اینطور که شاهد پیشرفت هوش مصنوعی هستیم، به زودی روزهایی میرسند که دیگر نمیتوانیم به هیچ چیزی که در اینترنت میبینیم، باور داشته باشید.
شما به تصویر زنی محروم در زمان ویکتوریا خیره شدهاید و فکر میکنید که چه بر سر این زن آمده است که اینچنین محزون به دوربین نگاه میکند. همچنان که در حال اسکرول هستید و غصهی آن نگاه محزون را میخورید، متوجه میشوید که این تصویر ساخته هنرمندی است که با هوش مصنوعی کار میکند و شما در اصل داشتید به دنیای کسی فکر میکردید که هرگز وجود نداشته است.
اینبار خودتان را آرام میکنید و قول میدهید دفعه دیگر با احتیاط بیشتر به تصاویر نگاه کنید و گول این عکسهای ساختگی را نخورید.
هفته بعد در حال مرور اخبار و تازهترینها هستید که یک دفعه چشمتان به قشنگترین دوربینهای عکاسی که تاکنون دیدهاید، میخورد. درحالیکه داستان دوربینها را میخوانید با خودتان فکر میکنید چقدر خوب میشد که بتوانید هزینه کنید و یکی از این دوربینها را داشته باشید. بعد با مرور وضعیت فعلی، خودتان را قانع میکنید که این دوربینها چندان هم خوب نیستند.
با این تصورات و دلی پرحسرت اسکرول میکنید و اگر آنقدر خوششانس باشید که بین دیدن تصاویر متن را هم تا انتها بخوانید (اصلا هم منظورمان متنهای بین شاتر نیست!) متوجه میشوید که دوباره فریب هوش مصنوعی را خوردهاید. اینبار هم خوشحال میشوید و هم ناراحت؛ خوشحال از اینکه نیاز نیست دیگر گوشه ذهنتان به داشتن یکی از این دوربینها فکر کنید و ناراحت از اینکه چرا دوباره در این دام افتادید. اینجاست که فکرتان مشغول مسئله بزرگتری میشود: آیا هوش مصنوعی قرار است واقعیت را از ما بگیرد؟
متیو استرن عکاسی است که این دوربینهای فانتزی را با استفاده از Midjourney تولید و سپس تغییرات لازم را در فتوشاپ رویشان اعمال کرده است.
کاربران مولدهای تصویر هوش مصنوعی برای توصیف تصویری که دوست دارند ببینند، پیامهای متنی مینویسند. متیو هم میگوید این نسل از Midjourney بسیار سریع است؛ اما چیزی که زمان میبرد ایجاد یک فرمان خوب است. بخش آزمون و خطا میتواند ساعتها طول بکشد.
متیو از یک برنامه هوش مصنوعی دیگر به نام ChatGPT، یک ربات چت هوش مصنوعی، استفاده کرد تا به نوشتن داستانی متقاعدکننده برای دوربینها کمک کند.
این عکاس فرانسوی میگوید که ایده کلی داستان متعلق به او بوده است، اما مدل یادگیری زبان ChatGPT کمک کرده است که آن را بیشتر شبیه یک داستان کامل با ساختار بهتر کند.
داستان مشترک این ربات و عکاس میگوید که این دوربینهای تاریخی متعلق به امپراتور چین، کیانلونگ، حاکم واقعی سلسله چینگ است که مجذوب هنر عکاسی شد.
او به خصوص شیفته پیچیدگیهای دوربینها و تصاویر زیبایی که آنها تولید میکردند، بود.
امپراطور به قدری دلباخته عکاسی شده بود که به بهترین صنعتگرانش دستور داد دوربینی بسازند که تماماً از چینی ساخته شده باشد.
صنعتگران بهطور خستگیناپذیر تلاش کردند تا شاهکاری خلق کنند که امپراتور را خوشحال کند. آنها با استفاده از بهترین خاک رس کائولن و ظریفترین طرحها، تکتک قطعات دوربین را با دقت با دست میساختند. وقتی دوربین تمام شد، حیرتانگیز بود. چینی آبی و سفید در نور میدرخشید و طرحها و جزئیات پیچیده هوش از سر میپراندند.
امپراطور که از دیدن دوربین بسیار خوشحال شده بود، بلافاصله به عکاس دربارش دستور داد که از او و دربارش عکس بگیرد. تصاویر بهدستآمده خیرهکننده بودند و امپراتور آنقدر از دوربین راضی بود که دستور داد چندین دوربین دیگر برای عکاسان دربارش بسازند. اینگونه بود که دوربینهای چینی به نمادی از عشق امپراطور چین به عکاسی تبدیل شدند.
داستان همراه با عکس دوربینها قانعکنندهتر بهنظر میرسید. بهگونهای که مخاطبان زیادی مسحور شدند. یک نفر زیر پست دورین نوشته بود: «خیلی باحاله. شانسی هست که بتونیم عکسای امپراطور رو با این دوربین ببینیم؟»
مخاطبان هشیارتر اشاره کردند که امپراتور کیانلونگ در سال ۱۷۹۹ یعنی تقریباً ۴۰ سال قبل از اختراع اولین دوربین، درگذشت.
استرن همچنین مجموعهای از دوربینهای آرتنوو با ظاهری زیبا خلق کرد که وانمود کرد توسط معمار آرت دکو هکتور گیمار و نقاش گوستاو کلیمت طراحی شدهاند.
به طور مشابه، استرن از ChatGPT برای ایجاد یک داستان متقاعدکننده استفاده کرد.
امیدواریم از این شاتر لذت برده باشید. برای دیدن آثار بیشتر از این هنرمند میتوانید صفحه اینستاگرام متیو استرن را دنبال کنید. نظر شما در مورد این شاتر چیست؟ آيا داستان دوربینهای چینی امپراطور و تصاویر این دوربینها برای شما متقاعدکننده بود؟ اگر از فیک بودن این داستان خبر نداشتید، آن را باور میکردید؟ به نظر شما آیا هوش مصنوعی قرار است واقعیت را از ما بدزدد؟
منبع: petapixel