مهارت های ضروری برای همسرداری
زوج هایی که دارای آگاهی و مهارت های لازم هستند و می توانند بر ذهن خود مدیریت کنند، باورهای مثبت را جایگزین باورهای منفی می کنند و در بیش تر موارد از مسائل، آگاهانه و هوشیارانه برداشت مثبت می نمایند و رابطه ی زناشویی خود را رضایت بخش تر و جذاب تر و بالنده تر می سازند.
اگر زن و مرد در زندگی مشترک به دنبال دستیابی به آرامش و چشیدن طعم خوشبختی هستند، باید در قدم اول، از خودخواهی و خودبینی دست بردارند. به این ترتیب این توانایی را پیدا می کنند که در همه مواقع و شرایط، برای طرف مقابل خویش، شخصیت قائل شده و به نظرات او گوش دهند و او را محترم بشمارند و به این موضوع بیندیشند که ممکن است حق با طرف مقابل باشد.
مطمئنا نتیجه خودخواهی، اهمیت قائل نشدن، بی حرمتی و بی توجهی میان زوجین، شکست خواهد بود.آنچه مشخص است اینکه شکست رابطه میان یک زوج، پیامدهای بسیار مخربی به دنبال خواهد داشت.
اما نکته مهم دیگری که در ارتباط با روابط زوجین باید به آن اشاره کرد این است که زن و مرد توجه داشته باشند که همسر خود را در مقام مقایسه با کسی قرار ندهند. چرا که قیاس کردن در بین یک زوج موجب می شود درخت محبت و مودت میان آنها، دچار پژمردگی شود. برخی از خانم ها و آقایان محترم در زندگی مشترکشان و در مواقعی که دچار تنش و بحث با همسر خود می شوند این جمله را به کار می برند که:" کاش با فلان زن و یا فلان مرد ازدواج می کردم."
راز موفقیت همسرداری
شاید در ظاهر این صرفا یک عبارت باشد اما ممکن است در پشت این عبارت، مسائل دیگری به وجود بیاید که آفتهای آن، موجب ویرانی بنیاد خانواده می شود. مثلا آفتی به نام بدگمانی یا سوء ظن میان زن و شوهر که از جدی ترین گرفتاریها و مشکلات در یک خانواده محسوب می شود. ممکن است بدگمانی از جانب زن به شوهرش باشد و یا برعکس. در هر دو صورت این احساس، خطرناک است و باید به دنبال راهکاری برای حل آن بود.
البته زیرکی زن و شوهر نسبت به یکدیگر و توجه داشتن به روابط و رفت و آمدهای زوجین، امری مهم و شایسته است به این شرط که از حد تعادل خارج نشود. زن و مرد باید بدانند که لازم است نسبت به یکدیگر توجه لازم را داشته باشند و به طور نامحسوس به اعمال هم نظارت داشته باشند اما رعایت این نکته نیز بسیار مهم است که اگر نکته ای را از یکدیگر دیدند، فورا به آشکار سازی نپردازند و با درایت و دقتی ویژه، به حل موضوع بپردازند. این درست نیست که زن و شوهر به طور مداوم مسبت به کارها و امور یکدیگر پرس و جو کنند و سوالات مکرری از هم بپرسند. از این روش چیزی به دست نمی آید.
راه درست این است که هرگاه زن یا شوهر، نشانه ای واقعی و نه برآمده از بدگمانی از ارتباط نامناسب همسرشان با دیگری دید، آن را بی آنکه به دیگران بگوید، با لحنی آرام و واژگانی مناسب، با خود وی در میان بگذارد. او باید این آمادگی را داشته باشد که همسرش با شنیدن این سخن، توضیح دهد و معلوم سازد که چنین مسئله ای وجود خارجی ندارد و نشانه های به کار گرفته شده، درست و واقع نما نیست.
بدگمانی و سوء ظن همچون سایه شومی است که اگر بر خانه ای بیفتند، روزگار آن خانواده را تباه می سازد. این زن و شوهر هستند که باید هشیارانه برخورد کنند و مراقب باشند که چنین آفتی میان آنها رسوخ نکند
بدگمانی اگر به موقع درمان نشود به یک بیماری روانی فاجعه بار تبدیل می شود که دودمان یک خانواده را بر باد می دهد. زن و شوهر باید هوشیار باشند تا در دام این آفت گرفتار نشوند و اگر یکی از زوجین، نشانه هایی از این بیماری را در خود مشاهده کرد، در پی درمان و از بین بردن آن باشد. در غیر این صورت این مسئله به یک وسواس روانی تبدیل می شود و درمان آن هم سخت تر می شود. پس مطلوب تر این است که زن و شوهر به یکدیگر اهمیت دهند و نسبت به اعمال و روحیات یکدیگر توجه داشته باشند تا بتوانند در موقعیتهای مختلف، کنترل زندگی را در دستان خویش داشته باشند.