طنزینه
3 سال پیش / خواندن دقیقه

پدر عشق بسوزه از زبان مشاغل ( مطالب طنز)


پدر عشق بسوزه از زبان مشاغل ( مطالب طنز)

راننده :

پدر عشق بسوزه از زبان مشاغل ( مطالب طنز)

دیگه دارم کم کم ریپ میزنم مثل ماشینهای تصادفی شدم

اگه همینطوری پیش بره باید برم زیر دست اراقچی

قلبمم به روغن سوزی افتاده پدرعشق بسوزه

 


معلم ریاضی :

پدر عشق بسوزه از زبان مشاغل ( مطالب طنز)

نمیدنم چرا جواب تمام مسائلم بی نهایت میشه

یا بی جواب میمونه هرچی تفریق میکنم جمع میشه

هرچی جمع میکنم کم میشه از ضرب که مپرس آه

 

مهندس کامپیوتر :

پدر عشق بسوزه از زبان مشاغل ( مطالب طنز)

ای آنکه مرا دی سی کرده ای و در وجودم ویروس بلاستر ۲۰۰۳ فرستاده ای

کی دوباره من را ری پیر خواهی کرد ؟ به فریاد گرافیکم برس

 

دکتر :

پدر عشق بسوزه از زبان مشاغل ( مطالب طنز)

چند سالی است که به زخم مریضانم مرحم میگذارم و از چنگال مرگ رهایشان میکنم !

کو طبیبی که به زخمم مرحم گذارد و دلم را آزاد گرداند

 

ساقی :

پدر عشق بسوزه از زبان مشاغل ( مطالب طنز)

مِی میدهم و غم کسان میگیرم

از لطف تو می کجا غمین میبینم

حالا که شدم عاشق ودل در بند است

می را ز شفا بیچاره ترین میبینم

 

عینک فروش :

پدر عشق بسوزه از زبان مشاغل ( مطالب طنز)

اگر روزی بگویم عاشقم بر من نخندید

که شغلم عاشقی دارد فراوان

بسازم بهر هر چشمی من عینک

گرفتارم کند چشمی چه آسان

 

 

شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع