خشونت خانگی چیست؟
در کنار خشونت های رفتاری و گفتاری که هر کدام از ما ممکن است در سطح شهر با آنها مواجه شویم، عده ای هستند که حتی در محیط خانه هم از این پرخاشگری ها در امان نیستند و در اصطلاح دچار «خشونت خانگی» محسوب می شوند.
وقتی یک عضو خانواده، رفتار خشونت آمیز و ناراحت کنندهای علیه عضو یا اعضای دیگر همان خانواده دارد، خشونت خانگی شکل می گیرد.
دلایل خشونت خانگی
رفتاری که بیشتر، کودکان و زنان قربانی اش هستند و به گفته کارشناسان، بیشتر مردان و زنانی که به خانواده شان تعرض می کنند، در زمینه های دیگر زندگی هم سابقه رفتارهای خشن دارند! متاسفانه این روزها برخی شکل های خشونت خانگی مانند تنبیه بدنی، فریاد زدن، تحقیر کردن و... عادی است و فرد برای انجام آن، سرزنش نمی شود!
خشونت پنهان
دروغ گفتن، توهین و تحقیر، نفقه ندادن، چشم چرانی، تعدد زوجات، پرخاش کردن، تهمت زدن و ... از مصادیق بارز خشونت پنهان است. نوع دیگری از این خشونت هم بی محلی و سکوت و قهر طولانی است که می تواند مانند کلام، آزاردهنده باشد و برخی مردان و زنان برای تنبیه همسر خود از آن استفاده می کنند. آثار مخرب خشونت های پنهان به چشم نمی آید اما تحمل شان سخت است.
زمینه های شکل گیری
خشونت های خانگی ربط چندانی به فرهنگ، سطح تحصیلات، نوع شغل، خانواده و محل زندگی افراد ندارد اما براساس آمار، افراد معتاد، بزهکار و کسانی که سابقه زندان دارند، بیشتر علیه همسران و کودکان خود خشونت اعمال می کنند. شایع ترین زمان خشونت خانگی میان زوجین، دو تا پنج سالِ اول زندگی مشترک است. آمار دیگری وجود دارد که سنین بین 20تا 30سالگی افراد را، اوج رفتارهای خشن در خانواده می داند.
این که عمده ترین دلیل خشونتهای خانگی، نداشتن مهارت های ارتباطی است اما علتهای دیگری هم وجود دارد که می تواند زمینه ساز خشونت باشد مانند عوامل فرهنگی و اجتماعی و حتی جغرافیایی که به رفتارهایی مانند سوء ظن، دامن می زند. مصرف موادمخدر و الکل، وجود باورهای غلط مانند برتری جنس مرد بر زن، پای بند نبودن به مسائل اخلاقی و عقاید مذهبی یا برداشت های غلط از قوانین. ضمن این که به نظر کارشناسان، رابطه مستقیمی بین فقر و خشونت در جامعه و خانواده وجود دارد؛ به اعتقاد آنان، بیکاری مرد، پایین بودن میزان درآمد و رفاه خانواده، وابستگی مالی زنان به همسر، تفاوت سطح اقتصادی خانوادههای زن و مرد، عهده دار بودن سرپرستی مالی والدین و وابستگان نزدیک توسط مرد و زن و تعارض حق مالکیت هم، از دلایل پررنگ زمینه ساز خشونت در خانه است.
سختی اثبات خشونت
بد نیست بدانید بخش زیادی از خشونت های روانی و جنسی در کشورمان نادیده گرفته می شود؛ چون برای اثبات شان باید به پزشکی قانونی مراجعه کرد و خیلی از افراد به دلایلی از جمله حفظ آبرو، ترس، حمایت نشدن از قربانیان و مجازات نشدن عاملان خشونت، به خودسانسوری و سکوت رو می آورند. به همین دلیل، آمار دقیقی از میزان واقعی خشونت خانگی در دست نیست.
آثار و تبعات
مهم است بدانیم قربانیان خشونت های جنسی و روانی، با مشکلات عمیقی مثل افسردگی، اضطراب و احساس ناامنی، دست و پنجه نرم می کنند و خشونت های فیزیکی هم گاهی خیلی ساده، به فاجعه منجر می شوند؛ به شکلی که بسیاری از پرونده های قتل های خانگی، به واسطه یک هُل دادنِ ساده شکل گرفته است!
روش های کنترل
در بسیاری از کشور های دنیا، مسئولان با انجام روش های مناسب غربالگری و شناسایی قربانیان خشونت خانگی، روش ها و سیاست هایی برای درمان و حمایت از این نوع افراد در جامعه به کار می برند و به زنانی که هدف خشونت همسران خود قرار می گیرند، آموزش های ارتباط صحیح با همسر داده می شود. در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، مراکزی به نام «خانه های امن» وجود دارد که زن خشونت دیده تا زمانی که خطر تهدیدش می کند به آن جا پناهنده می شود؛ هم اکنون تعداد این مراکز در کشور ما، 22 خانه است. هرچند اثبات خشونت خانگی کار بسیار مشکلی است، چون برخی مسئولان معتقدند خشونت در حریم خانه اتفاق می افتد و خانه هم جزو محیط خصوصی افراد است، بنابراین «ما وارد حریم خصوصی آدم ها نمی شویم!»