به گزارش ,ورزش، فرض کنید شما سرمربی یک تیم قعر جدولی در فوتبال ایران هستید. تیمی که از ۲۱ بازی فقط ۱۲ امتیاز گرفته و با قرعه سخت بازی به بازی از هدفش، ماندن در لیگ برتر، دور میشود. شما ولی باید هر روز به عنوان سرمربی لبخند را روی صورت خود حفظ کنید، انرژیتان را نگه دارید، مقابل بازیکنان شق و رق بایستید و دستور حمله سراسری و دفاع متشکل بدهید. این بخشی از زندگی شماست و گریزی از آن وجود ندارد. شما وظیفه دارید که اميدوار بمانید؛ امیدوار به جبران فاصله و ماندن. ماندن در جمع برگزیدگان فوتبال ایران، در حالی که شاید ابزارش را هم ندارید.
این رضا عنایتی است. آقای گل سابق فوتبال ایران که شاید اگر خودش با یک چوب جادویی از خودش نسخهای میساخت و او را داخل زمین میفرستاد، در همین چند هفته مسجدسلیمان کار بقا را تمام کرده بود اما دیگر بازیکنی شبیه او متولد نمیشود که هر توپی در محوطه جریمه را تبدیل به یک خطر جدی و یک موقعیت گل و یک نور خیرهکننده برای امیدواری کند. پس چاره همین داد و فریاد کنار خط و ترغیب به نمایش بهتر و جنگ برای بقا و نگه داشتن شور برای کاهش فاصله با یکی دو تیم بالا دست است؛ آن هم در لیگی که خیلی سختتر از همیشه میشود ببری.
باور کنید هیچکدامتان دوست ندارید جای رضا عنایتی باشید اما بودن رضا عنایتی در لیگ، یک نعمت است. او با تیمش دیروز بازی مقابل پرسپولیس را خوب شروع کرد و میتوانست به گل هم برسد اما طبق معمول همه بازیهای این چند هفته فرصتهای عالی مقابل دروازه حریف از دست رفت تا آرام آرام همه چیز تغییر کند. بعید میدانیم که او دیشب خوابیده باشد ولی شاید هم اینجا مثل یک کارگاه ریختهگری است که قالب او دارد شکل جدیدی به خود میگیرد تا برای یک آینده بهتر آماده باشد. این خاصیت سختیهای روزگار است.
عکسها: امیرحسین خیرخواه