به گزارش ,ورزش، بدون شک این پر التهاب ترین نشست خبری زندگی یحیی گلمحمدی بود. بعد از 14 هفته فوتبالی اینک، مردی را می دیدیم که در کمتر از 5 روز، صدر جدول را با از دست دادن 5 امتیاز تجربه می کرد. یک سقوط آزاد. نقطه عذاب آور این حادثه برای او و طرفدارانش به آنجایی مربوط می شد که اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان اعتقاد به پر رنگ بودن نقش اشتباهات داوری در این امتیازسوزی داشتند.
لیگ جاری با توجه به بازگشت طوفانی تراکتور با سرمربی کاربلد اسپانیایی اش، احتمالا فقط 5 ضلع اصلی دارد و پیشبینی می شود شاید قهرمان را نه یک امتیاز بلکه به مثابه لیگ پانزدهم، تفاضل گل مشخص می کند.
در چنین وضعیتی خودتان را جای سرمربی تیمی بگذارید که سه (2+1) امتیاز را از او گرفتند. وقتی سر مرغی را هم می برید انتظار نداشته باشید، دست و پا نزند. اما خب برای قهرمان ماندن باید از دیگران متفاوت بود.
آنچه یحیی به زبان آورد و در لفافه مدعی شد، فارغ از راستی آزمایی و منهای اینکه آیا حقیقتا اراده ای از سوی متولیان فوتبال و یا حتی بالاتر (وزارت ورزش)، برای قهرمان نشدن شخص او وجود دارد یا نه ،می بایست به سرمربی پرسپولیس گفت؛ حرفت را زدی، پیامت را هم رساندی و قطعا از امروز به بعد نگاه میلیون ها نفر به این است که ادعایت را بسنجند.
همین فشار بازگردانده شده از سوی تو به سمت آنها، احتمالا داوران را در سوت زدن علیه پرسپولیس با وسواس بیشتری همراه خواهد کرد. اما یادمان نرود توپ گرد است و تاریخ ثابت کرده هیچ مهندسی صد درصدی برای تعین قهرمان بصورت کامل قابل اجرا نیست. گیریم ادعایت درست است و مسئولان رده بالای ورزش، خواهان قهرمان نشدن قرمزها با تو باشند (فرض را بر این می گیریم) باز هم توپ و میدان در دست پرسپولیس است و می تواند از این تهدید برای خودش یک فرصت طلایی بسازد.
تجربه برانکو در جیب تو
شروع کار برانکو با پرسپولیس، مصادف شد با اشتباهات عجیب و بهت آور داوری علیه این تیم. عجیب ترین آن، برخورد توپ به سینه محسن بنگر در دیدار خانگی مقابل ذوب آهن بود که در آن زمان علیرضا فغانی بهترین داور لیگ، به اشتباه پنالتی گرفت و پرسپولیس باخت. این اشتباهات متوالی در جام حذفی هم ادامه داشت و نکته جالب قضیه اینکه در آن برهه یحیی گلمحمدی سرمربی ذوب آهن بود. در جام حذفی، ایمان صادقی گلر فعلی ملوان و وقت قرمزها در اوائل بازی برای دور کردن توپ به خارج از 18 قدم آمد و توپ را با سینه اش رد کرد که یدالله جهانبازی، به اشتباه، صحنه را هند تشخیص داد و گلر پرسپولیس را اخراج کرد تا حدود 100 دقیقه (نبرد به دقایق اضافه کشید) تیم برانکو 10 نفره مقابل شاگردان یحیی بازی کند و در نهایت پرسپولیس 2 بر صفر باخت و حذف شد. (اواخر مرداد 94 تا اواسط آبان همان سال در کمتر از 3 ماه تیم برانکو دو بار با اشتباهات داوری به تیم گلمحمدی باخت)
این اشتباهات سریالی در پایان نیمفصل، منجر به یک اظهارنظر تاریخی از سوی فریدون اصفهانیان، (رئیس وقت کمیته داوران) شد. در 25 دی ماه همان سال او صریحا عنوان کرد پرسپولیس در نیمفصل نخست بیشترین ضرر را از ناحیه داوری متحمل شده است. به گفته او در3 الی 4 بازی شاگردان برانکو متحمل این خسارت شدند. یادتان نرود در پایان همان فصل، استقلال خوزستان تنها به واسطه تفاضل گل بهتر و هم امتیاز با پرسپولیس، جام را بالا برد. اگر آن روز سیستم کمک داور ویدئویی وجود داشت، بدون تردید برانکو همان سال نخست صاحب جام می شد. آیا برانکو مصاحبه ای علیه داوری در آن فصل انجام داد؟ بله. در چند نوبت شخصا در سالن کنفرانس خبری بودم که او از داوری ها گلایه شدید کرد. اما اوج حرفهایگری برانکو به لیگ هجدهم مربوط می شد. در نیمفصل دوم، درچند نبرد، اشتباهات داوری امان قرمزها را بریده بود اما مصاحبه تاریخی برانکو، همانند موتور محرکی شد که به بازیکنان القا کرد هیچکس جلودار آنها نیست. برانکو روی میز کوبید و گفت: من در هر صورتی با این تیم قهرمان می شوم. این فوتبال است، فقط لازم بود رقبایی مثل استقلال و سپاهان در آن چند بازی متوالی که پرسپولیس مرتب مساوی می کرد، دو بار برنده شوند، تا جام بپرد. اما هرچه پرسپولیس مساوی می کرد آنها هم توان پیروزی نداشتند و بعضا می باختند. کار به هفته پایانی کشید و برانکو و پسرانش در استان بوشهر، با یک پیروزی مقابل پارس جنوبی کار را تمام کردند.
نتیجه رقبا مثل کنکور است و در سرنوشت شما موثر
این فوتبال است و نمی شود بگویی من کاری به حریفان ندارم. درست شبیه کنکور که رتبه شما فارغ از صحیح بودن تست هایتان به بقیه بستگی دارد. نتیجه رقابت رقباست که تکلیف قهرمان را مشخص می کند. اگر سپاهان در سه بازی آخر برابر تیم های بزرگی مثل استقلال، نساجی در خارج از خانه و گلگهر پیروز نمی شد، پرسپولیس کماکان در صدر بود. پس این حرف که من فقط کار خودم را می کنم و کاری به رقبا ندارم، یک جمله کلیشه ای آمیخته به غرور و فریب است.
اما پرسپولیس و یحیی باید فرض را بر این بگذارند که سپاهان دیگر پا پس نمی کشد و استقلال و تراکتور هم آنقدر مهره و ابزار دارند که قادر به گرفتن صدر هستند. کاری به بدهی چند صد میلیاردی آبی ها نداشته باشید آنها یک تیم کامل روی نیمکت دارند که قیمت بازیکنان ذخیره و مازادشان بالای 20 میلیارد است. البته باید گفت؛ چه خوب!
این قسمت را یحیی فقط بخواند
شاید فراخوانده شدن یحیی گلمحمدی، ناظر به فعالیتش در فضای مجازی، او را اینچنین بدبین و مشکوک کرده است. اما باید او یک حقیقت را قبول کند. اگر نهاد بالا دستی تر (وزارت ورزش) بنا به هر مصلحتی که خودش به آن رسیده، قصد تغییر سرمربی پرسپولیس را داشت، بدون هیچ شک و تردیدی همانگونه که شبانه مصطفی آجورلو که به مراتب بیشتر از یحیی به بدنه دولت و سایر نهادهای مهم متصل است، برکنار کردند، او را هم به هر دلیلی و با هرهزینه ای بر می داشتند. ولو چند میلیون یورو خرج می کردند تا یک سرمربی نامدار خارجی روی نیمکت بنشیند. اینچنین اعتراض هواداران را به کمترین حد ممکن می رساندند. با چند پیروزی و حفظ صدرنشینی هم هواداران هم آرام می شدند.
اصلا از رضا درویش تا همه هیات مدیره را می شد طی یک ماه با همه تشریفات قانونی عوض کنند.
برای یحیی گلمحمدی که شخصا او را بهترین مربی حال حاضر فوتبال ایران می دانم.
برای او که عقیده دارم، نیمکت تیمش نسبت به دو رقیب اصلی حقیقتا لاغر و نحیف تر است.
برای او که با همین تیم 14 هفته متوالی در صدر جدول بود، برادرانه و دوستانه می نویسم که با وجود همه شک و تردیدی که در درونت ریشه دوانده، این تهدید می تواند برای تو و تیمت بهترین فرصت باشد.
این تو هستی که حالا به رقبا اجازه نفوذ و جولان در صدر جدول را می دهی. می توانی قهر کنی. تیم امیدت را به زمین بفرستی و بر فرض اینکه مثلا شخص وزیر و یا اصلا معاون اول رئیس جمهور از تو خوشش نمی آید (فرض محال که محال نیست) اما تو همچنان سرمربی پرسپولیس هستی و این فرصت را داری که تیمت را قهرمان کنی. همانند همان روزی که برانکو چشم در چشم همه انداخت و با اطمینان از قهرمانی حرف زد و بازیکنانش به خود گفتند او بیشتر و بهتر می فهمد و در ما چیزی دیده که می گوید قهرمان می شویم و قهرمان هم شدند.
بیلیاردباز کدام سرمربی است؟
یحیی یکبار فیلم بیلیاردباز را ببیند. شناخته شده به انگلیسی به نامThe Hustler. فیلمی درام به کارگردانی رابرت راسن محصول ۱۹۶۱ آمریکا .جایی که پل نیومن، بعد از 36 ساعت نبرد طاق فرسا در حال پیروزی مقابل سلطان بیلیارد معروف به بشکه مینه سوتا بود اما زمانی بازی را واگذار کرد که رقیبش، با وجود عقب افتادن، همچنان می خندید. در سرویس بهداشتی موهایش را شانه می زد و به گونه ای خندان برابر نیومن حاضر می شد و لبخند می زد که نیومن جوان، به برد خودش شک کرد و همانجا بود که او شکست خورد. بازنده کسی است که در لحظه ای به پیروزی خودش شک کند. هنوز هیچ چیز از دست نرفته و حتی از حیث امتیازی پرسپولیس عقب نیفتاده است.
فقط لازم است یحیی از همین هفته، محکم و استوار بگوید؛ یک عده بنا به هر دلیلی از موفقیت من خوششان نمی آید اما خبر بدی به آنها بدهم؛ من به بازیکنانم اطمینان دارم و مطمئنم در انتهای فصل، اینها هستند که قهرمان می شوند. درست شبیه آنچه از لیگ شانزدهم تا بیستم رخ داد. کسی در پایان لیگ بابت قولی که او داده، هرگز بازخواستنش نمی کند. چه قول بدهد چه نه، همه از سرمربی پرسپولیس توقع قهرمانی دارند و بس.
انتخاب با یحیی است. او عصبانی شده و کنترل را تا حدودی از دست داده و می خواهد جواب چند اشتباه داوری را با خودزنی بدهد یا آن کار دیگر کند؟
این 5 امتیاز رفته و دیگر باز نخواهد گشت. می تواند حسرتش را تا آخر عمر بخورد و یا با یک بازگشت همان گونه که پیشتر دو بار پرسپولیس را در لیگ نوزدهم و بیستم، قهرمان کرد، کارش را تکرار کند. نمی گویم دچار توهم شده یا هر چیز دیگر اما او سرمربی پرسپولیس است و از تک تک دقایقی که این فرصت را برای جاودانگی دارد باید استفاده کند.
حالا نور به شدت روی داوران و فدراسیون است. پیامش را به هر که می خواست رسانده اما یادش باشد، حرکت بعدی اوست که بازی را برای همیشه بر می گرداند. اگر قرار بود کسی از آن بالا برش دارد همان قبل از جام جهانی این کار را می کرد. او مانده و باید تیمش را آنقدر بهتر کند که همانند بازی با ذوب آهن و گل گهر علاوه بر رقیب، از سد اشتباه داوری هم بگذرد. چه کسی یادش مانده، پنالتی گرفته شده برای گل گهر اشتباه بود اما آن را بیرانوند گرفت. چه کسی یادش می ماند که وحید کاظمی پنالتی مقابل ذوب آهن را ندید چون قرمزها توامان حریف و داور را دریبل کردند.
سخت است اما شدنی. آنقدر قوی باش که هیچ داوری با اشتباهاتش نتواند زمین گیرت کند.
مهدی طاهرخانی