طنزینه
3 سال پیش / خواندن دقیقه

شعر جالب طنز و خنده دار نبرد رستم و تهمینه با ویروس | مطالب جالب و خنده دار

شعر جالب طنز و خنده دار نبرد رستم و تهمینه با ویروس | مطالب جالب و خنده دار

شعر جالب طنز و خنده دار نبرد رستم و تهمینه با ویروس

 

 

كنون رزم virus و رستم شنو

دگرها شنيدستي اين هم شنو

كه اسفنديارش يكي disk داد

بگفتا به رستم كه اي نيكزاد

در اين disk باشد يكي file ناب

كه بگرفتم از site افراسياب

برو حال مي كن بدين disk هان!

كه هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوي خانه اش

شتابان به ديدار رايانه اش

چو آمد به نزد mini tower اش

بزد ضربه بر دكمه power اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت

مران disk را در drive اش گذاشت

نكرد هيچ صبر و نداد هيچ لفت

يكي list از root ديسكت گرفت

در ان disk ديدش يكي file بود

بزد enter آنجا و اجرا نمود

كز ان يك demo گشت زان پس عيان

به فيلم و به موزيك و شرح و بيان

به ناگه چنان سيستمش كرد hang

كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ

چو رستم دگر باره reset نمود

همي كرد هنگ و همان شد كه بود

تهمتن كلافه شد و داد زد

ز بخت بد خويش فرياد زد

چو تهمينه فرياد رستم شنود

بيامد كه ليسانس رايانه بود

بدو گفت رستم همه مشكلش

وز ان disk و برنامه خوشگلش

چو رستم بدو داد قيچي و ريش

يكي bootable ديسك آورد پيش

يكي toolkit اندر آن disk بود

بر آورد آن را و اجرا نمود

همي گشت toolkit هارد اندرش

چو كودك كه گردد پي مادرش

به ناگه يكي رمز virus يافت

پي حذف امضاي ايشان شتافت

چو virus را نيك بشناختش

مر از boot sector بر انداختش

يكي ضربه زد بر سرش toolkit

كه هر بايت ان گشت هشتاد bit

به خاك اندر افكند virus را

تهمتن به رايانه زد بوس را

چنين گفت تهمينه با شوهرش

كه اين بار بگذشت از پل خرش

قسم خورد رستم به پروردگار

نگيرد دگر disk از اسفنديار

 

شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع