وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

خاطرات حسن سلطانی گوینده خبر از قاسم افشار در خندوانه

خاطرات حسن سلطانی گوینده خبر از قاسم افشار در خندوانه

حسن سلطانی گوینده خبر صداو سیما مهمان شب گذشته رامبد جوان دربرنامه خندوانه شد و خاطراتی از قاسم افشار و امام خمینی (ره ) تعریف کرد.

حسن سلطانی گوینده خبر مهمان خندوانه شد

برنامه خندوانه با اجرای رامبد جوان شب گذشته 2 خرداد 1397 ساعت 23 روی آنتن شبکه نسیم رفت. رامبد جوان در این برنامه میزبان حسن سلطانی گوینده خبر صدا و سیمای کشورمان بود .

برنامه خندوانه که از هفته گذشته فصل پنجم خود را آغاز کرده است در این فصل با حضور جناب خان عروسک محبوب مردم جذابیت های بیشتری یافته و نظر مخاطبان بیشتری را به خود جلب کرده است.

حسن سلطانی گوینده خبر در خندوانه

حسن سلطانی گوینده سرشناس خبر تلویزیون بعد از سلام و احوال پرسی با مردم در پاسخ به سوال رامبد جوان که درباره حال او پرسید گفت :حال عمومی من خوب است اما حال خصوصی خوبی ندارم چون عزادار از دست دادن دوست و همکار عزیزم هستم. از دست دادن قاسم افشار ، دوست ، رفیق و استادم اتفاق بسیار تلخی بود که همه ما را ناراحت کرد و از سویی دیگر درگذشت آیت الله طباطبایی مرد بزرگ اخلاق ، کسی که منزلش مامن مردم گرفتار و بی پناه بود نیز بر این داغ افزود .

حسن سلطانی

حسن سلطانی گوینده خبر در خندوانه

در این بخش از گفتگو رامبد جوان از مهمان خندوانه خواست که یک جک در برنامه تعریف کند که گفت :زمانی که با من تماس گرفتند که به خندوانه بیایم گفتم من را با این اخلاقه چه به خندوانه که گفتند شما بیا رامبد همه چیز را حل میکند و من هم آمدم ، جک هم بعضی مواقع تعریف میکنم اما الان در خاطرم نیست و در نهایت با اصرار رامبد جوان یک جک را تعریف کرد.

تکذیب شایعات مربوط به قاسم افشار توسط حسن سلطانی

رامبد جوان از حسن سلطانی خواست درباره زنده یاد قاسم افشار برای مردم بگوید و از حال و روز روزهای پایانی عمرش تعریف کند و از حرفهایی که در فضای مجازی درباره او زده میشود بگوید که گفت:حرفهایی که در فضای مجازی درباره قاسم افشار منتشر میشود درست نیست و امیدوارم یک روز این آفت از جامعه ما دور شود. درباره مرحوم قاسم افشار در این چند روز چه چیزها که ننوشتند و هرچه نوشتند کذب محض بود.

گوینده معروف خبر ادامه داد :آقای افشار از تلویزیون خداحافظی کرد اما اصلا آدم منزوی و گوشه گیری نشد بلکه بسیار نسان شادی بود و در رفت و آمد با همه بود. اگر چندین ساعت هم کنارشان مینشستی اصلا احساس خستگی نمیکردی ، آقای افشار بسیار اهل مطالعه بود و دوستان زیادی با او در رفت و آمد بودند و حتی یک موسسه خیریه برای کمک به مردم راه اندازی کرده بود و باز هم تاکید میکنم که چیزهایی که درباره زنده یاد قاسم افشار مطرح شد هیچکدام حقیقت نداشت.

اولین خبر حسن سلطانی چه بود

حسن سلطانی درباره اولین خبری که خوانده بود گفت :سال 58 اولین باری بود که من به استودیو رفتم و آن زمان خانم والیه علوی که استاد من بودند و من جای بچه ایشان بودم به من گفتند چند روزی را باید در استودیو باشم و فقط نگاه کنم و امروز اهمیت این رفتار ایشان را بهتر درک میکنم. بعد از چند روز از من خواستند که بعد از پخش یک آهنگ من جمله کوتاهی را بگویم و هنوز هم استرس آن زمان را خوب به خاطر دارم.

بعد از پخش آن آهنگ قرار بود که من بگویم اینجا همدان است ، صدای رادیو تلویزیون انقلاب اسلامی ایران . گفتن این جمله در آن زمان استرس زیادی به من وارد کرده بود و وقتی چند روز بعد از من خواسته شد تا اطلاعیه ای را بخوانم از ترس جرات انجام این کار را نداشتم اما کم کم از این استرس کم شد و ما روی روال کاری افتادیم.

حسن سلطانی

حسن سلطانی گوینده خبر صدا و سیما

گوینده سرشناس خبر کشورمان درباره پخش اولین صدایش گفت :سال 57 امام (ره) به قم رفته بودند و ما از همدان با اتوبوس هایی راهی قم شدیم تا برنامه ای را در مراسم حضور امام اجرا کنیم . بعد از خواندن سرود قرار شد درخواستی که از پیش نوشته بود را یک نفر نزد امام بخواند و زمانی که من برای این کار انتخاب شدم نزد امام رفتم و شروع به خواندن کردم ، متن که طولانی شد امام پرسید پسرم چقدر دیگر باقی مانده و من هربار میگفتم که کمی مانده و الان تمام میشود . امام با صبر به خواندن من گوش میکرد و سخن معروف امام که امید من به شما دانش آموزان است در همین سخرانی بیان شد.

فردای آن روز در بقالی بودم که شنیدم صدای خودم در حال پخش شدن است و از این اتفاق خیلی خوشحال بودم.

خاطره حسن سلطانی از حضور در اهواز در سالهای جنگ

رامبد جوان از مهمان گوینده خندوانه پرسد شما در سالهای جنگ در اهواز بودید ؟ آقای سلطانی گفت :بله من 14 فروردین 59 راهی اهواز شدم و در مرکز خبر اهواز خبر میگفتم. ماجرای رفتن من به اهواز از این قرار بود که مدیر مرکز خبر همدان به مرکز اهواز منتقل شده بود و یک روز طی یک تماس تلفنی از من خواست که به اهواز بروم و آنجا خبر بگویم . من هم با اصرار پدر و مادرم را راضی کردم و راهی اهواز شدم . در اهواز به گویندگی مشغول شدم و در شرایط جنگ اوضاع خیلی وخیم شده بود . 31 شهریور سال 59 از زمین و زمان آتش میبارید و بمباران واقعا وحشتناکی را به چشم دیدیم. ما در مرکز خبر همیشه آماده باش بودیم و به خط مقدم برای تهیه گزارش در رفت و آمد بودیم و حتی برای رفتن به خط مقدم با هم بحث هم میکردیم.

حسن سلطانی

حسن سلطانی گوینده خبر مهمان برنامه خندوانه

حسن سلطانی ادامه داد :در یکی از عملیات هایی که قرار بود من برای تهیه گزارش بروم خانم گوینده مرکز خبر نتوانست به مرکز بیاید و من مجبور شدم در مرکز بمانم و خبر بگویم و سه نفر از دوستانم که برای تهیه گزارش رفتند شهید ، جانباز و مفقودالاثر شدند. بعد از این ماجرا در فروردین سال 61 بود که من به مرکز تهران و شبکه یک سیما منتقل شدم و در آنجا به گفتن خبر مشغول شدم.

در بخش های پایانی این گفتگو حسن سلطانی از دادن خبرهای تلخ در گویندگی صحبت کرد و گفت :ما در گفتن خبر حق اضافه کردن یا کم کردن حتی یک کلمه را نداریم و خبر خوب و بد نباید روی لحن و احساسات ما تاثیر بگذارد و باید ما در گفتن خبر کاملا بی تفاوت باشیم و از اتفاقت جالبی که در حین خبر برایشان پیش آمده بود صحبت کرد و در پایان از دلاوری های دلاورمردان ایرانی در زمان جنگ گفت.


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع