سالها پیش برای اولین بار از خودروهای برقی سخن بهمیان آمد؛ محصولاتی که سوخت فسیلی را با انرژی برق تعویض میکردند تا از تولید آلودگی و آسیبرسانی به محیطزیست جلوگیری کنند. اگر با این روش میتوان از نابودی بیشتر زمین جلوگیری کرد؛ پس چرا فاتح بیرول، مدیر اجرایی آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، میگوید خودروهای برقی آبوهوا را نجات نمیدهند و این تفکری کاملاً اشتباه است؟
در این مطلب، سعی میکنیم این ادعا را درکنار دیگر حقایق و اطلاعات قرار دهیم و بررسی کنیم که آیا واقعاً خودروهای برقی میتوانند کلیدی برای داشتن هوای پاک باشند یا وجود آنها تأثیر زیادی بر روند نابودی زمین نمیگذارد.
آیا خودروهای الکتریکی بیارزش هستند؟
ابتدا باید بگوییم که ادعای بیرول بههیچوجه بهمعنای بیارزشبودن وسایل نقلیهی الکتریکی نیست. تجزیهوتحلیل شورای بینالمللی حملونقل پاک (ICCT) استدلال میکند که وسایل نقلیهی برقی سریعترین راه برای کربنزدایی حملونقل موتوری هستند. بااینحال، خودروهای الکتریکی بهخودیخود نمیتوانند تا سال ۲۰۵۰ به اهداف نت زیرو برسند؛ پروژهای که با همکاری محققان درزمینهی بهبود آبوهوای کرهی زمین تلاش میکند و مشاوره میدهد.
خودروهای برقی تا سال ۲۰۵۰ به سهم موردنیاز برای در رسیدن به اهداف نت زیرو نخواهند رسید. حتی درصورت رسیدن، مجموعهای از فعالیتهای شخصی و اجتماعی و اقتصادی دیگر باید اصلاح شوند.
بهعنوان مثال، تحقیقات الکساندر میلوانوف و همکارانش از دانشگاه تورنتو نشان میدهد که ایالات متحدهی آمریکا باید تا سال ۲۰۵۰ حدود ۹۰ درصد وسایل نقلیهی خود یا حدود ۳۵۰ میلیون خودرو برقی در جادهها داشته باشد تا به اهداف مربوط به کاهش انتشار آلایندهها برسد. احتمال رسیدن به چنین آماری تقریباً غیرممکن است. برخی برآوردها نشان میدهد که حدود ۴۰ درصد از وسایل نقلیه در جادههای آمریکا در سال ۲۰۵۰ خودروهای موتور احتراق داخلی (ICE) خواهند بود.
بهگفته شرکت تحقیقاتی BloombergNEF، برای اینکه ایالات متحدهی آمریکا به هدف ۹۰ درصدی خودروهای برقی دست یابد، حداکثر تا سال ۲۰۳۸ باید فروش تمام خودروهای جدید ICE متوقف شود. همچنین، Greenpeace استدلال میکند فروش تمام خودروهای دیزلی و بنزینی، ازجمله هیبریدی، باید تا سال ۲۰۲۳ پایان یابد تا بتوان به چنین هدفی دست یافت. بااینحال، دستیابی به هریک از این اهداف احتمالاً مستلزم ارائهی صدها میلیارد دلار یارانهی خودروهای برقی الکتریکی به صاحبان ICE در دههی آینده است، بدون اینکه به سرمایهگذاری درخورتوجهی در زیرساخت شارژ EV و شبکهی برق اشاره کنیم.
شاید جالب باشد بدانید که تخمینهای فعلی برای تعداد وسایل نقلیهی ICE که هنوز در جادههای سراسر جهان در سال ۲۰۵۰ تردد میکنند، از حداقل ۱٫۲۵ تا بیش از ۲ میلیارد متغیر است. تمام اطلاعات گفتهشده در بخش پیشین نشاندهنده این هستند که ۲۰۵۰ سالی نخواهد بود که بتوان در آن به اهداف نت زیرو رسید.
حملونقل فقط ۲۷ درصد از انتشار گازهای گلخانهای (GHG) در ایالات متحدهی آمریکا را تشکیل میدهد و منابع ۷۳ درصد دیگر انتشار گازهای گلخانهای نیز باید کاهش یابد. حتی در بخش حملونقل، بیش ۱۵ درصد از انتشار گازهای گلخانهای را سفرهای هوایی و ریلی و کشتیرانی ایجاد میکند که اینها نیز به کربنزدایی نیاز دارند.
باوجوداین، برای اینکه خود خودروهای برقی به خودروهای بدون آلایندگی واقعی تبدیل شوند، همهچیز در زنجیرهی تأمین آنها از استخراج تا تولید برق باید تقریباً بدون آلودگی باشد. حال، اگر خودروهای برقی برای دستیابی به محیطزیست پاک کافی نیستند، دیگر چه عواملی وجود دارند که باید بررسی شوند؟ باتوجهبه اینکه خودروهای الکتریکی تا ۲۰۵۰ نیز به اهداف تعیینشده نمیرسند، چه اقدامات دیگری برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای باید انجام گیرد؟
چه اقدامات دیگری لازم است؟
یکی از کارهای پایهای برای رسیدن به اهداف یادشده، سرمایهگذاری روی فناوریهای سراسری مرتبط با انرژی و عملیکردن آنها است. بهگفتهی بیرول، تحلیل آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد حدود نیمی از اقداماتی که موجب میشود تا سال ۲۰۵۰ به اهداف نت زیرو رسید، هنوز به مرحلهی عملیات و ورود به بازار نرسیدهاند.
هدف بسیاری از این فناوریهای جدید، بهبود استفادهی کارآمد از سوختهای فسیلی است که به این زودیها از بین نخواهند رفت. آژانس بینالمللی انرژی انتظار دارد که بهبود بهرهوری انرژی، مانند افزایش استفاده از موتورهای الکتریکی با سرعت متغیر، به کاهش ۴۰ درصدی انتشار گازهای گلخانهای مرتبط با انرژی در ۲۰ سال آینده منجر شود.
حتی اگر فناوریهای یادشده از راه برسند که بهاحتمال زیاد در آیندهی نزدیک چنین اتفاقی رخ نمیدهد، بازهم باید کارهای دیگری انجام شود. گروههای زیستمحیطی پیشبینی میکنند که بسیاری از مردم باید به استفاده از وسایل حملونقل عمومی برقی روی بیاورند و پروازهای طولانیمدت برای تفریح یا حتی کار را کاهش دهند. از دیگر اقدامات لازم بهمنظور دستیابی به زمینی پاک، میتوان به افزایش دورکاری، پیادهروی، تغییر رژیم غذایی (خوردن سبزیجات بیشتر) و استفاده از خودروهای برقی کوچک درصورت نیاز اشاره کرد.
همچنین، یافتههای جدید نشان میدهند که نباید صرفاً برای دستیابی به زمینی پاک به خودرهای برقی بسنده کرد. درادامه، بیشتر دربارهی این موضوع توضیح میدهیم. بهعنوان مثال، تحقیقات محققان دانشگاه آکسفورد در بریتانیا نشان داد انتشار گازهای گلخانهای هنگام دوچرخهسواری در هر سفر میتواند بیش از ۳۰ برابر کمتر از رانندگی با خودرو سوخت فسیلی و حدود ۱۰ برابر کمتر از رانندگی با خودرو برقی باشد.
این مطالعه گزارش میدهد که اگر فقط یک نفر از هر پنج شهرنشین اروپایی بهطوردائم دوچرخهسواری کند و خودرو خود را کنار بگذارد، انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از خودروها ۸ درصد کاهش خواهد یافت. محققان آکسفورد نیز گفتهاند که باتوجهبه وضعیت بد فعلی سیستم حملونقل در بسیاری از نقاط جهان، شکستن عادات ذهنی مردم و ترغیب آنها بهسمت استفاده از روشهایی که آلودگی کمتری ایجاد میکنند، کار آسانی نیست.
تغییر رفتاری سخت است
سؤالی که پیش میآید، این است که مردم چقدر مایلاند تا خودروهای خود را کنار بگذارند و رفتارهایی را انجام دهند که به مقابله با تغییرات آبوهوایی مرتبط است؟ نظرسنجی مرکز تحقیقاتی پیو که اواخر سال ۲۰۲۱ از ۱۷ کشور با اقتصاد پیشرفته انجام شد، نشان داد که ۸۰ درصد از افراد بررسیشده به تغییر نحوهی زندگی و کار برای مبارزه با تغییرات آبوهوایی تمایل دارند.
بااینحال، نظرسنجی دیگری که Kanter Publicsurvey از ۱۰ کشور مشابه تقریباً در همان زمان انجام داد، نتیجهی متفاوتی داشت؛ زیرا تنها ۵۱ از شرکتکنندگان در نظرسنجی اظهار کردند که سبک زندگی خود را تغییر خواهند داد.
در هر دو نظرسنجی یک مؤلفهی اصلی و مهم بررسی نشده است: شرکتکنندگان بهطورخاص میخواهند چه رفتارهایی را تغییر دهند؟ بهعنوان مثال، اگر به ساکنان یک شهر بگویند که دیگر نباید از خودرو خود استفاده کنند و بهجای آن باید کارهایی مانند پیادهروی و دوچرخهسواری انجام دهند، چند درصد از آنها قبول خواهند کرد؟ چه تعداد از کسانی که موافقت کردند، به گیاهخواری و دورکاری و ترک سفرهای خارج از کشور برای تعطیلات رضایت میدهند؟
پاسخ ایدئال دادن به نظرسنجی یک بحث است و عملیکردن سخنان گفتهشده بحثی دیگر. بسیاری روی کاغذ بسیار با داشتن محیطزیستی پاک موافق هستند؛ اما زمانیکه از عمل صحبت میشود، جا میزنند؛ زیرا کار آسانی نیست.
چندین شهر وجود دارند که زندگی بدون وسیلهی نقلیه در آنها امکانپذیر است؛ مانند اوترخت در هلند که سال ۲۰۱۹ حدود ۵۰ درصد از سفرهای ساکنان با دوچرخه انجام میشد یا لندن که تقریباً دوسوم از کل رفتوآمدها ازطریق پیادهروی یا دوچرخهسواری یا حملونقل عمومی انجام شده است. بااینحال، بسیاری از شهرهای بزرگ چنین ویژگیای ندارند.
پیشنهادهای دیگری نیز برای رسیدن به اهداف یادشده وجود دارد. برای مثال، برخی کارشناسان میگویند میتوان از طرح اشتراکگذاری خودروهای خودران استفاده کرد. عدهای دیگر نیز ادعا میکنند شاید بهترین راه طراحی مجدد شهرها بهمنظور ایجاد زیرساختهای لازم برای الکتریکیشدن سیستمهای حملونقل و نزدیکترکردن مکانهای مهم به یکدیگر باشد. بدینترتیب، دیگر نیازی نیست برای رفتن از مکانی به مکان دیگر از خودرو استفاده کرد؛ البته کاملاً واضح است که برای چنین کاری به چندین دهه زمان و میلیاردهامیلیارد سرمایه نیاز است.
بهگفتهی جان لزلی کینگ، کارشناس سیاست عمومی دانشگاه میشیگان، برای رسیدن به اهداف نت زیرو تا سال ۲۰۵۰ باید به تمام پیشنهادهای ارائهشده برای کربنزدایی توجه شود. او ادعا میکند اگر همهی کارهای گفتهشده انجام نشود، برندهی این بازی نخواهیم بود.
کلام آخر
رسیدن به زمینی پاک که بتوان در هوای آن بهراحتی نفس کشید، آرزوی بسیاری خصوصاً تهرانیها است. بهطورکلی، انسان در سالهای مدید و با استفاده بیشازاندازه از سوختهای فسیلی آسیب زیادی به تنها محل زندگی خود زده است و شاید نتوان بسیاری از آنها را جبران کرد.
حرف ما این نیست که خودروهای برقی گزینههای مناسبی برای بهترکردن شرایط زمین و رسیدن به اهداف نت زیرو نیستند؛ بلکه میگوییم کارهای دیگری نیز باید درکنارشان انجام شود؛ کارهایی که شاید سخت باشند. به هرحال، باید برای زنده نگهداشتن زمینی که درحالحاضر تنها مکانی است که انسان میتواند در آن زندگی کند، تلاش کرد؛ حتی اگر لازم باشد با دوچرخه به محل کار رفت.