در تنهایی به چه چیز فکر می کنن؟
دختر:یعنی میشه فوق تخصص پزشکی بگیرم و زحمتام هدر نره؟!
پسر:یعنی میشه پزشکی دانشگاه تهران قبولشم و اونجا یه دختر پولدار تور کنم و با پول باباش یه بنز آخرین سیستم بگیرمو با رفقا بزنیم بریم کنار دریا!
تو خیابون تنها راه میره سرش هم پایینه...
دختر:مهم نیست تو چه رشته ای داره تحصیل می کنه اما تو فکره که در مورد همه رشته ها تقریبا عالم شه.
پسر:اگر رشته تحصیلیش تجربی باشه همش داره در مورد ریز به ریز اجزای بدن ملت فکر میکنه. اگه ریاضی باشه معادله ان (n) مجهولی رو ذهنی حل می کنه.
تو مغازه لباس فروشی...
دختر: دنبال زیباترین لباس میگرده که از خریدش راضی باشه. قشنگ چرخشو میزنه و بعد خرید میکنه آخرشم از چیزی که خریده چندان راضی نیست چون دنبال بهتریناست و دیدش مثه پسرا کوته نیست که به کم قانع هستن.
پسر:لباسای زشت رو سریع انتخاب میکنه که سری برسه سر قرار، نکنه دیر کنه و طرف بره، آنقدر که یادش میره بقیه پولشو پس بگیره
وقتی از یکی بدشون بیاد...
دختر:سعی میکنه طرفو نبینه یا بی محلی میکنه.
پسر:تمام تلاششو میکنه آبروی طرفو ببره و ضایعش کنه.
وقتی با دوستاش تو خیابون را ه میره ...
دختر: می چسبن به هم تازه بعضیهاشون هم دست همو می گیرن با صدای آروم غیبت می کنن یا در مورد لوازم آرایش جدیدی که خریدن حرف می زنن یا در مورد درس و فعالیت های علمی بحث میکنن.
پسر:با 20 سانت فاصله کنار هم حرکت میکنن و در مورد مسایل بی خود بحث می کنن.
اگه بعد از مدتی هم رو ببینن...
دختر:تا همدیگرو میبینن یه احوالپرسی گرمی میکنن بعدشم آمار بقیه رو از همدیگه میگیرن که از حال دوستای دیگشون با خبر شن(اونقدر که مهربونن)
پسر:مهم نیست چند وقته هم دیگرو ندیدن فقط با یه سلام و خوبی بعدشم میگن خداحافظ(انقدر که بی احساسن)
وقتی بحث درس و کنکور میاد وسط...
دختر:روزی 5 ساعت درس میخونه و آخرش یه رشته ی خوب جای خوب قبول میشه و سعی میکنه درس رو به خدمت خودش در بیاره.
پسر:روزی 29 ساعت مطالعه میکنه و آخرشم گند میزنه بعد میگه من میخوام برم سربازی مرد و چه به درس و مشق میخوام در خدمت جامعه باشم
وقتی می خوان ورزش کنن...
دختر:با یه لباس راحت میان پارک یکم تند راه میرن تا هوای پارک رو استشمام کنن بعدشم میرن باشگاه و با تمرین خودشونو ورزیده تر میکنن
پسر:خودشو میکشه که تیپ بزنه بعدش میره تو پارکا ول میچرخه.