اکثر داستانهایی که از مخدر نفس شیطان به گوش میرسد، شبیه به هم هستند. دوست یا آشنای کسی شبی بیرون بوده که کسی به طریقی مخدر خورانده است. قربانی صبح روز بعد در حالی بیدار شده که متوجه شده تمام حساب بانکیاش خالی شده یا یکی از اعضای بدنش را بردهاند و حتی اتفاقهای بدتر، اما تنها چیزی که قربانیان این مخدر مهلک به یاد میآورند همینها هستند.
به نقل از وبگاه All That's Interesting، این نوع داستانها به قدری ساده و پندآموز هستند که در نگاه اول تصور اینکه افسانههای شهری یا قصهها و حکایتهای آموزنده باشند را به وجود میآورند. شاید پیام اخلاقی این داستانها این باشد که مبادا در کافهای ناآشنایی نوشیدنیتان را سرخود رها کنید و شاید هم بیشتر به درد دانشجوهایی میخورد که برای اولینبار برای تحصیل به کشورهای دیگر سفر میکنند تا حتما مواظب خود باشند.
به همین دلیل، چندان جای تعجب نبود وقتی در تابستان ۲۰۲۰ اخباری از استفاده مکرر از نفس شیطان در پاریس منتشر شد، بسیاری از رسانهها همچنان نمیدانستند این ماده مخدر واقعی است یا اینکه با یک خبر جعلی آنهم از نوعِ وحشتناک آن سروکار دارند. اما برای رسانهها و نهادهای قانونی و دولتی که به خوبی با واقعیت آشنا بودند، این سوال جور دیگری مطرح بود، اینکه آیا نفس شیطان ترسناکترین ماده مخدر جهان است؟
گلهای نفس شیطان
خانواده گیاهان گلداری که نفس شیطان از آنها به دست میآید، مدتها است با نامهای رنگارنگی شناخته میشوند، از ناقوس جهنم، شیپور شیطان، شیپور فرشته، بنگ دانه، نیلوفر سفید، تاتوره و غیره. با این حال، نامی که برای این درخت مناسبتر است، همان نامی است که در کلمبیا به آن شهرت دارد، یعنی درخت بوراچرو. بوراچرو به زبان اسپانیولی به معنای «مستی زیاد از حد» یا سادهتر درختی با خاصیت «مستکننده» است.
این گیاه با این نام نسبتا عجیب به هرچیزی جز یک گیاه ترسناک شبیه است. این درختان و درختچهها معمولا ارتفاعی بین کمتر از ۳ تا حتی ۹ متر دارند و دارای برگهای سبزِ پهن و گلهای ظریف شیپوری به سمت بالا یا پائین مانند ناقوس هستند. گلهای این گیاه نیز معمولا به رنگهای سفید، زرد، صورتی و بنفش شکوفا میشوند.
برخلاف غلافهای خاردار گیاه- بخش دیگری که مخدر نفس شیطان از آن گرفته میشود و دستکم ظاهرا حس خطر را به بیننده منتقل میکند- گلهای باعث شدهاند تا خاصیت سمّی گیاه تا حد زیادی پنهان بماند. این گیاهان با کاربردهای شوم خود در بخشهای زیادی از جهان عمدتا در آمریکای شمالی و جنوبی شکوفا میشوند و معمولا از چشم تمام مردم به جز مأموران باتجربه و ماهر پنهان میمانند. در کلمبیا این خود مأموران باتجربه هستند که از گلها و دانههای این گیاه پودر سفید بیبو و بیمزهای تهیه میکنند تا از آن استفادههای غیراخلاقی کنند.
تاریخچه نفس شیطان
امروزه شاید کلمبیاییها در استفاده شرورانه از نفس شیطان سرآمد در دنیا سرآمد باشند، اما اولین کسانی نیستند که متوجه خاصیتهای این مخدر برای صدمه زدن به دیگران یا حداقل مجبور کردن آنها به انجام کارهایی که میخواهند شدند.
درباره اجبار باید گفت، اندکی پس از اینکه آلبرت لادنبرگ، دانشمند آلمانی در سال ۱۸۸۰ موفق به گرفتن اسکوپولامین از بوراچرو شد، پزشکان و سازمانهای دولتی به فکر استفاده از آن به عنوان نوعی «سِرُم حقیقت» افتادند. بنا به گزارشهای موجود در سازمان جاسوسی سیآیای، خود اصطلاح سرم حقیقت برای اولینبار در گزارش یافتههای دکتر رابرت هاوس در سال ۱۹۲۲ به کار رفت. دکتر هاوس متخصص زنان و زایمان در تگزاس بود که به عنوان اولین نفر از اسکوپولامین برای بازجویی زندانیان استفاده کرد.
پس از اینکه آزمایشهای ابتدایی دکتر هاوس برای گرفتن اطلاعات از زندانیان موفقیتآمیز بود، دهها مقاله در این مورد به چاپ رساند تا مفهوم شبهجادویی به نام سرم حقیقت برای همیشه وارد متون علمی و پس از آن فرهنگ عامه شود. سیآیای پس از تحقیقات هاوس اعلام کرد، شواهدی در دست دارد که نشان میدهد، برخی از مأموران پلیس به طور متناوب و به کرات از آن استفاده کردهاند
با این حال، وقتی به نتایج یافتههای دکتر هاوس برگردیم متوجه میشویم او در جایی در مورد یکی از سوژههای آزمایش که به او اسکوپولامین داده بود، ذکر میکند: «شخص قادر به دروغ گفتن نیست» و همینطور «توانایی تفکر یا استدلال» را نیز ندارد. بنابراین با این یافته، بر توانایی این ماده مخدر برای بیرون کشیدن اطلاعات قابلاعتنا از زندانیان نیز خط بطلانی کشیده شد.
در حالی که ممکن است سازمانهای دولتی و مجریان قانون علاقه خود به اسکوپولامین را از دست داده باشند، همچنان برخی از مقامات بیاخلاق مخفیانه در حال آزمایش پتانسیلهای بالقوهی آن بودند. تصور میشود سیآیای و اتحاد جماهیر شوروی در بازجوییهای خود در دوران جنگ سرد بهطور گستردهای از مخدر اسکوپولامین استفاده کردهاند. در همین حال، شواهد قطعی از این استفادهها در چکسلواکی سابق وجود دارد.
حتی پیش از جنگ سرد، این دانشمند بدذات آلمان نازی، دکتر یوزف منگله بود که از این مخدر برای آزمایشهای مخوف خود بر روی اسیران استفاده کرد. هرچه در تاریخ عقبتر برویم، داستانهای ترسناکتر و شومتری از نفس شیطان پیدا میکنیم. مشهور است دکتر هاولی هاروی کریپن، پزشک آمریکایی- بریتانیایی که در سال ۱۹۱۰ به جرم قتل و مثلهکردن همسرش به دار آویخته شد از اسکوپولامین (که در دُزهای بالا مرگبار است) استفاده کرده بود.
با این حال، تاریخچه اسکوپولامین به خیلی دورتر از این برمیگردد. یونانیان باستان از انواع بنگدانه هم برای خواص تفریحی و هم خواص دارویی و آرامبخشی استفاده میکردند. مردمان فرهنگهای مختلف از سراسر اروپا و آسیا نیز از بنگدانه در نوعی جوشاندهی توهمزا در دورانهای مختلف تاریخی تا حتی عصر برنز استفاده میکردند. جادوگرانی که در طی دوران تفتیش عقاید اسپانیا محاکمه شدند نیز ظاهرا از بنگدانه به عنوان ماده اولیهی جوشاندهها و معجونهای خود استفاده کرده بودند.
شایعات تکاندهندهای نیز وجود دارد که از معجونهای حاوی اسکوپولامین برای برخی از مراسمهای زندهبهگور کردن استفاده شده است. در واقع آنطور که از برخی سوابق شفاهی دانسته میشود، در برخی از قبایل آفریقا و آمریکای لاتین مرسوم بود بعد از مرگ رئیس قبیله، همسر و خدمتکاران او را نیز همراهش دفن کنند. به همین منظور گورهای عظیمی حفر میشد و به تمام نفراتی که قرار بود زندهزنده دفن شوند معجون توهمزا خورانده میشد تا با پای خود وارد گور شوند. از کلمبیای پیش از استعمار نیز اخبار هولناک این چنینی در دست است. طبق این اخبار رهبران جدید با خوراندن اسکوپولامین به همسران و معشوقههای رهبران مخلوع آنها را وارد گورهای جمعی میکردند.
چنانچه ملاحظه کردید هرچقدر در تاریخ عقبتر رفتیم دیدیم که اسکوپولامین همچون چشمهی جادویی در بسیاری از داروهای نیروزا، معجونها، مخدرها و سموم به کار رفته است. به همین ترتیب، ناگزیر روزی فرامیرسید که این ترکیب خطرناک به روش تبهکاران کلمبیایی هم مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیرات اسکوپولامین
اثرات اسکوپولامین یا نفس شیطان به خلوص و مقدار مصرف (دُز) مخدر بستگی دارد. اسکوپولامین به لحاظ پزشکی یکی از ترکیبهای ضروری برای انواع داروها از جمله آرامبخشها، مسکنها، بیحسکنندهها، آنتیهیستامینها و همینطور داروهایی که برای بیماری مسافرات و تهوع تجویز میشوند است. در همین حال از این ترکیب شیمیایی برای خشک کردن بزاق پیش از عمل جراحی و آرام کردن انقباض و گرفتگیهای عضلانی هم استفاده میشود.
به نقل از وبسایت Drugs.com، اما زمانی که این گیاه در دُزهای بالاتر مصرف شود، میتواند هر فردی را کاملا به تلقین آسیبپذیر کرده و حافظهاش را خدشهدار کند. به عبارت سادهتر، فرد با مصرف نفس شیطان تبدیل به یک زامبی و فرد گوش به فرمان میشود. نفس شیطان برای مجرمان و تبهکاران برای کمک به تعرض جنسی و سرقت به کار میرود و اثرات آن میتواند فرد را برای چندین روز بیهوش کند و مقادیر بالای این مخدر هم باعث مرگ قربانی میشود.
اسکوپولامین انتقالدهندههای عصبی مخصوص حافظه کوتاهمدت مغز را مسدود میکند. به این ترتیب، زمانی که فرد تحت تأثیر مخدر نفس شیطان است مغزش هیچ اتفاقی را ثبت نمیکند. برای همین هم وقتی قربانی بههوش میآید اساسا هیچ چیزی از اتفاقاتی که افتاده را به یاد نمیآورد.
چنانچه از گزارشهای برخی از بلاگرهای سفر میخوانیم، قربانیان با تأثیرات مخوف نفس شیطان روبرو شدهاند. دختر جوانی ادعا میکند در حال استفاده از دستگاه خودپرداز بوده که پیرمردی از او آدرس میپرسد. این آخرین چیزی است که دختر به یاد میآورد. این دختر بعدا وقتی به خود میآید متوجه میشود که تمام حسابهای بانکیاش خالی شدهاند و حتی پیرمرد را با خود به آپارتمانش هم برده است. از آنجایی که پیرمرد ظاهرا آشنا به نظر میآمده، نگهبان ساختمان هم مشکوک نشده است.
این دختر از اتفاقات داخل آپارتمان هم هیچ خبر نداشت، اما وقتی بیدار شده بود تمام وسایل آپارتمانش را به سرقت برده بودند. نگهبان ساختمان بعدا به او گفت که خود او اعلام کرده که مشغول اسبابکشی است و برای همین به او اجازه داده چند مرد را به منزلش ببرد. به این ترتیب، او وقتی بیدار شد که به جز لباسی که بر تن داشت هیچچیز دیگری نداشت.
ماجرای جالب و البته تلخ دیگر درباره یک مهاجر ژاپنیتبار است. این مرد ژاپنی پس از اینکه با دختر سلطهجویی به نام کالی آشنا میشود، تصمیم میگیرد رابطهاش را با او بههم بزند و فرار کند. بنابراین، سوار اتوبوس میشود، شماره تلفن او را از گوشیاش پاک میکند، اما برای اینکه ممکن است دوباره نظرش عوض شود، شمارهی او را روی تکه کاغذی مینویسد.
این شخص دقیقا از لحظهای به شهر مدلین، کلمبیا میرسد و از اتوبوس پیاده میشود هیچچیزی به خاطر نداشت. دو روز بعد او در اتاقی در هتل بههوش آمد و متوجه شد کالی در کنارش روی تختخواب نشسته است! ماجرا از این قرار بود که چند نفر او را پشت ایستگاه اتوبوس در حالی پیدا کردهاند که تمام وسایل به سرقت رفته و به پلیس اطلاع دادند. وقتی پلیس از او بازجویی میکند متوجه میشود مرد هیچچیزی به خاطر نمیآورد. اما نهایتا در جیبهایش به همان تکه کاغذ میسد و با تماس کالی تماس میگیرند تا فورا به مدلین بیاید و از دوستش مراقب کند.
مانند روهیپنول (فلونیترازپام) و دیگر داروهای وحشتناکی که برای کمک به تجاوز به کار میروند، نفس شیطان پودر سفید بیمزهای است که میتوان آن را به راحتی بدون اینکه کسی متوجه شود در نوشیدنی قربانیان ریخت. وحشتناکتر اینکه حتی استنشاق آن هم برای اثرگذاری کافی است. بنابراین مجرمان نه فقط با ریختن پودر درون نوشیدنی بلکه به روشهای دیگری همچون ریختن آن روی کاغذ و پاشیدنش روی قربانی هم از آن استفاده میکنند. کافی است فرد کمی از مخدر را وارد ریهاش کند تا آرامش و صادق و مطیع شود. دمیدن مخدر به وسیله نی هم یکی دیگر از روشهای مجرمان برای گرفتار کردن طمعههایشان است.
تشخیص این مخدر در بدن نیز تقریبا غیرممکن است. در واقع، نفس شیطان تنها چهار ساعت در جریان خون فرد میماند. پس وقتی که فرد از حالت زامبیوار خود خارج میشود، دیگری هیچ ردپایی از مخدر در بدنش وجود ندارد.
نفس شیطان در کلمبیا و سایر نقاط جهان
جسیکا ماریا، یک کارگر جنسی جوان در کلمبیا که هم قربانی نفس شیطان بوده و هم در نقش قربانیکننده ظاهر شده، در این مورد میگوید: «چون خودتان قبلا آسیب دیدهاند، از آن فقط برای صدمه دیدن به بقیه استفاده میکنید. ته ذهنتان این فکر در رفت و آمد است که زندگیام بیهوده و میتوانم هرکاری که میخواهم انجام دهم.»
آمار و ارقام نیز صحت گفتههای ماریا را به اثبات میرسانند. طبق آخرین تحقیق جامع سازمان ملل متحد در مورد قتل که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، کشور کلمبیا دارای نرخ قتل ۲۸ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است. به این ترتیب، این کشور آمریکای لاتین در رتبهی دوازدهم جهان از این حیث قرار میگیرد.
در این کشور شکاف طبقاتی عمیقی بین ثروتمند و فقیر به چشم میخورد و لایههای زیرین اجتماع که تهیدستان باشند با یک یأس و ناامیدی عمیقی دستبهگریبان هستند و وارد گرداب جرم و جنایت آنهم در کشوری که بزرگترین تولیدکننده مخدر کوکائین در جهان است شدهاند. همچنین طبق کتاب حقایق جهانی سیآیای، کلمبیا از نظر نابرابری درآمد نیز در رتبه یازدهم جهان قرار دارد.
در چنین شرایطی است که کارشناسان هشدار میدهند، استفاده از ماده مخدر نفس شیطان توسط طبقات پائین کلمبیا در طی دو دههی اخیر به شدت رونق گرفته است. در حقیقت، چنانچه رئیس پلیس بوگوتا اذعان دارد، رایجترین کاربرد نفس شیطان این است که روسپیان فقیری مانند جسیکا ماریا از آن برای سرقت اموال و پولهای مردان ثروتمند استفاده کنند. با نگاهی به این حقایق اسفبار میفهمیم ماجرای نفس شیطان نه داستانی ساختگی یا یک افسانه شهری بلکه حقیقتی تلخ و تکاندهنده در دنیای امروز ما است.