به گزارش "ورزش" و به نقل از ایسنا، دوچرخهسواری در یک سال اخیر یکی از پرحاشیهترین فدراسیونها بوده است. این رشته به دلیل ابطال انتخاباتش، از مهر ۱۴۰۰ وارد دوران سرپرستی شد و رسول اسدی که آن زمان نایب رییس فدراسیون بود به عنوان سرپرست انتخاب شد.
او در مدت ۱۶ ماه دوران سرپرستی با حواشی زیادی روبرو بود. بارها جلوی پایش سنگ اندازی شد تا به انتخابات ورود نکند و حتی تا دقیقه ۹۰ نیز حضورش در انتخابات نامعلوم بود، اما در نهایت تایید صلاحیت شد و توانست مجوز ورود به مجمع را بگیرد. اسدی در یک رقابت حساس با افشین داوری و محمد صانعی توانست با 28 رای به عنوان رییس انتخاب شود و این فدراسیون بالاخره بعد از 16 ماه رییسدار شد.
رییس جدید فدراسیون دوچرخهسواری با حضور در ایسنا در مورد تمام حواشیای که پشت سر گذاشت تا بتواند به ریاست برسد، صحبت کرد. او از برنامههایش برای دوچرخهسواری به گِل نشسته گفت و صراحتا اعلام کرد که کلاه سرش نمیرود و دوچرخهسواران به شرط مدال میتوانند او را قانع کنند تا راهی مسابقات شوند.
در ادامه گفتوگوی ایسنا با رسول اسدی (هاشم کندی)، رییس فدراسیون دوچرخه سواری را میخوانید:
*در دوران سرپرستی چالشهای زیادی داشتید و حتی مخالفان بارها بحث تعلیق فدراسیون را پیش کشیدند. چرا با وجود این همه حواشی و مخالفت باز هم تصمیم گرفتید در انتخابات شرکت کنید؟
در مورد مسائلی که به وجود آورده بودند، واقعا هیچکدام پایه و اساس واقعی و فنی نداشت. به خاطر همین من مطمئن بودم تلاشی که دارند انجام میدهند به نتیجه نخواهد رسید. نامه جعلی را به وزارت ورزش برده بودند مبنی بر اینکه نمیتوانم رییس فدراسیون شوم. در آن نامه اعلام کرده بودند که من به دلیل شش ماه محرومیتی که در سال ۲۰۰۱ داشتم، نمیتوانم رییس فدراسیون شوم. البته سال را هم اشتباه نوشته بودند و شش ماه محرومیت من مربوط به سال ۲۰۰۰ بوده است، نه ۲۰۰۱. این نامه به نام کثیریان که قبلا مسئول روابط بینالملل فدراسیون بود، ارسال شده بود درحالیکه او فوت کرده است. کارهایی را انجام دادند که واقعا شأن ورزش را پایین میآورد. از این رو دلیلی نبود برای اینکه به اینگونه افراد ببازم و بخواهم رشته خودم را رها کنم. من میدانستم تمام مسائلی که مطرح میکنند غیرواقعی است و کار به جایی نمیبرند.
بخاطر اینکه حاشیه علیه من درست نکنند، پست یا امتیاز نمیدهم.
*اکنون که رییس فدراسیون شدید، این چالشها و مخالفتها بیشتر میشود و خودتان را برای آن آماده کردهاید؟
از همان روزی که من به عنوان سرپرست فدراسیون دوچرخهسواری انتخاب شدم، به این دید نگاه کردم که به یک چالش فراخوانده شدهام. من خودم هیچ تلاشی برای سرپرستی نکردم و این اتفاقی بود که بدون هماهنگی رخ داد و من به یک چالش فراخوانده شدم و باید تا انتها میرفتم. بعد از این هم به همین شکل ادامه میدهم و تلاشم را میکنم.
*شما در زمان مدیریت خسرو قمری نیز در فدراسیون سمت داشتید و جزء بدنه فدراسیون بودید؛ بنابراین چرا وقتی سرپرست شدید، تیم فدراسیون قبل، علیه شما شد؟
این را واقعا باید از خود آنها سوال کنید. چرا این اتفاقات رقم خورد. من آن زمان هم که سمت داشتم، در چارچوب وظایف خودم عمل میکردم. آدم مسئولیتپذیری بودم. یک سری اتفاقات خارج از حیطه مسئولیت من بود که پیگیر نبودم و اطلاعی هم نداشتم. مثلا نمیدانستم چه اتفاقاتی پشت پرده بوده است.
*چه اتفاقاتی پشت پرده بود؟
ماجرای ساختمان و اتفاقات پشت پرده در مورد دوپینگ سازمان یافته را نمیدانستم. یا مثلا از مسائل مالی اطلاعی نداشتم و کنجکاو هم نبودم. من مسئولیت فنی داشتم و در همان حد انجام میدادم و درگیر کارهای دانشگاه نیز بودم. وقتی از یک زاویه دیگر وارد شدم، برخی مسائل برایم روشن شد. واقعا نمیدانم چرا برخی دوستان قدیمی، خیلی سماجت کردند و علیه من فعالیت کردند که برای خود من هم سوال است که کجا حق آنها را ناحق کردهام و چه هیزم تری به آنها فروختهام. برای خود من سوال است که دلیل این همه خصومت چه چیزی است. البته دو نفر هستند که با من مشکل دارند و بیشتر نیستند اما در کارشان مصر هستند. دوستان آنقدر که بر علیه من کار کردند اگر برای خودشان کار میکردند، هم به نفع زندگی شخصیشان بود هم به نفع جامعه دوچرخه سواری.
*در ورزش باندبازی زیاد است. آیا در دوچرخهسواری هم باندبازی وجود دارد و امکان جمع و جور کردن این باندبازیها هست؟
خب دوچرخه سواری هم از این قضیه مستثنی نیست. یک اخلاقی که من دارم و در دوران سرپرستی هم برای همه روشن شد این است که اهل باج دادن نیستم. من اهل ضایع کردن حق کسی نیستم و از آن طرف هم اهل این نیستم که به خاطر تهدید یا حاشیه پست یا امتیازی بدهم. این را در دوران سرپرستی هم ثابت کردم و در دوران ریاست نیز این کار قوت می گیرد.
دوستان برای اینکه رای جمع را جمع کنند، کل انبار فدراسیون را بذل و بخشش کردند.
* فکر میکنید چنددستگی در جامعه دوچرخهسواری از بین برود و یکپارچه شود؟
فکر میکنم با رایی که مجمع داد، این اتفاق افتاده باشد. بقیه هم یا در کنار ما قرار میگیرند و یا یک مدتی استراحت میکنند. درِ اتاق من به روی همه پیشکسوتان و منتقدان باز است. این انتخاب خودشان است که یا کنار ما باشند و یا یک مدتی بروند و استراحت کنند.
*در واقع شما کسی را کنار نمیگذارید، مگر اینکه خودشان بخواهند نباشند؟
شاید هم بعد از این اتفاقاتی که رخ داد، رویشان نشود که بیایند! اگر رویشان میشود، تشریف بیاورند.
*یکی دیگر از مشکلات دوچرخهسواری ایران این است که ایمیلهای زیادی از داخل به اتحادیه جهانی ارسال میشود و همین مسئله باعث شده است که اتحادیه جهانی روی دوچرخهسواری ایران حساس شود، برای این مسئله هم چارهای دارید؟
مشکلی با این ایمیلها ندارم، چون کاری که ما داریم انجام میدهیم درست است. دوستان اگر به ایمیل اتحادیه جهانی دسترسی ندارند، ما آن را در سایت فدراسیون قرار میدهیم و حتما به کارشان ادامه دهند!
*این مسئله باعث نمیشود که حساسیت اتحادیه جهانی روی دوچرخهسواری ایران بیشتر شود؟
ما ارتباطمان را با اتحادیه جهانی بیشتر میکنیم. به اجلاس کنفدراسیون آسیا که رفته بودم، رییس اتحادیه جهانی را دیدم در حالی که انتظار نداشتم او را ببینم و یک جلسه یک ساعت و ۲۰ دقیقهای داشتیم. جلسه ارزشمندی بود و محور گفتوگوهایمان توسعه ورزش دوچرخهسواری در ایران بود و چالشها و دیدگاههای خود را مطرح کردم. من از جامعه دوچرخهسواری بودهام و با این رشته آشنا هستم. تیمی که با من فعالیت میکند، تیم قوی است و درصد اشتباه ما خیلی پایین است. برای همین خیلی مطمئن میگویم که دوستان به ایمیل زدنهای خود ادامه دهند و ما از همه چیز میتوانیم بر اساس قانون دفاع کنیم. رییس اتحادیه جهانی هر سوالی داشت، پرسید و من هم پاسخ دادم و در نهایت هم به من گفت که خیلی چیزها برایش روشن شده است و مشکل خاصی نمیبیند و همکاری بیشتری را انجام میدهیم. همچنین از ما دعوت کردند که به مقر اتحادیه جهانی دوچرخه سواری برویم. برای اجلاس گلاسکو هم دعوت کردند و مشکل خاصی نیست.
*یعنی انتخابات فدراسیون دوچرخه سواری ایران بدون ماجرای جدیدی تایید میشود؟
تایید شده است و اسم من هم وارد سایت اتحادیه جهانی دوچرخهسواری میشود و مشکل خاصی وجود ندارد.
*دوچرخهسواری مشکلات زیادی دارد، تجهیزات و امکاناتش صفر است و در رویدادهای مهم نتوانسته نتیجه بگیرد. از کجا باید کار را شروع کنید؟
به لحاظ سختافزار که صفر هستیم. دوستان که از دوچرخهسواری نبودند، در دورههای سرپرستی قبل از من، برای اینکه رای جمع کنند کل انبار را بذل و بخشش کردند و هیچ چیزی وجود ندارد. خود آنها میگویند فدراسیون را با انبار را خالی تحویل گرفتند، اما همان انبار خالی را هم بذل و بخشش کردهاند. واقعا هیچ چیز قابل استفادهای در انبار نیست. یکی از برنامههای من این بود که سیستم انبارداری راه بیندازم اما وقتی چیزی در انبار وجود ندارد، برای چند دوچرخه از کار افتاده و اسقاطی، دیگر نیازی به سیستم انبارداری نیست.
بدهی ساختمان فدراسیون یکی از چالشهای بزرگ من در دوران ریاست است.
*خرید تجهیزات هزینهبر است و قرار است هزینههای آن از کجا تامین شود؟
من ابتدا این خبر خوش را بدهم که باشگاه مس سونگون قرار است یک تیم حرفهای هم در بخش مردان هم در بخش زنان بدهد که این کمک بسیار زیادی به دوچرخه سواری میکند. باید از مدیرعامل این باشگاه تشکر کنم. بخش اعظم درخششهایی که در گذشته رخ داده است به باشگاهها برمیگردد و گرنه از ابتدا فدراسیون این مشکلات را داشته است. در واقع این مدالها زمانی به دست آمد که باشگاهها فعالیت داشتند. در دنیا هم همین است. آخرین باری که اردوی تیم ملی ایتالیا تشکیل شده است چه زمانی بوده است؟ دوچرخه سواران دائم در مسابقات هستند و باشگاهها فعالیت زیادی دارند. فدراسیون بیشتر نقش هماهنگ کننده را دارد. فدراسیون باید طراحی مسابقات استاندارد را انجام دهد که در این شرایط باشگاهها هم ترغیب میشوند که قدم جلو بگذارند. اگر مسابقات پخش زنده هم شود اسپانسرها هم ورود میکنند. در کنار آن مبارزه با دوپینگ هم به درستی انجام میشود.
وقتی مسابقه انتخابی برگزار میشود چه تضمینی وجود دارد که این انتخابی به درستی انجام شده باشد؟ کدام سیستم و فدراسیونی میتواند تضمین دهد که این انتخابی سالم بوده است آن هم در شرایطی که نظر شخصی مربی دخیل است و هیچ تست دوپینگی هم انجام نمیشود؟ من در دوران سرپرستی سیستم رنکینگ را راه اندازی کردم که البته خیلیها با آن مخالفت کردند که دلیل آن را هم نفهمیدم که چرا در مقابل راه اندازی سیستم رنکینگ مقاومت میکنند. کار سیستم رنکینگ این است که انتخابی را کیفی سازی و دخالت فرد را کم میکند. زمانی که تعداد مسابقات رنکینگدار افزایش پیدا کند، ورزشکار هم موظف میشود که در آنها شرکت کند و نفع آن به برگزارکننده هم میرسد چون تمام ملیپوشان شرکت میکنند و در این صورت برگزار کننده میتواند اسپانسر جذب کند و این برندسازی است.
وقتی من این کار را درست انجام بدهم شاید مستقیم به ورزشکار پول ندهم اما باعث میشود که باشگاه ورزشکار را حمایت کند و تجهیزات در اختیار ورزشکار قرار دهد. این چیزی که در این چند سال در دوچرخهسواری اتفاق نیفتاده و همه این زیرساختها خراب شده است. باشگاهداری، مبارزه با دوپینگ و تیم ملی؛ همه را خراب کردهاند، درحالیکه وظیفه اصلی خودشان را انجام ندادند.
*وضعیت بدهیهای فدراسیون چگونه است؟
بدهیها را نتوانستیم تسویه کنیم و در دوران سرپرستی هم واقعا انتظار بر این نبود که بدهیها را پرداخت کنیم. کاری که در دوران سرپرستی انجام دادیم این بود که تمام اعزامها را انجام دادیم و ۲۳ مدال گرفتیم. با وجود تمام محدودیتهایی که داشتیم، بدهیها زیاد نشده است.
بدهیهای فدراسیون به دو بخش تقسیم میشود یکی مربوط به بدهیهای جاری و دیگری برای ساختمان فدراسیون و شرکت توسعه و تجهیز است.
مسئله بدهی ساختمان یکی از چالشهای بزرگ من در دوران ریاست است. مسئلهای است که به راحتی حل نمیشود، اما قطعا انجام میدهیم و ساختمان را خواهیم ساخت. هر چند که یکی از چالشهای مهم من در دوران ریاست خواهد بود. چون بدهی آن زیاد شده است و فقط ۶ میلیارد تومان بدهی ساختمان را که از قبل وجود دارد باید تسویه کنیم. پس از آن نیاز به بودجهای داریم که بتوانیم آن را بسازیم. برای ساخت آن هم دقیقا نمیتوانم رقمی را بگویم چون کار من ساختمانسازی نیست اما فکر میکنم حداقل به پنج تا شش میلیارد تومان نیاز داشته باشیم. دو واحد در مرکز شهر تهران را از دست دادیم و اکنون این اتفاق برای ما رخ داده است. البته تصمیم گرفتهام که به گذشته برنگردم. من مسئولیتپذیر هستم و فدراسیون را با تمام مشکلاتش قبول کردهام.
*فدراسیون ایران یک ساختمان اداری ندارد و در کمپ تیمهای ملی مستقر است، چگونه قرار است از رییس اتحادیه جهانی در کمپ تیمهای ملی پذیرایی کنید؟
انشاءالله تا زمانی که رییس اتحادیه جهانی به ایران بیاید آن را حل میکنیم. چون برنامهاش برای سال ۲۰۲۳ پر بود و فکر میکنم برای سال ۲۰۲۴ بتواند به ایران بیاید.
*دوچرخه سواری باشگاههای خیلی خوبی داشت اما الان هیچ خبری یا اثری از آنها نیست. چگونه قرار است دوباره این باشگاهها را فعال کنید؟
تعداد مسابقات بینالمللی ما هر چقدر افزایش پیدا کند، شانس دیدهشدن باشگاهها را بیشتر میکند. ما در دوران سرپرستی ۳ مسابقه یک روزه بینالمللی را در اتحادیه جهانی دوچرخه سواری ثبت کردیم. کسانی که با من رقیب بودند، متوجه نشدند که ما چه کاری انجام دادهایم. از طرفی چیزی که خراب شده یک شبه خراب نشده است که حالا من هم بخواهم در یک شب آن را درست کنم. همه ساختنها باید آرام آرام اتفاق بیفتد. من قول ندادم که از فردای انتخابات همه چیز را درست میکنم. این را رقیبان من قول دادند که از فردا ساختمان را درست می کنند و حتی قول مدال المپیک دادند! ولی خوشبختانه جامعه دوچرخهسواری نشان داد که آشنا به این رشته است و برای حرفهای بیهوده ارزش قائل نیستند. همه جامعه دوچرخه سواری در کنار هم این رشته را خواهیم ساخت فقط باید صبر داشته باشیم و تلاش کنیم.
*در حال حاضر همه منتظر هستند که اسپانسرها را وارد دوچرخهسواری کنید.
اسپانسر مگر شعور اقتصادی ندارد که بیاید برای یک باتلاق پول هزینه کند؟ ما باید لیگ و زیرساختها را درست کنیم و زمینه را آماده کنیم تا اسپانسر ورود کند. وقتی هیچ چیزی نداریم چرا باید اسپانسر برای ما هزینه کند؟ تازه اگر من بتوانم سر یک نفر را کلاه بگذارم، یک روز میآید پول میدهد و بعد از آن هم شاکی میشود که سرش را کلاه گذاشتهایم و همکاری را قطع میکند. همه چیز در یک شب درست نمیشود و باید آرام آرام جلو برویم. حالا اگر وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود، این روند سرعت پیدا میکند. اگر وضعیت اقتصادی بهبود نیابد مشکلساز میشود. اما من با این حال قول میدهم که همه چیز درست خواهد شد. اما سرعت آن بستگی به وضعیت اقتصادی کشور دارد. واقعا همراهی جامعه دوچرخهسواری را نیاز داریم که البته نشان دادند که همراه هستند و درک بالایی از مسائل و مشکلات دوچرخهسواری دارند.
*بازیهای آسیایی نزدیک است و مسئولان انتظار مدال دارند. دوچرخهسواری چقدر شانس کسب مدال در بازیهای آسیایی هانگژو دارد؟
واقع بینانه باید جلو برویم. شانس مدال برای بازیهای آسیایی داریم. پیشبینیهای من همیشه بدبینانه است، اما شانس داریم. هر چند که باید پروسهای را برای کسب مدال طی کنیم. متوسط تعداد روزهایی که رقیب ما، قزاقستان، در مسابقات استاندارد حضور دارد ۵۰ تا ۶۰ روز است و برای قهرمانی جهان ۹۰ روز است اما این رقم برای ما ۲ تا ۳ روز است. کاری که من مدنظر دارم این است که این روزها را افزایش دهم. کاری که من میخواهم انجام دهم بر اساس عدد است نه توهم.
*دوباره به بحث حواشی قبل از انتخابات برگردیم چرا اسناد و مدارک فدراسیون دست همه بود به جز خود فدراسیون؟
دوستانی که در فدراسیون بودند، اسناد و مدارک را برداشتند و متاسفانه این کار بیاخلاقی است. این برای من بد نیست و بیاخلاقی برای کسی است که خیانت در امانت میکند. از این که میگفتم اگر دوستان رویشان میشود، برگردند سر همین مسائل بود. ما چیزی برای مخفی کردن نداریم اما دیگر نمیگذاریم دوباره چنین اتفاقی بیفتد.
*چرا پیگیر این نبودید که اسناد و مدارک دوباره به فدراسیون برگردانده شوند؟
میدانم چه کسی برده است و پیگیری نمیخواهد. ساختمان را فروختند، ما نتوانستیم کاری کنیم، حالا این که چند برگه است. البته نمیخواهم نبش قبر کنم.
*انتقاداتی به شما وارد شد که در دوران سرپرستی تمام تمرکز خود را روی جاده گذاشته بودید و عملا رشتههایی مثل کوهستان یا بیامایکس تعطیل شده بودند. چه نظری در مورد این نقدها دارید؟
تمرکز من بر روی کسب نتیجه است و هر بخشی که قابلیت کسب نتیجه را داشته باشد، موظف هستم که آنجا سرمایهگذاری کنم. این تفاوت من با یک رییس غیر فنی است. من یک سوال دارم؛ ما ۲۳ مدال کسب کردیم، چه تعداد از آن را کوهستان میتواند کسب کند؟ من برای اعزام تیم کوهستان به کره جنوبی یک میلیارد تومان هزینه کردم، اما هیچ مدالی به دست نیاوردند. من نسبت به قابلیت کوهستان خیلی بیشتر از آن از آنها حمایت کردم. البته ناگفته نماند که کوهستان از سال ۲۰۲۸ از بازیهای المپیک حذف میشود.
*روی پیست سرمایهگذاری میکنید؟
از دل نفراتی که برای جاده میفرستیم، برای بخش نیمه استقامت پیست هم میتوانیم استفاده کنیم. در این شرایط شما مدالهای این نفرات را با تریال یکی میدانید؟
*تریال که نمایشی است.
آنها هم منتقد هستند. تریال بیشترین حاشیه را برای ما درست کرده است. رشتهای که اصلا المپیکی نیست، انتظار دارد که در این وضعیت مالی پول بدهم و آنها را به مسابقات بفرستم. آن هم در شرایطی که نه پروتکلهای داخلی را رعایت میکنند و نه به چارچوبهای فدراسیون پایبند هستند و نه مربی دارند.
دوچرخه سواری رشته زیاد دارد و مدعیان هم زیاد هستند. به هرحال دوچرخه سواران هر رشته زحمت میکشند و این انتظار را دارند که در اعزامها باشند. اما من به عنوان رییس فدراسیون باید درست تصمیم بگیرم. آیا شما میروید جایی سرمایهگذاری کنید که هیچ حاصلی ندارد، برای اینکه دل یک نفر خوش باشد؟ همیشه باید تصمیم درست گرفت و الان که در مضیقه مالی هستیم باید بیشتر دقت کنیم. نمیتوانم حق بچهای که میتواند مدال بگیرد را بگیرم و به فردی بدهم که نمیتواند نتیجه بگیرد. من فراتر از منطق برای کوهستان هزینه کردم. البته کوهستان را حمایت میکنم. دنبال اسپانسر هستم اما نباید احساسی تصمیم بگیرم. برای قهرمانی آسیا کره جنوبی هم میدانستم که مدال نمیگیرند و نباید احساسی تصمیم میگرفتم.
من میدیدم که کاندیداهای دیگر این توانایی را ندارند که بخواهند چنین تصمیماتی را برای فدراسیون بگیرند و افرادی هم که به دنبال آمدن کاندیداهای دیگر بودند در واقع از این مسئله مطلع بودند و میخواستند به نوعی از آنها سوء استفاده کنند. من هر حرفی میزنم فنی است و بین کوهستان، پیست و جاده باید اولویتبندی شود. اولویت هم برای فدراسیون کسب مدال است.
*در مورد سرعت چه نظری دارید؟
بخش جوانان قابل سرمایهگذاری است و بخش بزرگسالان باید ما را قانع کنند که میتوانند مدال بگیرند. بخش سرعت بانوان نیز فکر میکنند که فدراسیون برای سرعت بانوان است و باید در همه مسابقات باشند. وقتی میدانم که در بین پنج تیم، پنجم میشوند چرا باید پول را به آنها بدهم؟ اگر بخواهم سرعت راه بیندازم حداقل باید روی جوانان سرمایهگذاری کنم که امید داشته باشم. برای بزرگسالان چارچوب داریم و آن کسب مدال است و دیگر در بخش بزرگسالان نقش حمایتی مطرح نیست. اگر من را قانع کنند که مدال میگیرند، حمایت میکنم.
برای من به عنوان رییس فدراسیون مدال پیست، جاده و کوهستان فرقی ندارد. آنها از دید خودشان فکر میکنند که من تفاوت قائل میشوم ولی واقعا این چنین نیست و برای فدراسیون و وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک رشته ها با هم فرقی ندارد و مهم مدال است چون در نهایت میگویند دوچرخهسواری مدال گرفته است.
*برای المپیک چقدر شانس گرفتن حتی یک سهمیه را داریم؟
در مورد المپیک زیاد حساس نیستم. سهمیه المپیک هم از مسابقاتی که میزبانی میکنیم و مسابقاتی که شرکت میکنیم به دست میآمد و برای هر دو برنامه داریم. اما نکته مهم این است که صرفا حضور در المپیک و نرسیدن به خط پایان افتخار بزرگی نیست. علاوه بر اینکه افتخار نیست، مشکلساز هم است. ما باید برای المپیک برنامه داشته باشیم. اگر صرفا حضور در المپیک نتیجه داشت، ما در همه دورههای المپیک حضور داشتیم اما فایده و نتیجهاش برای دوچرخهسواری چه چیزی بوده است؟ به غیر از این بود که 10 روز ما را مسخره کردند؟(اشاره به برخورد رکابزن ایران در المپیک 2016 ریو با درخت)
وقتی پتانسیل و زیرساخت حضور در المپیک را نداریم، چه اصراری برای حضور در المپیک است؟ باید بتوانیم در این حضور از حیثیت خودمان دفاع کنیم. ایدهال من این است، نفری را بفرستیم که چشمانداز خوبی را برای جامعه دوچرخهسواری ایجاد کند و دید جامعه ورزشی را نسبت به دوچرخهسواری تغییر دهد. اینکه صرفا حضور داشته باشیم و به آخر خط نرسیم، چه فایدهای دارد؟ به نظرم اینکه به آخر خط نرسیم با اینکه حضور نداشته باشیم تفاوتی ندارد
*یکی از مهمترین چالشهای شما در بحث دوپینگ است. اتحادیه جهانی معتقد است در ایران دوپینگ سیستماتیک رخ داده و کشورهای خارجی به ایرانیها اعتماد ندارند، برای حل این مشکل چه برنامهای دارید؟
این هم فرایندی دارد. در جلسهای که با رییس اتحادیه دوچرخه سواری داشتم، در مورد این موضوع هم صحبت کردم. دیدش این بود که موضوعات گذشته تمام شده و فصل جدیدی برای دوچرخهسواری ایران در اتحادیه جهانی باز شده است. این را هم توضیح دادم که در شانزده ماه در دوران سرپرستی من، سطح همکاری با نادو و وادا واقعا افزایش پیدا کرد. از ورزشکاران تست خون گرفته شد و داشتن کارت UCI برای مسابقات داخلی هم اجباری شد. فدراسیون در بحث مبارزه با دوپینگ، نقش آموزشی و فنی دارد. من به واسطه اینکه ۸ سال تور ایران -آذربایجان را برگزار کردم، اشرافیت کامل به این مسئله دارم. دوپینگ با شعار دادن، حذف و محروم کردن قابل کنترل نیست. مبارزه با دوپینگ یک بخش فنی دارد که به فدراسیون بر می گردد. فدراسیون باید مسابقات خود را به گونهای طراحی کند که دوپینگ از حالت مقرون به صرفه بودن برای ورزشکار خارج شود.
ما در تور ایران - آذربایجان برای اینکه دوپینگ را کم کنیم، مرحله کوین استیج، در واقع مرحلهای که سرنوشت کل تور در آن ۲۰ کیلومتر مشخص میشود را حذف کردیم. وقتی که سرنوشت یک تور را در یک مرحله و آن هم با پول هنگفت مشخص میکنید، باعث میشود که دوپینگ کردن مقرون به صرفه شود و ورزشکار دست به سرنگ شود. وقتی تعداد تستهای مسابقه را بالا میبرید، ریسک دوپینگ کردن برای ورزشکار هم بالا میرود. اگر به اندازه جایزه مسابقه، تست دوپینگ هم گرفته شود دیگر ورزشکار به راحتی دست به سرنگ نمیشود.
ما نمیتوانیم همینطور بگوییم که چه کسی دوپینگ کرده است یا سرخود تست بگیریم. این کارهای اشتباهی است که در گذشته انجام شده است، چون تعریف مناسبی از مبارزه با دوپینگ نداشتند. کار ما نمونه خون گرفتن نیست. اینکه با لجن پراکنی بگوییم فلان ورزشکار دوپینگ میکند یا چون در گذشته دوپینگ کرده است باید از ریشه ساقط شود، درست نیست.
ما ادعا نمیکنیم که دوپینگ را به صفر می رسانیم اما مبارزه با دوپینگ را بر اساس پروتکلهای بینالمللی دنبال میکنیم. این اتفاق را در شانزده ماه دوران سرپرستی هم دنبال کردیم.
*چقدر به زمان نیاز دارید تا فدراسیونی که ایدهآل خودتان است را بسازید؟
این فرایند زمانبر است و شاید در دوران مدیریتم نتوانم فدراسیونی که ایدهالم است را بسازم. اما قطعا به آن نزدیک میشویم و در همان راستا حرکت میکنیم. چند سال زمان میبرد که به نقطه صفر برسیم.
*به کمیته فنی اعتقاد دارید یا قرار است همه تصمیمات را خودتان به تنهایی بگیرید؟
به کمیته فنی قطعا اعتقاد دارم و حتما تشکیل می دهم اما کمیته فنی یک نهاد تصمیم ساز است نه تصمیم گیر. البته خوب بلدم خودم را پشت کمیته فنی پنهان کنم، کاری که چندین سال انجام دادند اما من این کار را نمی کنم. مسئولیت تمام تصمیمات را برعهده میگیرم. کمیته فنی نهاد تصمیم ساز است و در نهایت تصمیم را من میگیرم چه نتیجهاش خوب باشد و چه بد. مسئولیت تمام تصمیمات را بر عهده میگیرم.
*صحبت پایانی؟
بعد از انتخابات است و برای من شیرین بود که پیشکسوتان و ورزشکاران از من حمایت کردند. تعداد معدودی از این جمع خارج بودند. آنها هم استدلالهای خاص خودشان را داشتند که برای من قابل احترام است. برای من این مهم بود که چهرههای بزرگ دوچرخهسواری در کنار من قرار گرفتند و حمایت آنها برایم شیرین بود. من هیچ قولی را به هیچ کسی ندادم که فلان پست را میدهم و اصلا از هیچ کسی درخواست رای نکردم.