به گزارش ",ورزش"، مارادونا هنوز 19 ساله نشده و چیزی بیشتر از یک بازیکن با استعداد نبود که با پله دیدار کرد.
او در آن زمان سه سال بود که برای آرخنتینوس جونیورز بازی میکرد و دو بار عنوان بهترین گلزن لیگ آرژانتین را به خودش اختصاص داده بود. او اخیرا فاتح اولین جام جهانی جوانان فیفا شده بود و علاوه بر این، جایزه بهترین گلزن و بهترین بازیکن این رقابتها را نیز به خود اختصاص داده بود.
این بازیکن با استعداد پیش از آن نیز چند بازی به همراه تیم ملی آرژانتین تحت هدایت منوتی انجام داده بود، هرچند در نهایت از فهرست تیم ملی برای جام جهانی 1978 خط خورد.
مارادونا علاقه بسیار زیادی به دیدار با پله داشت. و او با گیرمو بلانکو، خبرنگاری از مجله معروف ال گرافیکو، دوست بود و از او خواست که این دیدار را ترتیب دهد. بلانکو این موضوع را با رییسش مطرح کرد که این اتفاق را فرصت خوبی برای تهیه یک مطلب جذاب داد و با آن موافقت کرد.
تنها یک سال و نیم پس از بازنشستگی پله در دیدار دوستانه کاسموس-برزیل در نیویورک بود که او برای هر دو تیم بازی کرد و آخرین گلش را به ثمر رساند بود. این رویدادی جهانی بود و همه دنیا او را میشناختند.
او در نیویورک زندگی میکرد و مدام به عنوان سفیر برای وارنر یا برای دیدارهای خیریه به همه جا سفر میکرد. در 8 آوریل 1979 باید برای موضوعی خاص به ریودوژانیرو میرفت. او قول داده بود که در دیدار فلامنگو-اتلتیکو مینیرو در ماراکانا بازی کند که برای جمعآوری پول و کمک به سیل زدگان میناس گرایس ترتیب داده شده بود.
پله برای اولین و آخرین بار با پیراهن فلامنگو به میدان رفت. این باشگاه برزیلی بزرگی است که زیکو، پله سفید، در آن بازی میکرد. قرار دادن این دو نفر در کنار هم توجه بسیاری را جلب کرد و 140 هزار نفر را به ورزشگاه کشاند.
سفر به ریو بسیار آسان است. پله این بازی را برای نهم آوریل ترتیب داده بود، یک روز پس از بازی آرخنتینوس جونیورز برابر هوراکان که با پیروزی 1-3 این تیم همراه شد. این بازی در ساعت 5:45 غروب تمام شد و مارادونا با سرعت به سمت فرودگاه رفت که به پرواز ساعت 6:30 برسد.
رییس این باشگاه و سرمربی او سعی کردند جلویش را بگیرند اما او مدعی شد که پس از پایان بازی دیگر تحت ریاست آنها قرار ندارد چون بازیکنان قرار است از روز سه شنبه بعدش کنار هم جمع شوند.
مارادونا به همراه پدرش و دو نفر از اعضای مجله ال گرافیکو شامل بلانکو برای نوشتن مطالب و ریکاردو آلفیری برای گرفتن عکس راهی این سفر شد.
او درست در زمان مناسب برای دیدن بازی فلامنگو- اتلتیکو مینیرو وارد ریو شد و توانست بازی را در هتل کوپاکابانا از تلویزیون بببیند، هتلی که دو خیابان با ورزشگاه فاصله داشت.
دیدار مارادونا و پله در ساعت 11 صبح در عمارت کاسا چوپین که اقامتگاه سه رییس جمهور برزیل بود و به مردی میلیاردر به نام آلفردو ساد تعلق داشت که در آن زمان میزبان پله بود برگزار شد.
مارادونا با هیجان بسیار رسید. پله زمان زیادی برای او صرف نکرد و گفت:« ببخشید، فکر نمیکردم تو بیای. مجبورم برای قرار ملاقاتی که دارم به باشگاه سانتوس بروم.» اما بسیار بامحبت رفتار کرد. آنها صحبت کردند، پله گیتار زد، از مارادونا درباره تیمش پرسید و ساعت، توپ و پیراهنی با امضای خودش به او داد. آنها رابطه بسیار نزدیکی با هم داشتند.
مارادونا از او خواست که توصیههایی به او بکند که اساس زندگی خودش بوده و ال گرافیکو یادداشتی از این توصیهها داشت. نوعی روش سنتی از یک سامورایی قدیمی به یک سامورایی جدید:
1. هرگز به این که به تو بگویند بهترین هستی توجه نکن. روزی که حس کنی بهترین هستی، برای همیشه دست از بهترین بودن خواهی کشید.
2. تشویقها را بپذیر اما بر اساس آنها زندگی نکن. فقط سه بازی بد کافی است که هواداران بر سرت داد بکشند و دست از دوست داشتنت بردارند.
3. در قراردادها همیشه احترام خودت را حفظ کند. باید برای ارزش واقعیات بجنگی. هرگز خودت را ارزان نفروش اما وقتی قراردادی را امضا کردی، اعتراض نکن و زیادهخواه نباش. امضا مانند حرفی که میزنی ارزشمند است.
4. درباره انتقال به کشورهای دیگر باید تصمیمت را پس از این که همه چیز را به خوبی تحلیل کردی بگیری. همیشه خانوادهات را هم مدنظر قرار بده. باید این را در نظر داشته باشی که وظیفه پر کردن شکم خانواده پر جمعیتت بر عهده تو است.
5. بدنت ابراز کار تو است. از آن مراقبت کن. برای همه چیز در زندگی وقت هست، حتی اگر بازیکن خوبی باشی. وقت داری بیرون بروی، بنوشی، سیگار بکشی، دیروقت بخوابی، هرچه میخواهی بخوری. اما این کارها را با تعادل انجام بده، بدون این که به جسمت آسیب بزنی چون در این صورت همه چیز به پایان خواهد رسید.
رابطه این دو نفر در طول زمان تا حد زیادی خراب شد. آنها درگیر بحث انتخاب بهترین بازیکن تاریخ شدند. فیفا جایزه بهترین بازیکن قرن بیستم را بین این دو نفر تقسیم کرد. مارادونا در ابتدا با نهایت دقت به توصیههای پله عمل کرد اما در طول زمان توصیه اول و آخر را نادیده گرفت که باعث تاسف بود.
آلفردو رلانو – آ.اس