اسم دختر با س و اسم دخترانه که با س شروع شود
لیست کامل اسم دختر با س و اسم دختر ایرانی و خارجی که با س شروع می شود به همراه معنی تمام این اسامی که از بین زیباترین اسم دختر با س کردی و اسم دختر با س جدید ترکی و اسم مذهبی دختر با حرف س انتخاب شده است را در این بخش از پلاس وی مشاهده خواهید کرد.
لیست کامل اسم دختر با س ( ایرانی، عربی، ترکی، کردی، انگلیسی، فرانسوی و....)
سوگل: محبوب، مورد علاقه و محبت زیاد
سوگند: اقرار، قسم، اعتراف
سلاله: فرزند، نسل
سلین: مانند سیل خروشان
سلنا: الهه ماه، ماه و دختر زیبارو
سلن: خدای ماه
سانای: مهنام، زیبا مثل ماه، بلند آوازه و گرامی
سما: آسمان
سلما: آشتی، صلح، زن صلح طلب
سدنا: سجده کننده بر خانه خدا
سارا: خالص، نام همسر حضرت ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع)
سانیا: سایه روشن درون جنگل
اسم دختر با س جدید و شیک ترکی
سوین: عشق و محبت، شادباش
سایدا: ترکیب دو اسم سای و دا به معنای سایه و مادر
ستیا: دنیا، جهان هستی، روزگار، بانوی نجیب و بلندمرتبه
ستیلا: لقب حضرت مریم (س)، نام دختر امام موسی کاظم (ع)، بانوی بلندمرتبه و پاکدامن
مایه تسلی و آرامش، مریم گلی، عسل
سلدا: حامی، یاور
سودا: علاقه‌ی شدید به کسی یا چیزی، فکر، شور و شوق، خیال، عشق
ستایش: تمجید، شکرگزاری، ستودن
ساحل: کرانه، کنار دریا
سوفیا: دانشمند، عاقل، خردمند، فرزانه
سانیل: خوش اخلاق
سلینا: سلین
ستاره: اقبال، اختر، کوکب
سونیا: نورِ نیاکان، خرد و عقل
ساره: هم معنی اسم سارا، نام همسر حضرت ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع)
سحر: پگاه، سپیده دم، از نیمه شب تا اذان صبح
سوژین: سوزان، نور زندگی
ساینا: ساکت و بی‌صدا، سیمرغ، دانا و باعقل
سامینا: مثل مینا، نام گلی است
ساجده: کسی که سجده میکند، سجده کننده
اسم دختر با س مذهبی
سمانه: نام مادر امام علی النقی (ع)، مخفف آسمان و سقف خانه، نام پرنده‌ای کوچک مثل بلدرچین
سارینا: پاک و خالص
سولین: غنچه تازه شکفته
سیلوانا: دختر جنگل
سوینا: بانوی عشق
سارین: اسم روستایی در نزدیکی رفسنجان
سویلای: ماه دوست داشتنی
ستین: عزیز
سوده: زن بزرگوار
ساغر: جام و ظرفی که در آن شراب می‌نوشند
سورینا: قدرتمند، نیرومند، توانا، دلیر
سها: اسم کوچک‌ترین ستاره صورت فلکی دب اکبر
سنا: فروغ، روشنایی، بلندی، اسم گیاهی دارویی از خانواده گل ارغوان
سهیلا: نرم و ملایم، نام ستاره‌ای درخشان
سلاله زهرا: ترکیب دو اسم سلاله و زهرا به معنای فرزند و نیکو
سایان: منسوب به سایه
ساوین: آسوده و آرام، گرانمایه و با ارزش
سایه: حمایت، پناه، حشمت و بزرگی
سرمه: گردی سیاه رنگ برای آرایش چشم
سانا: آسان و راحت
سپینود: نام دختر پادشاه هند که همسر بهرام گور پادشاه ساسانی بود، از شخصیتهای شاهنامه
سروینا: روسری، سروین، چارقد
سروین: چارقد روسری، مانند سرو
سونای: ستاینده، دعا کننده، آخرین ماه، زیبا روی
سپیده: سحرگاه، سفیدی و روشنایی صبح
سونا: زیبا و قشنگ، طلا، زیبای آب‌ها
ساناز: کمیاب، بی تا، اسم نوعی گل
سارگل: گل زرد
سانلی: معروف و نامدار
سامره: گوینده افسانه و قصه گو
ساتیا: از نامهای باستانی
سپیدار: درختی از خانواده بید با برگهای براق
سمرا: مونث اسمر زن گندم گون
سروراعظم: ترکیب دو اسم سرور و اعظم به معنای بزرگ و بزرگوارتر
سلوی: مریم گلی، اسم گیاهی معطر و دارویی با گل هایی به رنگ آبیِ مایل به بنفش
سروا: داستان، افسانه، شعر
سامه: پیمان، عهد، پناه
سایا: بی ریا، یکرنگ، ساینده
سویل:لایق، محبت، دوست داشته شده
سالیا: منسوب به سالی
سوریتا: مثل گل سرخ
سارادخت: دختر خالص و پاک
سارایک: سارا، ساره، ماه زرد، ماه شب چهارده
سبوحا: پاک و منزه
سحرناز: زیبا، زیبایی سپیده دم
سلمی: اسم نوعی گیاه، معشوق
سامیه: والا، بلندمرتبه
سبا: سی و چهارمین سوره قرآن، انسان
سمیرا: نسیم ملایم خنک در روز داغ تابستان، زن گندمگون، الهه عشق
سویدا: خال یا نقطۀ سیاهی در دل که محل احساسات است
سالینا: منسوب به سال، سالانه
اسم دختر با س خارجی
سوزان: دارای حرارت و گرمای زیاد
سمن: چهره ی سفید و لطیف و همینطور بوی خوش
ساجده زهرا: ترکیب دو اسم ساجده و زهرا به معنای سجده کننده و درخشنده روی
ساتین: محبوب و دوست داشتنی
سولینا: مقدس و رسمی
سونیتا: فرهیخته و محترم
سیدا: در پناه مادر
سانیتا: دختر سالم و درخشان
سمانی: سپهر و آسمان
سمن بر: سفید، معطر و لطیف مثل سمن
سرنا: نوعی ساز بادی چوبی از خانواده نی
سرگلان: بهترین از گل‌ها
سروین دخت: دختر سرو گونه
سریرا: سریر، تخت پادشاهی
سمن چهر: بانویی که چهره سفید و لطیف دارد
سمن دخت: دختر سفید چهره و لطیف
سمن سا: دختری که شبیه سمن و دارای چهره‌ای سفید است
سمن ناز: زیبار و دارای ناز و کرشمه
سهی دخت: دختر راست کردار و درست رفتار
ساوا: خالص و ناب، زر و سیم براده شده
سمیره: نوعی خط
سلامه: نام همسر امام حسین(ع)
سعاد: خوشبخت، نام زن محبوبی در عرب
ستی: بانو، خانم، عنوانی احترام آمیز برای زنان قدیمی
سمر: داستان، افسانه، مشهور
سمات: روش‌های نیکو
سیاره: کاروان، ستاره، کوکب، قافله
سعیده: نیک بخت، سعادتمند، فرخنده، همایون
ساریه: ابری که شب در آسمان باشد، نام یکی از دختران امام موسی کاظم(ع)
سماح: سخاوت، بخشندگی، مهربانی
سجایا: خوها و عادتها
سرور(سُرور): رئیس، بزرگ، شادمانی، پیشوا، طرب
ستایش زهرا: ترکیب دو اسم ستایش و زهرا به معنای ستودن و روشن تر
اسم دختر با س کردی
سوژا: گیاه سویا
سپیناز: مخفف سپید و ناز، ویژگی آن که سپید روی و دارای ناز و کرشمه است
سوزانا: سوزان
سندس: پارچه ی ابریشمی لطیف و گران بها، گل‌های ظریف و رنگارنگ
سیرا: عشق
سیمتن: دارای اندامی سفید و زیبا
سوری: گل محمدی، گل سرخ، شادی و خرمی
ستا: اوستا کتاب مقدس زرتشتیان
سرافشان: ویژگی کسی که سر میدهد و فداکاری میکند
سنار: عروس
سروناز: درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت
سپیدرو:سفیدرو، زیبارو
سورا: توانا، نیرومند
سخن:کلام، گفتار
سارونه: درخت انگور
ستایا: ستایش‌گر همیشگی
سیتا: جهان، گیتی
سیناز: دختر با ناز و مهربان
سینره: گیاهی زینتی
اسم دختر با س جدید خارجی
سئودا: عشق و علاقه
سئوگی: عشق، محبت
سایماه: سایه ماه
سلوان: کشفِ غم و اندوه و از بین بردن آن
سمن رخ: بانویی که صورتی سفید و لطیف چون سمن دارد
سمن رو: سمن چهره
سمن عذار: سمن‌چهر
سودابه: صاحب آب روشنی بخش
سیمین رخ: سیمین عذار و سپید گونه
سیمین رو: سپید گونه و سیمین عذار
سولار: آب ها
سن ناز:زیبا و قشنگ
ساوینا: منسوب به ساوین
سپاسه: حمد و ستایش، سپاس
سپیدخت: دختر سفید روی، دختر سفید چهره
سرودخت: دختر سرو قد
سروگل: شاداب، زیبا، خوش قامت
سروشا: فرشته‌ی پیام آور، منسوب به سروش
سروشه: فرشته‌ی پیام آور، منسوب به سروش
سوریا: سوری، ثریا
اسم دختر با س ایرانی اصیل
سوریدخت: دختری که مثل گل سرخ زیبارو است
سیمین:سفید و درخشان، ساخته شده از نقره، نقره‌ای رنگ
سیمین چهر: سیمین عذار، سپید گونه
سیمین دخت: زیبارو و دختری که مثل نقره سفید و درخشان است
سیمین فر: دارای شکوه و جلال
سیمین زر: ارزشمند، گران‌بها
سیوا: سیب
سهاد: بیداری، شب زنده داری
سریر: تخت پادشاهی، اورنگ
سلیله: دخت، فرزندِ دختر
سجا: نام یک گیاه
سعدیه: منسوب به سعد، سعادتمند و خوشبخت
سماحه: بزرگواری
سیما: صورت، چهره، نشان، ظاهر شخص
اسم دختر با س عربی
سنیه: والا و رفیع
سهی: راست، صفت سرو، از شخصیتهای شاهنامه
سوره: هر یک از بخش‌های صد و چهارده‌گانه‌ی قرآن که خود شامل چند آیه است
سیمیا: بلاغت و فصاحت
ساران: آغاز، سر
سور: خوشی و شادمانی، سرور
سنبل: اسم گلی خوش بو
سنبله: ششمین صورت فلکی، خوشه بعضی گیاهان
سرو: شاداب و با طراوت، از شخصیتهای شاهنامه
سوسن: اسم گلی زیبا
سوما: زیبا، ماه، نور ماه، نهر آب
سروی: نام نوعی از خطوط اسلامی
سایتا: همچون سایه
سامیا: اسم ماه یازدهم از سال ایرانیان در دوره‌ی هخامنشی
سابود: هاله، خرمن ماه
ساتی: نام فرشته نگهبان ارواح در مصر باستان
ساتیام: مثل چشمانم عزیز
ساچلی: زلف زیبا، دختری با گیسوانی بلند
ساحر: افسونگر و سحرکننده
ساحره: افسونگر و سحرکننده
سارالماز: بدون خزان و نا پژمردنی
ساریان: اسم روستایی در نزدیکی مشهد
سارینه: پاک و خالص
سازک: ساز کوچک
ساطعه: روشن و درخشنده
سالسا: تند و تیز
سالمه: بانویی فاقد بیماری
سالویا: نام نوعی گلی
سامیرا: سمیرا، زن بزرگوار
سامینه: ماهر
سانوا: دختر خوش صحبت و خوش سخن
ساوند: اسم روستایی در نزدیکی کرمان
سایراو:بلبل
سامال: نسیم
ساریناز:دختر زیبا و نازدار
اسم دخترانه جدید و امروزی با س در ثبت احوال
سوناز:ناز عشق
سیندرلا: اِلای در خاکستر
سوینج: سرور و شادی
سودی: عشق
سویم: محبت و علاقه
سایین: نگهدارنده و نگهبان
سولماز: گلی که هرگز پژمرده نمی‌شود، همیشه شاداب
ستوده: ستایش شده، آن که او را ستوده اند
سالومه: زوجه‌ی زبدی و مادر یعقوب کبیر و یوحنای انجیلی
سادنه: خادم کعبه
سلیمه: بی‌عیب، سالم، درست، رسته از آفات
سمیحه: بزرگوار
سعادت: خوشبختی، بهروزی، نیک بخت شدن
ساهره: چشمه روان، روی زمین، زمین روز رستاخیز، ماه
سحرگل: زیبا و با طراوت
ساقه: بخشی از پیکر گیاهان
ساعده: آبراهه
ساریژ: بهبودی
سروه: باد ملایم، نسیم، باد خنک
سروینه: منسوب به سَروین، مانند سرو
سالی: سالمند و دارای عمر طولانی، بی غم و سرخوش
سرایه: آواز دسته جمعی
ساحله:مرز بین آب و خشکی، منسوب به ساحل، کرانه، کنار دریا
سابرینا: بشارت و مژده
ساتراپ: حاکم ایالت های ایران باستان، استاندار
ساتیرا: پدیدار ستاره
سادنا: پرده دار کعبه
سادینا: کسی که ناپاکی در او راهی ندارد
سارنا: همچو رعنا
سارنیا: پاک، خالص، منزه
ساریسا: کوشا، پیگیر
ساکار:بی پیرایه
سالیز: پناه، جای امن و امان، مکان آرامش و آسایش
سامانتا: دختر آسمانی
سامتین: زر و جواهر
سامعه: شنوا
سایره: ستاره گردنده، سیاره
ساینه: در گویش مازندران سایه
سبارو: کبوتر
سبزبهار: اسم یکی از الحان قدیم ایرانی
سبزپری:بانوی سبز مثل فصل بهار
سبزینه: سبزرنگ، گندمگون
ستاک: شاخه تازه رسته و نازک
اسامی دخترانه با س برای دختر تک و دوقلو
سحرنوش: صبوحی کننده، دوستدار سحر و روشنایی
سدا: اسم قهرمان یکی از داستانهای ارمنی
سرآویز: چیزی که به سر آویزان میکنند
سرخاب: گلگون، سهراب، شاداب
سرگل: اولین گل، بهترین از هر چیز
سروآزاد: نام زنی در منظومه ویس و رامین
سروتن: بانویی که اندامی زیبا و بلندبالا دارد
سروجهان: نام دختر فتحعلی شاه قاجار
سلطنت: پادشاهی و فرمانروایی
سلمه: دختر و بانوی نازک اندام
سمنوی: خوشبو و معطر
سمیرا میس: ملکه آشور و بابل که گویند
سمینه: چاق و فربه
سندوس: نام خواهر خشایارشاه پادشاه هخامنشی
سوجا: مکان روشنایی و نور
سوزیار: یار دلسوز و عاشق
سوسنک: از شخصیتهای شاهنامه
سوفی: حکیم
سوگلی: محبوب، مورد محبت و علاقه بسیار
سولاف: آبشار
سونالیکا: طلا
سیمرخ: بانویی که چهره سفید مثل نقره دارد
سعاده: خوشبختی و نیک بختی
سمیعه: گوش شنوا
سان آی:زیبا و درخشان مثل ماه
سوسره: چراغ خانه
ستاتیرا:استاتیرا، همسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
ساراب: نام دهی در شهر بابک یزد
سارمه: اسم روستایی در شهرستان فومن در استان گیلان
سمیه: سایه مادر، آسمان کوچک خوشبختی، اولین زن شهید در صدر اسلام و نام مادر عمار یاسر که از اصحاب پیامبر (ص) بود
سارال: اسم روستایی در نزدیکی سنندج
ساما: سیاه، سام
سیمینه: زیبا، سیمین، سفید و درخشان
سیمین عذار: سیمین عارض، سپید گونه
نام دختر با س از میان اسامی غیرتکراری
سیمین بر: سیمین بدن، سیمین تن، زیبا
سیران: گردش و تفریح وسفر
سوتیام: نور چشمهایم
سیمادخت: جذاب و زیبارو
سیرت: شیوه‌ی رفتار، خلق و خو
سمنتا: خوش بو، زیبارو و لطیف
سامیدخت: دختر بلند مرتبه و عالی مقام
سیرانوش: خوشنودی و رضایت مندی جاودان
سدن: خدمت کردن کعبه
سازگار: ملایم طبع
سیندخت: نام همسر مهراب کابلی و مادر رودابه، از شخصیتهای شاهنامه و اسم دخترانه شیک از شاهنامه
سلوانا: نام بخشی از شهرستان ارومیه
ساویس: گرانمایه و با ارزش
سینادخت: دختر دانا و دانشمند
سوتا: همتای عشق
ستین دا: عزیز مادر، پناه مادر
سیتکا: مرغ مینا
سحورا:غذایی که هنگام سحر میخورند
سامیتا:همتای بی همتا
سانیلا: با اخلاق و با نزاکت
ساورینا: امید
سهیزاد: زاده بلند قامت
سیفور: پارچه ابریشمی لطیف و ظریف
سیکا: به زبان مازندران یعنی اردک
سرینا: نور خورشید، آفتاب
سلطانه: فرمانروا و پادشاه
سلیا:بهشتی و آسمانی
سنور: مهتر و بزرگ
سنیا: آزاده و رها
سورج: نوعی نمک مرغوب و بسیار سفید
سوسا: شهر های لر نشین شوش و شوشتر
سوگی: محبت
سومیا: محبوب و دوست داشتنی
سومیتا: مهربانی، لطف و محبت
سومینا: آرام و باوقار، با شکوه و زیبا
سویرا: سپیده دم و سحر
سوینچ: شادی
اسامی دخترانه اسلامی و مذهبی با حرف س
سکینه: وقار، آرامش، طمانینه، نام دختر امام حسین (ع)
سایرا: کسی که خدا و بندگان خدا او را دوست دارند
سایناز: سایه و پناه مهربان
سبیکه: قطعه ای از طلا و نقره گداخته شده
سپاروک: کبوتر
سپاکو: زن چوپانی که که سپرده بودند کورش کبیر را بکشد
سرگیس: رنگین کمان
سرناد: نام نوعی ترانه و آواز عاشقانه
سرنای: هاله دور ماه و خورشید
محبوبترین اسامی دخترانه و پسرانه با س
هر اسمی که برای کودک خود انتخاب می کنید، تا پایان عمر برای او مورد استفاده قرار می گیرد. این نام ها برای همیشه معرف فرزند شما خواهند بود و با شخصیت او عجین می شوند پس بهتر است از اسم های پسرانه این بخش از پلاس وی کمک بگیرید و بهترین نام دخترانه، اسم دختر ترکی، اسم دخترانه فارسی، اسم دختر عربی، اسم دختر با س لری و...انتخاب کنید. در ادامه به معرفی محبوبترین نام های دخترانه با س می پردازیم.
نام دخترانه زیبا با س
نام پسر با س را می توان به سادگی با اسم های دخترانه از حرف س یا سین ست کرد. رایج ترین نام دختر با س عبارت است از:ستایش، ستاره، ساینا، سلین، سونیا، سدنا، ساغر، سارینا، ساتین
اسم پسر خاص و جدید با س
سامیار، سام، سانیار، سیاوش، سپنتا، سپهراد، سیهون،سپهر، سروش، سورنا، سینا، سیامک، ساتیار از نام های خاصی هستند که می توانید برای پسر خود انتخاب کنید.
