وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

خیلی زیاد کار میکنی ها، اما به این دلیل موفق نمیشی

خیلی زیاد کار میکنی ها، اما به این دلیل موفق نمیشی

علت موفق نشدن افراد سخت کوش نمایانگر این است که سخت کوشی به تنهایی برای رسیدن به موفقیت کافی نیست پس باید به عوامل تاثیرگذار دیگر هم توجه کرد.

دلایل و ریشه نرسیدن به موفقیت با وجود سخت کوشی

برای موفقیت در زندگی، سخت کوشی واقعا لازم است؛ اما چرا افراد سخت کوش همیشه موفق نمی شوند؟ سخت کوشی برای رسیدن به یک هدف ضروری است، اما عامل تعیین کننده نیست. در این قسمت از نمناک چند نکته که نشان می دهد چرا افراد سخت کوش همیشه در زندگی موفق نیستند را با شما به اشتراک خواهیم گذاشت، در ادامه این بخش از نمناک با ما همراه باشید.

هوشمندانه عمل نمی کنید

یک فرد برای موفقیت باید یک برنامه عالی داشته باشد. در واقع نکته اینجاست که باید هوشمندانه کار کنید نه سخت‌تر. شما نمی توانید تصور کنید که 30 دقیقه در روز آهسته بدوید یا مصرف کربوهیدرات را متوقف کنید و به طور جادویی وزن کم کنید. برای به پایان رساندن یک مسابقه، باید بدانید که کجا بهتر است بایستید و وقت تان را برای لحظات حساس تر نگه دارید. قطعا داشتنِ تکنیک و برنامه ریزی، کارهای تان را آسان تر و تاثیرگذارتر خواهد کرد.

زور بی فایده می زنید

اشتیاق افراد به انجام یک کار آن ها را مجبور به تلاش بیش از حد می کند. در زمینه هایی کار کنید که به طور طبیعی به انجام شان تمایل دارید و موفقیت در آن ها بسیار آسان تر خواهد بود. افرادی که در زمینه اشتباه هستند، سخت‌تر کار می ‌کنند تا نقص شان را جبران کنند. فقط به این دلیل که باید برای غلبه بر موانع؛ سخت کار کنیم به این معنا نیست که خودمان را خفه کنیم! بعضی چیز ها قرار نیست اتفاق بیفتند و یک فرد باهوش می‌داند تلاشِ خود را کجا سرمایه گذاری کند.

پرمشغله بودن

در جایگاه درست قرار نگرفته اید

بسیاری از افراد بهترین سال های کاری شان را با این فرض سپری می کنند که سخت کوشی همیشه در نهایت نتیجه می دهد. آن ها ساعت های طولانی را کار می کنند و قید تعطیلات را می زنند تا جلو بیفتند.

ظاهرا هر چه یک فرد برای انجام کار ها بیشتر داوطلب باشد، بیشتر کار می کند و بی فکرتر به نظر می رسد؛ اما مشاغلی هم هستند که کارمند بی مسئولیت و تنبل ترفیع می گیرد و عزیز دردانه رئیس می شود. هر شغلی سطح بسیار متفاوتی از فداکاری را می طلبد، حواس تان باشد که کجا هستید.

حواس تان به ارزش ها نیست

وقتی یک کارگر کار دو نفر را انجام می دهد، محصول یا خدمات او کم ارزش می شود. شرکت ها معمولا کسانی را انتخاب می کنند که محصول یا خدمات شان را ارزشمندتر کند؛ مثلا وقتی که یک پرسنل محصول ارزشمندتری ایجاد کند؛ آن شرکت با یک برنامه بازاریابی خوب محصول را برجسته و شناخته خواهد کرد؛ پس مهم نیست که کسب و کارتان چیست یا چقدر از شما کار می کشند، اگر مشتری از آن راضی نباشد یا حتی آن را نشناسد فایده ای ندارد. پس سعی کنید حواس تان به ارزش محصولات و خدماتی که از زیر دست شما در می‌‌ آیند، باشد.

مهارت هایتان را بیشتر نمی کنید

تقریبا هر کسی که برای یک موقعیت یا ترفیع رقابت می کند، سخت کار می کند. اما آنچه کار شما را منحصر به فرد خواهد کرد؛ کیفیت و خلاقیتی است که از آن استفاده می کنید. یک فرد برای رسیدن به موفقیت نیاز به توسعه مهارت ها و تقویت آن ها از طریق سخت کوشی دارد. کار با سخت کوشی به خودی خود به موفقیت تبدیل نمی شود. این عامل فرسودگی شغلی، مانع بزرگی برای موفقیت است پس با کسب مهارت؛ سختیِ کارتان را به حداقل برسانید.

یادگیری مهارت

هر وقت شانس در خانه تان را زد، از آن استقبال نکردید

گاهی اوقات علیرغم تمام تلاش های تان، مقدر نشده اید که برنده شوید. شما هر چقدر هم با استعداد باشید اما اگر در جای درستی قرار نگیرید، استعدادتان تا همان جا پیش خواهد رفت؛ بنابراین حتی اگر در موقعیت‌ های بدی هم قرار داشتید از آن بهترین استفاده را ببرید و انرژی تان را برای رسیدن به یک شرایط بهتر جمع کنید.


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع