اربعین کلیمی چیست؟
اربعین کلیمی یا چله موسوی که در قرآن کریم آمده است ریشه در میقات حضرت موسی(ع) دارد و ارتباطی به کلیمی ها و یا یهودی ها ندارد. اربعین کلیمی در اصطلاح از آغاز ماه ذی القعده تا دهم ذالحجه است که طبق روایات خداوند در این ایام حضرت موسی را به کوه طور فراخوانده است و ایشان نیز در این چهل روز مشغول عبادت و مناجات بودند.
چله کلیمی از دیرباز جایگاه ویژه ای در میان اهل معرفت داشته است. برخی از جهله صوفیه اعتقاد دارند که چله گیری به معنای دوری از جامعه و انزوا است در حقیقت چله گیری به معنای مراقبت بیشتر از خود است و عدد چهل نقش مهمی در تکمیل نفوس دارد.
چله کلیمی یا چله موسوی در قرآن
در آیات قرآن و روایات دوره عبادت حضرت موسی کلیم الله در خلوت خود با خداوند بوده و پس از این چهل روز بود که خداوند تورات را بر آن حضرت نازل نمود این ایام را اربعین موسوی یا اربعین کلیمی می نامند.
خداوند متعال در آیه 142 از سوره اعراف به این مسأله اشاره فرموده است:
وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً وَ قالَ مُوسی لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ .
حضرت موسای کلیم در این ایام حالاتی خاص داشتند و از جذبات الهیه به شکلی مخصوص بهره مند بودند. در برخی روایات اشاره شده که آن حضرت در این ایام از شدّت جذبات الهیه و شوقی که داشتند نه چیزی خوردند و نه چیزی نوشیدند و نه خوابیدند.(شرح مصباح الشریعه، ص589)
چله گرفتن در روایات و احادیث
در روایات سفارش شده است که برای اینکه عملی راسخ شود باید حدود یکسال مداوت داشته باشد. عمل مستحبی اندک اما مداوم گاه بر عمل زیاد کوتاه مدت ترجیح داده شده است.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
«مَن أخلَصَ لِلّهِ أربَعینَ صَباحا ظَهَرَت یَنابیعُ الحِکمَةِ مِن قَلبِهِ عَلی لِسانِ؛ هر کس چهل روز خود را برای خدا خالص کند چشمه های حکمت از قلب وی بر زبانش جاری می شود » .(نهج الفصاحه ص 738)
امام باقر (ع) فرمود:
مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِیمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ…؛ هیچ بنده ای چهل روز ایمانش را بخدای عزّوجلّ خالص نگرداند یا فرمود:هیچ بنده ای ذکر خدا را چهل روز نیکو انجام ندهد جز آنکه خدای عزّوجلّ او را نسبت بدنیا زاهد سازد و درد و داروی دنیا را باو بنماید، پس حکمت را دلش ثابت کند و زبانش را به آن گویا سازد.(اصول کافی ج3، ص 27)
چله گرفتن یعنی چهل روز اخلاص و بالتبع چهل روز مراقبت شدید در انجام واجبات، ترک محرمات، دقت در غذایی که می خورد، کلامی که بر زبان جاری می سازد، کاری که انجام می دهد و ... .
در کتاب سیر و سلوک علامه سید مهدی بحر العلوم این چنین آمده است:
«خاصیت اربعین در ظهور فعلیّت و بروز استعداد و قوّه و حصول ملکه ، امریست مصرح به در آیات و اخبار و مجرب اهل باطن و اسرار».
زمان و مکان تاثیر ویژه ای بر روی روی سالکان دارد، به طور مثال هیچ زمانی با ارزش تر از شبهای قدر و هیچ مکانی بهتر از مسجدالحرام و زیارتگاه های امامان به خصوص کربلا و مساجد نیست. تمام این موارد برای بالا بردن تهذیب نفس انسان بر اساس دین است نه آنکه معاذ الله دچار بدعت خانقاه و درویش بازی و سلوک شیطانی شود.
دیدگاه حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی درباره اربعین کلیمی:
اربعین گیری از بهترین راه های دریافت فیوضات است که “مَن أخلص لله أربعین صباحا تنفجر ینابیع الحکمة مِن قلبه علی لسانه” آنگاه اگر کسی سخن می گوید از چشمه جوشان دل خودش حرف می زند و اگر دست به قلم می برد و چیز می نویسد از چشمه جوشان قلب خودش حرف می زند این راه برای همه است.
چلّه گیری به معنای جدا شدن از جامعه نیست، بلکه جدا شدن از دنیا است نه از خلق دنیا. درجامعه و کنار مردم بودن، مردمی بودن برای مردم کار کردن دنیا نیست بلکه آخرت است.
اعمالی که در ایام اربعین کلیمی می توان انجام داد:
غسل:
غسل توبه در روزیکشنبه از ماه ذی القعده
نماز:
در روایات وارد شده که در دهه اول ماه ذی الحجه که اوج اربعین موسوی است هر شب دو رکعت نماز میان مغرب و عشاء خوانده شود و در هر رکعت بعد از حمد یک بار سوره توحید و یک بار آیه شریفه « وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قالَ مُوسی لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِین » قرائت گردد که اگر چنین شود انسان با حجاج در ثواب حجشان شریک می گردد.( اقبال الاعمال سید بن طاووس، ج 2 ، ص 35)
حضرت موسی در این اربعین برای مناجات با خدا و سخن گفتن با خدا رفت؛ خدا که زبان ندارد، صحبت کردن خداوند همین مراوده ها و داد و ستدهای قلبی و تجلّیات است که می آید و کار را تمام می کند. و در این اربعین خدا به حضرت موسی الواح را داد که طبق روایاتی که داریم روی سنگهای بزرگی بود از زمرد و وقتی از کوه طور آمد آن الواح را با خودش آورد و حضرت موسی در این چهل شبانه روز خواب به چشمش نرفت و نخورد و نیاشامید و نمی توانست در آن حال بخورد.(بحار الأنوار ، ج53، ص327؛ مصابح الشریعة، ص 589)