1. کاش تو زندگی بعدیم لااقل مار باشم، دیگه دغدغه جوش و لک پوستمو نداشته باشم، دم مهمونیا پوست بندازم با پوست جدید خوشگل برم مهمونی.
2. یه بارم با یکی دوست شدم ۷ صبح پی ام میداد صبح زیبات بخیر ۹شب باز پی ام میداد شبت با آرامش. تو گویی با رادیو دوست شده بودم همونقد نکبت.
3. یارو پست گذاشته: اشتباهات فاحش آرایشی! آقا ما تمام زندگیمون اشتباهات فاحشه، ما رو از چهار تا خط لب و رژ گونه و ماتیک توتوک میترسونی؟
4. اینقدر سرده و شوفاژ ها خاموشه که کاش بدنم برای زنده نگه داشتنم چربی بسوزونه.
5. وقتی کسی ب خونه ما زنگ میزنه ولی جوابی نمیگیره فقط ۲ حالت داره:
۱_ هیچ کس خونه نیست
۲_ فقط من تو خونهام
رفیق دبیرستانم بچه داره الانم دودله که آپارتمان کجا بخره؟ بعد من تو فکر اینم ک فلان کلیپ حجمش زیاده دان نکنم بلکه بسته ی نتم بیشتر دووم بیاره.
وقتی ازم تعریف میکنن و منم خودمو زدم به اون راه که حواسم نیست
11. رفیقمون باهرکی مخالفه میگه باهاش ۳۶۰ درجه اختلاف دارم،پیر شدم نتونستم یادش بدم باید بگه ۱۸۰درجه. آخه اخمخ ۳۶۰ درجه میشه همون جایی که تو هستی.
12. بابا مسیج داده: ۷ واریز.
هفت واریز چی پدرم؟ هفت تومن واریز کردی؟ ساعت هفت میخوای واریز کنی؟ هفت تا واریز لاغر هفت تا واریز چاق رو خوردن؟ چی؟
13. یبار تو مسابقات اسب دوانی شرکت کردیم،با اینکه دوپینگم کرده بودیم آخر شدیم. فکر کنم دلیلش این بود که مواد نیروزا رو باید اسبه میخورد نه خودم.
14. من فکر میکنم مومنین تو بهشت مجبورا گیاهخوار بشن، همهاش صحبت از انار و انجیر و میوه است، از گوشت و کلهپاچه خبری نیست انگار.
15. لامصب صبح پا میشی خوابت میاد، ظهر خوابت میاد، بعد از ظهر خوابت میاد، عصر خوابت میاد و … حالا شب که میشه قراره بخوابی، سه تا سور به جغد میزنی.
وقتی سر صبح، استاد اسمتو صدا میزنه تا حضورتو بزنه
16. خدایا اوضام جوری شده میترسم بگم شکرت فکر کنی دارم مسخرت میکنم ناراحت شی.
17. وسط چت ميزاريد ميريد تنها فكري كه ميكنيم اينه كه شما رو به قتل رسوندن.
18. نتورک مارکتینگ بهترین راه و پر درآمد ترین کار دنیاست، اما ما نمیخوایم پولدار بشیم، به خدا نمیخوایم ، دست از سر ما بردارید. مرسی اه.
19. یکی نیس به این گنجیشکا بگه شما که نه دانشگاه دارین نه سر کار میرید خب اول صبح رو بگیرین بخوابین دیگه.
20. وقتی بابات کنارته و داری رانندگی میکنی، بابا اشیا رو از آنچه می بینید خیلی خیلی نزدیکتر می بینه.
اینقدر روحانی اونشب گفت بیسواد تاریخ نخوندی جغرافیا نخوندی که بیا ترامپ اومد بره دانشگاه تهران تاریخ جغرافیا بخونه .
21. تلگرام گزينه سِكرت چتو فقط برا اين گذاشته كه ما موقع چك كردن پروفايل دستمون بهش بخوره و به فنا بريم.
22. وقتی سیمین بهبهانی میگه:
“یارب مرا یاری بده تا خوب آزارش کنم
هجرش دهم، زجرش دهم، خوارش کنم، زارش کنم “
دیگه از بقیه دخترا چه انتظاری دارید؟
23. یه چند وقت دیگه تو پارک دانشجو یکی یواش میاد در گوشت میگه میخوای بازیهای فوتبال غیر از رئال و بارسا رو برات جور کنم؟
24. ۱۰ سال پیش داداشم واسه سه روز رفت ترکیه. هنوز وقتی زیاد میخوابه میگه بخاطر سفر خارجی تایم خوابم تنظیم نیست.
25. من اونقد خجالتی و تعارفی ام که شب خونه یکی از آشناها خوابیدم صبش که صبحونه برام آوردن گفتم ممنون صبونه خوردم.
اینجوری نگاش نکنید. همین یه صحنه حدود یازده قسمت طول میکشید.
26. از بزرگترین ضعفای سیستم آموزشی، دادن ماست با غذا توسلف دانشگاهاس، کلاسای ۲ظهر به بعد رسما با یه سری جنازه خواب آلود، بدون هیچ علائم حیاتی تشکیل میشه.
27. تخصص داییم تو محل و فامیل پاک کردن هد ویدیو بتاماکس با ادکلن بود. منم دستیارش بودم. بعد اینکه سیدی اومد داییم هیچوقت آدم قبل نشد.
28. تو ایران تو هر خونه ای یه کاسه روی اپنه که حاوی اشیای ریزیه که معمولا به درد نمیخورن ولی برای روز مبادا نگه داشته میشن.
29. اصن یه سری لوکیشنا انگار تو تنظیمات کارخانهی یه عده ثبت شده کلاً. دیده شده طرف تو حرم شاعبدالعظیم هم عکس گرفته بازم لوکیشنشو زده الهیه.
30. يكي از مزاياي سينگل بودن اينه كه هميشه ميتوني بدون هيچ استرسي با غذات پياز بخوري.
وقتی چشممو باز میکنم، میبینم مامانم داره جیب لباسامو میگرده که ببره بشوره
31. من هنوز نمیفهمم این اجنبی ها چطوری چارتا نخودفرنگی و ذرت و سیب زمینی رو بجای غذا قبول میکنن! اخه داری کیو گول میزنی مرد؟
32. خوشحال و شاد و خندانيم واسه ٦ سال اول زندگى بود همون ساعت ٦ صبح اولين روز آمادگى كه بيدارم كردن فهميدم ازين به بعد بايد داريوش گوش بدم.
33. +من: سلام
_کادر آموزش دانشکده: نه نمیشه
34. دو چیز در جهان پایان ندارد: یکی پیشروی ارتش سوریه، یکی هم حماقت انسان ها.
35. در وصف وضعیت موسیقی کشور بگم که الان تو تاکسی حامد همایون گذاشته، مسافره میگه این کی بود؟ راننده میگه این گروه که عرفانی میخونه، تارچار.
شما فك كن ما بچه كه بوديم تلويزيون اينا رو پخش ميكرد واسه ما
بعد ميگفتن چرا شبا ميشاشي تو خودت
36. دیکتاتوری فقط تاکسیایی که شیشه عقب ماشینشون بالاست دسته شیشیه بالا برم برداشتن.
37. همینکه وارد دانشگاه شدم چنتا استاد اومدن دستمو بوسیدن بردنم تو اتاق اساتید بم چایی دادن. گفتن بزرگوار انتظار حضور شما رو تا نیمه آذر نداشتیم.
38. تابستون که از تایلند برگشتم داداشم مستقیم از فرودگاه بردم آزمایش خون که ببینه خدایی نکرده قند و چربیم بالا نباشه. برادر ینی کوه.
39. تنها راهی که واسه بند اومدن آب دماغ مونده امتحان کنم، اسنیف کردن ساقه طلاییه.
40. منو از رو لباسام قضاوت نکن. من سلیقه دارم پول ندارم.