‌ذارتش کلاس تقویتی.
  • یارو خواب می‌بینه داره بربری می‌خوره. بیدار می‌شه می‌بینه نصف تشک رو خورده.
  • یارو می‌بینه یه نقطۀ آبی رو دیوار حرکت می‌کنه می‌ره جلو می‌بینه یه مورچه شلوار لی پوشیده!
  • یارو می‌ره تظاهرات می‌بینه شلوغه برمی‌گرده.
  • یارو می‌ره تو اتوبوس می‌گه: آقایون خانم‌ها، لوله‌های گازو ول کنین خودم نگه می‌دارم.
  • یارو داشته ماست می‌ریخته تو دریا. می‌گن: چیكار می‌كنی؟ می‌گه: دوغ درست می‌كنم. می‌گن: اینطوری كه نمی‌شه. می‌گه ولی اگه بشه خیلی می‌شه!
  • یارو تو تاریكی شب عینک آفتابی زده بود بهش می‌گن اسگول شبه چرا عینک آفتابی زدی؟ یارو عینک رو برمی‌داره می‌گه: من معینم.
  • یارو مایوش سوراخ بوده، می‌پره تو استخر غرق می‌شه.
  • یارو می‌خواسته خرگوش شكار كنه، می‌ره پشت درخت صدای هویج درمیاره.
  • یارو می‌ره ساندویچی، گارسونه می‌گه: بپیچم؟ یارو می‌گه: نه مستقیم برو!
  • یارو می‌ره سینما انگشت می‌كنه تو دماغش می‌ده بغلی بهش می‌گه: بی‌زحمت دست به دست كنین بمالینش به دیوار.
  • یارو شلوارش رو برعکس می‌پوشه، مادرش بهش می‌گه: قربونت برم که وقتی داری می‌ری انگار داری میای.
  • یارو عینک دودی می‌زنه می‌ره لب دریا می‌گه: عهههههه چقدر نوشابه!
  • یارو داشته با خره فوتبال بازی می‌کرده. بهش می‌گن: چرا با خر بازی می‌کنی؟ می‌گه: همچین خر هم نیست. ۳ به ۱ جلوئه!
  • گوشى یارو از رو ميز مى‌افته ولی طوریش نمی‌ چون رو حالت پرواز بوده.
  • یارو رو برق می‌گیره، می‌میره. فامیل‌هاش سر قبرش با فازمتر فاتحه می‌دن!
  • یارو توی جنگ بیسیم‌چی بوده. بیسیم می‌زنه می‌گه: من 5000 نفر رو اسیر کردم، بیایید ببریدشون. بهش می‌گن: خوب خودت بیارشون. می‌گه: آخه اینا نمی‌ذارن من بیام!
  • یارو داشته با بچه‌ش گرگم به هوا بازی می‌كرده، یهو جو می‌گیرتش بچش رو می‌خوره!
  • یارو رفت بانک وام بگیره، ضامن نداشت منفجر شد.
  • یارو م‌ره دکتر واسه ترک کف پاهاش. دکتر بهش پماد می‌ده.بعد یارو می‌گه «دکتر من از این پماد داشتم ولی هر چی زدم به ترک کونم خوب نشد»
  • یارو به دوستش می‌رسه. می‌گه انقدر سرم درد می‌کنه که نگو. دوستش می‌گه.
  • یارو می‌ره بانک چک خورد کنه، مسئول بانک ازش می‌پرسه: چک سیباس؟ یارو می‌گه: نه، مال گردوهای پارساله!
  • یارو می‌ره بهداری می‌گه «ببخشید به دارید؟»
  • یارو یه تیکه کاغذ می‌خوره تو سرش میوفته می‌میره. می‌رن کاغذ رو باز می‌کنن می‌بینن توش نوشته:«دوتا آجر».
  • یارو اسمش قدرت‌الله بوده بعد می‌ره خارج، می‌گن خودت رو معرفی کن! می‌گه «به نام خدا من The power of god هستم»
  • یارو می‌ره بنگاه، می‌گن: یه خونه داریم کنار راه آهنه. سر و صدا زیاده ولی بعد از یک هفته عادی می‌شه. یارو می‌گه: اشکالی نداره، این یک هفته رو می‌رم پیش داداشم.
  • به یارو می‌گن «دو دو تا؟» می‌گه: «ها؟». می‌گن: «دو دو تا؟» می‌گه: «آهااا!»
  • یارو رفته بود مهمونی اینقد غذا می‌خوره حالت تهوع می‌گیره. بهش می‌گن «یه انگشت کن تو حلقت بالا بیاری» می‌گه «اگه جای انگشت داشتم یه موز میخوردم»
  • مشهدیه به رفیقش می‌گه: رفتی تهران در زدی نگی مویوم، بگو منم. می‌گه: خب اگه گفتُم منم بعد آمدن وا کردن دیدن مویوم چی؟
  • دو تا قمی می‌خورن بهم می‌شن قمقمه.
  • لره میبینه مردم تو میدون شهر جمع شدن. از یکی می‌پرسه «سی چه ایجا جمع اوبیدن؟» طرف می‌گه «دارن لرهایی که لهجه دارن رو اعدام می‌کنن» لره می‌گه: «واسه چی گلم؟»
  • یه شیرازی فلج می‌شه، یه ماه بعد متوجه می‌شه.
  • یارو زنگ می‌زنه فلسطین می‌بینه اشغاله.
  • یه انگلیسیه داشته غرق می‌شده می‌گفته هلپ می، هلپ می. یکی رد می‌شده می‌گه: عوض انگلیسی شنا یاد می‌گرفتی.
  • یارو می‌خواست بره تونس، ولی نتونس.
  • یارو یه سکۀ سیاه پیدا می‌کنه میندازه تو تلفن عمومی می‌گه: الو آفریقا؟
  • دو تا چینی می‌خورن به هم می‌شکنن.
  • یه چینی رو دار می‌زنن، می‌شه دارچین.
  • یه ژاپنی میاد ایران از هواپیما که پیاده می‌شه دستش رو می‌ذاره جلوی تخماش. می‌گن «چته چی شده؟» می‌گه «شنیدم ایرانی‌ها تخم ژاپنی خیلی دوست دارن!»
  • زن اولی می‌گه: شوهر من دوکون داره، زن دومی می‌گه: خوش بحالت شوهر من یه ک**ن بیشتر نداره.
  • کچله می‌ره سلمونی می‌گه: ببخشید.
  • عروس رفت گل بچینه شهرداری گرفتش.
  • از یكی می‌پرسن اسم یه پیامبر رو نام ببر. می‌گه: سوج! می‌پرسن سوج دیگه كیه؟ می‌گه: پشت یه وانت دیدم نوشته بود یاسوج!
  • روزی شخصی بر شیخ وارد شد و از طرف مقابل خارج شد.
  • سفیدپوسته به سیاه‌پوسته می‌گه آقا شما شبی؟ سیاهه به روی خودش نمیاره، باز می‌پرسه. سیاهه عصبانی می‌شه، سفیده می‌گه اه چه شب بدی..
  • یه نفر می‌ره پیش یه نفر دیگه می‌شن دونفر.
  • سه نفر رو میندازن جهنم. بعد چند روز میان می‌بینن خاکی و درب و داغونن. می‌پرسن داستان چیه؟ می‌گن: خدایی کار ۳نفر نبود ولی بالاخره خاموشش کردیم.
  • اینشتین و نیوتن سک سک بازی می‌کردن. اسنشتین چشم می‌ذاره تا نیوتن قایم بشه، بعد نیوتن می‌ره توی یه مربع یک در یک می‌ایسته. اینشتین می‌بینه نیوتن روبه‌روش وایساده، می‌گه: نیوتن دیدمت! نیوتن می‌گه: من نیوتن نیستم پاسکالم. می‌گه یعنی چی؟ می‌گه: نیوتن روی متر مربع می‌شه پاسکال.
  • کسی می‌دونه سدیم چیه؟ na
  • به یه دختر که می‌ره تو کارخونۀ سَم‌سازی چی می‌گن؟ می‌گن بوسم می‌دی؟
  • یکی بود که سه تا پسر داشت به نام‌های جمشید و خمشید و گمشید. یه بار با پسراش کار داشت. بلند گفت: جمشید، همه مردم جمع شدن. بعد گفت: خمشید، همه مردم خم شدن. بعد گفت: گمشید، همه مردم گم شدن.
  • بابا طاهر عريان تو حياط خونشون بوده يهو وحشي بافقي ميپره كونشو گاز ميگيره
  • یه روز تو تیمارستان همه داشتن می‌پریدن بالا پایین، رییس تیمارستان ازشون می‌پرسه «چه مرگتونه؟» می‌گن «ما سیب زمینیم داریم سرخ می‌شیم» می‌ره می‌بینه یکی نشسته رو زمین.پیش خودش می‌گه این حتما خوب شده. ازش می‌پرسه «چرا نشستی؟» می‌گه «من چسبیدم کف ماهی‌تابه»
  • یه پسر و پدر داشتن میرفتن دوتا گربه رو میبینن که دارن جفت گیری میکنن پسر میپرسه بابا اونا دارن چیکار میکنن بابا میگه هیچی پسرم دارن شوخی میکنن پسر میگه سر شوخی رو باز کرده خوب داره میکنه‌ها
  • دندونپزشکه ناراحت بوده از مطبش میره بیرون یه نخ دندون میکشه.
  • یروز دو نفر میرن کافه یکی موهیتو سفارش میده یکی مساحت و
  • به پسره می‌گن، به دختره نمی‌گن.
  • حسین لاغره
  • اگه بگم منتظر اتوبوسم باورت می‌شه؟

اشیاءمحور:

  • یه غوله می‌ره مشهد می‌شه مشغول.
  • یه قرص اکس میندازن تو صندوق صدقات، صندوقه شروع می‌کنه وام دادن.
  • یه بار 2x, e^x با هم می‌رن مغازه و هر خریدی یه مشتق از خودشون می‌گیرن. 2x ناراحت می‌شه و e^x می‌گه: واست مشتق می‌گیرم هرچی خواستی!میره میاد می‌گه: نامردانسبت به y دارن مشتق می‌گیرن!
  • میخه می‌ره عروسی انقدر می‌رقصه پیچ می‌شه.
  • یه میخه زنگ می‌زنه؛ در می‌ره.
  • دوتا بادکنک داشتن می‌رفتن، یکیشون به اون یکی می‌گه: اونجارو! کاکتوسسسسسسسسسسسس
  • هواپیمائه تو آسمون ترمز می‌کنه، می‌افته.
  • قطارها وقتی می‌رن دم خونۀ هم دیگه در می‌زنن، م‌یگن: درو واگُن.
  • دو تا چسه با هم بازی می‌کردن. یه گوزه میاد می‌گه: منم بازی؟ می‌گن: نه مامانمون گفته بی سر و صدا بازی کنین!
  • نخه با سوزنه دعواش می‌شه. سوزنه می‌گه: اگه گذاشتم دیگه بری تو ک**نم!
  • می‌دونی کیبوردها چرا هم روزها کار می‌کنن هم شب‌ها؟ چون دوتا شیفت دارن.
  • یک روز دوتا سیاره داشتن دعوا می‌کردن. نپتون می‌گه «آقا ولش کن همیشه حق با مشتریه...»
  • گلبول سفید میره تو خون می‌بینه همه گولبول‌ها قرمزن می‌گه »ای بابا چرا منو در شریان نذاشتین»
  • خودکارها وقتی افسرده میشن میرن پیش روان‌نویس.
  • یه روز یه قطار می‌ره در یه قطار دیگه رو میزنه میگه واگن منم.
  • هر کاری کردم ویندوزم بالا نیومد.. گفت زن وبچش پایین تو ماشین منتظرن.

حیوان‌محور:

  • می‌دونین اگه حیوون‌های نادر بمیرن چی می‌شه؟ نادر بی‌حیوون می‌شه.
  • مگسه داشته عن می‌خورده یهو حالش بهم می‌خوره. بهش می‌گن: چی شد؟ می‌گه: توش مو بود!
  • مگسه ماه عسل زنشو می‌بره گوه‌خوری.
  • پشهه می‌ره بدنسازی جوگیر می‌شه، می‌ره دم کارخونه پیف پاف می‌گه: نفس کش بیا بیرون!
  • به پشهه می‌گن: چرا زمستون پیداتون نیست؟ می‌گه: نه اینکه تابستون‌ها خیلی برخوردتون خوبه!
  • کرمه می‌ره باشگاه ک**ر می‌شه چون باشگاه تعطیل بوده.
  • یه کرمه داشته رد می‌شده میفته تو قابلمه ماکارونی، می‌گه: عه حموم چقد شلوغه!
  • کرم ابریشمه قرص اکس می‌زنه بافتنی میبافه.
  • یه روز یه كرم به یه كرم دیگه تنه می‌زنه. كرمه عصبانی می‌شه می‌گه: مگه كرم داری؟!
  • روباهی به زاغی گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی! زاغ عصبانی شد و گفت: بی‌تربیت! خجالت بکش، اون موقع من کلاس اول بودم الان دیگه شوهر دارم!
  • آفتاب‌پرسته می‌ره روی جعبه مدادرنگی هنگ می‌کنه.
  • به مرغه می‌گن: می‌تونی روزی پونزده‌ تا تخم بذاری؟ می‌گه: اون کار رو فقط ج**ده‌های تلاونگ می‌کنن.
  • به خروسه می‌گن: مرغ چند حرف داره؟ می‌گه: قربونش برم حرف نداره.
  • دو تا جوجه عاشق هم می‌شن. بزرگ می‌شن می‌فهمن جفتشون خروس بودن.
  • جوجه با مامانش دعواش می‌شه. می‌ره دم در می‌گه: پیشی بیا منو بخور!
  • یه مار و یه جوجه تیغی باهم ازدواج می‌کنن بچشون می‌شه سیم خاردار
  • یه روز لاک‌پشته راست می‌كنه، چپ می‌كنه.
  • به لاک پشته می‌گن: یه دروغ بگو. می‌گه: دویدم و دویدم.
  • یه روز سه تا لاکپشت دارن از خیابون رد می‌شن یهو کامیون میاد، مامانِ لاکپشت‌ها می‌گه «بچه‌ها وایسید!» لاکپشت‌ها می‌گن «مامان ما که همیشه تقریبا وایسادیم!»
  • می‌دونین مارها چرا مسافرت نمی‌رن؟ چون دست ندارن که تکون بدن.
  • پلیسه به ماره می‌گه: دست‌ها بالا وگرنه شلیک می‌کنم. ماره می‌گه: می‌خوای شلیک کنی شلیک کن دیگه، چرا بهونه میاری؟
  • ماره می‌میره، عمودی می‌شه.
  • ماره خجالت می‌کشه مستقیم بره کاندوم بخره. ۲ بسته واجبی می‌خره می‌گه: اگه می‌شه بقیه پولش رو کاندوم بدین.
  • فیله می‌ره گدایی می‌گه: به منه ک**ر تو دهن کمک کنین!
  • می‌دونین اگه فیل لباس آبی بپوشه باباش بهش چی می‌گه؟ می‌گه: وای چقدر بهت میاد. حلا اگه همون فیله لباس صورتی بپوشه باباش چی بهش می‌گه؟ می‌گه قبلی بیشتر بهت میومد. حالا اگه فیله لباس قهوه‌ای بپوشه باباش بهش چی می‌گه؟ می‌گه: بسه چقدر لباس عوض می‌کنی!
  • یه فیله می‌ره بالای درخت. یارو بهش می‌گه: آهای فیله اون بالا چی کار می‌کنی؟ می‌گه: من فیل نیستم گیلاسم. یارو می‌گه: نه تو فیلی گیلاس نیستی! فیله هم گوشاش رو تکون می‌ده می‌گه: ببین اینم برگامه!
  • یه روز یه خرگوشه رفت و رفت و رفت و رفت و رفت و رفت و رفت و رفت و رفت و رفت و رفت و رفت تا اینکه یه روز برگشت و برگشت و برگشت و...
  • به ببعی می‌گن: بلدی اسم یه بازی بگی؟ می‌گه: مممممممعععععنچ!
  • موشه می‌ره داروخانه می‌گه: آقا مرگ من دارین؟
  • موشه میر‌ه جلو آینه از خودش خوشش میاد می‌گه: واااای موش بخورتت.
  • دوتا اسکیمو می‌شینن به نهنگ خوردن، نصفه نهنگ‌ها رو می‌خورن بعد این یکی به اون یکی می‌گه: لامصب نهنگ خوردن هم لامصب مثل تخمه‌است، می‌شینی پاش دیگه نمی‌تونی پاشی.
  • می‌دونین ماهی‌ها بعد از اینکه غذا می‌خورن چیکار می‌کنن؟ دستمال میارن سفره ماهی رو پاک می‌کنن.
  • می‌دونین اگه یه ماهی تو بانک کار کنه بهش چی می‌گن؟ بهش می‌گن: فیش بانکی.
  • ماهی‌ها به خواهرشون می‌گن آبزی.
  • ماهی‌ها وقتی هنگ می‌کنن می‌رن پیش نهنگ.
  • خره داشته می‌رفته چشمش به یه اسب میفته با حسرت می‌گه: ای کاش تحصیلاتم رو ادامه می‌دادم.
  • یک مورچه و یک زرافه باهم ازدواج می‌کنن. شب عروسی مورچه گم می‌شه و بعد از یک هفته پیداش می‌شه. بعد زرافه بهش می‌گه: این همه مدت کجا بودی؟ مورچه می‌گه: تو راه بودم که بیام بوست کنم.
  • می‌دونین وقتی پای یه شیر رو قطع کنن به جاش پای گربه بذارن اسم اون موجود چی می‌شه؟ شیرِ پاکتی!
  • زرافه‌ها وقتی عصبی می‌شن نمی‌تونن بگن: دیگه به اینجام رسیده! نهایتاً دستشون به اونجاشون برسه.
  • دعوای شیر و خر

خوردنی‌محور:

  • یه شیرینی فروشی آتیش می‌گیره، تر و خشک با هم می‌سوزن.
  • به یه نفر می‌گن یه میوه شیرین نام ببر. می‌گه خیار. میگن خیار که شیرین نیست. می‌گه با چایی شیرین بخوری نظرت عوض می‌شه.
  • دوتا گوجه‌فرنگی با هم دعوا می‌کردن.. یه گوجه‌سبز میاد جداشون کنه گوجه‌فرنگی‌ها می‌گن: سید تو دخالت نکن!
  • دو تا گوجه داشتن با هم می‌رفتن. یهو ماشین از رو یکیشون رد می‌شه اون یکی می‌گه: رُب جون پاشو بریم.
  • دوتا سوسیس تو ماکرویو بودن. سوسیس اولی می‌گه: وای اینجا چقد گرمه! سوسیس دومی می‌گه: خفه شو! سوسیس که صحبت نمی‌کنه!
  • یه سیر و پیاز دعواشون می‌شه. سیره به پیازه می‌گه: حیف که سیرم و الا می‌خوردمت.
  • می‌دونین چرا هویج نارنجیه؟ چون بهش میاد! حالا می‌دونین چرا خیار سبزه؟ چون نارنجی بهش نمیاد.
  • می‌دونین اسم دیگۀ آووکادو چیه؟ خلابی! چون رنگ خیاره اما شکل گلابی.
  • می‌دونی فرق بلال با هویج چیه؟ بلال اذون می‌گه، هویج نمی‌گه.
  • یه روز یه بامیه به باباش می‌گه: می‌شه با دوستام برم بیرون؟! باباش می‌گه: آره پسرم، برو ولی زولبیا!
  • می‌دونی کدوم لبنیات بیشتر از همه خدمت می‌کنه؟ ماست، چون همیشه می‌گن «خدمت از ماست.»
  • می‌دونی چرا درخت‌ها برای هم جک تعریف نمی‌کنن؟ چون از درخت‌های بانمک چوب شور درست می‌کنن.
  • گیاه‌خوارها پارتی می‌گیرن ویگن می‌ذارن.

شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع