به گزارش ",ورزش"، احسان محمدی در سایت فدراسیون فوتبال در مورد این حادثه غمانگیز این طور مینویسد: برای نسل من که هنوز مصدومیت شدید محمد پارسا بازیکن تیم پیام تهران را در پاییز 1371 به خاطر میآورد و حتی گاهی تاب ندارد چهره رنجور آن جوان خوش قد و بالا را بعد از سالها خوابیدن در بستر ببیند، هر سر به سر شدنی در فوتبال یک شوک است، یک لحظه دردناک، نفسگیر و پر هراس.
فرقی نمیکند که لیگ برتر جزیره باشد یا مسابقهای در یک زمین خاکی. وقتی دو بازیکن برای زدن توپ به هوا بلند میشوند و سرهایشان به هم میخورد و بعد روی زمین به خودشان میپیچند مدام تصویر محمد پارسا جلوی چشمم میآید، مثل فیلمی قدیمی که نگاتیوش در دستگاه آپارات گیر کرده باشد ... محمد پارسا، محمد پارسا، محمد ...
لحظهای که خبر درگذشت «علی نوبخت» را به همراه ویدیویی از همبازیانش دیدم که از جگر فریاد میکشیدند، باز نگاتیو در دستگاه آپارات گیر کرد و فوتبال از آن ورزشی که پر از شور و هیجان است، از آن فلاش دوربینها، عکس یادگاری ستارهها روی فرش قرمز، از آن دریبلهای جادویی، از آن معجزه برآورده شدن رویای کودکان پابرهنه جای خودش را به یک سیاه چاله تاریک داد، به یک حفره، به یک درد، مثل وقتی که در فوتبال سر به سر میشوی، یک لحظه سیاهی مطلق، یک درد گنگ در جمجمه، صداهای نامعلوم اطرافیان ...
کاش خبر مثل یکی از شایعههای فضای مجازی بود اما حقیقت داشت. علی نوبخت بازیکن تیم نوجوانان باشگاه احسان ری دقیقه 75 یکی از دیدارهای هفته بیست و هشتم لیگ برتر نوجوانان تهران به دلیل ضربه به گیجگاه به زمین میافتد. علیرغم تلاش پزشکان و حضور اورژانس و انتقال به بیمارستان متأسفانه به کما میرود و چند روز بعد خبر درگذشت او همه را شوکه میکند.
یک پایان تلخ برای پسری که از آمل آمده بود تا پیراهن تیم ملی را در تهران صید کند.
مثل میلیونها پسر بچه دیگری که گمان میکنند اگر پایشان به تهران برسد دروازههای خوشبختی به رویشان گشوده میشوند. «علی» که همه از وقار و متانت و حُسن خلق او یاد میکنند میتوانست همین حالا در اردوی تیم ملی نوجوانان باشد، میتوانست همراه شاگردان صمد مرفاوی به تاشکند برود، میتوانست ... اما وقتی تقدیر اراده کند، هیچکس را یارای توقف داس او نیست.
محمد سیانکی گزارشگری که سالهاست در فوتبال پایه مربیگری میکند و هدایت تیم «احسان ری» را برعهده دارد، در این چند روز که خانواده «علی نوبخت» در بیم و امید بودند لحظه به لحظه با پزشکان در تماس بود و حالا مثل پدری که یکی از پسرانش را به خاک سپرده باشد با درد و اندوه از «علی» حرف میزند، از اینکه «تهران بیدر و پیکر» گاهی اینطور قاتل رویاهاست.
گناه فوتبال است یا تهران، بیاحتیاطی بود یا رسیدن گلوله تقدیر که هیچکس را یارای تغییر مسیر دادن آن نبود، در هر حال برای داغی که بر دل خانواده «علی نوبخت» و دوستان و همبازیانش نشسته مرهم نیست. فوتبال ایران یک نهال در آستانه ثمر دادن را به خاک سپرد و حق داریم سوگوار باشیم. سوگوار جوانی که «بخت» با او سر ناسازگاری داشت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
فدراسیون فوتبال این حادثه تلخ را به خانواده نوبخت و جامعه فوتبال تسلیت میگوید و ضمن آرزوی سلامت برای تمام ورزشکاران، صمیمانه آرزو میکند دیگر بار شاهد چنین لحظههای دردناکی در زمینهای فوتبال نباشیم. آمین!