مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی را میتوان یک اثر هنری و یک شاهکار مهندسی دانست که سرها را به سوی خود برمیگرداند و نگاهها را خیره میکند؛ اما هیچکدام از این توصیفها بدین مفهوم نیست که هر کاربر حرفهای فارغ از ماهیت حرفهی خود میتواند لپتاپ اپل را برای خرید برگزیند؛ حتی اگر قیمت نجومی آن، اشک را در چشمانمان جاری نمیساخت.
برای پیبردن به ویژگیها و قابلیتهای مکبوک پرو و عملکرد آن در کاربریهای مختلف، در ادامه با بررسی مکبوک پرو M1 Max همراه زومیت باشید.
مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی را میتوان با تراشهی M1 Pro و M1 Max خریداری کرد که هریک از این تراشهها، بسته به مدل لپتاپ ممکن است از پردازندهی ۸ یا ۱۰ هستهای و گرافیک ۱۴، ۱۶، ۲۴ و ۳۲ هستهای بهره ببرند؛ ما در زومیت مکبوک پرو ۱۴ اینچی با پردازندهی ۱۰ هستهای و گرافیک ۲۴ هستهای M1 Max بههمراه ۳۲ گیگابایت رم و ۵۱۲ گیگابایت SSD برای بررسی در اختیار داشتیم.
بررسی ویدیویی مک بوک پرو M1 Max
طراحی و کیفیت ساخت مک بوک پرو M1 Max
مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی را بهنوعی میتوان ادای احترام اپل به گذشتهی خویش دانست. لبههای انحنادار و غیرگونیایی مکبوکهای جدید در همان نگاه نخست، حس نوستالژی را در وجودمان به قلیان میاندازد و طراحی نسل دوم لپتاپهای اپل را به ذهنمان متبادر میسازد؛ لپتاپی که نزدیک به ۱۵ سال پیش رونمایی شد.
درستمانند آنچه از دستگاههای اپل انتظار داریم، مکبوک پرو بسیار خوشساخت و جذاب است؛ کل بدنهی دستگاه از بلوک آلومینیومی ماشینکاریشدهای ساخته شده و تمام قطعات آن با دقت و ظرافت فوقالعاده بالایی روی هم سوار شدهاند؛ بهطوریکه در حالت بسته، گویی با همان بلوک یکتکهی آلومینیوم سروکار داریم.
راهکار اپل در ماشینکاری بدنه از بلوکهای آلومینیومی باعث میشود تا مکبوک پرو ساختار چِگالی داشته باشد؛ چنین حسی را از کمتر دستگاهی میتوان گرفت؛ حتی سرفیسهای مایکروسافت و سری اسپکتر HP نیز که از نظر کیفیت ساخت، تنه به تنهی مکبوک میزنند، به این اندازه قرص و محکم نیستند.
مکبوک پرو ۱۴ اینچی با ابعاد ۱۵٫۵ × ۲۱۲٫۲ × ۳۱۲٫۷ میلیمتری و وزن یک کیلو و ۵۹۰ گرمیاش، فقط ۸ درصد از مکبوک پرو ۱۳ اینچی بزرگتر و ۱۹۰ گرم از آن سنگینتر است؛ درحالیکه ضخامت تفاوت فاحشی درمقایسهبا مکبوک پرو اقتصادی اپل ندارد. حمل روزمرهی لپتاپ ۱۴ اینچی اپل با چنین ابعاد جمعوجور و وزن معقولی، هیچ چالشی را برای کاربر بهبار نمیآورد.
بهلطف توزیع جرم منطقی و مکانیزم کارآمد لولا، درِ مکبوک پرو ۱۴ اینچی، بدون سُر خوردن یا بلندشدن پایه، بهراحتی با یک دست باز میشود. از طرف دیگر لولا بسیار مقاوم است و هنگام کار با لپتاپ یا تکانخوردن آن، باعث جابهجایی یا لرزش صفحهنمایش نمیشود.
کوپرتینونشینها با کمکردن عرض حاشیههای اطراف نمایشگر و کارگذاری وبکم درون بریدگی نسبتا مرتفعی، موفق شدهاند تا در بدنهی جمعوجور مکبوک پرو، پنلی ۱۴٫۲ اینچی جای دهند؛ از طرف دیگر، چهار گوشهی نمایشگر نیز گِرد شدهاند تا هم با طراحی انحنادار مکبوک، هم با زبان طراحی آیپدها، همخوانی بیشتری داشته باشد. کل نمای جلویی، شامل حاشیهها و خود پنل صفحهنمایش را محافظ شیشهای یکپارچهای پوشانده که پوشش آن نه مات و نه خیلی براق است و به خوانایی صفحهنمایش کمک میکند.
انتظار داشتیم تا درون بریدگی نمایشگر، علاوهبر وبکم، ماژول FaceID نیز برای احراز هویت مبتنیبر تشخیص چهره وجود داشته باشد؛ اما متأسفانه چنین نیست و صرفاً باید به رضایتمندی از ارتقا وضوح وبکم از 720p به 1080p بسنده کنیم. مورد دلگرمکنندهی دیگر، به برابری ارتفاع بریدگی نمایشگر با نوار استتوس macOS بازمیگردد؛ پس بریدگی مکبوک پرو به فضای مربوط به نرمافزارها یا محتوای در حال پخش تجاوز نمیکند.
ناگفته نماند که چنانچه نرمافزاری را در حالت تمامصفحه اجرا کنید، کل نوار استتوس به رنگ مشکی درمیآید تا بدینترتیب و بهلطف مشکی عمیق پنل miniLED دستگاه، حس یکدستی حاشیهی بالایی به کاربر القا شود. در مجموع بریدگی مک بوک پرو در دنیای واقعی بهاندازهی تصاویر آزاردهنده نیست و پس از مدت کوتاهی، کاملاً به وجود آن عادت میکنید.
رنگبندی مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی بهاندازهی مکبوک ایر ۲۰۲۲ متنوع نیست؛ درستمانند مدل پایهی ۱۳ اینچی، این لپتاپها را تنها میتوان در رنگهای نقرهای و خاکستری سفارش داد. توصیه میکنیم برای نمایاننبودن آثار خردگی و زدگی در استفادههای طولانیمدت، لپتاپ اپل را در رنگ نقرهای تهیه کنید.
کیبورد، ترکپد و درگاههای مکبوک پرو M1 Max
طراحان اپل کلیدها و سینی کیبورد مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی را بهرنگ مشکی انتخاب کردهاند؛ بدینترتیب کنتراست جالبی میان کیبورد و باقی بخشهای بدنه ایجاد شده که از نظر من بر جذابیت دستگاه افزوده است؛ البته برخی از دوستانم در تحریریهی زومیت با من همنظر نیستند و ترجیح میدادند تا سینی کیبورد به رنگ بدنه باشد.
کیبورد مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی جزو بهترین نمونههایی است که تاکنون در بررسیهای زومیت تجربه کردهایم؛ چینش کلیدها با آنچه در مکبوک ایر ۲۰۲۲ دیدهایم تفاوتی ندارد؛ بنابراین بهسادگی و بعد از مدت کوتاهی، به تایپکردن با دستگاه عادت خواهید کرد. کلیدها عمق حرکتی معقول و بازخورد بسیار خوشایندی دارند و نشت نور پسزمینه نیز اطراف آنها به هیچوجه چشمگیر نیست.
کمی پایینتر از کیبورد، ترکپد بسیار بزرگ مک بوک پرو خودنمایی میکند که بخش چشمگیری از محل استراحت دست را دراختیار دارد. ترکپد فضای بسیار مناسبی برای اجرای ژستهای حرکتی چند انگشتی دراختیار کاربر قرار میدهد. حرکت انگشت روی پوشش شیشهای آن بهنَرمی صورت میپذیرد و تأخیر بین حرکت انگشت و نشانگر ماوس بسیار ناچیز است. ترکپد غولآسای مکبوک پرو را میتوان نمونهی ایدهآلی دانست که انتظار داریم سایر لپتاپها به سطح آن نزدیک شوند.
ترکپد بهلطف موتور تپتیکی خود از ارتعاش خطی برای شبیهسازی کلیک استفاده میکند؛ بهطوری که فرایند کلیک روی تمام سطح آن یکسان است و برخلاف لپتاپهای ویندوزی، کلیدهای مجزایی در نیمهی پایین یا بالای ترک پد برای انجام کلیک راست یا چپ وجود ندارد. سیستم فیدبک لامسهای مکبوک پرو امکان اجرای کلیک محکمتر موسوم به «Force Touch» برای اجرای دستورها خاصی، نظیر عقب یا جلو کشیدن فیلم در آیتونز و مرور کوتاه یک فایل در Finder را نیز فراهم میکند.
پنج سال پس از آن که اپل با حذف درگاههای کارآمدی چون HDMI و کارت حافظهی SD شجاعت خود را به رخ جهانیان کشید، در سال ۲۰۲۱ بار دیگر آنها را به مکبوک پرو بازگرداند. لپتاپهای حرفهای اپل اکنون مجموعهی مناسبی از درگاهها را در اختیار کاربران قرار میدهند.
مکبوک پرو در مجموع سه درگاه USB 4 با پشتیبانی از Thunderbolt 4 و Power Delivery و DisplayPort، یک درگاه کارت حافظهی SDXC، یک درگاه HDMI 2.0 و یک جک هدفون ۳٫۵ میلیمتری با پشتیبانی از هدفونهای حرفهای امپدانسبالا در اختیار کاربر میگذارد که در دو لبهی چپ و راست قرار گرفتهاند.
اپل با مکبوک پرو ۲۰۲۱، درگاه مغناطیسی MagSafe را نیز بازگرداند تا کاربر برای شارژ لپتاپ، ناگذیر به اشغال یکی از درگاههای USB 4 نباشد. لپتاپهای مجهز به تراشهی M1 Pro بالغبر ۲ مانیتور اکسترنال 6K و یک مانیتور 4K را بهطور همزمان پشتیبانی میکنند؛ درحالیکه برای مدلهای M1 Max تعداد مانیتورهای 6K به ۳ افزایش مییابد.
انتظار داشتیم تا لپتاپ گرانقیمت اپل بهجای HDMI 2.0 از استاندارد HDMI 2.1 پشتیبانی کنند تا قابلیت انتقال سیگنال 4K و ۱۲۰ هرتز را داشته باشند؛ اما در عمل چنین نیست و نرخ نوسازی محدود به ۶۰ هرتز است.
صفحهنمایش و اسپیکر مکبوک پرو M1 Max
صفحهنمایش مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی، چشمنوازترین بخش از آنها است؛ لپتاپهای گرانقیمت اپل از فناوری miniLED در نمایشگرهایشان استفاده میکنند؛ بدینمفهوم که بهجای ردیفی از LEDها در لبهی نمایشگر، تعداد زیادی از LED-های ریز بهطور گروهبندیشده در پسِ پنل جای گرفتهاند و وظیفهی نورپردازی موضعی را برعهده دارند تا در نهایت پنل LCD دستگاه، رفتاری مشابه OLED داشته باشد.
مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی تنها لپتاپهای دنیا با پنل miniLED نیستند؛ چرا که هماکنون دستگاههای ویندوزی مانند MSI Creator و ASUS Flow X16 از چنین پنلهایی بهره میبرند؛ اما باید توجه داشته باشید که در حال حاضر، مکبوک پرو بیشترین تعداد miniLED را در پنل خود دارد. مکبوک پرو ۱۴ اینچی ۸۰۴۰ چراغ miniLED را در پسِ پنل خود دارد؛ درحالیکه پنل ۱۶ اینچی ایسوس از ۲۰۴۸ چراغ miniLED میزبانی میکند.
در پنل ۱۹۶۴ × ۳۰۲۴ پیکسلیِ مکبوک پرو ۱۴ اینچی، چراغهای miniLED به ۲۰۱۰ منطقهی نوردهی چهارتایی تقسیم شدهاند و هریک از آنها مسئولیت روشنسازی هر بلوک ۵۵ × ۵۵ پیکسلی را برعهده دارد؛ درحالیکه برای لپتاپ Flow X16، هریک از مناطق چهارتایی miniLED، در پسِ بلوکهای ۹۰ × ۹۰ پیکسلی قرار دارند؛ بنابراین لپتاپ اپل کنترل بهتر و دقیقتری روی نور پسزمینه دارد و مشکی عمیقتری را با هالهی خفیفتری در مجاورت سوژههای روشن تولید میکند.
مکبوک پرو در اندازهگیریهای ما با دقت ۰٫۰۱ نیت، توانست رنگ مشکی را با روشنایی صفر نیت تولید کند و برهمین اساس، لپتاپ گران قیمت اپل کنتراست بسیار بالایی را ارائه میدهد؛ بهطوری که کنتراست و عمق رنگ مشکی آن را کموبیش در سطح پنلهای OLED میدانیم؛ بدون آنکه نگران بروز پدیدهی Burn-in باشیم.
نسخهی ۱۴ اینچی مکبوک پرو در زمینهی حداقل روشنایی نیز فوقالعاده ظاهر میشود؛ بهطوری که دستگاه روشناییسنج زومیت با دقت ۰٫۰۱ نیت، حداقل روشنایی آن را برابر صفر نیت اندازه میگیرد؛ بنابراین مکبوک پرو در محیطهای تاریک نیز هوای چشمهایتان را دارد!
اپل میگوید پنل ۱۴٫۲ اینچی مکبوک پرو هنگام نمایش محتوای SDR (محتوای عادی، مانند محیط سیستمعامل یا وب) و محتوای HDR، بهترتیب قابلیت دستیابی به روشنایی بیشینهی ۵۰۰ و ۱۶۰۰ نیت را دارد؛ اندازهگیریهای ما روشنایی SDR و HDR را بهترتیب ۴۵۵ و ۱۴۹۷ نیتی نشان میدهند که به ادعای اپل بسیار نزدیک هستند؛ بدینترتیب مکبوک پرو هم در حالت عادی، خوانایی فوقالعادهای دارد، هم تجربهی فوقالعادهای از تماشای ویدئوی HDR را دراختیارتان میگذارد.
مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی قابلیت نمایش یک میلیارد رنگ را دارند و بهگفتهی اپل کل فضای رنگی وسیع DCI P3 را پوشش میدهند؛ مکبوک پرو در تولید رنگها نیز اپل را روسفید میکند؛ چرا که اندازهگیریهای ما نشان میدهد مکبوک پرو فضاهای sRGB و DCI P3 را بهطور کامل و بیشاز ۸۵ درصد از فضای AdobeRGB را با دقتی بالا و دمای متعادل پوشش میدهد.
لپتاپ ۱۴ اینچی اپل از ترکیب ۶ اسپیکر برای تولید استفاده میکند و ووفرهای آن نیز بهطور ۲ به ۲ در خلاف جهت همدیگر نصب شدهاند تا از لرزش بدنهی دستگاه جلوگیری شود. مکبوک پرو ۱۴ اینچی از بهترین اسپیکرهایی بهره میبرد که تاکنون در لپتاپها بررسی کردهایم؛ از حجم صدا گرفته تا شفافیت و تفکیک فرکانسهای مختلف و کوبندگی بیسها، مکبوک پرو در تمامی شاخصها عالی عمل میکند.
عملکرد و عمر باتری مکبوک پرو M1 Max
برخلاف انتظارهای اولیهمان، اپل در سال ۲۰۲۲ از خانوادهی M2، تراشهی بالاردهای را برای بهکارگیری در لپتاپهای ۱۴ و ۱۶ اینچی خود معرفی نکرد و ترجیح داد تا معرفی نسل جدید لپتاپهایش را تا سال ۲۰۲۳ بهتعویق بیاندازد؛ در هر صورت مکبوک پرو ۱۴ و ۱۶ اینچی ۲۰۲۱ با تراشهی M1 Pro یا M1 Max بهفروش میرسد؛ اما تفاوتها به همین دو نام خلاصه نمیشود؛ چراکه خودِ هریک از دو تراشه نیز انواع متفاوتی دارند.
مانند آنچه از Apple Silicon سراغ داریم، تراشههای سری M1 Pro و M1 Max نیز واحدهای CPU، GPU، NPU، انکُدرهای اختصاصی ویدیو، کنترلر نمایشگر و I/O بههمراه حافظهی یکپارچهی DRAM را در دل خود دارند؛ تراشههای بالاردهی اپل بهترتیب از ۳۳٫۷ و ۵۷ میلیارد ترانزیستور تشکیل شدهاند و با لیتوگرافی ۵ نانومتری TSMC تولید میشوند.
ضعیفترین مدل مکبوک پرو ۱۴ اینچی از تراشهی M1 Pro با پردازندهی ۸ هستهای، گرافیک ۱۴ هستهای در کنار ۱۶ گیگابایت رم و ۵۱۲ گیگابایت SSD استفاده میکند؛ درحالیکه گرانقیمتترین مدل آن از تراشهی M1 Max با پردازندهی ۱۰ هستهای، گرافیک ۳۲ هستهای در کنار ۶۴ گیگابایت رم و ۸ ترابایت SSD قدرت میگیرد.
عملکرد مکبوک پرو در بنچمارکها
ما لپتاپ مکبوک پرو ۱۴ اینچی را با تراشهی M1 Max، گرافیک ۲۴ هستهای، ۳۲ گیگابایت رم LPDDR5-6400 و ۵۱۲ گیگابایت SSD بررسی کردیم که در واقع یکی از قدرتمندترین نسخههای مکبوک پرو ۱۴ اینچی بهحساب میآید. در جدول زیر میتوانید عملکرد حافظهی ذخیرهسازی SSD دستگاه را در برابر لپتاپهای دیگر اپل مشاهده کنید.
پیشاز آنکه بهسراغ عملکرد مکبوک پرو M1 Max در نرمافزارهای کاربردی و حرفهای برویم، اجازه دهید تا بهکمک بنچمارکهای نرمافزاری، چشماندازی از توان پردازشی خام دستگاه را ترسیم کنیم و بتوانیم آن را با لپتاپهای دیگر مقایسه کنیم.
مکبوک پرو M1 Max در تجربهی وبگردی کموبیش با دستگاههای مجهز به پردازندههای نسل دوازدهمی سری H همسطح عمل میکند؛ اما برتری ۳۵ درصدی مکبوک ایر M2 به دستگاه گرانقیمت اپل در این زمینه، بسیار جالب توجه است. بهنظر میرسد که کوپرتینونشینها در خانوادهی M2، باز هم تراشههایشان را برای وبگردی بهینه کردهاند.
پردازندهی Core i9-12900H بهبهای مصرف توان بهمراتب بیشتر، M1 Max را با اختلاف فاحش ۶۰ درصدی در رندرهای CPU-محور (بنچمارک CineBench R23) پشتسر میگذارد؛ اما توان محاسباتی (بنچمارک GeekBench) پردازندهی مرکزی M1 Max در عین بهینگیِ مصرف توان، همسطح پردازندهی اینتل است.
هرچه پردازندهی مرکزی M1 Max در پردازشهای محاسباتی کارآمد ظاهر میشود، گرافیک آن بههمان میزان، ضعیفتر از رقبا ظاهر میشود. گرافیک M1 Max در محاسبات عمومی (بنچمارک GeekBench GPU) بالغبر ۶۰ درصد ضعیفتر از RTX 3070 Ti عمل میکند؛ البته طبیعتا نباید تفاوت توان مصرفی را فراموش کنیم.
عمر باتری مکبوک پرو
مکبوک پرو ۱۴ اینچی مانند سایر لپتاپهای اخیر اپل با تراشههای Apple Silicon شارژدهی شگفتانگیزی دارد. این لپتاپ از پنل ۱۲۰ هرتزی با وضوح ۱۹۶۴ × ۳۰۲۴ پیکسلی و باتری ۷۰ واتساعتی استفاده میکند؛ اما دو برابرِ لپتاپ ویندوزی با صفحهنمایش کموضوحتر و باتری حجیمتر ویدیو پخش میکند!
عمر باتری بسیار خوب مکبوک پرو ۱۴ اینچی صرفا محدود به پخش ویدیو نمیشود؛ چرا که در کاربریهای روزمره نیز بهراحتی میتواند یک روز کاری را پشتسر بگذارد و کماکان چند ساعتی را نیز برای وبگردی و تماشای ویدیو، همراهیتان کند!
اپل نسخهی ۸ هستهای مکبوک پرو ۱۴ اینچی با تراشهی M1 Pro را بههمراه شارژر ۶۷ واتی بهفروش میرساند؛ اما مدلهای مجهز به نسخهی ۱۰ هستهای M1 Pro یا تراشهی M1 Max را بهطور پیشفرض با شارژر پرتوانترِ ۹۶ واتی عرضه میکند. شارژر مکبوک پرو به درگاه مغناطیسی MagSafe متصل میشود؛ اما شما میتوانید بهجای شارژر خود لپتاپ، شارژر ۹۶ واتی USB-C را نیز به دلخواه به یکی از پورتهای USB-C دستگاه نیز متصل کنید.
عملکرد سیستم خنککننده مکبوک پرو
لپتاپ مکبوک پرو M1 Max چه در حالت متصل به برق، چه با باتری، عملکرد یکسانی را با CPU خود بهنمایش میگذارد؛ بررسی ما نشان میدهد که پردازندهی مرکزی ۱۰ هستهای M1 Max در پردازشهای چند هستهای بین ۲۸ تا ۳۰ بهطور میانگین مصرف میکند و گاهی نیز صعودهایی را به ۳۱ وات نیز تجربه میکند.
پردازندهی مرکزی M1 Max در پردازشهای چندهستهای بهطور مداوم و پایدار، هستههای پرقدرت و کممصرف خود را بهترتیب با فرکانس حدود ۳ و ۲ گیگاهرتز بهکار میگیرد.
همانطور که در نمودار زیر نیز مشاهده میکنید، دمای داغترین نقطهی پردازندهی مرکزی، گاهی به ۱۰۴ درجهی سلسیوس نیز میرسد و در مجموع، در محدودهی ۱۰۰ درجهی سلسیوس باقی میماند.
سرعت چرخش فنها، در مواقعی که CPU زیر بار پردازشی سنگینی قرار دارد تا ۵۲۰۰ دور بر دقیقه میرسد؛ اما صدای فنها به هیچوجه در سطح لپتاپهای گرانقیمت آزاردهنده نیست و از سوی دیگر، حرارت غیرقابلتحملی نیز روی سطح بدنهی لپتاپ حس نمیشود.
رفتار مکبوک پرو در پردازشهای سنگین گرافیکمحور کمی با پردازشهای CPUمحور متفاوت است؛ مادامیکه شارژ باتری به زیر ۵۰ درصد نرسیده، دستگاه درستمانند حالت متصل به برق بین ۲۸ تا ۳۵ وات مصرف میکند؛ اما در سطوح پایینتر باتری، توان مصرفی تا ۲۳ وات نیز پایین میآید و این موضوع، در افت عملکرد گرافیک نمود مییابد.
در حالت متصل به برق و باتری ۱۰۰ درصد، گرافیک مکبوک پرو با فرکانس ۱۱۰۰ تا حدود ۱۳۰۰ مگاهرتز کار میکند؛ اما با رسیدن باتری به زیر ۵۰ درصد، فرکانس تا ۱۰۴۰ مگاهرتز نیز کاهش مییابد.
دمای گرافیک مکبوک پرو در پردازشهای سنگین به عدد ناخوشایند ۱۰۱-۱۰۲ درجهی سلسیوس نیز میرسد؛ اما بهطور پایدار در محدودهی ۹۶ درجهی سلسیوس نوسان میکند که حرارت غیرقابلتحملی را روی بدنه بهوجود نمیآورد.
فنهای مکبوک پرو در پردازشهای سنگین گرافیکمحور سریعتر از پردازشهای CPU-محور میچرخند؛ همانطور که مشاهده میکنید، زیر ۱۰۰ ثانیه طول میکشد تا مکبوک پرو فنهای خود را بهکار بیندازد و سپس سرعت آنها را بهتدریج به ۶۰۰۰ دور بر دقیقه برساند.
تفاوت عملکرد در حالت متصل به برق و با باتری
مکبوک پرو M1 Max لزوما سریعترین پردازنده یا قدرتمندترین گرافیک را در میان لپتاپهای بازار ندارد؛ اما آنچه این لپتاپ را خاص میکند، بهرهوری بسیار بالای آن است؛ همانطور که ملاحظه میکنید نسبت عملکرد به توان مصرفی M1 Max با اختلاف فاحشی، رقبای اینتل و AMD را از پیشرو برمیدارد.
بهرهوی بسیار بالای M1 Max به مکبوک پرو اجازه میدهد تا چه در حالت متصل به برق، چه با باتری، عملکرد کموبیش یکسانی را در اختیار کاربر قرار دهد.
همانطور که مشاهده میکنید، پردازندهی مرکزی مکبوک پرو مکس چه در حالت متصل به برق، چه با باتری، عملکرد یکسانی را در اختیارتان میگذارد؛ اما پردازندهی گرافیکی در حالت اتکا به باتری، بعد از ۲۰ دقیقه، حدود ۱۰ درصد افت عملکرد دارد.
عملکرد مکبوک پرو در نرمافزارهای حرفهای
مکبوک پرو M1 Max عملکرد فوقالعادهای را در نرمافزار پریمیر پرو بهنمایش میگذارد و با اختلاف فاحش ۲۵ تا ۵۰ درصدی، رقبای قدرتمند ویندوزیاش را از پیشرو برمیدارد؛ لپتاپ اپل چه در پلیبک مالتیکم 4K ProRes، چه گرفتن خروجی از پروژههای سنگین، عالی عمل میکند.
مکبوک پرو در نرمافزار فتوشاپ نیز عملکرد بسیار مطلوبی را بهنمایش میگذارد و در پیادهسازی افکتهای مختلف، به مشکلی برنمیخورد؛ در تست فتوشاپ زومیت، مکبوک پرو با اختلاف ۲۰ درصدی از رقبا جا میماند؛ اما باید توجه داشته باشید که این تست روی فتوشاپ سازگار با Apple Silicon اجرا نمیشود و همین موضوع، نتیجهی ضعیفتر مکبوک پرو را توجیه میکند.
پهنای باند بسیار زیاد حافظه، دیکُدرهای وسیع و فایلسیستم یونیکسمحور مکبوک پرو به آن اجازه میدهد تا در کاربریهای برنامهنویسی هم عالی ظاهر شود. در آزمون پایتون زومیت که تمام هستههای پردازنده را درگیر میکند، مکبوک پرو توانست با اختلاف ۶۰ درصدی لپتاپ GS77 را پشتسر بگذارد؛ اما توجه داشته باشید که بهلطف سابسیستم لینوکسی (WSL) مایکروسافت، لپتاپ ویندوزی بسیار بهتر از گذشته، در کامپایل کُدها عمل میکند و حتی با اختلاف ۳۰ درصدی از سد مکبوک عبور میکند.
در هر صورت مکبوک پرو اکنون در عموم کاربریهای برنامهنویسی از اندروید گرفته تا iOS یا حتی نسخههای جدید .NET میتواند گزینهی ایدهآلی برای کاربر باشد؛ البته اگر قیمت نجومی دستگاه را در نظر نگیریم!
یکی از ضعفهای مکبوک پرو را میتوان ناسازگاری بخش عمدهای موتورهای رندرینگ از جمله V-Ray و Arnold با گرافیکهای یکپارچهی اپل دانست؛ همانطور که مشاهده میکنید، لپتاپ GS77 با اختلاف ۵۰ درصدی در رندرینگ CPU-محور و اختلاف نجومی ۴۰۰ درصدی در رندرینگ GPU-محور موتور V-Ray از مکبوک پرو M1 Max پیش میافتد.
با وجود آنکه نرمافزار Blender بهصورت بومی از Apple Silicon پشتیبانی میکند و با API گرافیکی METAL نیز سازگاری دارد؛ اما باز هم مکبوک پرو در این نرمافزار حریف لپتاپهای ویندوزی نمیشود و با اختلاف ۸۰ درصدی عرصه را به GS77 واگذار میکند.
نرمافزار MATLAB جزو معدود نرمافزارهای مهندسی است که در سیستمعامل macOS نیز در دسترس کاربران قرار دارد؛ اما بعد از گذشته سه سال، هنوز هم نسخهی بومی آن برای Apple Silicon منتشر نشده و این نرمافزار با لایهی مترجم Rosetta روی مکهای جدید اجرا میشود و بههمین دلیل نیز شاهد ضعف عملکردی ۸۰ درصدی مکبوک پرو در برابر رقبای ویندوزی هستیم.
نرمافزار طراحی صنعتی Solidworks برای سیستمعامل macOS در دسترس قرار ندارد؛ اما تصمیم گرفتیم تا آن را از طریق نرمافزار Parallels و ماشین مجازی ویندوز ۱۱ اجرا کنیم تا متوجه شوید که خرید ناآگاهانهی لپتاپ اپل برای برخی از کاربران ممکن است چه نتایج ناامیدکنندهای بهبار بیاورد.
همانطور که مشاهده میکنید، مکبوک پرو با اختلاف ۸۰ درصدی در پردازشهای CPU-محور و اختلاف ۹۵ درصدی در پردازشهای گرافیکی، ضعیفتر از رقبای ویندوزی ظاهر میشود. توجه داشته باشید که برای اجرای سالیدورکس باید چندین لایهی شبیهسازی، از جمله شبیهسازی x86 روی Windows on ARM را پشتسر بگذارید.
جمعبندی و مقایسه مکبوک پرو ۱۴ اینچی با رقبا
مکبوک پرو ۱۴ اینچی را پکیج کاملی میدانیم که مشابه آن را حتی بدون درنظر گرفتن برچسب قیمتی نیز نمیتوان در میان لپتاپهای ویندوزی کنونی بازار یافت؛ دستگاههایی که یا جمعوجور، خوشساخت و نهچندان کارآمد هستند یا سختافزار پرقدرتی را در دل دستگاهی قطور و با شارژدهی ناامیدکننده ارائه میدهد.
مکبوک پرو ۱۴ و طبیعتا ۱۶ اینچی، هرآنچه را که از یک لپتاپ انتظار داریم، در اختیارمان میگذارد: بدنهی فوقالعاده باکیفیت و خوشساخت، نمایشگری با روشنایی و دقت بسیار بالا، کیبورد و ترکپد کارآمد، اسپیکرهای عالی با صدای فراگیر و کوبنده، شارژدهی عالی و در نهایت سختافزاری که برای تعدادی از کاربریهای حرفهای، تحت همهی شرایط، عملکردی خیرهکننده ارائه میدهد.
به عبارت «تعدادی از کاربریهای حرفهای» توجه داشته باشید؛ ترکیب نمایشگر دقیق و شتابدهندههای سختافزاری اپل، مکبوک پرو را به دستگاه رویایی تدوینگران و طراحان گرافیک بدل میسازد و ترکیب فایلسیستم یونیکسمحور macOS، رم حجیم، پردازندهی قدرتمند و کیبورد کارآمد لپتاپ به عموم برنامهنویسها اجازه میدهد تا با ساعتها کُد بزنند و با سرعت بالایی آنها را کامپایل کنند.
طبیعتا کاربریهای حرفهای به تدوین یا برنامهنویسی محدود نیست؛ خیل عظیمی از نرمافزارهای مهندسی اصلا برای macOS توسعه داده نشدهاند و از آنجایی که دیگر از BootCamp و امکان Dual Boot با ویندوز خبری نیست، صرفا میتوان این نرمافزارها را با ماشین مجازی و شبیهساز x86 اجرا کرد.
استفاده از شبیهساز چندلایه باعث میشود تا عملکرد نرمافزارها به هیچوجه در سطح تجربهی بومی ویندوز نباشد؛ هیچ مهندس حرفهای هم حاضر نخواهد بود تا بیشاز ۱۰۰ میلیون تومان خرج لپتاپی کند و نرمافزارش را در قالب ماشین مجازی به اجرا درآورد.
از طرف دیگر، قشر گیمرها را داریم؛ کاتالوگ بازیهای موجود برای مک اصلا با دنیای ویندوز قابل قیاس نیست؛ هرچند که بهلطف آپدیت جدید METAL، تعدادی بازی از جمله Resident Evil Village و No Man's Sky بهدنیای macOS پا گذاشتهاند؛ اما خرید لپتاپی گرانقیمت برای بازیکردن چند عنوان محدود با دلبستن به وعدهای که اپل برای آیندهی گیم در پلتفرم خود داده است، به هیچوجه کار معقولی نیست.
دیدگاه شما دربارهی مکبوک پرو M1 Max چیست؟ آیا آن را لپتاپی ایدهآل میدانید؟ آیا این لپتاپ میتواند پاسخگوی کاربری خاص شما باشد؟