اسم دختر با ف و اسم دخترانه که با ف شروع بشه
لیست کامل اسم دختر با ف و اسم دختر ایرانی و خارجی که با ف شروع می شود به همراه معنی تمام این اسامی که از بین زیباترین اسم دختر با ف کردی و اسم دختر با ف جدید ترکیه ای و اسم مذهبی دختر با حرف ف انتخاب شده است را در این بخش از پلاس وی مشاهده خواهید کرد.
لیست کامل اسم دختر با ف ( ایرانی، عربی، ترکی، کردی، انگلیسی، روسی و....)
فاطمه زهرا: ترکیب دو اسم فاطمه و زهرا به معنای رانده شده از آتش و درخشنده روی
فاطمه: هدایت کننده به سوی بهشت، دختری پاک و بزرگوار، نام دختر پیامبر اسلام (ص)، رانده شده از آتش.
فاطمه نورا: ترکیب دو اسم فاطمه و نورا به معنای رانده شده از آتش و نورانی
فایقه: مؤنث فایق، دارای برتری، مسلط، چیره
فاطمه یاس: ترکیب دو اسم فاطمه و یاس به معنای رانده شده از آتش و گلی خوشبو
فایحه: مؤنث فایح
فاطیما: فاطیما شکل لاتین اسم فاطمه است
فادیا: نجات بخش، منجی
فاطمه ثنا: ترکیب دو اسم فاطمه و ثنا به معنای رانده شده از آتش و ستایش
اسم دختر با ف جدید و شیک
فرچهر: زیبارو
فرنیا: اصیل و دارای جد و نیای باشکوه
فاطمه حسنی (فاطمه حسنا): ترکیب دو اسم فاطمه و حسنی به معنای رانده شده از آتش و نیکو
فرنوشا: شکوه و عظمت ابدی
فاطمه آلاء: ترکیب دو اسم فاطمه و آلاء به معنای رانده شده از آتش و نعمتها
فریشا: ستوده شده و ستایش شده
فاطمه رقیه: ترکیب دو اسم فاطمه و رقیه به معنای رانده شده از آتش و دعا
فریماه: زیباروی سعادتمند و باشکوه، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه
فروغ اعظم: ترکیب دو اسم فروغ و اعظم به معنای روشنایی و بزرگتر
فاطمه مهدا: ترکیب دو اسم فاطمه و مهدا به معنای رانده شده از آتش و آرامش شب
فرسیما: دارای چهره و سیمای با فر و شکوه
فرانک: پروانه، جانوری به نام سیاه گوش
فاطمه بهار: ترکیب دو اسم فاطمه و بهار به معنای رانده شده از آتش و دوره شادابی هر چیزی
اسم دختر با ف ترکی و کردی
فرنیک: شخص خوب و صالح که شکوه و جلال آن موجب شگفتی است
فرحناز: ترکیب دو اسم فرح و ناز به معنای شادمانی و کرشمه
فاطمه زینب: ترکیب دو اسم فاطمه و زینب به معنای رانده شده از آتش و زینت پدر
فرزانه: عاقل، حکیم، دانشمند، دانا، خردمند
فرشته: فرستاده، نام موجودات عالم ملکوت، شخص دارای اخلاق یا رفتار بسیار نیک و پسندیده، زن مهربان و زیبا
فریما: فریبا، زیبا و دوست داشتنی
فریناز: زیباروی دارای ناز و شکوه
فایدیم: گل نیلوفر، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی
فاطمه ثمین: ترکیب دو اسم فاطمه و ثمین به معنای رانده شده از آتش و گرانبها
فردیس مهر: زیبارو
فاطمه حورا: ترکیب دو اسم فاطمه و حورا به معنای رانده شده از آتش و زن زیبای بهشتی
فرخ مهر: خجسته و مبارک
فاطمه سنا: ترکیب دو اسم فاطمه و سنا به معنای رانده شده از آتش و روشنایی
فاسیروس: نام دختر اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی
فاطمه محیا: ترکیب دو اسم فاطمه و محیا به معنای رانده شده از آتش، زندگی
فریمهر: خورشید با شکوه
فریا: با شکوه، جذاب، خجسته، مبارک، دلپذیر
فانوس: هر چراغی که جایی را روشن میکند
اسم های ترکیبی دختر با فاطمه
فاطمه سارا: ترکیب دو اسم فاطمه و سارا به معنای رانده شده از آتش و خالص
فاطمه درسا: ترکیب دو اسم فاطمه و درسا به معنای رانده شده از آتش و ارزشمند
فاطمه هستی: ترکیب دو اسم فاطمه و هستی به معنای رانده شده از آتش و زندگی
فاطمه نرجس: ترکیب دو اسم فاطمه و نرجس به معنای رانده شده از آتش و نرگس
فائزه: زن رستگار، پیروز
فائقه: برگزیده، عالی، سرآمد در زیبایی
فاطمه معصومه: ترکیب دو اسم فاطمه و معصومه به معنای رانده شده از آتش و بیگناه
فریال: زیباروی، خوش صدا، نام پرندهای
فاطمه ریحان: ترکیب دو اسم فاطمه و ریحان به معنای رانده شده از آتش و نوعی گیاه معطر
فدک: نام باغی در نزدیک مدینه
فاطمه سما: ترکیب دو اسم فاطمه و سما به معنای رانده شده از آتش و آسمان
فرخ لقا: زیباروی، خوش برخورد
فاطمه صبا: ترکیب دو اسم فاطمه و صبا به معنای رانده شده از آتش و باد خنک
فانیذ: قند، شکر
فاطمه عذرا: ترکیب دو اسم فاطمه و عذرا به معنای رانده شده از آتش و دوشیزه
فاطمه کوثر: ترکیب دو اسم فاطمه و کوثر به معنای رانده شده از آتش و خیر فراوان
فرا: برخوردار از فرّ ایزدی
فاطمه نسا:ترکیب دو اسم فاطمه و نسا به معنای رانده شده از آتش و زنان
فریحا: شادی و خوشحالی
فاطمه هدی: ترکیب دو اسم فاطمه و هدی به معنای رانده شده از آتش و هدایت شده
فریبا: بسیار زیبا، فریبنده، فریفته
فرخنده: مبارک، خجسته، همایون
فرنوش: نوشنده شکوه و جلال، دارای شکوه جاودان
اسم دختر با ف عربی و اسم دختر قرآنی با ف
فردیس: فردوس، بهشت
فرن: فراوانی، فزونی
فاطمه سلوا: ترکیب دو اسم فاطمه و سلوا به معنای رانده شده از آتش و مایه آرامش
فرنیان: پرنیان، ابریشم و حریر
فارا: نام کوهی در مغرب فلات ایران
فرتیام: فر و شکوه و جلال و شادی چشمانم
فاطمه سلما: ترکیب دو اسم فاطمه و سلما به معنای رانده شده از آتش و صلح
فرانه: پروانه، فرانک
فاطمه جانا: ترکیب دو اسم فاطمه و جانا به معنای رانده شده از آتش و ای عزیز
فتنه: عاشق، دلداده
فاطمه مهلا: ترکیب دو اسم فاطمه و مهلا به معنای رانده شده از آتش و آرام
فخرالسادات: سبب سربلندی سیدها
فاطمه آیه: ترکیب دو اسم فاطمه و آیه به معنای رانده شده از آتش و نشانه
فخرالنسا: سبب سربلندی زنان
فاطمه بصیرا: ترکیب دو اسم فاطمه و بصیرا به معنای رانده شده از آتش و آگاه
فخرگل: مایه نازش گل
فاطمه ستایش: ترکیب دو اسم فاطمه و ستایش به معنای رانده شده از آتش و ستودن
فاطمه سرور: ترکیب دو اسم فاطمه و سرور به معنای رانده شده از آتش و آنکه مورد احترام است
اسم دختر با ف جدید و شیک خارجی
فانید: پانید، شکر سرخ، نام نوعی حلوا
فرزان دخت: دختر فرزانه و دانا
فروغ: روشنی، تابش، نور، پرتو، شعلهی آتش،
فاطمه یاسمین: ترکیب دو اسم فاطمه و یاسمین به معنای رانده شده از آتش و یاسمن
فرستو: نام پرنده ای که به آن پرستو، پرستوک و فرستگ می گویند
فراتین: سخن و گفتار آسمانی
فاطمه مانا:ترکیب دو اسم فاطمه و مانا به معنای رانده شده از آتش و ماندنی
فخرجهان: ترکیب دو اسم فخر و جهان به معنای نازیدن و عالم
فرحت: شادی، شادمانی
فضیله: برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضیلت
فضه: نقره، سیم، نام خادم حضرت فاطمه(س)
فاکهه: میوه
فخیمه: مؤنث فخیم، بزرگ، محترم
فاطمه اطهر: ترکیب دو اسم فاطمه و اطهر به معنای رانده شده از آتش و پاکیزه ترین زن
فرحزاد: زاده ی شادی و خوشی
فاطمه ریحانه: ترکیب دو اسم فاطمه و ریحانه به معنای رانده شده از آتش و گیاهی خوشبو
فرخ چهر: دارای چهره فرخنده و مبارک
فاطمه سیما: ترکیب دو اسم فاطمه و سیما به معنای رانده شده از آتش و چهره
فرخنده چهر: نیک بخت و کامروا
اسم دختر با ف و دو اسمی با فاطمه
فاطمه طهورا: ترکیب دو اسم فاطمه و طهورا به معنای رانده شده از آتش و پاک
فردیس چهر: بهشتی رو
فاطمه غزاله: ترکیب دو اسم فاطمه و غزاله به معنای رانده شده از آتش و زیبارو
فاطمه هلیا: ترکیب دو اسم فاطمه و هلیا به معنای رانده شده از آتش و دختر خورشید
فاطمه بشری: ترکیب دو اسم فاطمه و بشری به معنای رانده شده از آتش و بشارت
فرشیده: شکوه و روشنایی، شکوه خورشید، شکوه درخشان
فاطمه محدثه: ترکیب دو اسم فاطمه و محدثه به معنای رانده شده از آتش و سخن گو
فاطمه آوا: ترکیب دو اسم فاطمه و آوا به معنای رانده شده از آتش و آواز
فاطمه دیبا: ترکیب دو اسم فاطمه و دیبا به معنای رانده شده از آتش و نوعی پارچه ابریشمی
فاطمه یکتا: ترکیب دو اسم فاطمه و یکتا به معنای رانده شده از آتش و یگانه
اسم دختر با ف که به فرشته بیاد
فروزا: تابان، درخشان
فاطمه مطهره: ترکیب دو اسم فاطمه و مطهره به معنای رانده شده از آتش و پاک
فروزین: منسوب به فروز، فروغ
فادیه: زن آزاد کننده
فوزیه: رستگار، چیره
فریچهر: خوش اقبال و سعادتمند
فریدخت: دختر زیبا و محبوب
فریدل: دارای روح و جان خجسته و مبارک
فرینار: زیبا روی باشکوه و شکوهمند
فرینوش: خجسته، شکوهمند، مبارک
فریسا: پریسا، زیبا چون پری
فریوار: خجسته و با شکوه
فریمانه: منسوب به فریمان، دارای اندیشه خجسته
فیروزه: پیروزه، نوعی کانی قیمتی حاوی مس و فسفر، دارای رنگ آبی یا سبز
فروردین: نام یکی از فرشتگان در آیین زرتشتی، نام اولین ماه هر سال خورشیدی
فرهت: شأن، شوکت و شکوهمندی
فروزش: فروز، روشنی
فوژان: بانگ بلند، نعره، فریاد
فراچهر: دارای چهره و رویی برجسته و زیبا
فرارنگ: فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه
فراهت: شأن، شوکت، شکوهمندی و زیبایی
فرآذر: شکوه آتش
فربو: مرکب از فر به معنای شکوه و بو
فرپرک: شب پره که آن را مرغ عیسی نیز می گویند
فرتوک: پرستو
فرجهان: شکوه دنیا
فرحتاج:تاج شادی
فرغانه: نام شهری در ترکستان قدیم
فرنواز: مرکب از فر به معنای شکوه و نواز به معنای ریشه نواختن
فروزجهان: روشنایی جهان
فروزینه: آتش زنه، چخماق
فروشنک: نام نتیجه ایرج پسر فرویدن پادشاه پیشدادی
فروهنده: نام فرشته ای است
فریانه: شادی در خانه
فریر: گیاهی خوشبو
فریضه: عمل واجب، امر واجب
فلامک: الماس صورتی رنگ
فلکناز: آن که موجب نازش آسمان است، بسیار زیبا
فلور:گل
فولاد: پولاد، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه
فیروزخاتون: بانوی پیروز
اسم دختر با ف از میان اسامی شیک و جدید خارجی ایرانی
فرینای: ماه با شکوه
فرخ رو: فرخ چهر
فریچهره: فریچهر، سعادتمند
فریرخ: فریچهر، زیبارخ
فریرو: دارای چهره زیبا و با شکوه
فریوش: زیبا چون پری
فرنگیس: دارای گیسوان پرندین و نرم و فراوان، نام دختر افراسیاب و همسر سیاوش
فردوس: بهشت، نام چند جا و مکان
فروزنده: نور و روشنی دهنده، روشن و تابان، درخشان
فرح بخش: شادی بخش
فهمیده: باشعور، خردمند، عاقل، فهیم، لبیب، هوشیار
فخری: منسوب به افتخار، نام نوعی انگور
فرح دخت: دختر شاد
فرح سا: کامروا و خوشبخت
فرح نوش: شادمانی و سرور جاوید
فریدا: منسوب به فرید، یگانه، یکتا، بینظیر، بیمانند
فخریه: منسوب به فخر، نازیدن، سرافرازی و غرور
فرح سیما:ترکیب دو اسم فرح و سیما به معنای شادمانی و چهره
فرح نسا: ترکیب دو اسم فرح و نسا به معنای خوشحالی و زنان
فهامه: بسیار دانا و فهمیده
فاخره:گران مایه، نیکو، فخر کننده
فاضله: فاضل، برتر
اسم دختر با ف که با فاطمه بیاد
فاطره: مونث فاطر، از صفات و نامهای خداوند، آفریننده، خالق
فالقه: فالق، شکافنده
فایضه: مؤنث فائض، فیض رسان، فایده بخش
فرحانه: مؤنث فرحان،شاد، مسرور، خوشحال
فریده: یگانه، یکتا، بینظیر، بیمانند
فصیحه: خوش سخن
فقیهه: دانندهی فقه
فهیمه: باهوش، دانا، فرزانه، دانشمند، فهمیده
فضیلت: برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضل
فرین: دارای شکوه و جلال، با شکوه
فریتا:خجسته و مبارک
فاخته: پرنده ای خاکی رنگ کوچکتر از کبوتر، از اصول موسیقی قدیم
فارهه: دختر زیبا و با نمک
فاتن: زیباروی
فرح: شادمانی، سرور
فخرالزمان: شخص برجسته و مایه مباهات در زمان خود
فرینو: دارای شکوه و جلال
فرینام: دارای نام با شکوه و زیبا
فریسان: به سان خجستگی و مبارکی
فریهام: همراه با خجستگی و شکوه
فرناز: دارای ناز، زیبا و شکوهمند
فردخت: دختر شکوهمند، دختر زیبایی
فرهیخته: ادب آموخته، آموخته، مؤدب
فروز: تابش و روشنی و فروغ
فراته: نوعی حلوا
فرخ: خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه
فرینا: مهرورز، مهربان، دلبر، ستایش، بخشش، با شکوه
فرخ ناز: دارای ناز و غمزه و کرشمهی خوب، خوش و موزون
فروزان: فروزنده، شعله ور، مشتعل، روشن، تابناک، درخشنده
فرگل: دارای شکوه و زیبایی گل
فرخ بخت: نیک بخت، خوشبخت
فاتیما: فاطیما
فارمیس: نام دختر کورش و همسر داریوش اول
فتات: دختر جوان
فخرالملوک: مایه سربلندی و افتخار پادشاهان
فدیا: هدیه ای از طرف خداوند
فر: شأن و شوکت و رفعت و شکوه
فرادیس: جمع فردوس، بهشت ها
فرمیسک: اشک چشم
فرنگار: دارای نقش و نگار با شکوه و زیبا
فرنگیز: فرنگیس، دختر افراسیاب
فرهانه: باشکوه عاقل
فرهناز: بزرگمنش و نازنین
فلورا: الهه گل ها و باروری
فلوریا: فلورا، در رم باستان، الهه گلها و بارآوری
فیونا: گل سفید کوچک
فاریا: سرچشمه زندگی
فران: پرواز
فاطمه بانو: بانوی رانده شده از آتش
فرسا: نام یک گیاه
فرح روز: خوشبخت و کامیاب.
فرح انگیز: شادی بخش، مفرح
فتانه: بسیار زیبا و دلفریب
فجر: نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد
فرصت: زمان، وقت
فاطمه زهره: ترکیب دو اسم فاطمه و زهره به معنای رانده شده از آتش و نام یک سیاره
فیدان: شکوفه و غنچه
فاطمه سبا: ترکیب دو اسم فاطمه و سبا به معنای رانده شده از آتش و انسان
فاطمه ضحی: ترکیب دو اسم فاطمه و ضحی به معنای رانده شده از آتش و خورشی
معروفترین اسم دختر و پسر با ف
اگر برای انتخاب نام فرزندتان به دنبال بهترین اسامی دخترانه خاص و تک هستید و می خواهید بهترین اسم دختر با ف ترکی، اسم دختر اصیل ایرانی، اسم دخترانه کردی، اسم دختر سه حرفی یا چهار حرفی و… را برای او انتخاب نمایید، میتوانید آنها را در این بخش از پلاس وی جستجو و مطالعه کنید. در انتهای این مطلب برترین اسامی دخترانه با حرف ف را برایتان آورده ایم.
پرطرفدارترین نام دختر با ف
فاطمه، فاطمه زهرا، فاطیما، فرانک، فریما، فرنوش، فلورا، فرگل، فلوریا و... جزو اسامی خاص دختر با ف هستند که می توانید با نام پسرتان ست کنید.
محبوبترین نام پسرانه با ف
پرطرفدارترین و محبوبترین نام پسر با ف عبارتند از:فربد، فرداد، فرزاد، فرزین، فرشاد، فرهاد، فرید، فرهام