به گزارش "ورزش سه"، فرشید لک چند روز پس از عقد تصمیم برای سفری به گناوه برای خرید لوازم زندگی میگیرد که برایش بدون بازگشت میشود. او که به همراه یکی از دوستان و خانواده دوستش از تهران عازم این سفر شده، در بین مسیر آنطور که گفته میشود برای رفع خستگی قهوهای مینوشد که چند دقیقه بعد سبب میشود با حالتی اورژانسی به بیمارستانی در بوشهر منتقل شود.
*پسر امیدواری بود
سیامک کوهنورد که یکی از بازیکنان شناختهشده فوتبال ایران طی سالیان اخیر بوده، به ویژه در این سالهای آخر دوستی نزدیکی با فرشید لک داشته است. او درباره فرشید لک میگوید: «خیلی پسر امیدواری بود. با اینکه از من 10،11 سال با من اختلاف سنی داشت، همیشه من را نصیحت میکرد و خیلی امیدوار بود.»
*یک فرشید شد 50 فرشید
همبازی سابقش ادامه داد: «خیلی بچه خوب و دلپاکی بود و همین الان بعد از مرگش نزدیک به 50 عضو بدنش اهدا شده است. از کشکک زانو، رباطها، قلب، کبد، کلیه، قرنیه چشم و... همه چیزش را اهدا کرده است. فرشید زود رفت، اما اعضای بدنش در بدن خیلیها باقی ماند. یک فرشید شد 50 فرشید.»
*این دو هفته جگرم کباب شد
سیامک کوهنورد، مربی فصل گذشته سایپا، سپس درباره سابقه آشنایی خود با فرشید لک اینطور توضیح داد: «من تیم راهآهن بودم و فرشید رده امیدهای ما بود. از آنجا که سال 93 بود او را میشناختم. بعد که من در سال 97 که آخرین سال بازی من بود به نیروی زمینی برگشتم، فرشید هم همتیمی من بود. از روز اول شد بهترین رفیق من. واقعا مثل برادرم بود. این دو هفته واقعا جگرم کباب شد برای فرشید و یکی از عزیزان خود را از دست دادم.»
*فرشید به حق فوتبالیاش نرسید
کوهنورد در بخش دیگری از صحبتهایش به مسیر حرفهای فرشید لک پرداخت و تاکید کرد که او نتوانسته به حقش در فوتبال برسد: «این بچه به حق فوتبالیاش نرسید. یکی-دو سال قبل هم رفت دنبال یک راه بهتر برای زندگی، ولی واقعا پتانسیل داشت. میتوانست خیلی بهتر مطرحتر باشد. در نیروی زمینی، لیگ یک، لیگ دو، ردههای پایه راه آهن و سایپا، در بزرگسالان نفت مسجدسلیمان بازی کرد. بازیکن خوبی بود و سنی هم نداشت ولی مثل خیلی از جوانها زود از فوتبال سرخورده شد. بعد هم با نیروی زمینی یک دسته سقوط کرد، دیگر فرشید هم تصمیم گرفت دنبال کاری برود که ثبات بیشتری داشته باشد.»
*برای لژیونرها باید کلاه از سر برداشت
با کوهنورد درباره دشوار بودن فوتبال حرف زدیم و اینکه برخلاف باور عامیانه که درآمد فوتبالیستهای مطرح را زیر سوال میبرند، فقط عدهای معدودی این شانس را پیدا میکنند که در سطح بالا بازی کنند و از نظر اقتصادی شرایط خوبی پیدا کنند. بازیکن سابق فجرشهید سپاسی ضمن تایید این موضوع درباره آن گفت: «فوتبال واقعا ورزش فرسایشی و سختی است و کار هر کسی نیست. برای همین واقعا هر کسی در فوتبال به جایی میرسد باید برایش احترام زیادی قائل شد. مخصوصا بازیکنان ما که در خارج از کشور بازی میکنند، واقعا باید به احترامشان کلاه از سر برداشت. مردم نمیدانند و خیلی راحت میگویند طرف دنبال توپ میدود.»
*بیمارستان بوشهر سهلانگاری کرد
کوهنورد بار دیگر به ماجرای فرشید لک بازگشت و درباره روزهایی که او در بیمارستان بوشهر تحت درمان بود گفت: «من که هیچ کاری برایش نتوانستم انجام بدهم. من خودم ساعت 2 شب به محمدحسین میثاقی گفتم که در بحث انتقال فرشید کاری بکنید. بیمارستان بوشهر خیلی سهلانگاری کرد.»
*با هزار بدبختی پذیرش گرفتیم
دوست قدیمی فرشید لک سپس به توضیح دقیق اتفاقاتی پرداخت که پس از حادثه رخ داده برای این بازیکن سابق فوتبال در بوشهر و سپس شیراز و چگونگی انتقالش به این شهر افتاده است: «ببینید فرشید با بدبختی و از طریق رایزنیهای زیاد من، دوستانش و خانوادهاش به شیراز منتقل شد. برای این کار آقای افشین پیروانی یک نفر را در بیمارستان نمازی شیراز معرفی کرد که این بچه را پذیرش کنند. چون سطح هوشیاریاش 3 بود و پذیرش نمیکردند. به هر حال ما با هزار بدبختی توانستیم پذیرش بگیریم.»
*نمیدانم چرا بیمارستان بوشهر نگذاشت منتقل شود
او سپس به ماجرای سهلانگاری مسئولان بیمارستان سلمان فارسی بوشهر پرداخت: «حالا یک داستانی هست که بیمارستان سلمان فارسی بوشهر باید اسم فرشید را در یک سامانه ثبت میکرد تا وقتی بیمارستانی پذیرش او را قبول میکرد با آمبولانسی که تجهیزات کامل داشته باشد، از بوشهر به آن بیمارستان منتقل شود. بیمارستان شیراز پذیرش را اعلام کرده بود، اما بیمارستان بوشهر 5،6 روز این قضیه را کش داد. حالا به چه دلیل، خدا میداند. ما اصلا نمیدانیم و پزشکی قانونی باید پیگیر این قضیه باشد. البته اصلا نمیدانم خانوادهاش دنبال پیگیری این مسئله هستند یا خیر.»
*در شیراز بعد از 30 ساعت گفتند مغز فرشید از بین رفته است
کوهنورد ادامه داد: «خلاصه بعد از اینکه بیمارستان سلمانی فارسی اسم فرشید را در سامانه ثبت نام کرد، بیمارستان نمازی شیراز بعد از 5،6 روز گفت ما دیگر پذیرش نمیکنیم. آقای مهرزاد معدنچی را خدا خیر بدهد. اگر مهرزاد نبود پذیرش انجام نمیشد. مهرزاد با پیگیریهای مداوم توانست پذیرش این بچه را بگیرد. با وجود اینکه همه میگفتند فرشید به شیراز نمیرسد، اما این بچه بعد از 4 ساعت و نیم مسیری که از بوشهر تا شیراز بود، سالم به بیمارستان رسید. خیلی امیدوار و خوشحال بودیم، ولی بعد از گذشت تقریبا 30 ساعت از رسیدن او به بیمارستان شیراز، پزشکان به خانوادهاش گفتند که مغز فرشید به طور کامل از بین رفته است! حالا ما نمیدانیم این مغز چه زمانی از بین رفت؟ سهلانگاری شد یا نشد؟ ولی گفتند مغز کاملا از بین رفته و تا اعضای بدنش مشکلی ندارد برای اهدای عضو اقدام کنید. خانوادهاش هم اینقدر بزرگواری کردند. میتوانستند همچنان اصرار کنند تا دستگاهها به بدنش وصل باشد، ولی واقعا بزرگی کردند و پذیرفتند که اگر فرشید حداقل خودش دیگر بین ما نیست، اعضای بدنش جان خیلیها را نجات بدهد و بین ما باشد.»
*جزئیات انتقال فرشید لک از بوشهر به شیراز
با توجه به ابهاماتی که در ماجرای انتقال فرشید لک از بوشهر به شیراز ایجاد شده از سیامک کوهنورد خواستیم که به طور دقیق از زمان ایجاد حادثه، مدت زمان حضور در بیماستان بوشهر و انتقال او به شیراز بگوید: «این اتفاق 28 بهمن برای فرشید رخ داده است. از 28 بهمن که در بیمارستان بوشهر بستری میشود و عمل روی او انجام میشود، فرشید صبح جمعه، 12 اسفندماه، به بیمارستان نمازی شیراز میرسد. یعنی 14 روز در بیمارستان بوشهر بوده است.»
*پزشکان بوشهر جواب سربالا میدادند!
سیامک کوهنور در ادامه به برخی شنیدههای خود طی مراحل درمان فرشید لک در بیمارستان بوشهر اشاره کرد: «ببینید من اینها را شنیدهام و نمیدانم از نظر پزشکی درست است یا نه. در همان مقطع اولیه از بیمارستان شیراز پزشک با بیمارستان بوشهر تماس میگیرد و میپرسد شما برای اینکه فشار مغز این بیمار پایین بیاید و سطح هوشیاری بالا برود آیا لوله گذاشتهاید؟ آنها گفتند نه. حتما نیازی نبوده و انگار سربالا جواب دادهاند. درباره چیزهای دیگری هم پرسیده شده که پاسخ درستی دریافت نشده است. به نظر خیلی سهل انگاری شده که این بچه از دست برود.»
*خانوادهاش پیگیر همه مسائل هستند
از کوهنورد درباره مغازهای پرسیدیم که قهوه مسموم را به فرشید لک فروخته و اینکه آیا درباره این اقدام فروشنده پیگیری خاصی انجام شده یا خیر. کوهنور در این مورد گفت: «این را واقعا اطلاعی ندارم. ولی مطمئنا خانوادهاش پیگیر همه چیز هستند.»
*فرشید یک جوان بینظیر بود
بخش پایانی حرفهای کوهنورد درباره لک هم اینطور مطرح شد: «هر کسی او را میشناخت محال است دربارهاش بد بگوید و کوچکترین بیادبیای از او دیده باشد. پسری بود که سرش پایین بود و همیشه به همه احترام میگذاشت. در مراسم خاکسپاریاش هم خیلیها آمدند. فرشید یک جوان بینظیر بود که متاسفانه از بین ما رفت.»
به هر ترتیب اما فرشید لک نتوانست سفری که برای شروع زندگی جدیدش آغاز کرده بود را تمام کند و پس از نزدیک به دو هفته حضور در بیمارستانهای بوشهر و شیراز با این دنیا وداع کرد و جسم بیجانش صبح روز چهارشنبه در قطعه 303 بهشت زهرا آرام گرفت.
ورزش سه بار دیگر درگذشت این ورزشکار را تسلیت میگوید و برای خانواده و دوستانش آرزوی صبر میکند.