ارگ بم بزرگترین سازه خشتی
ارگ بم بزرگترین سازهٔ خشتی در جهان بود که محل آن در نزدیکی شهر بم در استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار دارد. در تاریخ 5 دی 1382، در اثر زلزلهٔ شدیدی که شهر بم و حومهٔ آن را تحت تأثیر قرار داد، ارگ بم تقریباً به طور کامل از بین رفت. چند روز پس از رخ دادن زمین لرزه، رئیس جمهور وقت ایران محمد خاتمی گفت که ارگ بازسازی خواهد شد.
«بم و فضای فرهنگی آن» در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. این ارگ عظیم که در مسیر جادهٔ ابریشم قرار دارد سده 5 پیش از میلاد ساخته شده است و تا سال 1850 پس از میلاد نیز همچنان مورد استفاده بود. به طور قطع مشخص نیست چرا پس از آن دیگر مورد استفاده قرار نگرفت.
ارگ بم
کل بنا یک دژ بزرگ است که در قلب آن، ارگ واقع شده، اما به دلیل ظاهر پرابهت ارگ، که پر ارتفاع ترین قسمت مجموعه نیز به شمار می آمد، کل بنای دژ به عنوان ارگ بم نامیده می شود.
جغرافیا ارگ بم
ارگ بم در شمال شرقی شهر بم واقع است. از طرف شمال به رودخانه بم یا رودخانه پشترود، از شرق به یخچال قدیمی و بقایای مسجد حضرت رسول ( ص ) و باغهای محله باغ دروازه، از جنوب به پارک تازه احداث ارگ و محله حافظ آباد و از غرب به محله مزار خواجه مراد محدود است. مجموعه ارگ بم، شامل شهر قدیم و قلعه قریب به 20 هکتار( 200000 متر مربع ) وسعت دارد و مساحت ارگ و قلعه قریب به 6 هکتار است. بخش علیا یا همان و ارگ حکومت نشین و مرکز فرماندهی سیاسی و نظامی شهر بوده و مساکن وبناهای آن رو به جانب قلعه یا بخش علیا داشتند مشرف است.
سازندگان این بنای کهن، آن را بالای صخره ای وسیع، در جنوب رودخانه ی پشت رود (رودخانه ی بم) بنا کردند. شهر بم و دیواری که به شهربست (دیوار ربض شهر بم) شهرت دارد، در جنوب و در فاصله ای بین دو رودخانه (یکی از این رودخانه ها پشت رود است)، قرار گرفته است. امروزه از رودخانه ی پشت رود به عنوان یکی از خیابان های میان شهری استفاده می شود. ارگ بم به عنوان عضوی از منظومه عظیم تاریخی است که در بین چندین بنای تاریخی دیگر قرار گرفته است.
شهر تاریخی دارزین، قلعه دختر، بنای چارطاق، ساختمان کوشک و پیر علمدار از جمله عمارت های باستانی هستند که بزرگ ترین بنای خشتی جهان را در برگرفته اند. شهر دارزین با قدمتی نزدیک به دوران پیش از میلاد حضرت مسیح (ع)، در زمین های شمال غربی شهر بم امروزی ساخته شده است و متاسفانه تنها یک روستای کوچک که در قسمت غربی آن وجود دارد، همچنان آباد است.
قلعه دختر نیز در شمال رودخانه ی پشت رود (رودخانه ی بم)، قرار گرفته است. بنای چارطاق، ساختمان کوشک و پیر علمدار هم در جنوب آن با کوله باری از اتفاقات تاریخی و کهن، قد برافراشته و نمایشگر هویت، اصالت معماری و هنر هنرمندان ایرانی است. مسجدی که به نام حضرت رسول (ص) (عبدالله بن عامر در دورة عثمان آن را بنا کرده است)، مشهور است، یکی دیگر از بناهای تاریخی است که در شرق و نزدیکی ارگ، مستقر است. هر چند برای قدمت دقیق این بناهای باشکوه ایران باستان، به نتیجه ی قطعی نرسیده اند ولی با وجود این، کارشناسان معماری و باستان شناسان عمارت های تاریخی، پیشینه ی آن ها را به سده های آغازین ظهور اسلام تا زمان ایلخانی نسبت داده اند. اگر بخواهیم به دیدن ارگ بم برویم مسلما باید مهمان استان زیبای کرمان شده و از آنجا هم به سمت شهر زیبای بم برویم.
شهری که پیش از زلزله ی سال 1382 نیز بواسطه ی خرما هایش در سراسر ایران مشهور و از محبوبیت زیادی برخوردار بود. ارگ بم که به قلعه و دژ بم نیز معروف است، در نزدیکی همین شهر واقع شده است و از طرف شمال به رودخانه بم یا رودخانه پشترود، از شرق به یخچال قدیمی و بقایای مسجد حضرت رسول(ص) و باغ های محله ی باغ دروازه، از جنوب به پارک تازه احداث ارگ و محله ی حافظ آباد و از غرب به محله ی مزار خواجه مراد متصل می شود. بنابراین بازدید از این آثار باستانی با ارزش در کنار عمارت هایی که در اطراف آن قرار گرفته اند، بسیار هیجان انگیزتر به نظر می رسد.
تاریخچه ارگ بم
اگرچه پیرامون تاریخچه شکل گیری این ارگ تاریخی بین دوره های اشکانی و حتی قبل از آن در دوره هخامنشی اختلاف نظر وجود دارد اما اغلب بناهای آن که در زمان قبل از زلزله برپا بودند به دوره تیموری تا قاجار نسبت داده می شود. با این وجود بخشهایی همانند ایوان مسجد جامع با مقیاس متفاوت و عظیم خود دوره های بسیار قدیمی تر (همانند قرن چهارم هجری در دوره سامانیان تا قرن هفتم هجری در دوره سلجوقیان) را یادآوری می کنند. نهایتا ارگ بم در دوره قاجار خالی از سکنه شده است.
بزرگترین سازه خشتی جهان
تاریخچه معماری قلعه شهرها
معماری قلعه ای، معماری ویژه ای است که کاربردهای مختلفی داشته و از ویژگی های کهن تمدن ایرانی در فلات آسیای مرکزی و خاور نزدیک است. هرتسفلد، رئیس اسبق حفاری در ایران، سوابق این معماری را تا نیمهٔ دوم هزارهٔ قبل از میلاد دنبال کرده است. سابقهٔ ده مستحکم یا قلعه وار به شکل مربع را در دو هزار و پانصد تا سه هزار سال پیش می توان جستجو کرد. در دوره هخامنشیان و پس از آن در دوران اسکندر مقدونی و سلوکیان نیز نمونه های فراوان آن در ایران وجود داشته است. این شیوهٔ ساختمانی توسط سغدیان به سایر نقاط جهان و از جمله ماوراءالنهر و آسیای شرقی منتقل شد.
ویژگی های شهر در دوران اشکانیان و ساسانیان
پارت ها کلاً شهرهای خود را طوری می ساختند که کاملاً قابل دفاع باشند، بنابراین، در ساخت استحکامات شهر و قلعه و خندق دارای تجربهٔ فراوان بودند و ازآنجا که اوضاع ایران در آن دوران نظیر اوضاع اروپا در قرون وسطی بوده است، شهرها نه تنها در برابر هجوم بیگانگان بلکه در برابر فئودال های سرکش و مخالفان و سلاطین نیز می بایست از خود دفاع می کردند. بنابراین، استحکامات مقر حاکم در کل و مجزا بودن محل زندگی او به نحوی که کاملا قابل دفاع باشد، از اهمیت زیادی برخوردار بود. شهرهای ایران در دوران ساسانیان از کهندژ و شارستان تشکیل می شدند.
البته این مطلب درباره ی شهرهایی که ویژگی جغرافیایی دیگری داشته اند مثلا شهر بندرها به گونه ای دیگر بود. کهندژ قلعه ای بود که کاخ یا ارگ حاکم را دربرمی گرفت و دارای برج و بارو و خندق و دروازه بوده است. این قسمت معمولاً از بقیهٔ شهر جدا بوده و غالبا در بالاترین نقطه آن قرار داشته است و این بدان دلیل است که حاکم یا پادشاه هم باید در مقابل مخالفان داخلی خود و هم در مقابل دشمنان خارجی مصون بماند و این هدف عامل اصلی در طراحی محل زندگی حاکم بوده است. شارستان، محل زندگی مردم معمولی و پیشه وران و صنعت گران و غیره بود. پیشه وران اگر کارگاهی داشتند، غالباً در همان محل زندگی آنها تلفیق می شد. در شهرهای ساسانی حداقل چهار دروازه پیش بینی می شد که با چهار جهت اقلیمی تطبیق داشته است که این امر با جهان بینی ساسانیان ارتباطی مستقیم دارد.
در دوران اسلامی به این شهرها بخشی به نام ربض افزوده شد که محل استقرار مسلمانان بود. در دوران ساسانی وقتی تجار با کاروان های خود به حصار شهر نزدیک می شدند، مقابل دروازهٔ اصلی شهر اتراق می کردند و اهالی شهر از دروازه خارج می شدند و گاهی کالایی می خریدند(کاردم دروازه یا همان بازاربوده) بنابراین ویژگی هایی که در شکل گیری قلعهٔ ارگ مؤثر بوده اند، از این قرار است:1. عوامل اقلیمی دفاعی (انتخاب محل) 2. برج، بارو، خندق و امکانات دفاعی و نظامی3. امکانات تأمین آب4- ایمنی محل زندگی حاکم 5. عواملی مذهبی
در معماری این شهر باستانی، دو بخش جدا از هم دیده می شوند:
بخش حکومتی که در درونی ترین دیوار قرار گرفته و شامل دژ نظامی، عمارت چهار فصل، سربازخانه، چاه آب 40 متری و اصطبل به گنجایش 200 اسب است.
بخش رعیت نشین که اطراف بخش حکومتی است و شامل ورودی اصلی شهر، مسیر اصلی متصل کننده ورودی شهر به دژ و بازار در امتداد آن، نزدیک به 400 خانه و ساختمان های عمومی مانند مدرسه و مکان ورزش است.
معماری مجموعه ی ارگ بم
مجموعه ی ارگ بم، در واقع دژی عظیم است که در مرکز آن، ارگ قرار گرفته است. مصالحی که در ساخت آن مورد استفاده قرار گرفته است، عمدتا از خشت خام، ملات، گل رس و کاه و در مواردی بسیار نادر لاشه ی سنگ، آجر و تنه ی درخت خرما است. شاید به دلیل ساختمان عظیم ارگ که به عنوان مرتفع ترین بخش مجموعه نیز محسوب می شود، تمامی این بنای تاریخی را به ارگ بم نامگذاری کرده اند. براساس اطلاعاتی که کارشناسان میراث فرهنگی اعلام کردند، مساحت آن 180 هزار متر مربع است که دیوارهایی به ارتفاع 7 متر و طول 1815 متر دورتادور آن را دربرگرفته است.
از مهم ترین نکاتی که در مورد معماری و ساخت این سازه ی بی بدیل خشتی وجود دارد، دو بخشی بودن این مجموعه ی عظیم است؛ بخش حکومتی و بخش رعیت نشین که هر بخش از ویژگی های منحصر بفردی برخوردار است. بخش حکومتی از قسمت هایی مانند دژ نظامی، عمارت چهار فصل (این عمارت مشتمل بر سه طبقه و قصر حکومتی است که تمامی دستورات و احکام شهری و توابع آن در این محل توسط حاکم وقت صورت می پذیرفت)، سربازخانه، چاه آبی به عمق 40 متر و اصطبلی که 200 راس اسب را در خود جای می دهد، ساخته شده است.
بخش رعیت نشین نیز که در اطراف بخش حکومتی قرار دارد، شامل ورودی اصلی شهر، عمارت های عمومی مانند مدرسه و مکان هایی برای ورزش ساکنین، بازار که به مسیر اصلی ورودی شهر به دژ منتهی شده و حدود 400 خانه است. در بین خانه های موجود در این بخش، سه سبک در ساخت آن ها وجود دارد که در نوع خود جالب توجه است. خانه هایی کوچک که تنها از دو تا سه اتاق برخوردار هستند و به نظر می رسد مجموعه ی ارگ بم برای قشر فقیر در نظرگرفته شده است. خانه هایی با وسعتی بزرگ تر و تعداد اتاق هایی بیشتر که شامل سه الی چهار اتاق می شود. پر واضح است که این نوع خانه ها برای قشر متوسط ساخته شده است. برای برخی از این خانه ها، ایوان نیز تعبیه شده است.و اما عمارت هایی مجلل با تعداد اتاق هایی بیشتر که احتمالا به دلیل فصول مختلف سال، در قسمت های مختلف ساخته شده اند.
این ساختمان ها به همراه حیاطی بزرگ و طویله ای که برای استقرار حیوانات ایجاد می شدند، سومین سبک از خانه های واقع در بخش رعیت نشین ارگ تاریخی بم، به شمار می آیند. البته تعداد کمی از این خانه ها در مجموعه ی ارگ بم وجود دارد که می توان به خانه ی سیستانی ها و خانه ی یهودیان اشاره کرد. همچنین 67 برج در سطح شهر باستانی بم به صورت پراکنده ساخته شده است. ارگ در مرکز شهر نظامی قرار گرفته است؛ درست در جایی که به جهت امنیتی از عالی ترین نقطه ی دیدبانی برخوردار است.
همه ی ساختمان های موجود در این آثار باستانی، از آجرهایی که با خاک رس کوره ندیده (پخته نشده) که به خشت معروف است، ساخته شده و همین امر یکی از دلایل معروفیت ارگ باستانی بم است که به بزرگ ترین سازه ی خشتی و گلی جهان شناخته می شود. درون دژ، بادگیرهایی ساخته شده است که آن ها را برای هدایت باد به داخل ساختمان های داخل ارگ، مورد استفاده قرار می دادند. البته هنگام گرمای زیاد فصل تابستان، برای خنک تر شدن خانه ها، از حوضچه های آبی در مسیر باد استفاده می شد که این کار، گرد و خاک را نیز از بین می برد. جالب است بدانید که هر بادگیر با توجه به وسعت بناها و خانه های مستقر در ارگ بم، انتخاب و مورد استفاده قرار می گرفت.
مثلا برای عمارت های کوچک تر از بادگیرهای تک سازه ای و برای بناهای بزرگ تر و ساختمان هایی که از اهمیت بیشتری نسبت به سایر بناها برخوردار بودند، از بادگیرهای چهارسازه ای استفاده می کردند. این کار باعث می شد تا بتوانند باد را از جهات مختلف به داخل خانه ها هدایت کنند. در دوران اسلامی در ارگ بم دو مسجد با نام های مسجد جامع و مسجد حضرت محمد (ص) و حسینیه که شامل یک صحن، یک ایوان دو طبقه که دقیقا قرینه ی یکدیگر هستند و چند اتاق ساخته شده است. سه منبر که از خشت ساخته شده است نیز درون حسینه تعبیه شده است. یکی دیگر از نکات جالبی که در مورد معماری مجموعه ی ارگ بم می توان بیان کرد، حضور یک ورودی برای داخل شدن به ارگ است که با توجه به طاق ورودی آن، می توان سبک ساخت آن را به دوران ساسانی نسبت داد.
ارگ بم تا 150 سال قبل مسکونی بوده است
ساکنان ارگ بم در حدود یکصد و پنجاه سال پیش ، برای آخرین بار مأوای ارگ را ترک نموده ودرون باروی شارستان و در میان باغ ها و نخلستان های بیرون از شهر سکنی گزیدند. وسعت ارگ بم به بیست هکتار می رسد جز باروی شارستان که درحوزه شمالی به باروی ارگ نزدیک است و به فاصله اندکی از باروی ارگ جا دارد . در حوزه جنوبی چهار بارو بخش فراز کوه سنگی را احاطه کرده است که به احتمال زیاد راستای هر بارو نشان دهنده گسترش حاکم نشین ارگ در دوره ای از تاریخ است.
ساختمان ارگ بم در شکل توسعه یافته اش از دو بخش مردم نشین و حاکم نشین تشکیل شده است. در فضای شمالی بیرون ارگ ، بنای گنبد بزرگ یخدان و در نزدیکی آن دیواره رفیع یخ چاوون جا دارد.
در کاوش های سالهای اخیر در فضای دروازه اسپیکان که در باروی شارستان و در شمال غربی ارگ واقع است ، تاسیسات آب رسانی مخفی ارگ آشکار شد .آب دو رشته قنات در ساختمان پخشگاه همجوار با این دروازه ، چند بخش شده و بخشی از آن از طریق تنبوشه به ساختمان شترگلو واقع در خندق غربی می رسیده و به میان ارگ هدایت می شده و در ساختمان حمام بخش غربی مردم نشین ظاهر می گردیده است.در دورة قاجاریه، به لحاظ عظمت قلعه، اعتمادالسلطنه آن را "قلعة خدای آفرین" ضبط کرده است.
برج و بارو
اطراف این قلعه حصین را برج و بارویی عظیم فراگرفته است. این حصار به وسیلهٔ 29 برج دیده بانی حفاظت می شد. دیده بان ها به فواصل مساوی قرار نگرفته اند و اصولاً جایابی آنها وابسته به فراز و نشیب سطح تپه و شکستگی های حصار بوده است. در بارو و برج های دیده بانی خصوصا در قسمت حاکم نشین، روزنه هایی برای دیده بانی با سطح مقطع ذوزنقه ای پیش بینی شده است به نحوی که تسلط دید به خارج را امکان پذیر و به رغم وسیع بودن این روزنه ها امکان عبور تیر و برخورد آن با افراد را بسیار محدود ساخته است.
دروازه ها
اگر چه از دروازه های اصلی شهر بم که قلعه ارگ بخشی از آن بوده، به جز اندک اثری، برجا نمانده است، ولی شهر 26 هکتار مساحت داشته و در حصارهایی متعارف و براساس نیازهای طبقاتی و دفاعی واقع شده است. حصار اولیه شهر دارای چهار دروازه بوده، هر قلعه نیز خود دارای دروازه است. مجموعه این ویژگی ها به همراه سیمای پرابهت، زیبا و جذاب مجموعهٔ ارگ، برای مهاجمان از یک سو رعب انگیز و از سوی دیگر، برای ساکنین ایمن بوده و مجموعاً از ابعاد وجودی ارگ حکایت می کند که همانا بناشدن براساس منطق نظامی و دفاعی در ترکیبی زیبا و هنرمندانه است.
عوامل اقلیمی دفاعی
محل احداث قلعه به سنت پیشینیان (مادها، پارتیان) روی تپه ای بلند از جنس سنگ خارا انتخاب شده است. قرار گرفتن قلعه بر بلندی در منطقه ای کویری، ضمن دشواری دسترسی برای دشمنان، تسلط بیشتر برمناطق اطراف را برای ساکنان قلعه و همچنین گارد حفاظتی، امکان پذیر می ساخته و طریق اولی، قرارگرفتن کاخ حاکم و مقر حکومت در بالاترین نقطه آن، اشراف ارگ حکومتی را بر سایر قسمت های ارگ که همگی در سطوحی پایین تر قرار می گرفته اند، مشخص می کرده است. ارگ حکومتی برقلهٔ تپهٔ مذکور واقع و با مسیرهای دسترسی به مقر حاکم از برج و باروی دوم با شیب های تند همراه می شد. شیب این مسیرها به نسبت نزدیک شدن به مقر حکومتی بیشتر می شدند.
جاذبه های کرمان - ارگ بم
امکانات دفاعی
خندق یکی دیگر از ویژگی های دفاعی قلعه بوده و وجود خندقی با عرضی متغیر بین 5 تا 15 متر و عمق حدود 4 متر است که عبور از آن و دسترسی به باروی قلعه را برای دشمنان سخت و مستلزم صرف زمان نسبتاً زیادی می کرده است. آ ب این خندق از نهری به نام نهر شهر تامین و ارتباط با قلعه نیز به وسیلهٔ تنها پلی که در مقابل در ورودی اصلی روی نهر احداث می شد، میسر می شده است. این خندق کل مجموعه ارگ، شامل کهندژ و شارستان را در برمی گیرد. پارتیان در زمینه ساختن خندق تبحربسیاری داشتند .
ایمنی مقر حاکم
ضمن قرار گرفتن در بالاترین نقطه به سادگی و از طریق ارگ، خود به وسیلهٔ حصار و برج و بارویی از سایر بخش های قلعه مجزا شده است. راه های پیچ درپیچ و قرار دادن مقر فرماندهان نظامی و ایجاد راه های مخفی و ... حاکی از و جود تدابیر شدید ایمنی برای مقر حکومتی است. آنچه از ابیات شاهنامه(ص 1983) در این مورد برمی آید، آن است که اردشیر پس از چند جنگ و گریز به این نتیجه رسید که با لشکرکشی نمی تواند قلعه را تسخیر کند، لذا با ترفندی دیگر در لباس تاجران به درون قلعه نفوذ کرده و پس از فریب نگهبانان و خوراندن زهر به کرم موفق به قلعه وارد شد .
مساحت کل ارگ بم قریب به 6هکتار است و این از عجیب ترین قلعه های قدیمی ایران است که خود به اندازهٔ یک شهر کوچک است. قلعه از نظر شکل هندسی به صورت مربع مستطیل و طول آن قریب به 300 و عرض آن 200 متر است و مشتمل بر دو قسمت علیایی و سفلایی است.
تأمین آب
با استناد به آنچه اعتمادالسلطنه (1397:970) نقل کرده است، آب ارگ از سه حلقه چاه که اولی در وسط سنگ و در سرکوه حفر شده است، در کنار عمارت چهارفصل - دومی که پایین تر است (میدان توپخانه) و سومین چاه که در پایین قرار دارد (اصطبل)، تامین می شده است.
مُهر بی مِهری زمین بر پیشانی ارگ بم
گرچه ارگ بم دیگر ارگ تاریخی گذشته نیست و تفاوتی فاحش و غیرقابل انکار دارد و آن هم چیزی نیست جز مُهر بی مِهری زمین بر پیشانی ارگ بم. مسئولین بر این عقیده اند که زمین لرزه سال 82 بم بخشی از تاریخ است که باید نگهداری شود و آیندگان نیز بتوانند اثرات آن را در کنار معماری باشکوه این ارگ مشاهده کنند.
اما باستان شناسان زمین لرزه را برای ارگ بم چندان هم بد نمی دانند و بر این عقیده اند که در آوارهای این ارگ تاریخی اطلاعاتی ناب به ارزش تاریخ و قدمت این ارگ نهفته است که سطح اطلاعات تاریخی و باستان شناسی در خصوص این دژ تاریخی را از کف به آسمان رسانده است و حال کشف کهکشان نهفته در دل آوار در گرو این است که بخش هایی که امکان مطالعات باستان شناسی در آن وجود دارد دست نخورده باقی بماند تا امکان ادامه مطالعات و کشف اسرار بیشتر ارگ امکان پذیر باشد.
پیکر ارگ بم تشریح شد
قرار نیست به چهره قبل از زلزله برسیم و درواقع کسی که وارد ارگ می شود باید دو فضا را مشاهده کند به این صورت که با یک چشم چهره معماری تاریخی و بی نظیر ارگ را مشاهده کند و با چشم دیگر شواهد زلزله و اثرات آن را از دیدگان بگذراند.
زلزله از جهاتی نیز کمک کرد که دانش ما در خصوص ویژگی های معماری، باستان شناسی و مرمتی ارگ به حداکثر خود برسد، چراکه پیش از زلزله اطلاعات در خصوص ارگ محدود به نوشته های مورخان و سیاحان می شد و در واقع اطلاعات کافی در مورد ارگ بم وجود نداشت. زلزله این امکان را فراهم کرد و می توان گفت پیکر ارگ بعد از زلزله تشریح شد و آنچه در درون داشت بیرون ریخت و کمک کرد اطلاعات ما از وضعیت گذشته ارگ بم به بیشترین سطح خود برسد.
مکان هایی از ارگ بم که نفایس آن مشخص است تا اطلاعات آن کامل شود نمی تواند مورد مرمت قرار گیرد، به همین دلیل مرمت در نقاط دارای شواهد ارزشمند زلزله انجام نمی شود و این مکان ها نگهداری و حفظ می شود. این نقاط پراکنده است؛ مکان هایی که نفایس آن مشخص شده و یافته های ناب باستانی داریم نباید زیر لایه های مرمتی مدفون شود بلکه باید حفظ و نگهداری شده و در معرض دید و مطالعه باشند.
شاید بسیاری تصور کنند که در خصوص ارگ بم کم کاری صوت گرفته و یا روند کار کند است اما در واقع چنین نیست و رویکرد ما منطبق بر رفتار علمی با حفاظت و مرمت است و باید به این نکته توجه داشت که مرمت با پروژه عمرانی بسیار متفاوت است.
در فازهای بعدی نگهداری، مراقبت و ادامه پژوهش ها صورت خواهد گرفت
تاریخ گذاری ارگ بم بر اساس یافته های باستان شناسی جدید
این یافته ها شامل اشیاء سفالین، فلزی، چوبی و کاغذی بوده که عمده آن ها یافته های سفالین است. این یافته ها برای مطالعات باستان شناسی، پیشینه سکونت و استقرار و تاریخ گذاری ارگ بم بسیار ارزشمند است.در حال حاضر مرمت بخش شمال شرقی از حصار پیرامونی ارگ باقی مانده است.از سال قبل آواربرداری با عامه نشین شروع شده و شروع کار مرمتی نیز از عامه نشین بود و همین امر باعث شد که عمده کارهای مرمتی ارگ مربوط به عامه نشین باشد.
مدیر پایگاه جهانی بم ادامه می دهد:حدود سال 91 بود که آواربرداری قسمت حاکم نشین تمام شد و اوخر سال 91 ایمن سازی صورت گرفت و گوشه هایی از آن در حال مرمت و بازسازی قرار گرفته است. در واقع برای آواربرداری و مرمت از سمت عامه نشین به سمت حاکم نشین حرکت کردیم.در بخش حاکم نشین و عامه نشین همانند سایر بخش ها، موقعیت های شاخص که نفایس کار در آن مشخص است مرمت نمی شود و اجازه نداریم مکان هایی که مورد مطالعه قرار نگرفته و دارای یافته های ناب باستان شناسی است را زیر لایه های مرمتی قرار دهیم.
جاذبه های تاریخی ایران - ارگ بم کرمان
ارگ بم در شاهنامه فردوسی
امروز همة قسمتهای این ارگ، به صورت آثار باستانی نگهداری می شود، و قسمتی از شمال آن بازسازی شده است. شهر قدیمی ظاهراً تا 1253 مسکونی بوده، و پس از آن بتدریج از سکنه خالی شده است.
فردوسی نیز در شاهنامه از این بنا یاد می کند به نوشتة فردوسی، هفتواد پس از کشتن یکی از امرای محلی، بر سر کوهی نزدیک کجاران دژی ساخت که احتمالا نخستین پایه های قلعة بم بود، چون در آن نزدیکی جز کوه سنگی که امروزه ارگ بم بر روی آن است، کوهی دیده نمی شود.
فردوسی رویداد تاریخی لشکرکشی اردشیر را با افسانة شگفت انگیزی در هم آمیخته است؛ برای مثال از دختر هفتواد "اختر" (بخت و اقبال) سخن گفته که به پنبه ریسی می پرداخته است.
او با پرورش کرمی در دوکدان و استفاده از فَره «اختر» (اقبال) کرم، توانسته بود طرازی فراوان بریسد که سبب ثروتمند شدن هفتواد شده بود. بنابر مطالب شاهنامه قلمرو هفتواد که شاه آن منطقه شمرده می شد، از دریای چین تا کرمان بود.
طبق مطالب کارنامة اردشیر بابکان، هنگام لشکرکشی اردشیر به گذاران، هفتواد بر بومِ سِند و مکران و دریای پارس نیز فرمانروایی داشت. اردشیر بی شک از راه سیرجان – دارزین یا جیرفت – دارزین به بم لشکر کشیده است. چون لشکر دوازده هزار تنی او نمی توانسته است از مسیر بدون آب و چمنزار پیشروی کند، در شاهنامه بارها از واژة آبگیر در مسیر این لشکرکشی سخن به میان آمده که ظاهرا مقصود هلیل رود یا رود لاله زار است.
ارگ بم در برگ برگ تاریخ ایران زمین نقش داشته است و امروز نیز نگینی درخشان است بر پیشانی استان پهناور و تاریخی کرمان.
داستان آقا محمدخان قاجار و لطفعلی خان در ارگ بم/ ببندید که دستان ایران را بستید
لطفعلی خان زمانی که از کرمان به سمت بم فرار کرد سه نفر همراه وی بودند، یکی از سه همراه لطفعلی خان، جهانگیرخان سیستانی پسر حاکم بم بود که امید بسیار و وعده یاری از طرف پدرش به او داده بود. جهانگیرخان در طوفان شن گم شد. دو روز بعد در سحرگاه وقتی لطفعلی خان به تنهایی دروازه ارگ بم را کوفت و به درون رفت، محمدحسین خان حاکم بم سراغ پسرش را از او گرفت و شنید که جهانگیرخان به دنبال او خواهد رسید.
لطفعلی خان خسته و پریشان در تالار ارگ سر به بالین گذاشت. لیکن طالع او دیگر در فلک سعد نبود با شیهه ناگهان غران اسبی که به اندازه شبدیز شهره ی تاریخ است، سراسیمه برخاست از پنجره رفیع به درون اصطبل جهید و به پشت اسب نشست تا بگریزد. لیکن تمام بام های اطراف و درهای اصطبل پر از مردان ستیزه جو با شمشیر او را در محاصره داشتند.
حاکم به تصور دستگیری پسرش جهانگیرخان توسط آغامحمدخان، قصد گرفتاری لطفعلی خان و معاوضه او با پسرش داشت. لطفعلی درمانده، با اسب به بلندی سکوی میان اصطبل جهید. شمشیر بران نیاکان را برکشید و نبردی بی امان و کم نظیر را در تاریخ یک تنه با صدها مرد کینه جو آغاز کرد.
به روایتی مشکوک تا غروب در اطراف سکوی اصطبل از کشته پشته ساخت اما با آن دلاوری پرآوازه می توان جنگیدن او را تا صلات ظهر پذیرفت؛ تا وقتی که حاکم از فراز عمارت حکومتی فریاد برآورد و اسب او را نشان داد. غرّان یاور و شفیق دیرینه لطفعلی خان با آن خیزش های معروف و چرخش های جنگاورانه ناگهان بر روی پا فرود آمد. تیغی تیز، پی ستبر غران را درید و آن شمشیرزن بزرگ فروغلتید. دیگر توانی برای رزم بدون غرّان بر خود نمی دید. معصومانه و غریب دستانش را پیش آورد. این جمله معروف و به یادماندنی از اوست:- ببندید، که دستان ایران را بسته اید.
لطفعلی خان که به حاکم بم پناه برده بود دگربار دچار خیانت گردید. خان جوان زنددر روز چهارشنبه پنجم ربیع الثانی سال 1209 پس از روبرو گشتن با حمله یاران حاکم بم و در حالی که تنها و بی یاور مانده بود به مبارزه دلیرانه برخاست و سرانجام هنگامی که بر اسبش نشست تا از مهلکه بگریزد دشمنان، بر پاهای اسب محبوب او با شمشیر زدند،حیوان به زانو افتاد ولی سوارش که از سرنوشتش آگاه نبود او را هی کرد، اسب روی پای بریده اش ایستاد ولی از درد تاب نیاورد و به زمین افتاد.
دیدن صحنه قطع شدن پاهای اسب چنان در روحیه شاه جوان تأثیر سهمگینی گذاشت که دیگر در برابر دشمنان هیچ ایستادگی نشان نداد.