به گزارش ,ورزش، او در کنار یحیی گلمحمدی، سه فصل خوب را در پرسپولیس داشت که حاصل آن، دو قهرمانی لیگ برتر، یک سوپرجام و یک حضور در فینال آسیا بود؛ اگرچه برای هوادارانی که به قهرمانی عادت کرده بودند، نایب قهرمانی فصل پیش، آنقدر تلخکامی به بار آورد تا حمید مطهری و دو دستیار دیگر از کادرفنی پرسپولیس جدا بشوند. آن هم در شرایطی که مطهری آرام آرام تبدیل به گزینهای برای جانشینی یحیی گلمحمدی هم شده بود؛ چه از حیث مقبولیت در بین هواداران و چه از بابت مسائل فنی که امروز در نساجی هم شمایی از آن وجود دارد.
حمید مطهری در فوتبال ایران به عنوان بازیکنی شناخته میشود که بیشترین مصدومیتها را پشت سر گذشته است. او به همین دلیل مدت کمی در جمع پرسپولیسیها حضور داشت اما در زمانی که سر حال و روی فرم بود، از دید روزنامهنگاران ورزشی آن زمان، مهمترین مهره تیم امیدی بود که ستارههای فراوانی داشت. با این حال مصدومیت مزمن و همیشگی (شاید شبیه به محرم نویدکیا و مجتبی جباری)، او را در مسیر حرفهای فوتبال، از آنچه که میخواست، دور کرد.
مطهری با سختکوشی در دوره مربیگری، به آن چیزی که میخواسته نزدیک شده؛ اگرچه انتظار و توقعی که او از خود دارد، بیش از اینها است. اولین هایلایت او در مربیگری مربوط به دوره حضورش در پرسپولیس به عنوان مربی تیمهای پایه در دوره محمد رویانیان است. او سپس به مجید جلالی ملحق شد و سالها کنار او تجربهاندوزی کرد و بدل به مرد مورد اعتماد این مربی باسابقه فوتبال ایران شد که اتفاقا سخت به کسی اعتماد میکند.
مطهری سپس با توجه به پیشینه پرسپولیسی، به تیم فنی یحیی گلمحمدی اضافه شد و آرام آرام در جمع اعضای کادرفنی برای خودش جایگاه مناسبی دست و پا کرد؛ یک مربی معقول که همواره در چارچوب حرکت میکرد و با وجود چهره شدن، هرگز توجه منفی سرمربیاش را برنیانگیخت و البته در زمانی که سرمربی تیم به دلیل محرومیت روی سکوها بود، در قامت کسی نشان میداد که میتواند ستارههای پرسپولیس را هدایت کند.
او در ابتدای این فصل، بعد از جدایی از پرسپولیسیها به سرعت به نساجی مازندران پیوست؛ تیمی که مالکش علاقه ویژهای به او دارد و مدتها به دنبال استخدامش بوده است. آن هم در شرایطی که در فوتبال ایران به چهرههای تازهکار به سختی اعتماد میشود. با این حال نساجی در حال حاضر با ۲۰ امتیاز از ۱۴ بازی، در رده پنجم لیگ قرار دارد که برای حمید مطهری یک امتیاز ویژه و یک اعتبار خاص محسوب میشود و اگر او بتواند این رتبه را تا انتهای فصل حفظ کند که در اولین فصل مربیگری شاهکار کرده است.
رتبهای که با توجه به بضاعت تیم نساجی و کیفیت بازیکنان و شرایط کلی این باشگاه، یک موقعیت ویژه برای این باشگاه پرهوادار محسوب میشود. نساجها که در آخرین بازی، تراکتور را با سرمربی لالیگاییاش، پاکو خمس، شکست دادند، میدانند که فصلی طولانی در انتظار آنهاست و با توجه به شرایط جدول، هر لغزشی میتواند رتبه آنها را ناگهان آنچنان بالا و پایین کند که کسی در ذهن تصورش را نمیکند.
مطهری که ۲۴ ساعت تا یک بازی بزرگ دیگر در ورزشگاه آزادی فاصله دارد، با درس گرفتن از تجربه بازی استقلال، مقابل بازیکنانی قرار خواهد گرفت که قاعدتا پیش از شروع مسابقه برایش سنگ تمام خواهند گذاشت و محبت خاطرات سه فصل همکاری را به وی بازخواهند گرداند اما پس از این تعارفات، جنگی بیرحمانه بین او و یحیی گلمحمدی آغاز خواهد شد؛ مسابقهای که دو مربی با وجود دوستی عمیق، باید از آن برنده بیرون بیایند، چرا که هزاران و میلیونها مخاطب در انتظار نتیجه دلخواه خود از این بازی هستند.
آیا این رقابت بدل به فرصتی برای پرش بلندتر مطهری خواهد شد، اتفاقی که شاید قهرمانی نیم فصل را از پرسپولیس بگیرد یا نه، پرسپولیسیها به مربی سابقشان خواهند آموخت که روح تیمی و کیفیت بازیکنان همچنان مهمتر از شگردهای مربیگری است؟
مطهری بعد از بازی تراکتور در همان اولین تمرین از بازیکنانش خواسته تا با همان باور برد در بازی مقابل تراکتور تمرین کنند و برای بازی فردا با چنین تفکری به میدان بروند. در این شرایط به نظر میآید جدال مطهری و یحیی از این جهت که هر دو به نوعی به فوتبال (حفظ توپ، یازی تهاجمی، استفاده از کانالها و نمایش رو به جلو) علاقه دارند، دیدنی و جذاب و هیجانی بشود. به این مسئله شناخت بالا و صد درصدی دو مربی از یکدیگر را نیز اضافه کنید تا بدانید این یک بازی بسیار تاکتیکی هم هست؛ جایی که ممکن است یک هاف اسپیس (نیم فضا)، (کلمهای که حمید مطهری در نشست مطبوعاتی دو هفته پیش از آن استفاده کرد) در آن تعیینکننده تیم برنده باشد.
نساجی در بازی قبلی مقابل تراکتور با توجه به تغییرات پاکو خمس، چند باری شیوه خود را عوض کرد و این مسئله ممکن است در بازی پرسپولیس و نساجی هم اتفاق بیافتد. شاید شبیه به آن چیزی که یکبار ژوزه مورینیو در خاطراتش از آن میگفت؛ جدالش با گاسپرینی سرمربی آن زمان جنوا در زمانی که ژوزه هدایت اینتر را در دست داشت. رقابتی که شبیه به یک شطرنج تاکتیکی بود و مورینیو و گاسپرینی بارها و بارها در آن دست به تغییرات تاکتیکی زدند تا بازی به سرانجام برسد. چیزی فراتر از یک مسابقه فوتبال و شبیه به یک شطرنج در یک صفحه بسیار عظیم که در نهایت خاطرهای خوش برای هواداران هر دو تیم ساخت.