اخبار ورزشی
2 سال پیش / خواندن دقیقه

علیزاده: تکل که زدم نفسم دیگر بالا نیامد

علیزاده: تکل که زدم نفسم دیگر بالا نیامد

به گزارش ",ورزش"، در وقت‌های اضافی نیمه اول بود که علی علیزاده پس از تکلی که روی پای محمود مطلق‌زاده برای جلوگیری از شوتزنی این بازیکن پشت محوطه جریمه گل‌گهر زد، روی دو زانوهایش نشست. دقایقی بعد آمبولانس حاضر در استادیوم سیروس قایقران به داخل زمین رفت و هافبک سرمه‌ای پوشان سیرجانی را برای عمل جراحی به بیمارستانی در شهر انزلی منتقل کرد. علیزاده سرانجام روز گذشته پس از پشت سر گذاشتن عمل و ریکاوری پس از جراحی مرخص شد.
با این بازیکن متعصب تیم فوتبال گل‌گهر چند روز پس از این مصدومیت و در حالی که علیزاده همچنان به دلیل آسیب وارد شده به دنده و ریه‌اش به سختی صحبت می‌کرد، گفتگویی درباره آخرین شرایط سلامتی او انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

*پیش از هر چیزی از وضعیت فعلی خودت بگو.
علیزاده- خدا را شکر بعد از عملی که داشتم، بهتر هستم. دنده سه و چهارم شکسته و ریه‌ام هم سوراخ شده که خدا را شکر با عملی که انجام دادم، الان وضعیت بهتری دارم. البته برای اینکه آب ریه‌ام تخلیه شود، دو روز باید بستری می‌ماندنم. الان هم سه چهار روز باید استراحت مطلق داشته باشم و فکر می‌کنم آنطور که پزشکان گفته‌اند سه چهار هفته دیگر بتوانم تمرینات را آغاز کنم.
*درباره لحظه مصدومیت صحبت کن. بعد از تکل روی زانوهایت نشسته بودی و انگار به داور می‌گفتی خطایی نکردم.
علیزاده- نه به داور نمی‌گفتم خطا نکردم. داشتم به بازیکنان می‌گفتم نفسم بند آمد. همه فکر کردند من به داور اعتراض می‌کنم، اما داشتم می‌گفتم دنده‌ام شکست و نفسم بالا نمی‌آید. همان لحظه فهمیدم که دنده‌ام شکست، چون نفسم بالا نمی‌آمد و دنده‌ام صدا هم داد. همانجا روی زانو که نشسته بودم گفتم دنده‌ام شکست. محمود مطلق‌زاده دوست و هم تیمی قدیمی من است، ولی سرتوپ زد و وقتی داشت به زمین می‌خورد با زانو به دنده‌ام زد. همانجا متوجه شدم دنده‌ام شکست. کمرم را گرفتم و نمی‌توانستم بلند شوم. بعد هم اورژانس و دکترها آمدند. اینجا باید از دکتر ملوان هم تشکر کنم که کار من را آنجا پیگیری کرد.

1802404

*بعد هم به بیمارستان منتقل شدی و دو روز بستری بودی.
علیزاده- بله به بیمارستان رفتم. فکر می‌کنم تقریبا یک ساعت بعد عمل کردم و دو روز هم دوران نقاهت بود که آنجا بستری بودم. دیروز هم با اجازه دکتر مرخص شدم، ولی نگذاشت با پرواز برگردم و گفت باید با ماشین شخصی برگردی.

*الان هم به نظر می‌رسد هنوز در صحبت کردن مشکل داری.
علیزاده- دقیقا. ریه‌ام سوراخ است دیگر. تا سوراخش بسته شود و بخیه‌ها بگیرد، یک مقدار طول می‌کشد. فعلا وقتی زیاد صحبت کنم، نفسم بند می‌آید.

*امیدواریم زودتر سلامتی خودتان را به دست بیاورید. فکر می‌کنم اینطور که گفتی سه چهار هفته طول می‌کشد که به فوتبال بازگردی.
علیزاده- بله احتمالا اگر خدا بخواهد 15 فروردین که مسابقه داریم، می‌توانم بازی کنم.

*درباره بازی هم صحبت کن. کی متوجه شدی که تیمتان برنده مسابقه شد؟
علیزاده- در این سه چهار هفته‌ای که نبرده بودیم، واقعا حق تیم‌مان برد بود. مخصوصا بازی مس کرمان. یک مقدار تیم‌مان تحت فشار بود و در بازی آخر هم تحت فشار گل خوردیم و سه امتیاز را از دست دادیم. این بازی می‌دانستیم ملوان چه تیم خوبی است، مخصوصا داخل خانه‌اش، تیم جوان و خوبی هستند که پرفشار بازی می‌کنند و با حضور هوادارانشان می‌توانند همه تیم‌ها را اذیت کنند. هر طور شده می‌خواستیم این بازی را ببریم. خدا را شکر با سه امتیاز تمام شد. البته در دقایق آخر گل خوردیم و آن چند دقیقه پایانی مسابقه با اینکه حالم بد بود، فقط نگران این بودم که خدایی ناکرده گل نخوریم.

*پس بازی را نگاه می‌کردی؟
علیزاده- بله یک ضربه کاشته هم در دقیقه 95 پشت محوطه جریمه ما اتفاق افتاد. گفتم فقط خدا کند مثل بازی مس کرمان نشود و در لحظات آخر گل نخوریم که خدا را شکر سه امتیاز را گرفتیم.

*بعد از اینکه از زمین بیرون رفتی هم بلافاصله تیم‌تان گل زد و نویدعاشوری و مرتضی تبریزی هم عدد 4 را برای تو به دوربین‌ها نشان دادند.
علیزاده- بچه‌ها لطف داشتند، دست‌شان درد نکند. واقعا در این چند روز همه دوستان، مربیان سابقم، همه‌شان من را شرمنده کردند و پیگیر شرایط‌م بودند. هم تیمی‌هایم هم مدام پیگیر بودند. واقعا این دو سه روز هم در جریان بازی و هم بعد از مسابقه وضعیتم را دنبال کردند. چند تا از بچه‌ها مثل امین پورعلی هم بیمارستان آمدند. واقعا تیم خوب و بچه‌های خیلی خوبی داریم. از آنها اول بابت سه امتیاز و بعد هم بابت این معرفتی که به خرج دادند ممنونم.

1802405

*به عنوان یک بازیکن جنگنده و متعصب در فوتبال ایران شناخته شده‌ای و مدام مصدومیت‌هایی سراغت می‌آیند. آیا بعد از این آسیب‌های متوالی شک به دلت نمی‌آید که کمی آرام‌تر بازی کنی؟
علیزاده- واقعیت این است که این سوال برای خودم هم پیش می‌آید. پارسال که صورتم آنطور آسیب دید، گفتم شاید دیگر نخواهم با آن شدت سر بزنم. گفتم با این بلایی که سرم آمد، دیگر هیچ وقت برای سر زدن نمی‌پرم، ولی تقریبا از دو هفته بعد که تمرین را شروع کردم با اینکه می‌ترسیدم، با این حال با همان شدت و با همان پرش می‌رفتم و سرها را می‌زدم. الان هم پشیمان نیستم. فوتبال حرفه‌ای است و این اتفاقات در آن رخ می‌دهد. ولی فکر می‌کنم باید یک مقدار مراعات کنم، مثل اینکه زیادی مصدوم می‌شوم. هر سال یک بلای اینطوری سرم می‌آید (باخنده). البته خدا را شکر می‌کنم که اتفاق بدتر از این رخ نداد. همین الان هم نمی‌توانم سه چهار هفته کنار تیم باشم. امیدوارم وقتی برگشتم بتوانم دوباره به تیم کمک کنم.

شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع