مضمون و ریشه ضرب المثل جالب تا بوق سگ
همه ضرب المثل ها وابسته به حکایت و ریشه ای دیرینه هستند و تا به این حال کاربردی جالب داشته اند.ضرب المثل هایی که جزئی از فولکلور یا دانش عامیانه را تشکیل می دهند، در هر زبان و فرهنگی کم و بیش دیده می شوند. شکل گیری ضرب المثل ها بر اساس موازین علم و منطق نبوده و دارای هیچ گونه پشتوانه و استدلال منطقی نیست. از آنجا که نمی توان جامعه ای را یافت که تمام اعمال و رفتار افرادش منطقی و حساب شده باشد، بنابراین جامعه ای را نمی توان یافت که در آن ضرب المثل شایع نباشد. باید گفت افراد هر جامعه هرچه از مراحل رفتارهای سنتی و غیرمنطقی به طرف رفتارهای منطقی و حساب شده تر متمایل می شوند، از رواج امثال و حکم کاسته می شود و افراد در تایید یا نفی امری کمتر به ضرب المثل استناد می کنند؛ زیرا در اثبات یا رد موضوع مورد نظر خود بهتر و بیشتر می توانند از استدلالات منطقی استفاده کنند. اما آنچه مسلم است این است که موضوعات دربرگیرنده ضرب المثل ها در جوامع متفاوت بوده و بیانگر مسائل مورد علاقه یا انزجار مردم و در واقع انعکاسی از فرهنگ اصیل و شایع هر جامعه است (کلهر، 1380).
از همین رو با نزدیک شدن به مغرب، نگهبانان سگ ها را در بازار رها می کردند و در همان هنگام در بوقی که از شاخ قوچ ساخته شده بود، می دمیدند. این کار برای این بود که هر فردی که در بازار بوده، حجره اش را ببندد و بازار را ترک کند.
این بوق چندبار به صدا در می آمد و دیگر حتی مشتری آخر وقت هم حساب کار خودش را می کرد و می دانست که اگر دیروقت برای خرید به بازار برود شاید جان سالم به در نبرد.