به گزارش ",ورزش" و به نقل از ایسنا، حسن رنگرز در رقابتهای قهرمانی جهان ۲۰۰۱ با شکست بزرگانی همچون لازارو ریواس کوبایی دارنده مدال نقره المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و براندون پالسون آمریکایی دارنده مدال نقره المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا، برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی، مدال طلای جهان را برای کشتی فرنگی ایران بر گردن آویخت تا در روزگاری که کسب مدال جهانی آرزوی دست نیافته فرنگیکاران ایران بود، قاطعانه به مدال طلای جهان بوسه بزند و با تکرار مدال طلای مرحوم فیروز علیزاده پس از ۳۲ سال، راه تازهای را پیش روی کشتی فرنگی ایران باز کند؛ راهی که با ظهور نوابغی همچون حمید سوریان، امید نوروزی، قاسم رضایی و محمدرضا گرایی ادامه پیدا کرد.
اما نابغه آن روزگار کشتی فرنگی ایران و جهان در رقابتهای جهانی ۲۰۰۲ در اتفاقی عجیب و نادر در شرایطی که در نیمه نهایی ۱۱ بر صفر از حریف ترکمنستانی خود پیش بود به تصور پایان مبارزه حریف خود را رها کرد و ضربه فنی شد تا در نهایت به مدال برنز برسد. او همچنین عنوان فنیترین کشتیگیر جهان در سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ را از آن خود کرد تا از این حیث نیز رکورددار کشتی ایران شود.
رنگرز اما به حقش در ۲ المپیک ۲۰۰۰ ، ۲۰۰۴ و مسابقات جهانی ۱۹۹۹ و ۲۰۰۳ فرانسه نرسید و با وجود شایستگی از رسیدن به مدال المپیک بازماند؛ اتفاقی که تصمیمات غلط و غیر علمی را دلیل اصلی آن میداند.
رنگرز در نهایت در اتفاقی عجیب در حالیکه در انتخابی تیم ملی عنوان قهرمانی را کسب کرده بود و آماده حضور در رقابتهای جهانی ۲۰۰۵ مجارستان بود، به دلیل اتفاقات رخ داده در جریان رقابتهای دانشجویان جهان در ترکیه مورد غضب کادر فنی تیم ملی قرار گرفت و ناباورانه جای خود را به حمید سوریان که آن زمان جوانی بی نام و نشان بود، داد؛ اتفاقی که در نهایت باعث خداحافظی زودهنگام رنگرز از تیم ملی در سن ۲۵ سالگی شد.
"این ها را برای اینکه بماند می گویم وگرنه هیچ وقت در این سال ها به گذشته برنگشتم تا اتفاقات رخ داده را واکاوی کنم. برای اولین بار می گویم اینکه یک کشتی گیر که ۲ سال فنی ترین کشتی گیر جهان می شود اما به یکباره در سن ۲۵ سالگی کشتی را کنار می گذارد و یا دو سال مدال جهانی نمی گیرد موضوع بعید و دور از ذهنی است و حتما یک سری مولفه ها بوده که این روند ادامه پیدا نکرد، در مقابل، اگر حمید سوریان توانست مدال هایش را تکرار کند حتما مولفه هایی در میان بوده است."
رنگرز همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: " اتفاقات ناخوشایندی در فینال دانشجویان جهان در ترکیه افتاد. بعد کادر فنی جلسه گذاشت و همگی رای به انتخاب سوریان دادند. هر اعتراضی هم کردیم به نتیجه نرسید. در بازگشت از ترکیه به اردو آمدیم. به والله هیچ چیزی برگزار نشد. این برخوردها را که دیدم رفتم نوشهر. گفتند ما انتخابی گذاشتیم فلانی شرکت نکرد در حالیکه من خواستار برگزاری انتخابی بودم. گفتم یک انتخابی با ۲ کیلو ارفاق وزن و با حضور داور با شرایط عادلانه بگذارید اما همه ۷ نفر اعضای کادر فنی آقای سوریان را انتخاب کردند. حتی از یکی مربیان روی تخت بیمارستان برای این کار موافقت گرفتند. این اتفاقات در شرایطی بود که هم در انتخابی و هم در جام جهانی به همراه تیم ملی اول شده بودم. سال بعد از آن یک مقطعی هم به اردو آمدم اما دیدم جو بسیار سنگینی در اردو حاکم است و دیگر با آن جو نمی شد ادامه داد."
او درباره دلایل ناکامی در جهانی ۲۰۰۳ پاریس نیز گفت: "اتفاقی که برای من در این مسابقات افتاد این بود که مجموعه فنی تز و روشی را ارائه کرد که کشتی گیر کیلوهای اضافی را به تدریج کم کند که در آن مقطع کار خیلی اشتباهی بود. اینکه کاری را بدون سبقه و تجربه در بالاترین سطح یعنی در تیم ملی بزرگسالان و در مهمترین رویداد که قهرمانی جهان است آزمون کنیم خیلی کار عجیبی بود و هیچکس به اندازه من از این بحث آسیب ندید.
*کشتی جزو فرهنگ مازندران محسوب میشود
مانند خیلی از خانواده های شمالی در یک خانواده پر جمعیت کشاورز در شهرستان نوشهر شامل ۱۱ برادر و خواهر به دنیا آمدم و من و حسین برادر دو قلو هستیم. کشتی همیشه جزئی از آیین و مراسم در مازندران بوده است و وقتی دور هم جمع می شوند، کشتی نیز از آداب و سنن مراسم محسوب می شود. یادم می آید حتی در آیین های ازدواج هم حتما مراسم کشتی انجام می شد و شاید یکی از دلایل قدرت کشتی مازندران این است که کشتی به عنوان یک خرده فرهنگ در فرهنگ کلان مازندران به حساب می آید.
*فرهاد اسماعیل نژاد معلم ورزش ما بود
با این اوصاف شرایط ورود من به کشتی فراهم بود. یادم می آید مسابقات آموزشگاه ها برگزار می شد که محمل و ورودی بسیار مناسبی برای فرایند استعدادیابی بود. من با برادرم حسین آقا کشتی را شروع کردیم. معلم ورزش ما در مدرسه آقای فرهاد اسماعیل نژاد از مربیان شناخته شده ورزش کشور بود. فرآیند استعدادیابی باید از مدارس شروع شود چرا که معلمان ورزش نقش بسیار مهمی در استعدادیابی و هدایت استعدادها دارند.
*کارم را در رشته کشتی آزاد شرع کردم
کشتی را در باشگاه پوریای ولی شروع کردم. در ابتدا مثل خیلی از کشتی گیران مازندران در رشته کشتی آزاد کار می کردم. به یک رقابت استانی رفتیم که به مقام دومی رسیدم. قاعده ای در گذشته بود که اگر کسی در کشتی آزاد دوم استان می شد می توانست در رشته فرنگی به عنوان نفر اول در رقابت های قهرمانی کشور کشتی بگیرد. همین اتفاق باعث شد وارد کشتی فرنگی شوم.
*پیشنهاد دادند برادرم حسین به جای من در المپیک وزن کشی کند!
یادم می آید برای المپیک آتن پیشنهاد غیر رسمی شد با توجه به شباهتی که میان من و برادرم حسین وجود داشت او به جای من در مراسم وزن کشی حاضر شود تا فشاری از این بابت به من وارد نشود، کار خیلی راحتی هم بود اما از آنجا که غیر اخلاقی بود حاضر به انجام آن نشدم و قبول نکردم. در دوران مدرسه نیز حفظیات من خوب بود و حسین آقا در ریاضی، فیزیک و جبر قوی بود. به هر حال در دوران درس به هم کمک می کردیم!
* ورشنین روس نسلی از قهرمانان و مربیان را در ایران پرورش داد
باید به گذشته برگردیم و گذشته را مرور کنیم. کشتی فرنگی ما از کشتی روز دنیا عقب بود و حضور مربیانی مثل ورشنین روس یک نسلی از کشتی گیران را ساخت که از آن نسل افرادی مثل رضا سیم خواه به مدال جهانی رسیدند، همین نسل بعدها به مربی تبدیل شدند و آموزش مبانی کشتی فرنگی به پرورش یک نسل جدید کمک کرد، نسلی که توسط آقای محمدرضا طالقانی با برگزاری مسابقات نونهالان شناسایی شد و گام به گام مسیر موفقیت را طی کرد، میزبانی مسابقات نوجوانان جهان در تهران، میزبانی جوانان آسیا و حضور در قهرمانی آسیا نیز در طی کردن این مسیر موثر بود. از نسل آن زمان من، اشکانی، زیدوند و هاشم زاده نسل بسیار خوبی بودند که از رده های پایه مسیر موفقیت را طی کردند. بنابراین یک مربی با دانش و توانمند می تواند ریل موفقیت یک مجموعه را بگذارد. مبانی که ورشنین کار کرد و نسلی را پرورش داد که بعدها مربی شدند و داشته هایشان را منتقل کردند و همین امر نیز یکی از دلایل مهم موفقیت کشتی فرنگی ایران بود.
*باخت نزدیک به روسها موفقیت محسوب میشد
موضوع دوم حضور در تورنمنت ها بود، مثلا برای المپیک ۲۰۰۰ سیدنی ۵ رویداد کسب سهمیه بود و حضور در این میدان ها مقدمه رشد کشتی ما شد. در این مسیر من عنوان دار نوجوانان و جوانان جهان و تورنمنت های مختلفی شدم که در نهایت به طلای مسابقات جهانی ۲۰۰۱ منتج شد و خدا را شکر این اتفاق افتاد. همان سال ها هم به لحاظ قابلیت های جسمانی و فنی روی مدال دنیا بودیم و تک چهره هایی هم می آمدند اما مانع جدی در این راه موانع خودساخته روحی و روانی بود. مثلا اگر کشتی گیر ما به یک حریف روس با اختلاف نزدیک می باخت موفقیت تلقی می شد یا اگر یک کشتی گیر ما جزو ۸ تا می رفت عملکردش قابل دفاع بود اما بعد از جهانی ۲۰۰۱ همه بچه ها به این باور رسیدیم که می توانیم اتفاقات خاص و ویژه ای را رقم بزنیم. بعد از آن مدال خدا را شکر هر سال این مدال گرفتن عادت شد و تا الان هم جوانان ما خدا را شکر موفقیت های بزرگی را کسب می کنند. همیشه به لحاظ تکنیکی و تاکتیکی و جسمانی شرایط خوبی داشتیم اما آمادگی روانی نداشتیم و بعد از جهانی ۲۰۰۱ این اتفاق افتاد. آن زمان آقای پازاج سرمربی بودند و آقایان سیم خواه و چمن گلی به عنوان مربی فعالیت داشتند.
*امیر خادم فکر میکرد به حضور در ۴ نفر نهایی راضی هستم
آقای ایوب بهتاج که از دوستان خوب من و مدیر عامل سابق باشگاه تراکتورسازی است، در مسابقات جهانی ۲۰۰۱ مربی بدنساز تیم ملی بودند. آنقدر شرایط روحی و روانی من خوب بود قبل از اینکه برای نیمه نهایی مقابل حریف کوبایی روی تشک بروم با آقای بهتاج در زمان گرم کردن شوخی می کردیم و می خندیدیم. آقای امیررضا خادم رییس فدراسیون بود، وقتی از دور شرایط ما را دید تلقی او این بود به حضور در ۴ نفر نهایی بسنده کرده ام. به همین دلیل به یکی از مربیان پیغام داد فلانی می تواند به فینال برود و طلا هم بگیرد. من هم گفتم این موضوع منافاتی با آن بحث ندارد و آنقدر شرایط خوبی داشتیم که قبل مسابقه می خندیدیم.
*میزبانی آمریکا از مسابقات جهانی به دلیل حوادث ۱۱ سپتامبر لغو شد
قرار بود مسابقات جهانی ۲۰۰۱ درنیویورک برگزار شود اما حوادث ۱۱ سپتامبر باعث شد مسابقات ۳ ماه عقب بیفتد. ابتدا از تعویق مسابقات خیلی ناراحت شدم اما بعد که این اتفاق افتاد و به طلای جهان رسیدم فهمیدم خیریتی در این موضوع بوده است.
*ماجرای باخت عجیب به حریفی از ترکمنستان در جهانی ۲۰۰۲
همیشه در زندگی شخصی و کاری مسئولیت صفر تا صد هر اتفاقی را پذیرفته ام اما به نظرم دو سه عامل دست به دست هم داد تا مقابل حریف ترکمنستانی در نیمه نهایی مسابقات جهانی ۲۰۰۲ مسکو آن باخت عجیب را داشته باشم. موضوع اول این بود که ما چند وقت قبل از آن مسابقات میزبان رقابت های جهانی کشتی آزاد بودیم، اتفاقاتی که در مصاف کشتی گیران ما با روس ها افتاد که می توانست در اینباره موثر باشد. خیلی بسته عرض می کنم تا خاطر دوستان مکدر نشود. من اختلاف فنی جدی با حریف ترکمنستانی داشتم، وقتی امتیاز ۱۱ را گرفتم این جمله را شنیدم که کشتی تمام شده ولش کن، در آن شرایط انقدر هجمه و سر و صدا زیاد است که سوت داور را نمی شنوی اما من سوت بیرون را می شنیدم، لذا به تصور اینکه داور سوت پایان را زده کشتی را رها کردم و این اتفاق عجیب افتاد.(حریف ترکمنستانی در حالی که 11-0 عقب بود و باید کشتی تمام می شد، رنگرز را روی پل نگه داشت و او را ضربه کرد.) باز هم مسئولیت این موضوع را می پذیرم اما یک اتفاق نادر بود و شاید هیچوقت چنین اتفاقی نیفتد. شاید هم حکمتی در آن بوده است. کشتی بعدی برای سوم چهارمی را با اختلاف فنی ده امتیاز بردم و علی رغم سومی و با احتساب امتیازات کسب شده، فنی ترین کشتی گیر مسابقات شدم.
* بابت کوچینگ ضربه زیادی خوردیم
یکی از موضوعاتی که سال ها از آن متضرر شدیم و البته قصد ندارم که آن را به موضوع باختم در جهانی ۲۰۰۲ مرتبط کنم، بحث هنر کوچینگ است. کوچنیگ صرفا داد زدن و گفتن برو و بگیر نیست، هنر کوچینگ مجموعه ای از ظرافت هاست که ما در ورزش و کشتی به ندرت توانستیم از این هنر برای کشتی های ۵۰ - ۵۰ یا ۶۰ - ۴۰ استفاده کنیم تا نتیجه را به نفع خودمان رقم بزنیم.
* اشتباه کادر فنی باعث شد در جهانی پاریس به نتیجه نرسم
برای مسابقات جهانی ۲۰۰۳ پاریس، اتفاقی که برای من افتاد این بود که مجموعه فنی تز و روشی را ارائه کرد که کشتی گیر کیلوهای اضافی را به تدریج کم کند که در آن مقطع کار خیلی اشتباهی بود. اینکه کاری را بدون سبقه و تجربه در بالاترین سطح یعنی در تیم ملی بزرگسالان و در مهمترین رویداد که قهرمانی جهان است آزمون کنیم خیلی کار عجیبی بود و هیچکس به اندازه من از این بحث آسیب ندید. این اشتباه از سوی مجموعه فنی وقت بود. من ۴ دور کشتی گرفتم، روز قبل مسابقه فکر کنم فقط ۵۰ گرم اضافه داشتم و راحت سر وزن رسیدم اما نتیجه این شد که تا یک هفته بعد از مسابقات وزنم برنگشت. زمانی که ذخایر گلیکوژن و کبد ورزشکار تحلیل می رود به راحتی برنمی گردد. من ۳ کشتی اول را به راحتی بردم اما در کشتی چهارم مقابل کشتی گیر چک یک لیفت تک پا کشیدم اما یک لحظه چشمم سیاهی رفت. یک کیلوکالری هم دیگر در بدنم نبود. آن روش اشتباه بزرگی بود و فقط و فقط بخاطر همین اشتباه مدال جهانی را از دست دادم.
* گفتند باید سبک مبارزهات را در المپیک عوض کنی
سال بعد و در المپیک ۲۰۰۴ هم جور دیگری لطمه دیدم. کشتی گیری که از یک مسیری رفته و نتیجه گرفته ولو به زعم ما غلط و حتی یک جاهایی هم با مبنای علمی سازگار نیست اما او با همین روش نتیجه گرفته و نباید چارچوب ها را تغییر داد. تجربه افضل به علم است چرا که ممکن است بعد از مثلا ده سال یافته های جدید علمی موارد علمی قبل را کاملا نقص کند لذا نمی توان گفت روش یک کشتی گیر که به یک هدفی هم رسیده با یافته های علمی سازگاری ندارد. باز هم دوستان تاکید کردند و گفتند شما باید سبک کشتی ات را تغییر بدهی، نباید جدا کشتی بگیری و موارد دیگر. همین بحث ها هم تاثیر گذاشت و در المپیک 2004 آتن به نتیجه نرسیدم.
*برخی اتفاقات باعث شد در ۲۵ سالگی با کشتی خداحافظی کنم
این ها را برای اینکه بماند می گویم وگرنه هیچ وقت در این سال ها به گذشته برنگشتم تا اتفاقات رخ داده را واکاوی کنم. برای اولین بار می گویم اینکه یک کشتی گیر که ۲ سال فنی ترین کشتی گیر جهان می شود اما به یکباره در سن ۲۵ سالگی کشتی را کنار می گذارد و یا دو سال مدال جهانی نمی گیرد موضوع بعید و دور از ذهنی است و حتما یک سری مولفه ها بوده که این روند ادامه پیدا نکرد.
* محمد بنا مهمترین دلیل تکرار مدال های سوریان بود
در مقابل، اگر حمید سوریان توانست مدال هایش را تکرار کند حتما مولفه هایی در میان بوده است. در این فضا کادر فنی مهمترین عامل در تکرار یا عدم تکرار موفقیت یک کشتی گیر است. اینکه آن اختلاف فنی به عدم نتیجه گیری منتج می شود به عواملی وابسته است. حتما تکرار یا عدم تکرار موفقیت ها به کادر فنی برمی گردد. به هر شکل در تکرار مدال های حمید نقش کادر فنی و در راس آن ها محمد بنا خیلی مهم بود. این نقش می توانست در قبل هم ایفا شود که به هر دلیلی نشد.
*سوریان همیشه از من بهتر بود
واقعیت این بود که آن سال من در رقابت های جام جهانی تهران کشتی گرفتم و آنجا ریواز کوبایی را بعد از شکست در المپیک ۲۰۰۴ بردم. انتخابی تیم ملی هم برگزار شد و در انتخابی ۴ دور کشتی گرفتم و اول شدم. بعد از انتخابی ترکیب تیم ملی انتخاب شد. من به مسابقات المپیک دانشجویان در ازمیر ترکیه رفتم و همزمان نیز حمید جان سوریان هم به مسابقات جوانان جهان رفت. این را بگویم سوریان همواره هم از نظر فنی و هم اخلاقی از من بهتر بوده و آن موقع هم شایسته تر از من بود و هیچ بحثی در این موضوع نیست.
*ماجرای عجیب خط خوردن از تیم ملی و جانشینی سوریان
پیش از حضور در رقابت های جهانی ۲۰۰۵، اتفاقات ناخوشایندی در فینال دانشجویان جهان در ترکیه افتاد و بحثی شکل گرفت که باعث این امر (کنار گذاشته شدن از ترکیب تیم ملی) شد. بعد کادر فنی جلسه گذاشت و همگی رای به انتخاب سوریان دادند. هر اعتراضی هم کردیم به نتیجه نرسید. بحث بر سر این بود که انتخابی برگزار شود اما به دلیل زمان کم عملا امکان این موضوع نبود. خیلی راحت می شد مدال های من بیشتر شود. می شد به وزن بالاتر بروم تا بیشتر مدال بگیرم اما تدبیر می خواست. ما در بازگشت از ترکیه به اردو آمدیم. به والله هیچ چیزی برگزار نشد. این برخوردها را که دیدم رفتم نوشهر. گفتند ما انتخابی گذاشتیم فلانی شرکت نکرد در حالیکه من خواستار برگزاری انتخابی بودم. ما کشتی گیر هستیم و وظیفه مان کشتی گرفتن است.
*اجازه ندادند با سوریان انتخابی بگیرم
گفتم یک انتخابی با ۲ کیلو ارفاق وزن و با حضور داور و نه مربیان با شرایط عادلانه بگذارید اما همه ۷ نفر اعضای کادر فنی آقای سوریان را انتخاب کردند. حتی از یکی مربیان تیم ملی که روی تخت بیمارستان بود برای این کار موافقت گرفتند. این اتفاقات در شرایطی بود که هم در انتخابی و هم در جام جهانی اول شده بودم.
*دیگر با آن جو سنگین نمیتوانستم در تیم ملی بمانم
سال بعد از آن یک مقطعی هم به اردو آمدم اما دیدم جو بسیار سنگینی در اردو حاکم است و دیگر با آن جو نمی شد ادامه داد.
*همیشه از مسیر انتخابی به تیم ملی رسیدم
یادم می آید قبل از جهانی ۲۰۰۱ انتخابی دادم و بعد از ۳۲ سال هم که در کشتی فرنگی قهرمان جهان شدم برای سال ۲۰۰۲ هم در سالن توفیق من با بنی تمیم و باوفا در انتخابی کشتی دوره ای برگزار کردیم. یعنی هر سال بدون انتخابی به مسابقات نرفتم یا رو در رو یا جام تختی به عنوان مرحله نهایی انتخابی کشتی گرفتم. همه این سال ها حتی بعد از جهانی هم که طلا گرفتم انتخابی دادم و همیشه از مسیر انتخابی به تیم ملی رسیدم. حمید بنی تمیم، باوفا، بهمن طیبی و محسن سوریان هم در مقطعی رقبای خوب من بودند.
*نباید کشتی گیر را با حضور متعدد در میادین فرسوده کرد
مدیریت حضور یک کشتی گیر در میادین رسمی خیلی مهم است. یک کشتی گیر نباید انقدر از مسابقات رسمی در طول یک سال فنی دور باشد که مبارزه برایش سخت باشد و نه انقدر درگیر مسابقات متعدد باشد که به مرز فرسودگی و بیش تمرینی برسد. یکی از بحث ها این بود که خیلی تعادل آن زمان وجود نداشت. مثلا مسابقات آسیایی، دانشجویان جهان، جام تختی و یک تورنمنت هم کشتی می گرفتیم و این توالی مسابقات هم آسیب زا بود.
*بنا در بلگراد استعفا داده بود
اصلا قرار نبود به حوزه فنی بیایم. دوستان اصرار داشتند مازندران بمانم و در اداره کل ورزش استمرار خدمت داشته باشم اما احساس می کردم دینم را با بضاعت حداقلی به ورزش مازندران ادا کردم. وقتی با آقایان دبیر و سوریان در اینباره صحبت شد، چندین مرحله با آقای بنا تماس گرفتم و از طریق دوستان مشترک هم خواستار بازگشت ایشان شدم. تقریبا روز بعد از جهانی بلگراد این پیشنهاد مطرح شد.
شب مسابقه بنا استعفا داده بود و ظاهرا سوریان خیلی تلاش کرده بود که او را منصرف کند اما او تصمیم قطعی خود را به آقای سوریان اعلام می کند. وقتی صحبت کردیم ۴ روز مصر بودم آقای بنا را از تصمیمش منصرف کنم اما به این نقطه رسیدم که او تصمیم قطعی خود را گرفته و این بنا را دارد که مدتی دور از کشتی باشد.
*جانشینی بنا ریسک بزرگی بود
جانشینی محمد بنا ریسک بسیار بزرگی است. در وهله اول بعد از محمد بنا آمدن که مربی قرن است و بخش بزرگی از افتخارات کشتی فرنگی با او رقم خورده و از نظر توانمندی بسیار خاص هستند، کار بسیار سختی است و اصلا قیاس مفهوم ندارد. آن چه به نظرم رسید این بود که کار روی زمینمانده است. یک روز به من گفتند به مازندران نرو، دولت در حال تمام شدن است، کروناست و شرایطت سخت خواهد شد اما گفتم به ورزش مازنداران دین دارم و باید ادا کنم. در کشتی فرنگی همینطور بود. ما در جهانی ۲۰۲۲ در مجموع ۳ مدال گرفتیم که حفظ همین ۳ مدال هم در جهانی بعد که سهمیه المپیک است کار بسیار سختی است. ضمن اینکه ما یک عقبه ای داریم که ۳ طلای المپیک لندن را بدست آوردیم که تکرار آن نتیجه هم خیلی سخت خواهد بود. کار غیرممکن وجود ندارد اما سخت است. ما زمان بسیار کوتاهی هم داریم اما آنچه برای من ملاک بود اینکه دینم را حتی در یک زمان نامناسب و وجود فشار زیاد ادا کنم. "آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند."
* مسابقات جهانی برای ما و فدراسیون در اولویت است
ما به لحاظ کمیت با کشتی آزاد فاصله داریم، به لحاظ فنی هم نفرات شاخص ما با نفرات بعدی خودشان شکاف قابل ملاحظه ای به طور مشخص در برخی اوزان دارند. کم کردن این شکاف و فاصله فنی امری زمانبر است و عملا این زمان را در اختیار نداریم. ضمن اینکه سال ۲۰۲۳ سال فنی بسیار سخت و فشرده ای است. ما ابتدا قهرمانی جهان که کسب سهمیه المپیک است را در پیش داریم که برای ما و فدراسیون کشتی در اولویت قرار دارد. به فاصله ۸ تا ۱۰ روز پس از آن بازی های آسیایی را در پیش داریم و عملا امکان اینکه همان تیم جهانی را بفرستیم وجود ندارد. با توجه به اینکه بچه ها کیلوهای زیادی کم می کنند و ریکاوری و رسیدن آن ها خیلی سخت است کار دشواری خواهد بود. از سوی دیگر بازی های آسیایی برای ورزش ما خیلی مهم است و مدال های کشتی اهمیت زیادی دارد. قاعدتا نفرات دوم هم نمی توانند انتظارات را مثل نفرات اول برآورده کنند.
*احتمال حضور روسها در بازیهای آسیایی زیاد است
شنیده ها حاکیست احتمال لغو بازی های آسیایی جدی است و حتی احتمال اینکه روس ها هم در بازی های آسیایی حضور داشته باشند جدی است. ما بعد از آن ۳ مسابقه ایندور گیمز، امیدهای جهان و سپس جام جهانی در تهران را پیش رو داریم. یعنی در یک فاصله ۶۰ روزه ۵ مسابقه بسیار مهم خواهیم داشت. ما امسال هم قهرمان امیدهای جهان و هم جام جهانی شدیم و حفظ این موفقیت ها برایمان مهم است.
*دولت به کشتی نگاه ویژه داشته باشد
به دلیل کمبود بودجه و اعتبارات مجبور شدیم حضور در مسابقات نیس فرانسه را لغو کنیم. خواهش ما از دولت این است که نگاه ویژه به کشتی داشته باشد. ما اگر بخواهیم ۲ یا ۳ تیم نزدیک به هم داشته باشیم تا بتوانیم این ۵ مسابقه را مدیریت کنیم امروز باید تدبیر داشته باشیم.
*حمایت نشویم نمیتوانیم انتظارات را برآورده کنیم
حضور این قهرمانان مستعد جوان در مسابقات بین المللی یک اصل اساسی و ابزار جدی برای کاهش فاصله فنی است. اگر دولت نیاید و به کشتی به عنوان ورزش اول کشور و پرمدال ترین ورزش کشور در المپیک کمک نکند مطمئن باشید نتایج انتظارات مردم را براورده نمی کند. الان وقت آن است که دولت و وزارت ورزش کنار کشتی باشند چرا که اگر نتوانیم برنامه ها را درست اجرا کنیم حتما در نتایج تاثیر فنی خواهد گذاشت.
* همه میدانند مسیر رسیدن به تیم ملی چیست
آقای بنا یک چارچوب و یک منظومه فکری دارند و نظام تمرینی خودشان را طراحی کردند که الحمدلله خروجی و نتایج آن را دیدیم. امروز بنده این را در دستور کار دارم که نقشه راه ملی پوش شدن یک کشتی گیر با همه ملاحظات و معذورات مشخص باشد. این نقشه راه مشخص و اعلام هم شد و گام اول آن که قهرمانی کشور بود نیز برداشته شد. قطعا این نقشه راه می تواند ایراد هم داشته باشد. ما ملاحظاتی را با توجه به زمان کم تا المپیک داریم اما همین قانون بهتر از این است که در انتخاب ها قانون نباشد. سعی کردیم ملاحظات کشتی گیران مدال دار را داشته باشیم و آن ها نیز از خرداد وارد چرخه می شوند. کشتی گیران ملی پوش که مدال نگرفتند به شکل دیگر و در مجموع برای همه سرمایه های فنی برنامه داریم. مسابقات قهرمانی کشور اتفاق خوبی بود.
*هیچ کشتیگیری بدون مسابقه به تیم ملی نمی رسد
نفرات برتر این مسابقات با ۶ ملی پوش مسابقات جهانی و مدال داران امیدهای جهان به تورنمنت رنکینگ کرواسی اعزام می شوند. سعی کردیم نقشه راهی را با ایستگاه های مشخص ببینیم. قهرمانی کشور، حضور در تورنمنت خارجی، قهرمانی آسیا، جام تختی و در نهایت مرحله نهایی انتخابی تیم ملی که می تواند رو در رو یا بر اساس ملاحظات فنی در یک رویداد بین المللی باشد. قطعا هیچ کشتی گیری بدون مسابقه ملی پوش نمی شود و همه باید به این قانون تمکین کنیم .خود من ممکن است یکنگاه فنی و یا گرایشی به برخی کشتی گیران داشته باشیم اما همه باید از قانون تمکین کنیم. این به آن معنا نیست که تماشاچی چرخه باشیم و قطعا کادر فنی نیز ارزیابی های مختلفی خواهد داشت که مکمل این چرخه خواهد بود.
* تغییر تکنیک کشتیگیران رده بزرگسال سخت است
موضوع اول بحث طراحی تمرین است. اینکه دوره بندی تمرینات به شکلی طراحی شود که کشتی گیر در پیک اصلی که قهرمانی جهان است به اوج عملکردش برسد. این فرایند بسیار پیچیده و علمی است و اگر طراحی مناسب صورت نگیرد کشتی گیر ممکن است در آن مقطع زمانی در قهرمانی جهان یا بیش تمرین شده باشد یا به اوج عملکردش نرسد. مباحث دیگر مثل موضوع تغذیه و روانشناس نیز خیلی مهم است. در بحث تکنیکی و تاکتیکی قطعا در برگزاری اردوها برنامه ویژه ای داریم. صادقانه بگویم کشتی گیر تیم ملی بزرگسالان از نظر فنی قالب هایش شکل گرفته و تنها می تواند در استراتژی رقابتی ریزه کاری هایی را اضافه کند بنابر این روی موضوع تاکتیک بیش از تکنیک می توان متمرکز شد.
*محمدعلی گرایی میتواند با مدال المپیک از کشتی خداحافظی کند
محمدعلی گرایی کشتی گیر بسیار توانمندی است و به نظر من او به حق خود که کسب طلای جهان و مدال المپیک است نرسیده است. هر چند این وزن سخت ترین و پرترافیک ترین وزن در رقابت های جهانی است و نزدیک ۱۰ کشتی گیر در تراز فنی نزدیک به هم در این وزن حضور دارند. آن چیزی که باعث شد امسال به مدال نرسد آسیب دیدگی او بود که ۲ سال است رهایش نمی کند و آمادگی ذهنی او را خدشه دار می کند. وقتی شما به لحاظ فکری آرامش و تمرکز نداشته نباشید و فرایند تمرینی خوبی را پشت سر نگذاشته باشی نمی توانی در مبارزه تمرکز کنی. علی گرایی مبارزه خاکش این چیزی نبود که در جهانی دیدیم. در اینباره با او صحبت کردیم و شرایط او امسال قطعا متفاوت خواهد بود. این نقیصه که دیر در مسابقات خارجی حاضر شد امسال رفع می شود و در رقابت های رنکینگ کشتی می گیرد. ریسک آسیب همیشه هست اما می شود ریسک آن را با تمهیداتی کاهش داد. یکی از سرداران تیم ما و کشتی فرنگی ما قطعا محمدعلی است و فکر می کنم او می تواند بهترین اتفاقات را رقم بزند و کشتی را با اتفاق قشنگ بعد از المپیک کنار بگذارد.
* زحمت کشتی فرنگی بر دوش مربیان سازنده است
در بحث برنامهریزی آمادگی جسمانی و تمرین دکتر بهمن میرزایی به عنوان مسلط ترین فرد در کشور در حوزه فیزیولوژی و علم ورزش که تالیف داشته و هم نزدیک به دو دهه کار کرده و به روز است و با اتحادیه جهانی همکاری دارد کار بدنسازی کشتی فرنگی را بر عهده دارد. در کادر فنی نیز حضور مربیان سازنده پررنگ است. در این مدت هم در رقابت های امیدهای جهان و جام جهانی از این عزیزان استفاده کردیم. صادقانه بگویم بنده، محمد بنا، حمید باوفا و همه عزیزانی که مسئولیت فنی دارند چند صباحی کشتی گیران را در اردو می آوریم و اصطلاحا مونتاژشان می کنیم و پازل ها را کنار هم می گذاریم تا تصویر قشنگی را بسازیم اما زحمت بزرگ بر دوش مربیان سازنده است مربیانی که در دمای ۶۰ درجه از ۲ بعد از ظهر هر روز تا ۱۰ شب در باشگاه زحمت می کشند. ما همه به آنها مدیونیم و هر موفقیتی که بدست آمده به طور ویژه ثمره تلاش مربیان سازنده است.
* استفاده از مربیان سازنده به نفع کشتی است
هر چقدر بتوانیم از حضور و تجارب این عزیزان در اردوها و مسابقات ها بهره مند شویم به نفع کشتی است و هم حق مطلب را ادا کرده ایم و هم برای آن ها ایجاد انگیزه شده است. حضور در مسابقات بینالمللی باعث به روز بودن آن ها خواهد شد. قطعا از حضور مربیان سازنده به صورت دوره ای در تورنمنت ها استفاده می کنیم و در میادین رسمی هم از حضور آن ها بهره خواهیم برد.
*خسران و جای خالی سوریان را کاملا حس میکنم
من برای سوریان احترام ویژه ای قائلم. شاید به لحاظ سنی چند سالی از او بزرگتر باشم اما او اسطوره بی نظیر کشتی فرنگی ماست. باور کنید وقتی صحبت همکاری شد و قطع همکاری آقای بنا قطعی شد قبل از هر چیز حضورم را به حضور او تا المپیک منوط کردم و حتی از او خواهش کردم حضورش فقط در بحث مدیریتی نباشد و حتما در بحث فنی هم به ما کمک کند. اما هر تصمیمی که بگیرد(استعفا از نایب رئیسی فدراسیون کشتی) به عنوان یک دوست با اینکه خلاء و خسران او را کاملا حس میکنم اما به تصمیمش احترام میگذارم. با او مفصل صحبت کردم و به خواست او احترام می گذارم. حضور او برای مجموعه کشتی فرنگی یک فرصت است و نقشی که حمید ایفا می کند عملا هیچ کسی در کشتی فرنگی قادر به انجام آن نیست. با اینکه اراده او را می دانم اما امیدوارم تجدید نظر کند چرا که تا المپیک کار دشواری داریم.
*از همه میخواهم به تیم ملی کمک کنند
از همین تربیون استفاده می کنم و از همه عزیزانی که اندوخته ای دارند و می توانند، درخواست میکنم به تیم ملی کمک کنند. درب تیم ملی باز است و خواهش می کنم مجموعه فرنگی را کمک کنند. کار بسیار سخت و دشواری تا المپیک در پیش داریم. این کمک می تواند اقسام مختلفی داشته باشد، می تواند مثل نقد یا تشویق و حمایت باشد. ما از هر نوع کمک استقبال می کنیم.
*خواهش میکنم نقدها منصفانه باشد
وقتی مسئولیتی را قبول میکنیم باید پاسخگو باشیم. پاسخگویی ما به افکار عمومی از طریق اصحاب رسانه است، لذا همیشه هر جایی مسئولیت داشتم مکلف به پاسخگویی بودهام. از اصحاب رسانه هم نمیتوان توقع حمایت همه جانبه و یک طرفه را داشته باشیم. شاید یک جاهایی نقد به مذاق ما خوش نیاید اما نقد برای هر مجموعه ای سازنده است. ما آمادگی پاسخگویی را داریم و این را وظیفه خود میدانیم اما خواهشم این است که نقدها منصفانه باشد و با توجه به فضایی که تا المپیک داریم نقدها تا حد امکان دوستانه باشد تا بتوانیم فضای روانی کشتی گیران را مدیریت کنیم.
* ماجرای درگیری رسول خادم با علی آبادی در المپیک لندن
وزارت ورزش و کمیته المپیک دو ارگان و دو نهاد حمایت کننده فدراسیون های ورزشی هستند. این حمایت ها الان باید باشد. حمایت روز مسابقه مفهومی ندارد، چه حضور فیزیکی چه حمایت های دیگر. اگر قرار است مجموعه ای دیده شود مردم در مقام قضاوت میبینند. خدا را شکر مردم ما کاملا آگاه به مسائل هستند. چند روز پیش در پمپ بنزین یک نفر گفت "آقای رنگرز جان مادرت انتخابی بگذارید." آقای رسول خادم روحیات خاص خودشان را در فضای کاری داشتند. آن اختلاف که در المپیک لندن بین آقای خادم و علیآبادی پیش آمد را در لندن همراه تیم نبودم ولی احساس میکنم حول و حوش همین بحث هایی که عرض کردم بوده است.
* مخالف برکناری غلامرضا محمدی بودم
آقای خطیب را خدا رحمت کند. انصافا انسانی خوب و از مدیران شایسته ورزش کشور بود. به نظرم اگر آن ۲ سال مدیریت فدراسیون را عهده دار نمیشد بیماری ایشان عود نمیکرد. مجموعه اتفاقات عجیبی را در آن مقطع داشتیم. یکی دو اتفاق عجیب افتاد اینکه دولت در آستانه تعویض بود و افزایش نرخ ارز هم رخ داد که استرس و تنش عجیبی را به مجموعه وارد کرد. همان مقطع بحث این بود آقای غلامرضا محمدی با توجه به عملکرد گذشته و چند سالی که کار کرده بود و فاصله کمی هم تا المپیک 2012 لندن داشتیم به کار خود ادامه بدهد. هیچ جای دنیا سرمربی که در جهانی قبل المپیک عملکرد خوب و قابل دفاعی داشته را عوض نمی کنند. من به عنوان نایب رییس فدراسیون قطعا مخالف این تغییر و تحول بودم. غلام هم انصافا در آن ۲ یا ۳ سال خوب کار کرد و نسلی از کشتیگیران ساخته شدند و حیف بود. آقای خطیب اصلا دخالتی در مباحث فنی نداشت و کل مباحث فنی را به آقای رسول خادم تفویض اختیار کرده بود.
* ماجرای اخراج تیم نوجوانان از هتل در مغولستان در زمان ریاست خطیب
دقیقا یادم می آید به تغییر و تحول وزارت ورزش و تعطیلی خورده بودیم. منابع مالی با تاخیر تامین شده بود اما ما در مغولستان نفر نداشتیم که انتقال پول را انجام دهیم که آن اتفاق ناخوشایند رخ داد.(پاسپورت کشتیگیران توسط هتل ضبط شد و آنها را به دلیل پرداخت نکردن پول هتل بیرون کردند.)
*روسای فدراسیونها باید توانایی درآمدزایی داشته باشند
الان عزیزی باید مسئولیت یک فدراسیون را عهده دار باشد که بتواند در بهترین حالت یک پنجم بودجه را از منابع دولتی تامین کند و ۴ بخش دیگر را خودش از طریق ارتباطات از بیرون مجموعه تامین کند. متاسفانه فضای عمومی ورزش در مواردی مثل کپی رایت امکان درآمدزایی را برای فدراسیون ها و تیم های ورزشی ایجاد نمیکند. روسای فدراسیون ها توسط اعضای مجمع انتخاب میشوند. اعضای مجمع هم مسئولیت اخلاقی دارند. شاید در مقطعی یک کارمند تشکیلات ورزش یا یک فرد معمولی میتوانست رییس فدراسیون شود اما الان باید اعضای مجمع در انتخاب هایشان دقت کنند نه فقط در فدراسیون ها بلکه در هیات های ورزشی. بخش اصلی بحث فنی در شهرستان ها انجام می شود که منابع مالی آن ها توسط هیات ها انجام می شود. الان باید در فدراسیون یا هیات ها عزیزی بیاید در راس تشکیلات قرار بگیرد که بتواند درآمدزایی کند و آورده شخصی داشته باشد.
* در ورزش ایران از تجربهها درس گرفته نمیشود
ما از خیلی تجارب در ورزش کشور درس نمی گیریم و دوست داریم یک سری تجارب در یک چرخه معیوب تکرار شود. من در این سال ها هیچ صحبتی درباره این مسائل نداشتم اما باورم این است تاریخ شفاهی این ویژگی را دارد که برای نسل جوان تجربه شود که اگر در مقطعی نتیجه گرفتیم دلایلش چه بوده و مشخص شود چرا در مقطعی نتیجه نگرفتیم. این بحث نافی تلاش آدم ها و توانمندی آن ها نیست. خبرگزاری ایسنا همیشه در کنار ورزش و مخصوصا کشتی بوده و به عنوان یک خبرگزاری وزین همیشه رسالت خود را به بهترین نحو ممکن انجام داده است.