در ادامه سری جذاب آموزش های کاربردی زبان انگلیسی، ۲۰ تا از عبارات یا اصلطلاحات (یا همان اسلنگ های) زبان انگلیسی را به شمایاد می دهیم. با بکار بردن این عبارات روزمره، مانند یک بومی انگلیسی به نظر خواهید رسید!
Hit the books
آمریکاییها وقتی ناچار به مطالعهی زیاد هستند از این اصطلاح استفاده میکنند. معنی ساده و رایج این اصطلاح مطالعه کردن است. به عنوان مثال در جمله زیر گفته شده که نمیتوانم امشب با شما بازی را تماشا کنم چون هفته آینده امتحان دارم و باید مطالعه کنم.
Sorry but I can’t watch the game with you tonight, I have to hit the books. I have a huge exam next week”
Hit the sack
این اصطلاح نیز مانند اصطلاح اول به ظاهر به معنای حرکت فیزیکی است مثل کشیدن یا هل دادن یک کیسه. اما آمریکاییها زمانی از این اصطلاح استفاده میکنند که خیلی خسته باشند و نیاز به خواب داشته باشند. در واقع این اصطلاح به معنای به رختخواب رفتن است.
It’s time for me to hit the sack, I’m so tired.”
Twist someone’s arm
این اصطلاح از لحاظ لغوی به معنای بازوی کسی را چرخاندن است. اما در واقع اگر بازوی شما پیچ خورده باشد یعنی کسی شما را برای انجام کاری متقاعد کرده است و اگر شما بازوی کسی را پیچانده باشید یعنی شما او را متقاعد به انجام کاری کردهاید.
Tom: Jake you should really come to the party tonight
Jake: You know I can’t, I have to hit the books -study
Tom: C’mon, you have to come! It’s going to be so much fun and there are going to be lots of girls there. Please come
Jake: Pretty girls? Oh all right, you’ve twisted my arm, I’ll come
to be) Up in the air )
وقتی ما به چیزی در هوا فکر میکنیم تصورمان واقعا چیزی شناور در هواست مانند بالن، هواپیما و مانند آن. اما اصطلاح روی هواست یا در هواست به معنای معلق بودن برنامهها و مشخص نبودن برنامهها است.
Jen have you set a date for the wedding yet”
“Not exactly, things are still up in the air and we’re not sure if our families can make it on the day we wanted. Hopefully we’ll know soon and we’ll let you know as soon as possible.”
To) Stab someone in the back)
معنی ظاهری جمله چیزی شبیه چاقو یا اسلحه از پشت به کسی گذاشتن است. عبارتی که معمولا در جریان های پلیسی استفاده میشود. اما این اصطلاح عموما به معنای از پشت به کسی ضربه زدن، خیانت کردن است.
“Did you hear that Sarah stabbed Kate in the back last week ”
“No! I thought they were best friends, what did she do ”
“She told their boss that Kate wasn’t interested in a promotion at work and Sarah got it instead ”
“Wow, that’s the ultimate betrayal! No wonder they’re not friends anymore ”
To) Lose your touch)
این اصطلاح به معنای از دست دادن حس انگشتان (حس لامسه) است. اما جدای معنای تحت اللفظی زمانی به کار میرود که شما از استعدادها و تواناییهایتان استفاده نمیکنید.
“I don’t understand why none of the girls here want to speak to me”
“It looks like you’ve lost your touch with the ladies”
“Oh no, they used to love me, what happened”
To) Sit tight)
تنگ نشستن به معنای جایی واقعا تنگ و ناراحت کننده نشستن است. اما این یک اصطلاح عجیب آمریکایی به معنای صبر کردن است.در واقع این عبارت به معنای صبر کردن و کاری انجام ندادن است تا زمانی که دیگران به شما اطلاع دهند.
“Mrs. Carter, do you have any idea when the exam results are going to come out”
“Who knows Johnny, sometimes they come out quickly but it could take some time. You’re just going to have to sit tight and wait”
Pitch in
این اصطلاح هیچ معنای تحت الفظی نداد. اما معنای تفسیری آن کمک کردن به دیگران است یا به کسی پیوستن است.
“What are you going to buy Sally for her birthday”
“I don’t know I don’t have much money”
“Maybe we can all pitch in and buy her something great”
Go cold turkey
این اصطلاح نیز عجیب است و به معنای ترک کردن کاری اعتیادآور و خطرناک به طور ناگهانی است. گفته میشود این اصطلاح از قرن بیستم رواج پیدا کرده و گفته شده کسی که کاری اعتیاد آور را به یکباره ترک میکند، مثل بوقلمون سرد است.
“Shall I get your mom a glass of wine”
“No, she’s stopped drinking”
“Really, why”
“I don’t know. A few months ago, she just announced one day she’s quitting drinking”
“She just quit cold turkey ”
“Yes, just like that”
To) Face the music)
در اصطلاح عرفانی به معنای قرار دادن بدن در جهت موسیقی و مقابل آن قرار گرفتن است. اما اگر پدر یا مادرتان از این اصطلاح استفاده کند یعنی اینکه باید با واقعیت رو به رو شوید.
“I can’t understand why I failed math ”
“You know you didn’t study hard, so you’re going to have to face the music and take the class again next semester if you really want to graduate when you do
To be) On the ball)
این اصطلاح در ظاهر به معنای روی توپ نشتن است. اما چه کسی روی توپ مینشیند؟ معمولا برای موقعیتی به کار میرود که شما وظایف، تکالیف و برنامههایتان را به خوبی و به موقع انجام دادهاید در حالی که دیگران در این موقعیت نیستند. مثلا اگر شما بر خلاف همکلاسیهایتان برای امتحان اماده باشید یا تکالیفتان را انجام داده باشید روی توپ هستید.
“Wow, you’ve already finished your assignments? They are not due until next week, you’re really on the ball. I wish I could be more organized”
To) Ring a bell)
معنی واقعی عبارت زنگ زدن مثلا زنگ مدرسه را زدن است. اما معنای باطنی آن یک جور هشدار دادن ذهن است وقتی سعی میکنید چیزی را به خاطر بیاورید. به عنوان مثال وقتی که اسمی به نظرتان آشنا میآید، زنگ میزنید و سعی میکنید آن را به خاطر بیاورید.
“You’ve met my friend Amy Adams, right”
“Hmmm, I’m not sure, but that name rings a bell. Was she the one who went to Paris last year”
Rule of thumb
اشاره به قواعدی دارد که ممکن است هیچ جا نوشته نشده باشند اما یک قاعده کلی هستند. یعنی قواعد واضح و بقول خودمون تابلو. مثلا ریختن روغن کف ماهیتابه برای اینکه ماهی به آن نچسبد. (یک چیز کاملا مشخص هست)
As a rule of thumb you should always pay for your date’s dinner”
“Why? There’s no rule stating that”
“Yes, but it’s what all gentlemen do”
To be) Under the weather)
معنای ظاهری عبارت تحت شرایط آب و هوایی بودن است. اما در اصل به معنای یک احساس ناخوشایند مانند خستگی است البته احساس ناخوشایند جدی مانند یک بیماری را انتقال نمیدهد.
“What’s wrong with Katy, mom”
“She’s feeling a little under the weather so be quiet and let her rest”
To) Blow off steam)
بخار را از بین ببر، بخار را خارج کن، به این معنی است که وقتی به شدت عصبانی هستید یا اضطراب دارید، با انجام حرکاتی مانند نرمش کردن میتوانید خود را آرام کنید و یا بخارتان را سرد کنید.
“Why is Nick so angry and where did he go”
“He had a fight with his brother, so he went for a run to blow off his steam
To) Look like a million dollars/bucks)
شبیه یک میلیون دلار هستید!! اگر کسی این عبارت را در مورد شما استفاده کند باید خوشحال شوید چون به این معنی است که شما بسیار شگفتانگیز هستید.
“Wow, Mary, you look like a million dollars/bucks this evening. I love your dress!”
To) Cut to the chase)
اگر کسی این اصطلاح را در مورد شما به کار برد به این معنی است که زیاد صحبت کردهاید اما هنوز مطالب اصلی بیان نشده و باید عجله کنید و به اصل مطالب بپردازید. اما مراقب باشید این اصطلاح را هنگام سخنرانی استاد کالج خود به کار نبرید چرا که در این مواقع توهین محسوب میگردد.
“Hi guys, as we don’t have much time here, so I’m going to cut to the chase. We’ve been having some major problems in the office lately”
To) Find your feet)
آیا ممکن است کسی پاهای خود را گم کند؟ به هیچ وجه! بنابراین این اصطلاح زمانی به کار میرود که شما در یک موقعیت شغلی یا مکانی جدید هستید و هنوز در حال تطبیق خودتان با موقعیت جدید میباشید.
“Lee, how’s your son doing in America”
“He’s doing okay. He’s learned where the college is but is still finding his feet with everything else. I guess it’ll take time for him to get used to it all
To) Get over something)
معمولا به این معنا است که شما موقعیت بدی را پشت سر گذاشته و دیگر به آن فکر نمیکنید.
“How’s Paula? Has she gotten over the death of her dog yet”
“I think so. She’s already talking about getting a new one”
To) Keep your chin up)
وقتی که شما احساس شکست و ناامیدی میکنید مثلا در یک مسابقه شکست خوردهاید، اطرافیانتان با اصطلاح چانه خود را بگیرید از شما حمایت میکنند و به شما میگویند باقی بمانید و این مسائل نباید شما را از تلاشتان بازدارد و متوقف شوید.
“Hey, Keiren, have you had any luck finding work yet”
“No, nothing, it’s really depressing, there’s nothing out there”
“Don’t worry, you’ll find something soon, keep your chin up buddy and don’t stress”