اسم پسر با ف و اسم پسرانه که با ف شروع بشه
لیست کامل اسم پسر با ف فارسی و عربی و اسم پسر ایرانی و خارجی که با ف شروع می شود به همراه معنی تمام این اسامی که از بین زیباترین اسم پسر با ف کردی و اسم جدید پسر با ف ترکی و اسم مذهبی پسر با حرف ف انتخاب شده است را در این بخش از پلاس وی مشاهده خواهید کرد تا در انتخاب نام فرزندتان کار ساده تری داشته باشید.
لیست کامل اسم پسر با ف جدید و شیک (ایرانی، عربی، ترکی، کردی، انگلیسی و....)
فرامرز: از پیش آمرزیده، آمرزنده دشمن
فروهر: مراقبت و نگهداری کردن، اسم پسر با ف اوستایی
فروتن: متواضع و افتاده
فراواز: نام دو رود از رودهای بخارا
فرهان: بزرگ و باشکوه
فراز: اوج، بلندی، خوب و خوش
فرازین: اعلی، بالایی، فرازی
فارص: نام پسر یهودا و نواده یعقوب
فارناس: اسم پادشاه کاپادوکیه
فرانسیس: رها از قید و بند، آزاد
فرحان: خوشحال، شاد، مسرور
فربد: دارای جلال، شکوهمند
فرنام: بالاترین نام، بهترین نام
فریان: آزادگی، آزاده
فرزام: شایسته و لایق، درخور
فرهام:اندیشه نیک، نیک اندیش
فاروق: از صحابه‌ی پیامبر اسلام
فرزین: وزیر، فروزان، مهره‌ای در بازی شطرنج
فواد: قلب و دل
فیصل:داور، حاکم، قاضی
فرواک: نام پسر سیامک پادشاه پیشدادی، پیشگفتار، پیش سخن
اسم پسر با ف شیک و جدید
فردین: فروردین، نگهبان پارسایی و پاکی در آیین زرتشت
فرتوس: از سرداران سپاه افراسیاب
فرشیم: قسم، جزو
فرنور: شکوه و جلال نور
فرهوش: دارای هوش و ذکاوت
فریمن: خوش فکر، زیبا اندیش
فضلعلی: بخشش حضرت علی (ع)
فیکا: درخت بید
فرگان: جشن با شکوه
فرارس: بالندگی
فوادرضا: متشکل از دو اسم فواد و رضا به معنای قلب و خشنود
فلیکس: شادمانی
فرسام: صاحب شکوه و عظمتی همچون سام
فرخان: از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرمان: دستور، حکم، امر
فریاد: آواز بلند و رسا
فرمند: دارای وقار و شکوه
فائز: رستگار، پیروز، رهایی یابنده، رستگار شونده
فرزدق: پاره های خمیر، ریزه‌ی نان
فراست: درک و فهم، زیرکی، هوشیاری
فخر: مباهات کردن و نازیدن
فرید حسین: متشکل از دو اسم فرید و حسین به معنای یگانه و نیکو
فریبرز:دارنده قامت شکوهمند و زیبا
فرجو: جوینده شکوه و رفعت
فرزان مهر: آفتاب عاقلی و فرزانگی
فربود: درست و راست
فرجام: پایان، عاقبت، سرانجام
فرزانفر: شکوه خردمندی و عاقلی
فرهی: شکوت و شکوه، عظمت، فرّ
فراد:گره گشای، گشایش بخش
فرهومند: مرد نورانی
فریس: مهرورز و مهربان
اسم پسر با ف کردی و ترکیه ای
فرید رضا: متشکل از دو اسم فرید و رضا به معنای یگانه و خشنود
فهیم رضا: متشکل از دو اسم فهیم و رضا به معنای دانا و خشنود
فواد مهدی: متشکل از دو اسم فواد و مهدی به معنای قلب و هدایت شده
فردید: زیبانگر، بلند نظر
فرابین: عاقبت اندیش و بلند نظر
فرخ داد: قدم خیر، خوش قدم
فرور: پروردن، نگهداری کردن
فاتک: نام پدر مانی در زمان شاپور اول پادشاه ساسانی
فارد: تنها، تک، یگانه
فارناسس: نام برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی
فارناک: نام برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی
فاطن: آگاه، زیرک، دانا
فرزنه: نام روستایی نزدیک مشهد
فرسمن: نام پادشاه گرجستان در زمان اردوان سوم پادشاه اشکانی
فرسیم: پسر با شکوه و با ارزش
فرشاسب: دارای اسب تنومند
فرغار: نام یکی از شخصیتهای شاهنامه
فرغان: نام شهری در ترکستان قدیم
فرقد:هر یک از دو ستاره فرقدی
فرشید ورد: نام برادر اسفندیار در شاهنامه
فصیح: تر زبان،خوش سخن
فیروز: غالب، فاتح، پیروز، برنده
فایق: مسلط، دارای برتری
فائض: فیض دهنده
فتوت: بخشندگی و جوانمردی
فرادخت: بخشنده
اسم پسر با ف عربی
فرج الله:متشکل از دو اسم فرج و الله به معنای گشایش در کار و خدا
فیروزمند:موفق، کامروا، پیروزمند
فروغ الدین: روشنی دین
فرخ روز: سعادتمند و خوشبخت
فریدون: نام عقل فلک هشتم در ایران باستان، مظهر قدرت و پیروزی در ادبیات فارسی
فرناد: توانایی، پایان، سرانجام
فرهنگ: شیوه‌ی زندگی، شعور، تربیت اجتماعی، آداب، رسوم، اندیشه، هنر
فیروزمهر: متشکل از دو اسم فیروز و مهر به معنای پیروز و مهربانی
فرامین: اوامر و فرمان ها
فرهمند: خردمند و دانا، نورانی و با شکوه، دارای شکوه و وقار
فراراد: بالاترین بخشنده
فرازان: بالابرنده، افرازنده
فراسیاک: افراسیاب
فرام: تندرو
فراوک: صاحب گفتار باشکوه، خوشگو
فراهل: نبیره کیومرث اولین پادشاه پیشدادی
فراهیم: دارای ثروت وسیع
فراییم: معرب از عبری نام پسر یوسف (ع)
فرایین: نام یکی از شخصیتهای شاهنامه
فرجود: معجزه، اعجاز
فردان: یگانه، یکتا و بی مانند
فرزن: نام روستایی نزدیک هرات
فراهین: نام یک ایرانی معروف در زمان قباد
فرابرز: نام پهلوانی ایرانی از سپه داران و رایزنان دارا
فرمد: نام روستایی در نزدیکی طوس
اسم پسر با ف شروع بشه
فرمین: دستور و فرمان
فرناس:خواب آلود
فرورتیش: از پادشاهان ماد
فروهل: نام یکی از شخصیتهای شاهنامه
فرهوشداد: صاحب شکوه و هوش
فریتون: فریدون، از شخصیتهای شاهنامه
فریشاد: با شکوه و خوشحال
فریمند: صاحب زیبایی و شکوه
فریین: بیننده شکوه و جلال
فضیل: دارای فضل
فلق: نام سوره ای در قرآن کریم، سپیده صبح، فجر
فیروزان: پیروزان
فرگاه: پیشگاه باشکوه
فالق: شکافنده
فرید: بی‌مانند، یگانه، یکتا، بی‌نظیر
فرطوس: از شخصیتهای شاهنامه، نام مهندسی رومی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرساد: حکیم، دانشمند، دانا
فرنود:برهان و دلیل
فریور:درستکار، صحیح العمل
اسم پسر با ف مذهبی
فرتاش:وجودی که در برابر عدم است
فرازنده: افرازنده و بالابرنده
فهیم: دانشمند، تیزفهم، باهوش، دانا، فرزانه
فتح الله: متشکل از دو اسم فتح و الله به معنای پیروزی و خدا
فائق: عالی، برگزیده، دارای برتری، مسلط
فیض محمد:متشکل از دو اسم فیض و محمد به معنای بخشش و ستوده
فلاح: سعادت، رستگاری، نیک انجام
فهام:بسیار فهمیده و دانا
فرجاد: حکیم، فاضل، دانشمند
فرسار:قوت عدل و نیروی داد
فرناک: پادشاه کاپادوکیه
فکور: در حال فکر
فرقان: جدا کننده ی حق از باطل
فضل الله: لطف و توجه خداوند، بخشش خدا
فضل: لطف، توجه، رحمت، برتری دانش، اخلاق، و هنر
فراس:شجاع و دلیر
فرهود:مرد درشت اندام، کودک پرگوشت و خوب صورت
فاخر: عالی، نیکو، گران‌بها، باارزش
فخرالدین: سبب سربلندی و افتخار دین
فادی: لقب حضرب عیسی(ع)، نجات دهنده، کسی که خود را برای دیگران فدا کند
فالح: نیکوکار
فریدالدین: بی نظیر در دین داری و دین ورزی، یگانه در دین
فاطر:نام سوره ای در قرآن کریم، آفریننده، خالق، از نامهای خداوند
فیاض: دارای آثارِ مفید، پر برکت، جوانمرد و بخشنده
فیض الله:بخشش خدا، لطف و محبت خداوند
فرات: آب گوارا، آب شیرین و صاف
فربین:طالب شکوه و جلال
فرازمهر:خوب و خوشحال، شخص مهربان، با محبت
فرهنوش: دارای شکوه و جلال ابدی
فرهور: دارنده شکوه و جلالی همچون خورشید
فربدعلی: متشکل از دو اسم فربد و علی به معنای دارای جلال و شریف
فرآئین: باعث عظمت دین
فرود: سرازیری، پایین، فرا رسیدن، نشیب
فرخ پی: کامروا و خجسته
فرخزاد: خجسته و نیک بخت
فاریاب: شهری در استان کرمان، فاراب
فرزان: عاقل، حکیم، فرزانه، خردمند
اسم پسر با ف جدید و شیک خارجی
فرند: لطیف و زیبا، بسیار نرم
فربخش:آن که شکوه و جلال می‌بخشد
فارس: دلاور، جنگجو، دلیر، سوار بر اسب
فرمهر: دارای شکوه و عظمتی چون خورشید
فرادین: متدین و دیندار
فرازمان: دارای افکار متعالی، دارای اندیشه بلند
فتاح: از صفات و نام های پروردگار، گشاینده،اسم پسر با ف عربی
فرج: گشایش در کار
فیض: سعادت و توفیق
فریاب: دارای شکوه و جلال
فریار:دارنده ی شکوه و جلال، فرهور
فریداد:داده‌ی خجسته و مبارک
فریمان: با شکوه، دارای اندیشه ی خجسته، مبارک
فرشید: شکوه خورشید، شکوه درخشان، فرشیدورد، شکوه و روشنایی
فرهاد: عاشق شیرین، از شخصیتهای شاهنامه، از پهلوانان ایرانی در زمان کیکاووس، شکوهمند، یاری،اسم پسر با ف در شاهنامه
فرداد: زاده با شکوه و جلال، مولود با شکوه
فاراب: زراعت آبی در مقابل دیم
فرزاد: زاده‌ی با فر و شکوه و عظمت، با جلال و شکوه زاده شده
فرشاد: اسم روح و عقلِ کره مرّیخ،شادمان و باشکوه
فاران: کوهی در شمال شرقی دشت فاران، اسم پسر با ف فارسی
فرسان: دارنده اسب
فاضل:نیکو، پسندیده، دارای فضیلت و برتری در علم
فاتح:پیروز، فتح کننده‌ی سرزمین‌ها در جنگ
معروفترین اسم دختر و پسر با ف
اگر برای انتخاب نام فرزندتان به دنبال بهترین اسامی پسرانه خاص و تک هستید و می خواهید بهترین اسم پسر ترکی، اسم پسر اصیل ایرانی، اسم پسر کردی، اسم پسر سه حرفی یا اسم پسر چهار حرفی و… را برای او انتخاب نمایید، می‌توانید آن‌ها را در این بخش از پلاس وی جستجو و مطالعه کنید. در انتهای این مطلب برترین اسامی پسرانه با حرف ف را برایتان آورده ایم.
محبوبترین نام پسرانه با ف
پرطرفدارترین و محبوبترین نام پسر با ف عبارتند از:فربد، فرداد، فرزاد، فرزین، فرشاد، فرهاد، فرید، فرهام
پرطرفدارترین نام دختر با ف
فاطمه، فاطمه زهرا، فاطیما، فرانک، فریما، فرنوش، فلورا، فرگل، فلوریا و... جزو اسامی خاص دختر با ف هستند که می توانید با نام پسرتان ست کنید.
